پس از سال ها گفتگو و مذاکرات مدوام میان کشورهای ۱+۵ با ایران، سرانجام روز سهشنبه ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ توافق پایانی پرونده هسته ای امضا و اعلام شد. سایت کارانلاین در این زمینه با تعدادی از فعالین سیاسی ایران مصاحبه هایی بصورت کتبی انجام داده است که به مرور انتشار خواهند یافت.
مذاکره ایران و ۵ + ۱ بر سر مسئلۀ هستەای پس از سالها کشمکش و فراز و فرود سرانجام بە نتیجە رسید و طرفین پیش از ظهر سە شنبە ۱۴ ژوئیە در وین پایتخت اطریش سندی را کە در مورد آن بە توافق رسیدە بودند امضاء کردند. نظر و ارزیابی شما از این توافق چیست؟ آیا آن را عادلانە و مثبت و بە سود ایران و مردم میدانید یا بە سود حکومت؟
توافق ۲۳ تیر ۱۳۹۴ مژده آورِ شکستِ سیاستهای حاصل از هماهنگیِ آگاهانه و ناآگاهانهٔ نیروهای جنگطلبِ خارجی و داخلی و آغازِ پایانِ کشمکشی بیسرانجام است که از تلاقیِ سلطهجوئی و زیادهخواهی ایالات متحدهٔ آمریکا، که به اتحادیهٔ اروپا نیز سرایت یافت، و بیمسئولیتی بیتِ رهبریِ تحتِ تسلطِ سپاه و نیروهای امنیتی به وجود آمد و ادامه یافت. آن سیاستها و آن کشمکشِ بیهوده دورهٔ بسیار سختی را برای میهنمان رقم زدند. در خارج از کشور اعتبار و آبروی ایران و ایرانی مورد تهاجم قرار گرفت، در داخل ارزشهای اجتماعی و انسانی زیرِ پا گذاشته شد و دروغ و دزدی و فساد رواج یافت و برعلیه رئیس جمهور برگزیدهٔ مردم کودتا صورت گرفت. در خارج دارائیهای ایران توقیف شد، در داخل چپاول و غارت از دورانِ یورشِ مغول پیشی گرفت، آنان که میبایست مملکت را اداره کنند آن را غارت کردند، طی ۸ سال هزار میلیارد دلار درآمد کشور غارت شد. در یک کلام کشور به سوی ویرانگی و اضمحلال سوق داده شد. طبعا توافقی که نویدِ گذر از چنین دورهٔ دردناکی را میدهد نه تنها مثبت بلکه پیروزی با ارزشی بشمار میآید. من این پیروزی را شادمانه به هممیهنانم تبریک میگویم.
توافق را تلفیقِ کوششِ قابلِ تقدیرِ دوسالهٔ تیم برجستهٔ وزارتِ امور خارجهٔ ایران، به ویژه وزیر امورِ خارجه، در عرصهٔ خارج از کشور و ایستادگیِ رئیس جمهور در مقابل دلواپسانِ ریز و درشت و پافشاری بر پیشبردِ مذاکرات در داخلِ کشور به ارمغان آورد. از این رو وظیفهٔ خود میدانم از تیم مذاکره کننده و مدیرِ توانمندِ آن آقای دکتر ظریف بابت کوشش ارزشمندشان پای میز مذاکرات و از آقای دکتر روحانی بابت ایستادگیاش در درون ساختار حکومتی برای تامینِ امکانِ تداومِ دوسالهٔ مذاکرات و تامینِ تائیدِ توافق از سوی حکومت سپاسگزاری کنم.
