مصاحبە گر: صادق کار
ـ رفیق احمد ضمن تشکر از فرصتی که برای انجام این مصاحبه در اختیار ما قراردادید. آغاز دور دیگری از مذاکرات صلح میان هییت های نمایندگی فلسطین و اسراییل که نخستین مرحله آن اخیرا در آمریکا آغاز شد، و مناسبات میان سازمانهای فلسطینی با یکدیگر و نزدیکی برخی از آنها با ایران و بطورکلی روند تحولات در فلسطین و حضور شما در اینجا سبب گردید که ما به حضور شما برسیم، و نظرات شما در مورد مسایل مطروحه را جویا شویم. حالا اگر موافق باشید اجازه بدهید پرسش نخست را با شنیدن نظر جبهه دمکراتیک در باره دور جدید مذاکرات میان هییت های فلسطینی و اسراییلی را بشنویم. آیا شما بطور کلی مخالف مذاکره با اسراییل هستید؟
ـ ما فکر می کنیم مذاکره و معامله بر سر صلح یک امر ضروری است. اما صرف مذاکره را تنها راه حل نمی دانیم. به ترکیبی از اقدامات مختلف منجمله مذاکره معتقدیم، و فعلا اقدام برای متحد و هماهنگ کردن گروه های فلسطینی و پایان دادن به نفاق در میان نیروه های مختلف فلسطینی را مقدم بر آغاز دور جدید مذاکرات می دانیم. زیرا فکر می کنیم که هییت مذاکره کننده فلسطینی باید معرف همه فلسطینیان و نقطعه نظرات عموم مردم باشد.
ـ شما به ترکیبی از اقدامات اشاره کردید. ممکن است آنرا کمی واضحتر توضیح دهید؟
ـ بله البته. ما فکر می کنیم ما در صورتی می توانیم در این مذاکرات کامیاب شویم که با دست پر در آن شرکت کنیم. با دست خالی یا مجبور می شویم ازبخشی از حقوق ملت فلسطین دست برداریم و کوتاه بیاییم، و یا اینکه مذاکرات را بدون نتیجه رها کنیم، که بنظر ما هر کدام از این حالات پیش بیاید بازنده آن مردم فلسطین خواهند بود. بنا بر دلایلی که گفتم، راه دیگری به جز آغاز انتقاضه سوم فعلا پیش پای ما نیست. یک مذاکره خوب و ثمر بخش برای فلسطینی ها مذاکرهای است که از پشتیبانی انتقاضه برخواردار باشد، و هییت نمایندگی فلسطینی نیز به واقعه امر از هر لحاظ معرف تمام مردم فلسطین باشد.
ـ می دانید که متحد کردن تمام نیروهای فلسطینی امر بسیار دشواری است. البته رسیدن به اتحاد نسبی و توافق نسبی راجع به خواستهای عمومی نیز، مشروط به رفتار مسولانه جریانات مختلف در جامعه امری دور از دسترس نیست. با این توضیحاتی که شما دادید این سوال برای ما پیش آمد که شما چگونه می خواهید آنها را عملی کنید؟ اگر ممکن است از امکاناتی که برای انجام راهبرد سیاسی تان دارید نیز بگویید؟
ـ ما می توانیم با همه سازمانهای فلسطینی دیگرمانند فتح، حماس و جهاد اسلامی به توافق های مشترک حداقلی برسیم. آزادی همه زندانیان فلسطینی توسط اسراییل بعنوان یکی از نخستین پیش شرطهای مذاکرات می تواند یکی از عرصه های همکاریها باشد، این یکی از نکاتی است که همه ما روی آن توافق داریم.
ـ اینطور که من از توضیحات شما فهمیدم شما با اصل مذاکره مخالف نیستید، اما اگر شرایط مورد نظر شما تامین شده باشد اصل مذاکره را می پذیرید. منظور شما را درست فهمیدهام؟
ـ بله بطور مشخص تر اگر نظرم را گفته باشم، مذاکرات کنونی اگر شکست بخورد این به معنی یک شکست برای فلسطینی ها است. و اگر شکست نخورد و تداوم پیدا کند به تقویت موقعیت جریان راست حاکم تحت رهبری ناتانیاهو منجر خواهد شد، و او چون سردار فاتحی به اسراییل بر خواهد گشت و برنامه شهرک سازی را به پیش خواهد برد، زیرا میدان مانور و امکانات چانه زنی فلسطینی ها در این مذاکرات بسیار محدود و اندک است.
