سازمان ما براساس دمکراسی اداره می شود وهمه نهادهای سازمانی انتخابی است. همانطور که شاهدیم رای گیری و انتخابات در همه نهادهای سازمان نقش ایقا می کند. این امر به همه رفقا امکان می دهد که با انتخاب کردن و انتخاب شدن بتوانند در امور سازمان شرکت داشته باشند. در کنگره سازمان ماشاهد هستیم که همه نکات و اشخاص با انتخاب مشخص می شوند. این بر دمکراتیک بودن سازمان تاکید دارد. ما در چندین سال پیش این روند را یا نداشته یا به شکل خیلی ناقصی داشتیم.
مبارزه درون سازمانی در سازمان همواره وجود داشته است. با وجود اشتباهاتی که در اثر جوانی در سازمان روی داده است، افرادی آسیب دیده اند. سازمان ما از بیرون هم زیرفشارهای سنگینی قرارگرفته است که بردرون سازمان تاثیرگذاربوده اند. ما بنابه شرایط مبارزاتیمان با حکومتهایی قرارگرفته ایم که ازهروسیله برای قشار و نابودی مخالفانشان استفاده کرده اند. این فشار گاه در مور دسازمان ما خیلی زیاد بوده است. سازمان ما در کشتارسال ۱۳۶۷ زندانیان سیاسی یکی از۳ جریان سیاسی – مجاهدین، توده ایها و فداییان اکثریت – بود که بیشترین قربانی را داد. سازمان بخاطر پایگاه اجتماعی که داشته است همواره زیر فشارهای گاه کور و رقابت جویانه قرارداشته است. همه اینها بر درون سازمان هم اثرکرده و عملا برخی برخوردها را موجب شده است. در سازمان در کنار این یک مبارزه آرام و سازنده درونی هم وجود دارد که سازنده دمکراسی است ومفید به حال سازمان واقع می شود.
رهبری در سازمان براثرتحولات همواره در حال تغییر و تحول است. کادرهای جوان به رهبری وارد می شوند و در کنار رهبران با تجربه قرارمی گیرند. تلفیق این دو به حیات رهبری سازمان کمکهای شایانی می رساند. سازمان نمی تواند به یک باره خود را از رهبران باتجربه که مردم آنها را می شناسند محروم کند. این رهبران درطی روندی در سازمان و جامعه جا افتاده اند و روی سخن مردم و نیروهای دیگر هستند. واقعیت این است که این رهبران درسازمان ما به پرورش و همکاری واقف هستند و با مسئولیت مشخص به جایگزینی می پردازند. هم وجو درهبران جوان وهم وجود چهره های سیاسی و شناخته شده می توانند به ادامه کاری رهبری سازمان کمک کنند. این روند جایگزینی آرام و تدریجی کمکی شایان به سازمان است تاهم از تجربه قدیم برخودار باش دو هم انرژی جدید را کسب کند.
سازمان ما بنا به اینکه ازابتدای سالهای ۶۰ شمسی عضوگیری نداشته است. ازاعضایی برخورداراست که سابقه مبارزاتی بیش از۲۰ سال را دارند. این رقم بین ۲۴ تا ۳۰ سال به بالا در تغییراست. بنا به اینکه قدمت این رفقا د رسازمان بالاست، پس همگی اعضای باسابقه سازمان به حساب می آیند. این اعضا کم و یا زیاد در سرنوشت سازمان دخیل بوده اند. در حال حاضر همه این رفقا به طورمعمول عضو نمی توانند حساب شوند و بنا به کارایشان می تواند در سازمان و سیاستهایش موثر باشند. این رفقا همگی کادرهای سازمان هستند که طی این سالها درعرصه سازمان پرورش یافته اند. بنابراین سازمان ما سازمان کادرهاست. هرچند در شرایطی از اعضا نام برده می شود. اما همه اعضا موجود کادرهستند و حاصل چندین سال ثمرهء کار مداوم در سازمان و نهادهای آن هستند.
مشارکت در سازمان هرروزبیشتر شده است. آن روابط قدیمی دستوردهنده و فرمانبردار در سازمان سالهاست که دیگر وجود ندارد. سازمان دیگر از آن شیوه اداره هم برخودارنیست. سازمان بنا به تغییراتش ازشیوه های گذشته بطور سیستماتیک دورشده است. سازماندهی داخلی آن براساس مشارکت و دمکراسی استوار گشته است. این سیستم در حال شدن و تغییرات به سوی کامل شدن است.
در سازمان نحوه برخوردها هم دمکراتیک شده است. اعضا سازمان و مسئولان برخوردشان با هم براساس دوستی و احترام و تحمل است. رقابتها تقریبا درسازمان وجود ندارد. اما هنوز همانطور که قبلا اشاره شد متدهایی گاها بطور گذرا به کاربرده می شود که ناشی از مبارزه درون سازمانی و تاثیر از بیرون سازمان دارند. اما در درون سازمان هرکس با هرگرایشی به آن سمت سیر می کند که در سازمان مشترک باید اختلافات را با شیوه های حسنه حل و فصل کرد. این نتیجه سالها ضرباتی است که سازمان از اختلافات و روشهای اشتباه حل آنها گرفته است.
سازمان با این تجارب و نحوه و روشش به پویایی خود وعدم هدر انرژیش نزدیک می شود وجای این امید است که سلامت سیاسی بالایی را درآینده داشته باشد. برای کسانی که به سازمان روی می آورند وعلاقه به فعالیت درآن را داشته باشند حتما محیط خوبی برای تلاشهای سیاسی خواهد بود.
۲۴.۹.۲۰۰۵