باری لازم میدانم همینجا بگویم این توافق یک پیروزیِ صد در صدی نیست. نتایجِ خیانتِ هشتسالهٔ بیتِ رهبری و دولت دستنشاندهاش در عرصهٔ مناقشات هستهای، مانند همهٔ عرصههای دیگر، به این سادگی زدودنی نیست. با همهٔ کوششِ تیم مذاکره کننده برای به دست آوردن بهترین نتیجهٔ ممکن، در توافق محدودیتهای فراوانِ ۸، ۱۰، ۱۵ و حتا ۲۵ ساله برای ایران تعیین شده و برای دستکم ۱۰ سال دست ایران زیر سنگِ شورای امنیت باقی گذاشته شده است. به برجام و متن مصوبهٔ شورای امنیت که نگاه کنید میبینید اگر ایران تا ۱۰ سال دست از پا خطا کند سرش زیر تیغ شورای امنیت خواهد رفت، آنهم نه زیر تیغِ کل شورای امنیت که زیر تیغِ تک تک پنج عضوِ اصلی آن. به چند جملهٔ نخست بند ۳۷ “برجام” (برگرفته از ترجمهٔ وزارت کشور)، که بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامهٔ مصوب ۲۰ ژوئیهٔ شورای امنیت ترجمانِ دقیق اجرائیِ آنهاست، توجه کنید: «متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، …، شورای امنیت سازمان ملل متحد می بایست منطبق با رویه های خود در خصوص قطعنامه ای برای تداوم لغو تحریمهارایگیری نماید. چنانچه قطعنامه فوق الذکر ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، سپس مفاد قطعنامه های سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهند شد». دقت کنید شورای امنیت نه برای برگشت دادنِ تحریمها، بلکه برای تداومِ لغوِ تحریمها رایگیری خواهد کرد. یعنی اگر حتا یکی از ۵ کشورِ عضو دائم شورای امنیت به آن رای منفی بدهد لغو تحریمها ادامه نخواهد یافت و تحریمها به جای خود برخواهند گشت.
آری پیروزیِ به دست آمده کامل نیست زیرا سنگی که خیانتِ بیت رهبری در ۸ سالِ سیاهِ گسترشِ دروغ و فساد و چپاول و غارتِ کشور در چاه انداخته به این زودیها درآوردنی نیست. شگفت آنکه همان چپاولگرانِ پروار شده از تحریمها، به این دلیل که همهٔ باختهای آنها به سلطهجویانِ خارجی برگشت داده نشده، تیمِ مذاکرات و شخص وزیرخارجه را نالایق و حتا خائن مینامند. شگفتِ دیگر آنکه آقای روحانی به جای پرده برداشتن از ژرفای خیانتِ خائنان، به مبالغه در بارهٔ پیروزی همت میگمارد.
در بارهٔ بیش و کمیِ سود و زیانِ توافق به سود مردم یا حکومت باید بگویم پس از توافق قطعا فشارهای خارجی بر حکومت کم و حکومت از آن متنفع خواهد شد. ولی در داخل از یک سو هم فشار بر آن بخش از حکومت که تاکنون مدافع آن دورهٔ سیاه بوده افزایش مییابد، هم سطح توقعات جامعه بالا میرود، هم خواستهای مردمسالارانه شدت میگیرد، و از سوی دیگر بیهیچ بروبرگردی امکانِ غارت و چپاول نسبت به دوران تحریم به شدت محدود میگردد. یادمان نرفته که تحریمهای دهساله حاکمیت را زیر فشار قرار نمیداد بلکه کمر ملت را میشکست، پس لغو آنها نیز بیشتر به سود ملت است تا حکومت. من شکی ندارم که توافق ۲۳ تیر ۱۳۹۴ بسیار بیشتر از آنکه به ذائقهٔ حاکمان مستبد و بیتِ رهبری خوش آید کام ملت را شیرین میکند. از آن گذشته. حکومتها میآیند و میروند ولی بد و خوب دوران آنها در تاریخ به نام ملتها نوشته میشود. هم مغضوبِ شورای امنیت شدن و هم زدودن آن به هر حال بنام ایران و ایرانی ثبت خواهد شد.
جملهای نیز در بارهٔ عادلانه بودن و نبودن بگویم. عادلانه بودن را من در این موردِ معین در عرصهٔ بینالمللی میسنجم. از این نظر این توافق بسیار غیرعادلانه است زیرا در حالی که نیتِ احتمالیِ بخشِ منفورِ ملتِ حاکمیت برای تولید سلاح هستهایِ بهانهٔ اعمال محدودیتهای پیچ در پیچ تا ۲۵ سال به ملت ایران شده، کشورهای طرفِ مذاکره و اتحادیهٔ اروپا مدافع سکوت در برابر زرادخانهٔ وحشتناک کلاهکهای اتمیِ کشورِ جنگطلب اسرائیل هستند.