ـ تصور می کنم در میان سازمانهای فلسطینی جبهه دمکراتیک و جبهه خلق از لحاظ بسیاری به هم نزدیک بودهاند. ظاهرا در گذشته نیز اقداماتی از جانب رهبری این دو سازمان یا دو جبهه برای متحد شدن صورت گرفته که ناکام مانده است. حالا با توجه به صحبت های که کردید وقتی که اتحاد این دوجریان با تمام خصوصیات و وجوه مشابه و مشترکشان هنوز به سر انجام نرسیده، شما چگونه می گویید اتحاد سازمانهای مختلف فلسطینی را مقدم بر مذاکرات صلح می دانید؟
ـ بله متاسفانه ما در سال ١٩۶٩ از هم جدا شدیم و تاکنون به رغم تلاشها و همکاری ها هنوز بعنوان دو سازمان جداگانه فعالیت می کنیم. البته یکی نیستیم ولی در اتحاد با هم هستیم و در زمینه های زیادی همکاری داریم. جبهه دمکراتیک در همه جا زبان و موضع یگانه و معینی دارد، و در فلسطین، دمشق و مادرید یک موضع بیشتر ندارد. اما رفقای ما در جبهه خلق یا همان جبهه ملی در همه مکانها و شرایط یک جور برخورد نمی کند. بعنوان مثال در مادرید آنها با الفتح بسیار نزدیک هستند. اما در جای دیگری ممکن است جنین نزدیکی را نشان ندهند. پس از کشتە شدن ابو علی مصطفی جانشین جرج حبش احمد سعادت رهبر این سازمان شد که او نیز هم اکنون در زندان اسراییل دراسارت بە سر میبرد. ما فعلا رابطه فعال و نزدیکی با الفتح نداریم.
ـ من پاسخ روشنی در باره سوال پیشینم نگرفتم، شما از یک طرف برای اتحاد سازمانهای فلسطینی شرط مقدم قایل هستید، از طرف دیگر از نزدیکی و همکاری جبهه ملی با الفتح انتقاد می کنید. بالاخره اگر بدنبال اتحاد هستید باید از نزدیکی این دوسازمان خرسند باشید، زیرا که این نزدیکی در خدمت همان هدف شما هم هست. در ادامه سوال قبلی می خواستم از کم و کیف رابطه و مناسبات شما با حماس برایمان بگویید. روابطتان با حماس در چه سطح و حدی است؟
ـ حماس نماینده جریان تندرو اسلامی است. ما نه با فتح و نه با حماس تماس رسمی نداریم. حماس خلق فلسطین را تقسیم کرده است، و مردم را در غزه به گروگان گرفته است. درست است که حماس انتخابات را در غزه برد، اما رفتارش با مردم توجیه پذیر نیست. حماس نیز به مانند الفتح یک جریان انحصار طلب است که در منطقه نفوذش هیج نیروی غیر خودی را برنمی تابد. حماس بازوی جریان احمدی نژاد در فلسطین است. ما می دانیم که کمکهای دولت ایران به حماس یک عوض سیاسی دارد. لذا ما با این گونه کمک ها از طرف هرکس که باشد مخالفیم. ما با کمک های بشردوستانه و نوع دوستانه مخالف نیستیم، اما مناسبات و حمایت های ایران از حماس را از این نوع نمی دانیم. تنها مواردی که ما با احمدی نژاد موافق هستیم در مورد برنامه هستهای صلح آمیز ایران و مخالفت او با اسراییل و آمریکا است. ما موافق سیستم کنونی ایران نیستیم. ما این سیستم را غیر دمکراتیک می دانیم، و از اینکه در ایران به افکار عمومی توجهی نمی شود و حقوق مردم رعایت نمی شود نا خشنودیم. ما می دانیم که احزاب چپ در انقلاب ایران نقش زیادی داشتند، اما روحانیون نتایج انقلاب را از آن خود و در خدمت به منافع خود قرار دادند. مردم ایران حق دارند نمایندگان خود را همانطور که می خواهند انتخاب کنند، و آنها را به قدرت برسانند.