سلامت اجتماعی دارای ابعاد مختلف روانی، جسمی، اقتصادی و سیاسی است و عوامل متعددی بر آن میتواند تأثیر گذارد. سلامت روان به عنوان ارزشمندترین سرمایه انسانی و اجتماعی، بخشی جدایی ناپذیر از اهداف توسعه پایدار است. آمارهایی نظیر نرخ طلاق، بیکاری، فساد، اعتیاد و سایر آسیبها همگی به نوعی اطلاعاتی از سلامت جامعه به ما میدهند. فقر، احساس ناکامی و نامیدی اجتماعی، حاشیه نشینی، خشونت اعم از اجتماعی و خانگی، اعتیاد، تبعیض جنسیتی، شرایط اضطراری پیچیده و نقض حقوق بشر، توسعه انسانی و اقتصادی پایدار را تهدید و همچنین خطری برای سلامت روان جامعه و سلامت روان جهانی محسوب می شود.
اعتیاد تا چندی پیش خاص مردان تلقی می شد، اما اخیراً زنان را نیز درگیر کرده است. ناصر اصلانی معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۹۹، شمار معتادان رسمی در کشور را ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر اعلام کرد. وی گفت پیشبینی میشود نزدیک به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز معتاد شناسایی نشده وجود داشته باشد. شمار معتادان زن نزدیک به ۴۰۰ تا ۴۲۰ هزار در کشور میباشد. ازطرف دیگرتعداد زنان کارتون خواب در تهران که علت اصلی آن اعتیاد است بیداد میکنند. به طوری که سن شروع به کارتن خوابی در میان دختران نوجوان معتاد به ۱۵ سال رسیده است. گزارشهای موجود در کل کشور از وجود ۵ تا ۱۰ هزار زن کارتنخواب خبر میدهند.
طبق آمارهای بهزیستی، تعداد زنان متجاهر در سطح شهر تهران به حدود هزار نفر میرسد، اما ظرفیت کل سرپناههای مربوط به بانوان در پایتخت ۵۰۰ نفر است و به این صورت، خواه ناخواه ۵۰۰ زن معتاد متجاهر در تهران، شبها جایی برای خوابیدن ندارند. کمبود ظرفیت مراکز کاهش آسیب و نگهداری مربوط به بانوان بی سرپناه، آنها را به مکانهای ناسالمی سوق میدهد که در آنجا زنان معتاد نه تنها به لحاظ بهداشتی شرایط مناسبی ندارند بلکه در معرض تعدی از سوی مردان معتاد و سایر مردان قرار میگیرند. نباید فراموش کرد که مافیای فحشا همیشه در کمین زنان بی سرپناه است. بعلاوه دسترسی فعالان حوزه اعتیاد به زنان معتاد در این مکانهای ناسالم کمترخواهد بود.
با شیوع کرونا تعداد مراجعان در مراکز نگهداری از زنان معتاد نیز زیاد شده بطوریکه برخی مراکز ناچار شدند که بیش از ظرفیت خود از این زنان نگهداری کنند، که طبیعتا مانع از رعایت فاصله اجتماعی مناسب در پیشگیری از شیوع در این مراکز میشود. خانم سپیده علیزاده، کارشناس ارشد روانشناسی در مصاحبه خود با ایلنا به دشواریهای خدمات رسانی در ایام شیوع کرونا و فقدان حمایتهای دولتی و نهادهای دیگر اشاره کرده است.
سازمان ملل متحد در گزارش خود اعلام کرد شیوع بیماری کرونا در جهان مبارزه با ایدز را در سطح جهانی تحت تاثیر قرار داده است. شیوع بیماری کووید-۱۹ و رشد بیماری ایدز در ایران، به خصوص بعدازتصویب «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت»، شرایط به غایت پر چالشی را فراهم آورده است. بنابراین جا دارد که ایران بر دستاوردهای پیاده شدن ۵ ساله سند ۲۰۳۰ اهداف ۱۷ گانهی توسعهی پایدار در سایر کشورها تکیه کرده و جوانان و به خصوص زنان نوجوان و جوان که بیشتر در معرض بیماری ایدز هستند را مورد حمایتهای لازم قرار دهد.