– اوباما در پی امضای این توافقنامە آن را نشانەای از کامیابی سیاست جدید آمریکا در حل مناقشات بینالمللی از طریق سیاسی خواند. این گفتە را تا چە حد درست میدانید و آیا می شود امضاء توافق حکومت در ایران را نیز نشانەای از یک چرخش در سیاست خارجی دانست یا نە اقدامی است موردی برای خلاصی از یک تنگنا ؟
با اینکه اوباما و دولتش، به ویژه کری، نیروی بسیار زیاد و کمنظیری در این دوسال صرف مذاکره با ایران و به ثمر رساندن آن کردند، نمیتوانم باور کنم این روش به شیوهٔ جدید ایالات متحدهٔ آمریکا در حل مناقشات بینالمللی ارتقاء یافته است. همین چند ماه پیش بود که دولت اوباما تصویب کرد نیروهای به اصطلاح میانهرو سوریه را مسلح کند و آنها را برای عملیات نظامی علیه ارتشِ سوریه آموزش دهد و بودجهٔ هنگفتی را به این امر اختصاص داد. همین یک قلم نشان میدهد که ادعای اوباما در بارهٔ اعمالِ سیاستِ جدیدی از سوی آمریکا در حل مناقشات بینالمللی درست نیست. اوباما نیز، همانند دیگر روسای جمهور آمریکا، از “همهٔ گزینهها”، از جمله و به وفور از نیروی نظامی و حتا پرورش و تسلیح و آموزش تروریستها، به اندازهٔ کافی بهره میگیرد و آنگاه به مذاکره روی میآورد که تیغ “همهٔ گزینهها”ی دیگر کُند و بیاثر شده باشد. البته بیانصافی است اگر نگویم که به نظر من اوباما و کلینتون تمایل به بهرهگیری از مذاکره را بیشتر از دیگر همتایانشان نشان دادهاند. کوتاه سخن اینکه من شیوهٔ پیش گرفته شده توسط ایالات متحده در دو سالهٔ گذشته در رابطه با مناقشهٔ هستهای ایران را نه چرخشی درسیاست خارجی بلکه اقدامی برای رهایی از یک تنگنا ارزیابی میکنم که پیشتر نیز به کار گرفته شده است. بسیار خوشحال میشوم اگر واقعا چرخشی صورت گرفته باشد.
باری این نکته را نباید فراموش کرد که دوسال مذاکرهٔ پیگیر و صرف اینهمه وقت از سوی ٧ وزیرخارجه همراه با تیمهای پرتعداد، و انعکاسِ بسیار گستردهٔ رسانهای آن در سطح جهان، اهمیت مذاکره برای حل کشمکشها را بسیار برجستهتر از پیش کرده است. این یک نقطهٔ عطف است. پس از توافق دیگر نمیتوان به آسانیِ پیش از آن برای حل مناقشات از کنار مذاکره گذشت.
