سه شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۶

سه شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۶

پادکست با کمی تردید! نسل پنجاه و هفت چه جور موجودی است؟
گفتگوی فهمیه خضرحیدری با حسین قاضیان جامعه شناس: با کمی تردید؛ نسل پنجاه و هفت چه جور موجودی است؟ پنجاه و هفتی‌ها چه کسانی هستند؟ چه کردند؟ چقدرشون باقی موندن؟...
۶ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: گفتگوی فهمیه خضرحیدری با حسین قاضیان
نویسنده: گفتگوی فهمیه خضرحیدری با حسین قاضیان
گاهنامه‌ی "برابری"؛ این شماره: "نسل زد: از خیابان تا دنیای دیجیتال؛ خیزش یک نسل برای تغییر"
گاهنامه‌ی "برابری" نشریه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زنان / شماره سوم / فروردین ۱۴۰۴/ مارس ۲۰۲۵ / زیر نظر شورای سردبیران انتشار یافت. همکاران این شماره: دکتر سعید پیوندی،...
۵ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: گاهنامه‌ی «برابری»
نویسنده: گاهنامه‌ی «برابری»
رهایی از شیفت دوم
سوسیالیست‌ها به‌خوبی می‌دانند که کشورهایی که سعی کرده‌اند چنین محیط‌هایی را فراهم کنند، واقعاً به سطوح بالاتری از برابری جنسیتی دست یافته‌اند. به‌عنوان نمونه، مرخصی‌های سخاوتمندانه‌ی والدین و یارانه‌های مراقبت...
۵ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
خاطرات همسر یک شاغل "پروژه‌ای"
روایتی از زن خاموشی که سهمش از عشق، فقط انتظار بود... شب‌ها، وقتی صدای خسته‌ی ساعت، قطره‌قطره می‌چکد در سکوت خانه، تنها یادِ مردی‌ست که آن‌سوی کشور، در دلِ پالایشگاه...
۵ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: نویسنده: یک کارگر پروژه ای
نویسنده: نویسنده: یک کارگر پروژه ای
تسلیت گزینشی، همدردی ناعادلانه؛ رضا پهلوی در کنار اسرائیل ایستاده، نه مردم ایران
وقتی همدردی تنها شامل گروهی خاص باشد و در برابر رنج و مرگ هزاران انسان دیگر، سکوت حاکم شود، دیگر نمی‌توان آن را اخلاقی، انسانی یا ملی دانست. بلکه این...
۵ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
بیانیه تحلیلی مجامع اسلامی ایرانیان در باره مذاکرات و خبر های پیرامون
ما مجامع اسلامی ایرانیان که همواره به استقلال و آزادی و حق حاکمیت جمهور مردم بر سرنوشت خویش و وطن، رعایت حقوق شهروندی احاد مردم ایران هر گونه عمل ناقض...
۴ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
سکوت‌هایی که جان می‌گیرند: تأملی بر بحران سلامت روان در آموزش پزشکی
یکی از نشانه‌های بحرانی بودن وضعیت، حذف یا تضعیف نهادهای صنفی مستقل دانشجویان است. سال‌هاست که دستیاران پزشکی از نبود نمایندگی واقعی برای پیگیری مطالباتشان می‌نالند. سال‌هاست که دانشجویان، به‌ویژه...
۴ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

عبدالحسین نوشین: هر نمایشى تاتر نیست

عبدالحسين نوشين (١٣۵٠ـ١٢٨۴)، نمايش‌نامه‌نويس و كارگردان ايرانى تئاتر بود. فعاليت‌هايش در تئاتر آميخته به مسايل سياسى بود. او كه ديدگاه‌هايش را در كتاب «هنر تئاتر» بيان داشته معتقد بود: «تئاتر يك كار نمايشى است؛ اما هر نمايشى تئاتر نيست.»

