شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۴

شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۴

پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد
متاسفانه برنامه‌‏ریزان مرکزنشین، غافل از این تفاوت‏‌های اجتماعی‏‌اند و هیچ‌گونه تمهیدی برای حل این مشکل در نظر نمی‏‌گیرند. برای مثال می‏‌شود سهمیه بومی دانشگاه‏‌های موجود برای زنان را به حداکثر...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: الناز محمدی
نویسنده: الناز محمدی
به یادِ ۹ یَلِ عاشق!
به نام جاودان رهروان آزادی, به یاد بی‌کران خوش‌رهان آزادی, به شوق جاری بیژن, به یاد شعر عزیز ...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن اقدسی
نویسنده: بیژن اقدسی
تقی رحمانی - از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶٧
اعدام ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین در سال ۱۳۵۵، از جمله بیژن جزنی، که همگی حکم داشتند سؤالی تاریخی را زنده می‌کند: چرا؟ سال‌ها بعد، در ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی رحمانی
نویسنده: تقی رحمانی
۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان
درست ۵۰ سال پیش و در همین ساعات عصر جمعه ۹ زندانی سیاسی را با دست‌ها و چشم‌های بسته به تپه‌های اوین بردند و اعدام کردند و روز بعد در...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرداد خدیر
نویسنده: مهرداد خدیر
به یاد یاران، به یاد آن دوران
بگذار از ترنم باران و شرجی سخن بگویم، بگذار از هم بگوئیم، بگذار دوباره از گنو و پنجه بگویم. از آن عزیزانی که رفتند ...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!
در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی
بیژن نه برای جان، که برای معنا می‌جنگید. او آخرین متن دفاعیه‌ی جزنی را خوانده بود و سطری از آن را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد: "آزادی را نمی‌شود خاموش کرد؛ حتی...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

عبدالحسین نوشین: هر نمایشى تاتر نیست

عبدالحسين نوشين (١٣۵٠ـ١٢٨۴)، نمايش‌نامه‌نويس و كارگردان ايرانى تئاتر بود. فعاليت‌هايش در تئاتر آميخته به مسايل سياسى بود. او كه ديدگاه‌هايش را در كتاب «هنر تئاتر» بيان داشته معتقد بود: «تئاتر يك كار نمايشى است؛ اما هر نمايشى تئاتر نيست.»