– آیا این توافق هسته ای می تواند موجب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ایران در کوتاه یا میان مدت شود؟
توافق ۲۳ تیر ۱۳۹۴ حتا در کوتاه مدت نمیتواند در بهبود وضعیت اقتصادی مردم بیاثر باشد. باری باید دقت کرد که این تاثیرگذاری بسیار کمتر از طریق برگشت داراییهای بلوکه شده خواهد بود تا باز شدن فضای کسب و کار در سایهٔ باز شدن امکاناتِ تبادلِ بیشترِ اقتصادی و فنی با خارج. در رابطه با بهبود وضعیت اجتماعی خوشبینی کمتری دارم، به ویژه در کوتاه مدت. زمان لازم است تا گشایش اقتصادی بر افزایش امکانات بهبود وضعیت اجتماعی تاثیر بگذارد. دو عامل بسیار منفی نیز در این راستا تاثیرگذارند. یکی اینکه چپاولگران پروار شده با گوشت قربانیِ تحریمها، که هنوز در بیت رهبری دستِ بالا را دارند و قوهٔ قضائیه و بخش قابل توجهی از مجلس در اختیارِ آنهاست، راحت نخواهند نشست و اقدامات انتقامی را به اشکال مختلف سازمان خواهند داد که میتوانند بر ایجاد تنگنا در عرصههای اجتماعی تاثیر بگذارند. دیگر اینکه بنا به برداشتِ من سیاستهای اقتصادیِ دولت آقای روحانی سمت و سوی کاملا مشخص نئولیبرالی دارند و این سمت و سو به بهبود وضعیت اجتماعی خدمت نمیکند. این عوامل، به ویژه در نبود برآمدِ موثرِ یک چپِ سامانیافته که در راهِ بهبود وضعیت اجتماعی و تامینِ عدالت اجتماعی تاثیرگذار باشد، مرا نگران میکند.
– وحانی انجام وعدەهای انتخاباتی اش بە مردم را موکول بە بعد از دست یافتن بە این توافق کردە بود. فکر میکنید اینک کە توافق حاصل شدە، او شروع بە انجام وعدەهایی کە بە مردم دادە بود کند؟
به گمان من در سیاست انتخاباتی ۱۳۹۲ که آقای روحانی را به ریاست جمهوری رساند، برخلاف سیاست انتخاباتیِ ۱۳۸۸، اهمیت نخست را نه رای مردم که یارگیری از درون بخشِ غیرانتخابیِ حکومت، به ویژه از درونِ بیتِ رهبری، و تشویقِ بخشی از بیتِ رهبری به در پیش گرفتنِ سیاستی متفاوت از سیاست عمومیِ بیت داشت. این سیاست را تیم آقای روحانی پس از برگزیده شدن به ریاست جمهوری اندکی تغییر داد و در کنار کوشش برایِ حفظِ حمایتِ رایدهندگان، نیروی اصلی را بر گرفتنِ تدریجیِ حربهٔ نهاد رهبری از دست سپاه و نیروهای امنیتیِ غیرهمراه با دولت، متمرکز کرد. در راستای این سیاست آقای روحانی در همهٔ این دو سال میکوشد به آقای خامنهای نشان دهد خودش و دولتش او را رهبر خود میدانند و در پی تضعیفاش نیستند. نشانهای از اینکه چنین سیاستی برای کسب حمایت بخش بزرگتری از مردم تغییر کند دیده نمیشود. تجربهٔ شش سالهٔ گذشته نشان داد هنوز تناسب قوا، نه در جامعه و نه در ساختار قدرت حکومتی، به قدرت رسیدنِ رهبرانی مانند موسوی و کروبی را بر نمیتابد. حصر آن دو رهبرِ مردمدوست هیچ قیامتی را بر نیانگیخت. در مقابل سیاستی که اقای روحانی را به قدرت رساند و از سوی او دنبال شد تاکنون در کنترل قدرت موثرتر از سیاست انتخاباتی ۱۳۸۸ عمل کرده است. اوضاع به گونهای است که آقای خامنهای تنها به تذکرِ دقت در اجرای “برجام” بسنده میکند در مقابل فرمانده سپاه بخشهائی از آن را غیرقابل قبول مینامد. من بر این باورم که راستای سیاست آقای روحانی پس از توافق تغییر چندانی با پیش از آن نخواهد کرد. او در عمل به وعدههای انتخاباتیاش، گرچه اندکی دست و بالش بازتر شده، تا آنجائی پیش خواهد رفت که برخلاف این راستا نباشد. امیدوارم اشتباه کرده باشم.
