چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۴

چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۴

بیانیه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) درباره بی حرمتی به آرامگاه غلامحسین ساعدی
بی‌تردید تعرض و بی‌حرمتی به مزار هر انسانی عملی نکوهیده و زشت است و ما قاطعانه عمل نابخردانه فردی مجهول الهویه ولی ناقص عقل و احتمالا مزدور، در اهانت به...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
چگونه دفن یک ملت ممکن است؟
أردوغان هم مثل بقیه دیکتاتورها بعنوان یک جنایتکار در ذهنها باقی خواهد ماند. کُردهای سوریه و ترکیه با حق انتخاب و تعیین سرنوشت رویاهای خود را باز تعریف و بازتوليد...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شمی صلواتی
نویسنده: شمی صلواتی
به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!
فروغ در دنیایی به دنیا آمد که به او تعلق نداشت و به دلیل ناسازگاری با فرهنگ و هنجارهای رایج، از معیارهای خوشبختی متداول فاصله داشت و بیشتر عمر کوتاه...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بیانیه  ۲۴۰ تن: يک گام مثبت...
اقدام اوباشانه این جماعت فقط اهانت به یک شخصیت ادبی و یک چهره فرهنگی نیست. این اقدام بازتاب یک نظام فکری و یک اندیشه سیاسی ارتجاعی و فاشیستی است که...
۱۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش
نویسنده: سیاوش
آیا سوریه یک استثنا بود یا باید منتظر اتفاقات مشابه در سایر کشورهای خاورمیانه باشیم؟
شاید سقوط دیکتاتوری ۵۰ ساله رژیم اسد، آغازگر دور سوم از بهار عربی باشد، به‌ویژه اگر نتیجه خوبی حاصل شود. این موضوع می‌تواند در آن کشورهایی اتفاق بیفتد که خیزش‌های...
۱۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آصف بیات
نویسنده: آصف بیات
چه بر سر زنان سوریه خواهد آمد؟
رؤیا‌پردازی‌های انقلابی تقریباً همیشه پشتِ درِ خانه‌ها متوقف می‌شود، و این باید ما را فوق‌العاده خشمگین کند. لولا ایتوربه، آنارشیست و مبارز اسپانیایی، در سال ۱۹۳۵ نوشت: «به نظر می‌رسد که...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: مونا طحاوی
نویسنده: مونا طحاوی
قمارباز
در آن سال‌های دور، بودن در پایتخت، برایم جذابیتی دو چندان داشت. هم فیلم و سینما بود و کوه و هم سرکشی مدام به کتابخانه اخوی‌ها... اخوی بزرگ، کتابخانه‌اش یک...
۱۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

چپ نوین، دمکرات یا فقر نظرى، فلسفى

چپ در تقابل با سرمايه‌دارى معنا مى‌يابد. چپ در عرصه سياست و فلسفه به کمونيسم علمى متکى است، اين علم جانبدار است، خلاق است، انقلابى است. اين علم از شکست نمى‌هراسد و به اردوى دشمن نمى‌پيوندد، خود را با آخرين دستاوردها غنى مى‌سازد. و در نهايت چون ققنوس از ميان خاکستر و دود سربرمى آورد