اخیراً توسط «نشر قطره» چهار اثر منحصر به‌فرد از عبدالحسین نوشین به بازار نشر عرضه شده است: دو اثر تألیفى و دو ترجمه: «خروس سحر» مشتمل بر دو نمایش‌نامه‌ی «خروس سحر» و «تأثیر زن وظیفه‌شناس در اجتماع» و مجموعه داستان «خان ودیگران»، که شامل داستان بلندى به همین نام و سه داستان کوتاه با نام‌هاى «میرزا محسن»، «فاطی» و «استکان شکسته» است، در زمره‌ی آثار تألیفى عبدالحسین نوشین هستند. به‌جز این‌ها دو نمایش‌نامه‌ی «در اعماق اجتماع» نوشته‌ی ماکسیم گورکى و «هیاهوى بسیار براى هیچ» نوشته‌ی ویلیام شکسپیر دو اثر ترجمه‌اى نوشین هستند که نشر قطره مبادرت به انتشار آن‌ها کرده است. عرضه‌ی این آثار به بازار کتاب انگیزه‌اى شده است تا به اختصار یادى از عبدالحسین نوشین و آثارش داشته باشیم.
عبدالحسین نوشین (۱۳۵۰ـ۱۲۸۴۴)، نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان ایرانى تئاتر بود. فعالیت‌هایش در تئاتر آمیخته به مسایل سیاسى بود. او که دیدگاه‌هایش را در کتاب «هنر تئاتر» بیان داشته معتقد بود: «تئاتر یک کار نمایشى است؛ اما هر نمایشى تئاتر نیست.»
نوشین تحصیلات متوسطه‌اش را در دارالفنون انجام داد، و در سال ۱۳۰۷۷ به همراه نخستین گروه محصلان ایرانى به فرانسه اعزام شد، و پس از تحصیل در رشته‌ی تئاتر در ۱۳۱۱ به ایران بازگشت. در جشن‌هاى «هزاره‌ی فردوسی» با اقتباس از سه قطعه‌ی شاهنامه حکیم توس (نمایش‌هاى «رستم و تهمینه»، «زال و رودابه» و «رستم و کیقباد») را روى صحنه برد، و خودش نقش رستم را ایفا کرد، و با همسر آینده‌اش لرتا از همین زمان آشنا شد. معاشرت با تقى ارانى، رهبر گروه موسوم به «۵۳ نفر»، او را به فعالیت‌هاى سیاسى کشاند. پس از شهریور ۱۳۲۰ فعالیت‌هایش سیاسى و تئاتری‌اش را گسترش داد. به همراه لرتا، حسن خاشع و حسین خیرخواه فعالیت‌هایش را در باشگاه حزب توده ایران آغاز کرد، و با بنیان نهادن «تئاتر فرهنگ» و «تئاتر فردوسی» در آن‌جا ادامه داد.
نوشین در سال ۱۳۲۳۳ با همکارى اشخاصى همچون طایفى و وثیق «تئاتر فرهنگ» را در خیابان لاله‌زار با نمایش «ولپن» (نوشته‌ی بن جانسون) افتتاح کرد. این نمایش به‌مدت ۹ شب روى صحنه بود، و گروهى از همکاران قدیمى نوشین مثل لُرتا، توران مهرزاد، حسین خیرخواه، حسن خاشع، عطاءالله زاهد، ایرج ساویز، مصطفى اسکویى و جلال ریاحى با او همکارى می‌کردند. نوشین و خیرخواه نمایش‌هاى «تاجر ونیزی» (ویلیام شکسپیر)، «مسافرت حاجی‌قربان» (ترجمه‌ی حسن ناصر)، «میرزاکمال‌الدین/ تارتوف شرقی» (مولیر) و «دختر شکلات‌فروش» را نیز در «تئاتر فرهنگ» روى صحنه بردند. فعالیت نوشین در «تئاتر فرهنگ» یک سال دوام آورد، و او پس از آن به عضویت «کمیسیون تفتیش کل» حزب توده ایران درآمد و به‌عنوان مسئول کمیته‌ی ایالتى حزب در سال ۱۳۲۴ به خراسان رفت و بدینسان «تئاتر فرهنگ» منحل شد.
نوشین در سال ۱۳۲۵۵، پس از باگشت به تهران، با مساعدت همکارانش (لُرتا، خیرخواه و خاشع) «تئاتر فردوسی» را در خیابان لاله‌زار (کوچه‌ی باربد) تأسیس کرد، که در سال ۱۳۲۷ به دلیل فعالیت‌هاى سیاسى و پس از انحلال حزب توده ایران منحل شد. از اجراهاى «تئاتر فردوسی» می‌توان نمایش‌هاى «مستنطق» (پریستلى)، «پرنده‌ی آبی» (موریس مترلینگ)، «سه دزد» (ساراچف)، «چراغ‌گاز» (پاتریک همیلتون)، «بادبزن خانم ویندر میر» (اسکار وایلد)، «شنل قرمز» (اوژن بریو)، «دست خون‌آلود»، «اجنبی»، «روزنامه‌نگاران» و «ننگ جامعه» را نام برد.