– فکر میکنید فضای سیاسی بعد از توافق بە کدام جهت سمتگیری کند، بە طرف بازشدن یا بستە شدن؟
کوشش چپاولگرانِ پروار شده با گوشتِ قربانیِ تحریمها، پس از تحملِ این شکست، انتقام گرفتن از مردم، از جمله از راه تنگتر کردن هرچه بیشتر فضای سیاسی، خواهد بود. آقای روحانی نیز، نه به لحاظِ اعتقادی و نه به لحاظِ درکش از مناسبات قدرت، مایهای بیشتر از چند سخنرانی برای کنترل این اِعمالِ فشار نخواهد گذاشت. با اینهمه احتمال گشایش در فضای سیاسی قطعا افزایش خواهد یافت. باری باورِ من این است که سمتگیریِ فضایِ سیاسی بستگی به برآمد نهادهای مردمی و نهادهای سیاسی-اجتماعی دارد. هر چند آقای روحانی گامهای مفیدی در راستای منافع ملی برداشته ولی نباید برای باز شدن فضای سیاسی به امید او دست روی دست گذاشت. برآمدِ سامانیافته و پختهٔ نیروهای باورمند به مردمسالاری و عدالت اجتماعی تاثیر تعیین کنندهای در همراه کردن آقای روحانی و دولت با مردم در راستای باز شدن فضای سیاسی دارد.
– بە نظر شما انجام این توافق تا چە حد میتواند در رفع و بهبود دشواریهای اقتصادی و معضلاتی مانند فقر و بیکاری و شکاف طبقاتی موثر واقع شود و چقدر میتواند راهبرد سیاسی- اقتصادی دولت را متحول و بر جهتگیری آن نقش داشتە باشد؟
همانگونه که گفتم توافق در تندتر شدن چرخش اقتصادِ کشور قطعا موثر خواهد بود و چرخش اقتصاد نیز حتما در خدمت راحتی زندگی قرار خواهد گرفت. ولی معضلاتی مانند فقر و بیکاری و فحشا و ارتشاء و … به خودی خود و تنها با تغییرات اقتصادیِ مثبت از بین رفتنی نیستند. برای درمان آنها ارادهٔ سیاسی-اجتماعی لازم است. توافق نه ارادهٔ سیاسیِ دولت را چندان تغییر خواهد داد و نه سمتگیریِ طبقاتی آن را. البته این دولت، برخلاف دولتهای هشتم و نهم که با شعار مردمفریبِ عدالتخواهانه به چپاول کشور مشغول بودند، میکوشد در راستای هنجارهای اجتماعی حرکت کند. ولی نه از این دولت میتوان انتظارِ تغییر سمتگیری اجتماعی داشت و نه از توافق برای ایجاد انقلاب در کشور. این توافق در بهترین حالت هنوز مملکت را به شرایط آن زمانی برنخواهد گرداند که پروندهٔ ایران به شورای امنیت نرفته بود.
– اگر توضیح دیگری را لازم میدانید برای خوانندگان سایت کارآنلاین در خصوص توافق هسته ای در میان بگذارید، بفرمایید.
همانگونه که پیشتر گفتم کشمکشِ بیسرانجامِ هستهای حاصلِ تلاقیِ سلطهجوئی و زیادهخواهیِ ایالات متحدهٔ آمریکا و بیمسئولیتی بیتِ رهبریِ تحتِ تسلطِ سپاه و نیروهای امنیتی بود و به ویرانیِ کشور انجامید. تجربه نشان میدهد آن سیاستی در دهسالهٔ گذشته درست بوده که با هر دو طرفِ کشمکش به نسبت سهمشان برخورد میکرد. در این بازهٔ زمانی برخی از رفقای سازمانی و دوستانِ دیگر در جریان مناقشات هستهای گاهی نفرتشان از حاکمیت استبدادی جمهوری اسلامی ایران را جایگزین برخورد منطقی با منافع ملی کردند. به گمانم روندی که گذشت میتواند آموزنده باشد. در پایان دوست دارم از فرصت بهره گرفته و بر ضرورت سامانیابیِ نیروهای باورمند به آزادی، مردمسالاری و عدالت اجتماعی تاکید کنم. بدون این سامانیابی تاثیر مردمسالارانه و عدلتخواهانه بر روند رویدادها و سیاستها به شدت محدود میگردد.
– با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما برای انجامِ مصاحبه سپاسگزارم.
۱ امرداد ۱۳۹۴