بر اساس پژوهشهای انجامشده در ایران و جهان، زنان نخستین قربانیان بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی به دلیل نا برابری های جنسیتی و خشونت ﻛﻪ در لایههای زندگی اجتماعی و خانوادگی می باشند، در این میان اعتیاد اگر نه اولین، اما یکی از مهمترین آنها است. هر کجا سوء مصرف مواد مخدر آغاز میشود زنان در صف نخستین قربانیان آن قرار می گیرند چون علاوه بر آلودگی مستقیم، بیشترین آسیب ها از اعتیاد پدر، برادر، همسر، فرزند و حتی دوست و همکار به آنها وارد می شود. نتایج به دست آمده از یک پژوهش کیفی که با مصاحبه های عمیق با ۴۰ نفر از زنان معتاد انجام شده، بیان کننده ی این است که سابقه ی مصرف مواد در خانواده، پایگاه اقتصادی اجتماعی و روابط نامناسب خانوادگی، دوری از فرزند در اثر طلاق، ارتباط با دوستان معتاد از عوامل مؤثر بر پدیده ی مصرف مواد مخدر در زنان است.
معضل پیامدهای اعتیاد زنان در تمام کشورها و از جمله ایران، بسیار ناگوارتر از پیامدهای اعتیاد مردان است. زﻧـﺎن ﻣﻌﺘـﺎد ﻧﺴـﺒﺖ ﺑـﻪ ﻣﺮدان ﻣﻌﺘﺎد از ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ. ویرانگری های حاصل از مواد مخدر، زمینه ساز سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی است. زﻧـﺎن ﻣﻌﺘـﺎد اگر عضو یک خانواده آسیبدیده یا فقیر بوده و یا از حمایت خانواده محروم شده باشند، به سرعت، برای تامین هزینه اعتیادشان به رفتارهای سنگینتر و خلاف عرف در مقایسه با مردان معتاد متحمل میشوند، که در این صورت، طرد کامل از خانواده و اجبار به کارتنخوابی زنان، قطعی و ناگزیر خواهد بود. نگاههای تحقیرآمیز و منفی که به یک زن معتاد در اجتماع میشود، بسیار متفاوتتر و بیشتر از مرد معتاد است و اَنگ اجتماعی بالاتری دارند،.
زنان آسیب دیده کسانی هستند که هستی و نیستی خودشان را بخاطر اعتیاد از دست داده اند و بغیر از تنشان هیچ چیز دیگری ندارند برای نان شب، در نتیجه، اغلب آنان مبتلا به انواع بیماری های مقاربتی می باشند. به همین دلیل زنان معتاد، بیشتر بهعنوان آسیبزننده تعریف میشوند تا بهعنوان فردی آسیبدیده. بنا برگفته محمد بینازاده، پژوهشگر اعتیاد، به دلیل ساختارهای جنسیتزده، تبعیض جنسیتی بر مطالعات مربوط به زنان معتاد نیز سایه افکنده. در بیشتر این مطالعات، زنان معتاد بهعنوان آسیبزننده تعریف میشوند تا بهعنوان فردی آسیبدیده (برای مثال میتوان از انتقال ویروس اچ آی وی به شریک جنسی خود و از طریق جفت به جنین را نام برد). این مطالعات نه برای درک مشکل اعتیاد زنان و کمک به حل آن، بلکه به دلیل تأثیری منفی که میتوانند بر مردها و کودکان بگذارند، مورد مطالعه قرار میگیرند، به این معنی که وجه انسانی و شخصیتی زن در درجه اول اهمیت قرار ندارد.