اخیراً توسط «نشر قطره» چهار اثر منحصر به‌فرد از عبدالحسین نوشین به بازار نشر عرضه شده است: دو اثر تألیفى و دو ترجمه: «خروس سحر» مشتمل بر دو نمایش‌نامه‌ی «خروس سحر» و «تأثیر زن وظیفه‌شناس در اجتماع» و مجموعه داستان «خان ودیگران»، که شامل داستان بلندى به همین نام و سه داستان کوتاه با نام‌هاى «میرزا محسن»، «فاطی» و «استکان شکسته» است، در زمره‌ی آثار تألیفى عبدالحسین نوشین هستند. به‌جز این‌ها دو نمایش‌نامه‌ی «در اعماق اجتماع» نوشته‌ی ماکسیم گورکى و «هیاهوى بسیار براى هیچ» نوشته‌ی ویلیام شکسپیر دو اثر ترجمه‌اى نوشین هستند که نشر قطره مبادرت به انتشار آن‌ها کرده است. عرضه‌ی این آثار به بازار کتاب انگیزه‌اى شده است تا به اختصار یادى از عبدالحسین نوشین و آثارش داشته باشیم.
عبدالحسین نوشین (۱۳۵۰ـ۱۲۸۴۴)، نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان ایرانى تئاتر بود. فعالیت‌هایش در تئاتر آمیخته به مسایل سیاسى بود. او که دیدگاه‌هایش را در کتاب «هنر تئاتر» بیان داشته معتقد بود: «تئاتر یک کار نمایشى است؛ اما هر نمایشى تئاتر نیست.»
نوشین تحصیلات متوسطه‌اش را در دارالفنون انجام داد، و در سال ۱۳۰۷۷ به همراه نخستین گروه محصلان ایرانى به فرانسه اعزام شد، و پس از تحصیل در رشته‌ی تئاتر در ۱۳۱۱ به ایران بازگشت. در جشن‌هاى «هزاره‌ی فردوسی» با اقتباس از سه قطعه‌ی شاهنامه حکیم توس (نمایش‌هاى «رستم و تهمینه»، «زال و رودابه» و «رستم و کیقباد») را روى صحنه برد، و خودش نقش رستم را ایفا کرد، و با همسر آینده‌اش لرتا از همین زمان آشنا شد. معاشرت با تقى ارانى، رهبر گروه موسوم به «۵۳ نفر»، او را به فعالیت‌هاى سیاسى کشاند. پس از شهریور ۱۳۲۰ فعالیت‌هایش سیاسى و تئاتری‌اش را گسترش داد. به همراه لرتا، حسن خاشع و حسین خیرخواه فعالیت‌هایش را در باشگاه حزب توده ایران آغاز کرد، و با بنیان نهادن «تئاتر فرهنگ» و «تئاتر فردوسی» در آن‌جا ادامه داد.
نوشین در سال ۱۳۲۳۳ با همکارى اشخاصى همچون طایفى و وثیق «تئاتر فرهنگ» را در خیابان لاله‌زار با نمایش «ولپن» (نوشته‌ی بن جانسون) افتتاح کرد. این نمایش به‌مدت ۹ شب روى صحنه بود، و گروهى از همکاران قدیمى نوشین مثل لُرتا، توران مهرزاد، حسین خیرخواه، حسن خاشع، عطاءالله زاهد، ایرج ساویز، مصطفى اسکویى و جلال ریاحى با او همکارى می‌کردند. نوشین و خیرخواه نمایش‌هاى «تاجر ونیزی» (ویلیام شکسپیر)، «مسافرت حاجی‌قربان» (ترجمه‌ی حسن ناصر)، «میرزاکمال‌الدین/ تارتوف شرقی» (مولیر) و «دختر شکلات‌فروش» را نیز در «تئاتر فرهنگ» روى صحنه بردند. فعالیت نوشین در «تئاتر فرهنگ» یک سال دوام آورد، و او پس از آن به عضویت «کمیسیون تفتیش کل» حزب توده ایران درآمد و به‌عنوان مسئول کمیته‌ی ایالتى حزب در سال ۱۳۲۴ به خراسان رفت و بدینسان «تئاتر فرهنگ» منحل شد.
نوشین در سال ۱۳۲۵۵، پس از باگشت به تهران، با مساعدت همکارانش (لُرتا، خیرخواه و خاشع) «تئاتر فردوسی» را در خیابان لاله‌زار (کوچه‌ی باربد) تأسیس کرد، که در سال ۱۳۲۷ به دلیل فعالیت‌هاى سیاسى و پس از انحلال حزب توده ایران منحل شد. از اجراهاى «تئاتر فردوسی» می‌توان نمایش‌هاى «مستنطق» (پریستلى)، «پرنده‌ی آبی» (موریس مترلینگ)، «سه دزد» (ساراچف)، «چراغ‌گاز» (پاتریک همیلتون)، «بادبزن خانم ویندر میر» (اسکار وایلد)، «شنل قرمز» (اوژن بریو)، «دست خون‌آلود»، «اجنبی»، «روزنامه‌نگاران» و «ننگ جامعه» را نام برد.
