الف) حاکمان در بهار ۹۲؛
سیرک حاکمیت و سیاه بازیِ روحوضی!
سه ماه به انتخابات خرداد ۹۲ باقی مانده است و سیاه بازی روحوضی باندهای مافیایی که ۷ سال و ۹ ماه فرصت های در اختیار خودشان را با چپاول عزت نفس و درآمدهای دسترنج و ثروت های طبیعی مردم ایران سرکرده اند. خود را در موقعیت های مکشوفۀ جدید نشان می دهند.
مصباح یزدی و تشکیلات مصباحیه که به درستی می دانند در میان مردم ایران از کوچکترین مقبولیت برخوردار نیستند، تازه بعد از ۷ سال حمایت بی دریغ و بلاشرط از تیم احمدی نژاد، در نقش “مبارک” در روحوضیِ “فالب کردن” تیم احمدی نژاد ظاهرشده و معرفی انها را به عنوان موجوداتِ ضد دین، ضد تشیع ، مدافع پابرهنگان و هواداران ایران و ایران پرستی، بر عهده گرفته اند. آنها هیچ فرصتی را، در زمانی پیش از مجاز بودن قانونی تبلیغات انتخاباتی – با عدول از قوانین جاری –، برای تبلیغ به نفع تیم احمدی نژاد از دست نمی دهند و البته سر در برف کرده، فکر می کنند که قسمت های بزرگ اندامشان را که از برف بیرون مانده است، مردم و جامعۀ مدنی نمی بینند.
احمدی نژاد و تیم همراه نیز با ساز و دهل در این نمایشِ روحوضی به سنت شکنی مشغول هستند و با کشف امام جدید به اسم “بهار” و هزاران دلقک بازی دیگر سعی دارند، بطور دائم در منظرِ دید مردم قرار داشته باشند و حملۀ بی محابا به کلیۀ ساختارهای تحت مدیریت ولایتِ فردی را، به مثابۀ ایجاد “دو قطبی” با خامنه ای، در دستور کار دارند.
اما … پاشنۀ آشیل تمام حقه بازی ها و “سرتراشیدن” ماشین کودتا، حفظ آرامش روانی و تماشای بدون هیجان نمایش رو حوضی توسط جامعۀ مدنی است.
شبکه های اجتماعی سبز و نهادهای جامعۀ مدنی در این میان هر روز بر دامنۀ اعمال حاکمیت در جامعه و ایجاد ثبات در رفتارهای اجتماعی را در دستور کار خود دارند. کسی از تماشای روحوضیِ تکراری و ملامت بار دلقک های کودتایی مشعوف نیست و قابلیت های رهبری «جنبش سبز مردم ایران» در حال فرآروئیدن است.
ب) جنش سبز مردم ایران؛ نسبت به ترفند های تفرقه برانگیز حاکمان “آگاه” است و:
– می داند، سرداران جنگ روانیِ مافیایی کودتا در تدارک برای راه انداختنِ جنگ صلیبی، درگیری های قومی و ملی هستند و “تحریک” جماعتِ ستم کشیدۀ اقوام ایرانی و “سرکوب” هر یک از آنها را برای ایجاد جو امنیتی در جامعه در برنامه دارند.
– می داند، که اَبَرتورمِ ناشی از تناقضات رفتاری حاکمان و برنامه ریزی شده برای ایجاد شرایط “شورش گرسنگان” و “سرکوب” این شورش ها، از هر دو سر، تحت فرماندهی عوامل کودتا قرار دارد و برنامۀ عدمِ تمکین در مقابل این بداندیشی اهریمنی را با دعوت از مردم برای حمایت های اجتماعیِ گسترده از بینوایان در دورۀ سه ماهه آینده را بطور خاص از اعضای جامعۀ مدنی درخواست کرده است.
– می داند، ماشین کودتا از برگذاری انتخابات حداقلی با مشارکت مردم در هراس است و محتمل اگر بتواند حتی با خودزنی و ایجاد درگیری های منطقه ای می خواهد از زیر بار برگذاری انتخابات حداقلی نیز سرباز زند.
– می داند، که بطور گسترده باید در انتخابات شوراهای شهر، روستا و انتخابات ریاست جمهوری با به میدان آوردن لشکری از انسان های مورد وثوق جامعۀ مدنی حضور داشته باشد و به حقِ انتخاب شدن نمایندگان خود پای بفشارد.
– می داند، صورتحسابِ هزینۀ رد صلاحیت هزاران انسان شریف و دوستان جامعۀ مدنی را آماده کرده و برای پرداخت برای حاکمان ارسال خواهد کرد و اینکار را در منظر دیدِ جامعۀ بین المللی انجام خواهد داد.
ج) جامعۀ جهانی؛
– مذاکرات آلما اتی و آرامشی که بر فضای مذاکرات حاکم بود، پیام روشنی برای جامعۀ مدنی داشت، کشورهای ۵+۱ به وضوح نشان دادند که نمایندگانِ مافیای کودتایی را به رسمیت نمی شناسند. آنها در هیچ شرایطی و قبل از یقین کامل به اتمی شدن تسلیحات در ایران، در مانورِ جنگ افروزی برای نجات حاکمیت کودتایی شرکت نخواهند کرد.
– هوشمندی زیادی هم لازم نداشت که جامعۀ جهانی بتواند متوجه بشود که ماشین کودتا که با حدود ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی در یک دورۀ ۸ ساله حتی قادر نیست ترتیبِ تامین داروهای بیماران خاص را در جامعه فراهم نماید و سپرده های ارزی فرماندهانِ آن در مخمصۀ پرداخت مالیات در سیستم های اقتصادیِ محل های سپرده کذاری شده گرفتار است. در دسترسی به ساخت سلاح های هسته ای نیز به همان میزان ممکن است موفق(!؟) عمل کند، که در کنترل قیمت های نان، گوشت و تخم مرغ!
– خلاصه اینکه جهان متمدنِ بین المللی دست این دلقک های “سیاه باز” را خوانده و در نظر ندارد فرصت جنگ افروزی در منطقه را برای دشمنان جامعۀ مدنی ایران که در قامت یک اِسکادران از ماشین کودتای مافیایی و صد البته فاسد، سازمان داده شده اند، را بدهد.
وقتی موضوعاتِ تحلیلی بالا را یک بار دیگر با دیدِ دقیق تری نگاه بکنیم. باید اعتراف کرد که روندِ تدبیر و درایت در مهار بحران های دست ساز ماشین کودتا توسط شبکه های اجتماعی سبز و نهادهای جامعۀ مدنی شروع شده و بی تابی حاکمان خیلی موضوع غریبی برای مردم ایران و جامعۀ جهانی نیست.