نوزدهم آذر به عنوان روزجهانی حقوق بشر اعلام شده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ در این روز به تصویب رسیده است. این اعلامیه کامل نیست و در پی تلاشها و کوششهای چندهزار ساله ی بشر برای شناخت و تثبیت حقوق خود و در پی جنگ خانمانسوز امپریالیستی مصوب شد. در این اعلامیه مالکیت بر ابزارهای تولید که حامل اصلی تضییع حقوق بشر، بهره کشی، نابرابری و فقر گسترده درهمه ی جهان و به ویژه در سه دهه ی اخیر در کشورهای پیرامونی شده، محکوم نشده است. به هر حال ما برای ارتقای حقوق انسانی و برای مبارزه با ستم و خودکامگی و محرومیت و برای ساختن دنیایی بهتر هیچ جای دیگری را نداریم که کار را از آن شروع کنیم، جز هستی واقعا موجودمان.
ما برای ساختن دنیای آینده برای نسلهای بعدی چیزی به جز امکانات محدود خود نداریم که میراث تاریخمان است. اینها همه داغ نکبت و بهره کشی را بر خود دارند، اما با همینهاست که می توانیم این نعمتهای گسترده ی بشری را که در انحصار قدرتمداران ضدبشری است به نفع بشریت مورد استفاده ی انسانی قرار دهیم. جست وجوی حقوق بشری نمی تواند عمق محروممیت ما را بازشناسد و به زندگی واقعی زنان، کارگران، محرومان، ستمدیدگان، کارکنان و … مورد اجحاف و تبعیض قرار گرفته و آزادیخواهان همیشه تهدید شده بی اعتنا و یا کم اعتنا بماند.
حتا همین اعلامیه ی جهانی حقوق بشر از سوی قدرتهای سلطه گر، از ابعاد جهانی تا سطوح محدود بومی، زیر پا گذاشته می شود. این اعلامیه نیروی مردمی کافی را به خود جلب نمی کند. ما وظیفه ی خود می دانیم بر پایه ی همین میراث و در جهت گسترش حقوق و آزادیهای انسانی مبارزه کنیم. حق آن است که این اعلامیه جای خود را به بیانیه ای بدهد که ضامن حقوق بشر و رهایی از انواع سلطه باشد و نه بازیگر آن عرصه های ثروت و قدرت و پدرسالارهای منسوخ و بیدادگر.
در ایران سالیان سال است که حقوق واقعی بشر نادیده گرفته، بلکه سرکوب شده است. امید به آزادی و استقلال انسانی و اجتماعی خیلی زود برباد رفت. قتلهای فردی و دسته جمعی دهه ی شصت گواه تلخ تاریخ نقض حقوق بشر است که با مجازات اعدام مخالفان سیاسی و جریان ترورهای سیاسی و عقیدتی موسوم به زنجیره ای و محفلی و جز آن مهر تایید خورد. اعدامها ادامه دارند. تشکلها و تظاهرات کارگری و صنفی و صلح آمیز سرکوب می شوند. تعقیب، دستگیری و بازجویی و بازداشت وحبسهای طولانی مدت و ضرب وشتم و دادگاه های نمایشی و فرمایشی آزادیخواهان و برابریجویان و دگراندیشان بیوقفه صورت می گیرد، حقوق مذاهب و قومیتها و … به طور سیستماتیک نادیده گرفته می شوند، بلکه با خشونت روبرو می شوند. تعطیلی مطبوعات و بازداشت و سانسور اهل قلم و دانش ادامه دارد. حقوق زنان پایمال می شوند. اعدامها ممتد شده اند و هم اکنون بیش از سی نفر از فعالان سیاسی در انتظار مجازات اعدام به سر می برند. حتا عدول از همین قانون اساسی جمهوری اسلامی و میثاقهای بین المللی هر جا به مصلحت نظام باشد، رواج دارد.
نقض حقوق بشر در کشور ما مانند تقریبا همه ی جهان فقط ناشی از سهل انگاری سلیقه ورزی و یا سوء سیاست نیست، بلکه ریشه در سلطه گری اقتصادی و پابرجا نگهداشتن فرهنگ استیلای پدرسلارانه برای تامین منافع خاص امنیت موجود دارد. بنابراین تامین حقوق بشر به طور اساسی با حرکت پایدار در راستای حذف موانع رهایی انسان به ویژه مردم محروم یعنی اکثریت قاطع جمعیت کشور میسر است. اما نقطه ی شروع آن باید عزم راسخ همه ی نیروهای آگاه و متعهد و به ویژه کارگران و کارکنان خدماتی و روشنفکران در جهت کنارگذاشتن اصلیترین موانع سیاسی باشد. کار دشواری در پیش داریم.
به هر روی در همین عرصه ی موجود ما برای گذاردن حقوق دموکراتیک و تامین اصلیترین حقوق محرومان پا به پای همه ی آزدیخواهان حرکت می کنیم و به مسوولان نقض حقوق بشر هشدار می دهیم .
پایدار باد تلاش برای رهایی همگان!