نوشین پس از انحلال حزب توده ایران و تعطیلى «تئاتر فردوسی» به زندان افتاد و در ۲۵ آذر ۱۳۲۹۹ به همراه گروهى از رفقایش از زندان گریخت و به شوروى رفت، و تا آخر عمر به فعالیت‌هاى تحقیقى و ادبى، به‌ویژه درباره‌ی فردوسى و شاهنامه، مشغول بود. در دوره‌اى که نوشین در زندان قصر حبس بود دوستانش در تئاتر به فعالیت‌شان ادامه می‌دادند، و نوشین به واسطه‌ی همسرش لُرتا هدایت بازیگران و نوع «میزانسن»‌ها را از پشت میله‌هاى زندان به‌عهده داشت.
 صادق هدایت، به‌رغم آن‌که هیچ‌گونه گرایش حزبى نداشت، در سال‌هایى که در تهران بود ارتباط تنگاتنگى با نوشین داشت، و وقتى نوشین به زندان افتاد و پس از مدتى به همراه خسرو روزبه، على امید، احمد قاسمى، اکبر شهابى و چند تن دیگر از سران حزب به زندان شیراز منتقل شد، به واسطه‌ی شوهر خواهرش سپهبد رزم‌آرا، که رییس ستاد ارتش بود، براى تبرئه و آزادى نوشین تلاش بسیار کرد، و وقتى از این پادرمیانی‌ها طرفى نبست در تیرماه ۱۳۲۷ نامه‌اى به نوشین نوشت که حایز نکات مهمى است. هدایت در بخشى از این نامه نوشته است: «خیلى متأسفم که به وضع تحمل‌ناپذیر و احمقانه‌اى دچار شده‌اید. راستش من از این جریان درست سر درنمی‌آورم. خیلى مضحک و عجیب است که اشخاصى را در کشورى که کوس آزادى و دموکراسى می‌زند به‌جرم داشتن افکار شخصى برخلاف قانون و انسانیت بی‌خود و بی‌جهت شکنجه بدهند.»
 فضایى که هدایت در نامه‌اش به‌آن اشاره می‌کند یکى از دلایلى بود که نوشین را به نوشتن داستان‌هاى «خان و دیگران»، «فاطی»، «میرزا محسن» و نمایش‌نامه‌ی «خروس سحر» و حتى ترجمه‌ی «در اعماق» گورکى واداشته بود. این نکته‌اى است که در مقدمه‌ی کتاب «خان و دیگران» نیز به‌آن اشاره شده است: «چه در داستان خان و دیگران و چه در داستان‌هاى دیگر این مجموعه ـ به‌ویژه میرزامحسن و فاطى ـ پرداختن به مسایل اجتماعى هدف اصلی‌تر نوشین است، اگر چه او تلاش کرده است تا به ثبت و ضبط احوال غیرمعمول و ناشناخته‌ی طبیعت بشرى هم بپردازد. نوشین در مقام نویسنده‌اى اجتماعی‌نویس در این داستان‌ها خود را متعهد می‌دید که آدم‌ها را به طبقه‌اى وصل کند تا نیک و بد آن‌ها شناخته و محرز گردد؛ زیرا چنین اعتقاد داشت که داستان ـ به‌عنوان سند اجتماعى ـ بایستى تعارض اجتماعى را نشان بدهد تا بدین‌وسیله رسالت خود را از پیش ببرد. نوشین چنان خود را به این رسالت متعهد می‌دید که در مواردى نگران عدم ارتباط و انسجام بین اجزاى تشکیل‌دهنده‌ی داستان‌هایش نبود؛ همان چیزى ـ شاید مهم‌ترین عنصرى ـ که نویسنده می‌بایست نسبت به آن متعهد باشد.»
 آن‌چه در همه‌ی داستان‌هاى نوشین (به‌جز داستان کوتاه «استکان شکسته» که در این مجموعه درج شده) حایز اهمیت است این است که او شکاف میان رفاه طبقات و گروه‌هاى متمکن جامعه و فقر توده‌ی مردم را به‌عنوان موضوع داستان‌هاى خود برگزیده، و برداشت آشکار سیاسى و مردم‌شناختی‌اش از تعارض‌هاى اجتماعى مبتنى بر دیدگاه‌هاى آشکار سیاسى او بود.
 نمایش‌نامه‌ی «خروس سحر» نیز با همین نحوه‌ی نگرش به کارکرد ادبیات اجتماعى و تعهد سیاسى هنرمند نوشته شده است. «خروس سحر» نمایش‌نامه‌اى اجتماعى و کارگرى است که در سال‌هاى اوج فعالیت‌هاى حزبى نوشین نوشته شده. روایت است که نوشین این نمایش‌نامه را تحت تأثیر نمایش‌نامه‌ی «دشمنان» (ماکسیم گورکى) نوشته بود، که همان سال‌ها ترجمه و منتشر شده بود.