نوشین پس از انحلال حزب توده ایران و تعطیلى «تئاتر فردوسی» به زندان افتاد و در ۲۵ آذر ۱۳۲۹۹ به همراه گروهى از رفقایش از زندان گریخت و به شوروى رفت، و تا آخر عمر به فعالیت‌هاى تحقیقى و ادبى، به‌ویژه درباره‌ی فردوسى و شاهنامه، مشغول بود. در دوره‌اى که نوشین در زندان قصر حبس بود دوستانش در تئاتر به فعالیت‌شان ادامه می‌دادند، و نوشین به واسطه‌ی همسرش لُرتا هدایت بازیگران و نوع «میزانسن»‌ها را از پشت میله‌هاى زندان به‌عهده داشت.
 صادق هدایت، به‌رغم آن‌که هیچ‌گونه گرایش حزبى نداشت، در سال‌هایى که در تهران بود ارتباط تنگاتنگى با نوشین داشت، و وقتى نوشین به زندان افتاد و پس از مدتى به همراه خسرو روزبه، على امید، احمد قاسمى، اکبر شهابى و چند تن دیگر از سران حزب به زندان شیراز منتقل شد، به واسطه‌ی شوهر خواهرش سپهبد رزم‌آرا، که رییس ستاد ارتش بود، براى تبرئه و آزادى نوشین تلاش بسیار کرد، و وقتى از این پادرمیانی‌ها طرفى نبست در تیرماه ۱۳۲۷ نامه‌اى به نوشین نوشت که حایز نکات مهمى است. هدایت در بخشى از این نامه نوشته است: «خیلى متأسفم که به وضع تحمل‌ناپذیر و احمقانه‌اى دچار شده‌اید. راستش من از این جریان درست سر درنمی‌آورم. خیلى مضحک و عجیب است که اشخاصى را در کشورى که کوس آزادى و دموکراسى می‌زند به‌جرم داشتن افکار شخصى برخلاف قانون و انسانیت بی‌خود و بی‌جهت شکنجه بدهند.»
 فضایى که هدایت در نامه‌اش به‌آن اشاره می‌کند یکى از دلایلى بود که نوشین را به نوشتن داستان‌هاى «خان و دیگران»، «فاطی»، «میرزا محسن» و نمایش‌نامه‌ی «خروس سحر» و حتى ترجمه‌ی «در اعماق» گورکى واداشته بود. این نکته‌اى است که در مقدمه‌ی کتاب «خان و دیگران» نیز به‌آن اشاره شده است: «چه در داستان خان و دیگران و چه در داستان‌هاى دیگر این مجموعه ـ به‌ویژه میرزامحسن و فاطى ـ پرداختن به مسایل اجتماعى هدف اصلی‌تر نوشین است، اگر چه او تلاش کرده است تا به ثبت و ضبط احوال غیرمعمول و ناشناخته‌ی طبیعت بشرى هم بپردازد. نوشین در مقام نویسنده‌اى اجتماعی‌نویس در این داستان‌ها خود را متعهد می‌دید که آدم‌ها را به طبقه‌اى وصل کند تا نیک و بد آن‌ها شناخته و محرز گردد؛ زیرا چنین اعتقاد داشت که داستان ـ به‌عنوان سند اجتماعى ـ بایستى تعارض اجتماعى را نشان بدهد تا بدین‌وسیله رسالت خود را از پیش ببرد. نوشین چنان خود را به این رسالت متعهد می‌دید که در مواردى نگران عدم ارتباط و انسجام بین اجزاى تشکیل‌دهنده‌ی داستان‌هایش نبود؛ همان چیزى ـ شاید مهم‌ترین عنصرى ـ که نویسنده می‌بایست نسبت به آن متعهد باشد.»
 آن‌چه در همه‌ی داستان‌هاى نوشین (به‌جز داستان کوتاه «استکان شکسته» که در این مجموعه درج شده) حایز اهمیت است این است که او شکاف میان رفاه طبقات و گروه‌هاى متمکن جامعه و فقر توده‌ی مردم را به‌عنوان موضوع داستان‌هاى خود برگزیده، و برداشت آشکار سیاسى و مردم‌شناختی‌اش از تعارض‌هاى اجتماعى مبتنى بر دیدگاه‌هاى آشکار سیاسى او بود.
 نمایش‌نامه‌ی «خروس سحر» نیز با همین نحوه‌ی نگرش به کارکرد ادبیات اجتماعى و تعهد سیاسى هنرمند نوشته شده است. «خروس سحر» نمایش‌نامه‌اى اجتماعى و کارگرى است که در سال‌هاى اوج فعالیت‌هاى حزبى نوشین نوشته شده. روایت است که نوشین این نمایش‌نامه را تحت تأثیر نمایش‌نامه‌ی «دشمنان» (ماکسیم گورکى) نوشته بود، که همان سال‌ها ترجمه و منتشر شده بود.
 «خروس سحر» از حیث آدم‌پردازى (کاراکترازیزاسیون)، گفت‌وگونویسى و ساختار دراماتیک و ادبى اثرى پرورده است، اما با آن‌که نوشین و همکارانش دست‌کم یک بار به تمرین دقیق آن پرداخته بودند، هیچ‌گاه به روى صحنه برده نشد. حضور نوشین در تبعید (در سال‌هاى ۱۳۳۰ به بعد) مانع از آن شد که خود او امکان اجراى این نمایش‌نامه را در سال‌هاى بعدتر بیابد، و آن‌هایى هم که در ایران فعالیت تئاترى داشتند مضمون سیاسى «خروس سحر» را مناسب اجرا در آن اوضاع و احوال نمی‌یافتند.