بنا برگفته خانم سپیده علیزاده،” کار کردن در حوزه آسیبهای اجتماعی خاصه اعتیاد و به ویژه زنان به دلیل نگاه تبعیضآمیز و حتی تحقیرآمیزی که وجود دارد دشوار است. مثلا خیرین و مردم از فعالیتهایی، چون مدرسه سازی، کمک به بیماران، رسیدگی به کودکان بی سرپرست و … به راحتی حمایت و حس میکنند کارشان خیر و مفید است، اما وقتی پای مسئله آسیب و به ویژه زنان به میان میآید این نگاه وجود دارد که اینها زنان فراری، معتاد و تن فروشی هستند که دلیلی برای کمک به آنها وجود ندارد و اساسا حمایت از آنها بیفایده و غیرضرور است”. بر اساس این نگاه است که شهرداری منطقه ۱۲ تهران خواستار پایان فعالیت مرکز جامع موسسه کاهش آسیب «نور سپید هدایت» با مدیریت خانم سپیده علیزاده، در محل پارک شوش شده، در حالی که مرکز یاد شده روزانه پذیرای حدود ۲۰۰ زن بی سرپناه در منطقه شوش است و این زنان در شب جایی برای اسکان نخواهد داشت.
بنا برگفته ندا ماندنی، مدیر مرکز بانوان سرای مهر، « در بسیاری از این مراکز کاهش آسیب و سرپناههای مربوط به بانوان به جز سم زدایی، هیچ توجهی به مسائل دیگر بانوان معتاد از جمله مسائل روانشناسی و جامعه پذیری آنها نمیشود». این زنان کسانی هستند که یکباره پیرامونشان را هم از هر حمایت و محبت و یاری، خالی دیده و خواسته یا نا خواسته مورد تعرضات جسمی، جنسی و روانی قرار می گیرد، به گروه های مختلف وصل میشود و در مکانهایی قرار میگیرند که پر آسیب هستند.
زنان معتاد کسانی هستند که فرصت های زندگیشان را از دست داده اند. توانمندسازی این زنان نوعی مصون سازی در برابر مشکلات روانی- اجتماعی است و کارکرد مثبت زندگی را افزایش می دهد و می تواند به وسیله فراهم نمودن افزایش مهارت های اجتماعی تقویت گردد. با توجه به یافتههای پژوهشها برای جلوگیری از لغزش مجدد به سمت اعتیاد تنها سم زدایی کافی نیست، بلکه ضروری است که در این مراکز به مسائل روانشناسی و جامعه پذیری آنها پرداخته وبا آموزش و قرار دادن امکانات لازم، بازگشت مجدد این زنان را به کف خیابان و پاتوقهای معتادان کاهش داد. با علم براینکه این زنان دارای مشکلات روانشناختی هستند، نباید مسئله آنان را به سطح فردی و روانشناختی تقلیل داد. پرداختن به مسئله و توانمندسازی این زنها، یک امر اجتماعی بوده، دولت ، جامعه و خانواده در قبال این زنان مسئول هستند
منابع
۱. نقش مهم و تاثیرگذار سلامت روان و کاهش در بسیاری از آسیب ها و نا هنجاری ها, مهر ۱۴۰۰
۲. سن کارتن خوابی زنان در ایران به ۱۵ سال رسید , ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ https://fararu.com/fa/news/491165/سن-کارتن-خوابی-زنان-در-ایران-به-۱۵-سال-رسید
۳. اهمیت سند ۲۰۳۰ در مقابله با ایدز و نقض حق سلامت زنان/الهه امانی, ۱۳۹۹/۱۰/۱۲ https://www.hra-news.org/articles/a-706/۵.
۴. روز جهانی بیماری ایدز؛ هشدار سازمان ملل متحد به تاثیر منفی 1. des. 2021
https://per.euronews.com/2021/12/01/world-aids-day-un-urges-bold-global-action-to-end-deadly-disease
۵. سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ روزنامه شرق,سایه تبعیض جنسیتی بر مطالعات اعتیاد زنان
https://sharghdaily.com/fa/main/detail/283335
۶. سپیده علیزاده، محصور کردن پارک شوش و عدم مراجعه زنان آسیبیده به مرکز کاهش آسیب/ هشدار نسبت به سوق پیدا ,کردن آسیبها به سمت منازل شخصی