 «خروس سحر» از حیث آدم‌پردازى (کاراکترازیزاسیون)، گفت‌وگونویسى و ساختار دراماتیک و ادبى اثرى پرورده است، اما با آن‌که نوشین و همکارانش دست‌کم یک بار به تمرین دقیق آن پرداخته بودند، هیچ‌گاه به روى صحنه برده نشد. حضور نوشین در تبعید (در سال‌هاى ۱۳۳۰ به بعد) مانع از آن شد که خود او امکان اجراى این نمایش‌نامه را در سال‌هاى بعدتر بیابد، و آن‌هایى هم که در ایران فعالیت تئاترى داشتند مضمون سیاسى «خروس سحر» را مناسب اجرا در آن اوضاع و احوال نمی‌یافتند.
 «تأثیر زن وظیفه‌شناس» ـ برخلاف «خروس سحر» ـ نمایش‌نامه‌اى متعلق به ادبیات سوزناک و سودایى است، که محتوى و مضمون آن از کانون حوادث و افکار سیاسى فاصله‌ی زیادى داشت. انتقاد نوشین در متن این نمایش‌نامه در نفى عیاشى، بیکارگى، رفتار غیرمسؤولانه نسبت به همسر و فرزند و طرد دوستان ناباب و تشویق عشق ناب و فداکارى بود، و خصلتى کاملاً اخلاقى داشت. «تأثیر زن وظیفه‌شناس» در سال ۱۳۰۹ نوشته شده است، در دوره‌اى که نوشین هنوز تمایلات سیاسى خود را آشکار نساخته است؛ به‌خلاف «خروس سحر»، که در سال ۱۳۲۶ و در اوج سال‌هاى فعالیت سیاسى نوشین نوشته بود.
ماکسیم گورکى نمایش‌نامه‌ی «در اعماق» را در سال ۱۹۰۲۲، موقعى که سى و چهار سال داشت، نوشت. هدف او این بود تا زندگى پوچ و نفرت‌انگیز آن جماعتى را که به چشم خود و با وضوح کامل دیده بود، و نمی‌توانست تسلایى براى حماقت و کم‌مایگى آن‌ها بیابد، در نمایش‌نامه‌اش ترسیم کند. نوشین نیز این نمایش‌نامه را در سال ۱۳۲۳ ترجمه کرد، و نخستین بار در همان ایام در ماهنامه‌ی «پیام نو» منتشر ساخت. نوشین، که مانند گورکى گرایش‌هاى سیاسى داشت، در ترجمه‌ی خود از این نمایش‌نامه نام «در اعماق» را به «در اعماق اجتماع» تغییر داد. خود او در همان سال‌ها درباره‌ی دخل و تصرف در عنوان نمایش‌نامه‌ی گورکى گفته بود: «مقصود گورکى نشان دادن تابلویى از زندگى مردمى است که در عمق اجتماع یا بهتر بگویم در لجن اجتماع دست و پا می‌زنند. بنابراین براى رفع ابهام من کلمه‌ی اجتماع را بدان افزودم.»
 کتاب چهارم، همان‌طور که اشاره شد، ترجمه‌ی نوشین از «هیاهوى بسیار براى هیچ» شکسپیر است، که نوشین آن‌را در ایام حبس در زندان قصر ترجمه کرده بود. نوشین در مقدمه‌ی این کتاب، که تاریخ تیر ماه ۱۳۲۹ را دارد، نوشته است: «در ترجمه‌ی آثار ادبى از زبانى به زبان دیگر، اگر اثرى که باید ترجمه شود رمان، نوول، منظومه و مانند این‌‌هاست، ترجمه باید مانند اصل و یا دست‌کم بسیار نزدیک به اصل باشد. بدین‌معنى که هیچ قسمتى، هیچ جمله‌اى و حتى هیچ کلمه‌اى که داراى اهمیت است و ترجمان ایده‌ی خاصى می‌باشد حذف نگردد… ولى در ترجمه‌ی آثار دراماتیک به‌منظور نمایش دادن آن‌ها رعایت آن اصول در تمام موارد ممکن نیست؛ زیرا فن دارم‌نویسى داراى خصوصیاتى است که با رمان‌نویسى تفاوت دارد.»
 آن‌چه نوشین درباره‌ی کیفیت ترجمه و میزان وفادارى به اصل اثر می‌گوید مربوط به دوره‌اى است که وى به‌طور پیوسته با صادق هدایت رفت و آمد داشت، و هدایت در این سال‌ها توانسته بود علاقه‌اش را به «زبان عامیانه» و «زبان روزمره» به اطرافیان خود ـ از جمله نوشین ـ نیز سرایت بدهد. بنابراین کسانى مثل نوشین تعمد داشتند تا از این «زبان» حتى در ترجمه‌هاى خود از آثار ادبى نیز استفاده کنند؛ کارى که بعدها شادروان احمد شاملو نیز در ترجمه‌ی رمان‌هاى «پابرهنه‌ها» و «دن آرام» انجام داد.

تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۸۵ ۴:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

قالیباف و موضوع “حجاب و عفاف”: تاکتیک یا تحول؟

در شرایط کنونی، نشانه‌هایی چون پیروزی چهره‌ای چون پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجه‌برانگیز است. با این‌حال، این تغییرات، اگر با اصلاحات بنیادین همراه نباشند، از جمله بازنگری در قانون‌گذاری به‌ویژه در حوزه‌هایی چون حجاب، توقف برخوردهای سلیقه‌ای و امنیتی با جامعه مدنی، گشایش در عرصه‌های فرهنگی، احترام به آزادی‌های دموکراتیک و اصلاح رویه‌های پلیسی، نمی‌توان از آن‌ها به‌عنوان نشانه‌ای از بلوغ سیاسی یا اجتماعی یاد کرد.

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پادکست با کمی تردید! نسل پنجاه و هفت چه جور موجودی است؟

گاهنامه‌ی “برابری”؛ این شماره: “نسل زد: از خیابان تا دنیای دیجیتال؛ خیزش یک نسل برای تغییر”

رهایی از شیفت دوم

خاطرات همسر یک شاغل “پروژه‌ای”

تسلیت گزینشی، همدردی ناعادلانه؛ رضا پهلوی در کنار اسرائیل ایستاده، نه مردم ایران

بیانیه تحلیلی مجامع اسلامی ایرانیان در باره مذاکرات و خبر های پیرامون