آلکسی ماکارکین، ارزیابی شما از نقش روسیه در مذاکرات پیرامون معضل هستهای ایران چیست؟
روسیه در موقعیت نه چندان سادهای قرار گرفته است، ضمن اینکه امکان معینی برای برخی مانورها را نیز دارد. مشکل روسیه، این است که تهران تلاش می کند که روسیه را در خدمت منافع خویش به کار گیرد. به یاد بیاوریم که در ماه فوریه چندین دیدار مابین روسیه و ایران برگزار گردید، مقامات ایرانی به مسکو سفر نمودند و از جانب روسیه نیز رئیس سازمان انرژی اتمی روسیه، سرگی کرینکو به ایران سفر نمود. واضح بود که مسئولین ایرانی آشکارا وقتکشی میکنند؛ یک بار موافقت اصولی خود را برای امضای موافقتنامه اعلام نمودند، سپس آن را تکذیب نمودند و الی آخر. در همین مرحله بود که بر امکان غنیسازی اورانیوم در خاک روسیه علامت سوال بزرگی سایه افکند. تحت چنین شرایطی، امکانات میانجیگری روسیه در پایینترین سطح خود قرار گرفت.
از جانب دیگر، امکان راه حلّ نظامی پیشنهاد شده از طرف مقامات آمریکایی؛ مبنی بر امکان وارد آوردن ضربات موضعی بر زیر ساخت های اتمی ایران با هدف نابودی آن ها، عملا از جانب همه، منظور روسیه، چین و هم پیمانان آمریکا در ناتو، پاسخ منفی گرفته است. حتی لندن نیز از واشنگتن، پشتیبانی ننمود. علت آن نیز روشن است. واکنش ایران در برابر کنش نظامی، غیر قابل پیشبینی است؛ به این واکنش میتوان جنگ تروریستی و افزایش بهای مواد ناقل انرژی را نیز اضافه نمود. بدین ترتیب در چنین شرایطی، برای روسیه امکانی فراهم میشود که از تشدید اوضاع در جهت بهکار گیری خشونت چه از جانب ایران و چه از جانب آمریکا، جلوگیری نماید. لازم است که آن چنان شیوهای انتخاب گردد که از تعمیق بحران جلوگیری نموده و طرفین را به راه حل توافق، از جمله مورد پیشنهادی روسیه، سوق دهد.
به نظر شما چرا ایران علی رغم وجود خطر واقعی اعلام تحریم بینالمللی، اعلام نمود که موفق به غنیسازی اورانیوم گشته است؟
مسئله برای ایران از نگاه ژئوپلیتیکی، دارای اهمیّت است. ایرانی ها به هیچ عنوان خواهان آغاز یک جنگ جدید نیستند، چه رسد به جنگی با کاربرد سلاح های اتمی. در این جا باید متذکر شد که هم اکنون در ایران نیروهای محافظهکار در راس فدرت قرار گرفتهاند، که در سیاست خارجی، از مواضعی بسیار رادیکال برخوردار هستند. در داخل کشور هم منافع آنها چنین ایجاب میکند که همه نیروی جامعه را در پیرامون مسئلهای گرد هم آورند؛ برای رسیدن به چنین هدفی لازم دارند که وضعیت خطر تهدید و فشار از خارج را ایجاد نمایند. علاوه بر اینها،همگام با ایجاد حالت “دژ تحت محاصره”، مقامات کنونی ایران قادر میشوند که فشار اپوزیسیون داخل کشوررا تقلیل داده و یا حتی آن را از میان بردارند. ضمن آن که رئیس جمهور کنونی ایران دارد به سمبل مقاومت در برابر غرب، و سمبل ایستادگی در برابر تهدیدات احتمالی، تبدیل می شود، که این نیزبه تحکیم مواضع محافظهکاران رژیم ایران، یاری میرساند.
در ضمن این موضوع که ایران خودش را عضو جدید کلوپ اتمی اعلام نمود، چیز عجیب وغریبی نیست، وعملی بر خلاف قوانین بینالمللی صورت نگرفته است. زیرا که این کار را هر کشور دیگری هم که دارای سیکل کامل هستهای است، میتواند انجام دهد. علاوه بر آن، ایران همواره اعلام میکند که انرژی هستهای را فقط به فقط برای مقاصد صلحآمیز میخواهد و نه اهداف نظامی. و تاکنون نیز هیچ مدرکی به دست نیامده که عکس گفتههای مقامات ایران را ثابت کند، و تحریم بینالمللی و یا از آن هم بیشتر، وارد آوردن ضربات نظامی را در دستور قرار دهد، چیزی که نه روسیه و نه چین از آن حمایت نمیکنند. به همین دلیل است که روسیه هنوز هم بر مذاکره ، حتی اگر این مذاکرات چندین بار هم تکرار شوند، تاکید میکند.