 «تأثیر زن وظیفه‌شناس» ـ برخلاف «خروس سحر» ـ نمایش‌نامه‌اى متعلق به ادبیات سوزناک و سودایى است، که محتوى و مضمون آن از کانون حوادث و افکار سیاسى فاصله‌ی زیادى داشت. انتقاد نوشین در متن این نمایش‌نامه در نفى عیاشى، بیکارگى، رفتار غیرمسؤولانه نسبت به همسر و فرزند و طرد دوستان ناباب و تشویق عشق ناب و فداکارى بود، و خصلتى کاملاً اخلاقى داشت. «تأثیر زن وظیفه‌شناس» در سال ۱۳۰۹ نوشته شده است، در دوره‌اى که نوشین هنوز تمایلات سیاسى خود را آشکار نساخته است؛ به‌خلاف «خروس سحر»، که در سال ۱۳۲۶ و در اوج سال‌هاى فعالیت سیاسى نوشین نوشته بود.
ماکسیم گورکى نمایش‌نامه‌ی «در اعماق» را در سال ۱۹۰۲۲، موقعى که سى و چهار سال داشت، نوشت. هدف او این بود تا زندگى پوچ و نفرت‌انگیز آن جماعتى را که به چشم خود و با وضوح کامل دیده بود، و نمی‌توانست تسلایى براى حماقت و کم‌مایگى آن‌ها بیابد، در نمایش‌نامه‌اش ترسیم کند. نوشین نیز این نمایش‌نامه را در سال ۱۳۲۳ ترجمه کرد، و نخستین بار در همان ایام در ماهنامه‌ی «پیام نو» منتشر ساخت. نوشین، که مانند گورکى گرایش‌هاى سیاسى داشت، در ترجمه‌ی خود از این نمایش‌نامه نام «در اعماق» را به «در اعماق اجتماع» تغییر داد. خود او در همان سال‌ها درباره‌ی دخل و تصرف در عنوان نمایش‌نامه‌ی گورکى گفته بود: «مقصود گورکى نشان دادن تابلویى از زندگى مردمى است که در عمق اجتماع یا بهتر بگویم در لجن اجتماع دست و پا می‌زنند. بنابراین براى رفع ابهام من کلمه‌ی اجتماع را بدان افزودم.»
 کتاب چهارم، همان‌طور که اشاره شد، ترجمه‌ی نوشین از «هیاهوى بسیار براى هیچ» شکسپیر است، که نوشین آن‌را در ایام حبس در زندان قصر ترجمه کرده بود. نوشین در مقدمه‌ی این کتاب، که تاریخ تیر ماه ۱۳۲۹ را دارد، نوشته است: «در ترجمه‌ی آثار ادبى از زبانى به زبان دیگر، اگر اثرى که باید ترجمه شود رمان، نوول، منظومه و مانند این‌‌هاست، ترجمه باید مانند اصل و یا دست‌کم بسیار نزدیک به اصل باشد. بدین‌معنى که هیچ قسمتى، هیچ جمله‌اى و حتى هیچ کلمه‌اى که داراى اهمیت است و ترجمان ایده‌ی خاصى می‌باشد حذف نگردد… ولى در ترجمه‌ی آثار دراماتیک به‌منظور نمایش دادن آن‌ها رعایت آن اصول در تمام موارد ممکن نیست؛ زیرا فن دارم‌نویسى داراى خصوصیاتى است که با رمان‌نویسى تفاوت دارد.»
 آن‌چه نوشین درباره‌ی کیفیت ترجمه و میزان وفادارى به اصل اثر می‌گوید مربوط به دوره‌اى است که وى به‌طور پیوسته با صادق هدایت رفت و آمد داشت، و هدایت در این سال‌ها توانسته بود علاقه‌اش را به «زبان عامیانه» و «زبان روزمره» به اطرافیان خود ـ از جمله نوشین ـ نیز سرایت بدهد. بنابراین کسانى مثل نوشین تعمد داشتند تا از این «زبان» حتى در ترجمه‌هاى خود از آثار ادبى نیز استفاده کنند؛ کارى که بعدها شادروان احمد شاملو نیز در ترجمه‌ی رمان‌هاى «پابرهنه‌ها» و «دن آرام» انجام داد.

تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۸۵ ۴:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد

به یادِ ۹ یَلِ عاشق!

تقی رحمانی – از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶۷

۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان

به یاد یاران، به یاد آن دوران

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!