فروپاشى سوسیالیسم در اروپاى شرقى، چپى را که از پشتوانه نظرى محکمى برخوردار نبود، دچار چالش کرد. این چالش، چپ شرمگین را بر آن داشت تا بین آنچه در اروپاى شرقى گذشت و اندیشه علمى سوسیالیسم و کمونیسم خط تساوى بگذارد. فقر نظرى این چپ شرمگین به آنجا منتهى شد که نئولیبرالیسم و دموکراسى بورژوازى را پایان تاریخ اعلام کند. مفاهیم علمى چون دموکراسى و آزادى را فراى مرزهاى طبقاتى ستایش بنماید. در مرجله‌اى اصولا منکر وجود طبقات و تضاد طبقاتى شد. براى آنکه چهره مترقى خود را حفظ کند، نام خود را
چپ دموکرات، چپ نوین و. .. گذاشت. این چپ از تجزیه و تحلیل سیستمى جهان پیرامون خود عاجز است. این چپ اصلا نمى‌داند موازین و مقرارات حاکم بر پیمان‌ها و ارگان‌هاى بین‌المللى چه هست. به همین دلیل با ریختن اشک تمساح براى کسانى که در عراق به‌وسیله انفجارهاى صورت گرفته کشته مى‌شوند، اشغال یک کشور داراى حقوق برابر طبق منشورهاى جهانى را نمى‌تواند دریابد. آخر از نظر این چپ دموکرات « صدور دموکراسی» آنهم بوسیله ارتش آمریکا خوب است وخوب‌تر خواهد بود اگر براى ایران هم از این متاع بیاورد. کوبا، ونزوئلا و کره شمالى از نظر چپ دموکرات طردشده هستند چرا که به امپریالیسم باج نمى‌دهند. از نظر این چپ دموکرات، تولید و استفاده از مخرب‌ترین سلاح‌هاى کشتارجمعى خوب است فقط براى آمریکا و اروپاى متمدن. تا راحت بتوانند ویتنام، یوگسلاوى، افغانستان و عراق را زیر یوغ خود ببرند، اما کره شمالى حق ندارد براى حفظ موجودیت خود سلاح تولید کند، حتى اگر قوانین بین‌المللى این عمل را قانونى بداند. از نظر چپ دموکرات جامعه جهانى خلاصه شده به یک مشت کشور امپریالیستى و چپاول‌گر که در راس آن ایالات متحده نشسته است. چپ دموکرات نمى‌تواند حتى داروى تلخ خود را که به دیگران تجویز مى‌کند، بنوشد. در نهایت این چپ دموکرات انتخاب تاریخى خود را کرده است. صف این چپ دموکرات در کنار سلطنت‌طلب، سرمایه و. .. در مقابل میلیون‌ها انسان زحمتکشى است که جهانى فارغ از قدرت امپریالیستى را طلب مى‌کنند.
آشفته فکرى، سفسطه، جعل واقعیت، نسبت دادن‌هاى غیر واقعى، آسمان و ریسمان را به هم مى‌بافند، درس ناقص از تاریخ سوسیال دموکراسى مى‌دهند، تا آخر معلوم نشود ماهیت شعارهایى که مى‌دهند چیست. دوستان چپ دمکرات؛ آزادى و عدالت مورد نظر خود را تعریف نمى‌کنند. آزادى یک مجموعه از آزادى‌ها است، مطلق نیست. آزادى فردى، آزادى اجتماعى و. .. به همچنین است در مورد عدالت، این واژه‌ها باید «تعریف» شوند. چارچوب مشخص یابند تا دیگران متوجه شوند آزادى وعدالت مورد نظر چپ نوین با آزادى وعدالت شعارى حاکمیت سرمایه چه تفاوتى دارد! با تکرار آزادى، عدالت و رفاه، آزادى، عدالت و رفاه، تامین نمى‌شود.
تغییر عقیده دادن امرفردى انسان‌هاست، همه آزاد و مختارند که هر نحله فکرى را پپذیرند و یا رد کنند. اما مغلطه کردن، ارائه تعریف‌هاى نادرست و من درآوردى و. .. برخورد اندیشه را با مشکل مواجه مى‌کند. دوستان چپ نوین و یا چپ دموکرات؛ نمى‌توانند چپ باشند و از نظام سرمایه دارى دفاع کنند، نمى توان چپ باشند و چشم را بر جنایات سرمایه ببندند. این چپ نو اگر تعریف روشنى از مفهوم چپ مورد نظرش ارائه ندهد، اگر این چپ دمکرات موضع خود را بدون شعار دادن با مسئله مالکیت، دولت، طبقات اجتماعى تشریح نکند، اگر این چپ دمکرات به صراحت نگوید مدافع کدام نوع دموکراسى است، اگر این چپ دمکرات تعریف مشخصى از مفهوم عدالت و نوع رابطه طبقات با این مقوله را ارائه ندهد، اگر این چپ دمکرات موضع و جایگاه خود را با جهانى‌سازى امپریالیستى مشخص نکند و صرفا به «افشاگرى» مسببان پدیده کارتون‌خوابی در تهران بسنده کند، هر چه که بگوید و هر چه که بنویسد در دایره شعار باقى خواهد ماند.
درک آواز مهم‌تر از این است که تلاش کنیم هویت آوازه‌خوان را کشف کنیم. معتقدم نمى‌توان سوسیالیست بود و خط بطلان بر پیمان‌ها و قراردادهاى جهانى کشید و به یک کشور داراى حقوق برابر در منظر قوانین بین‌الملل لشکرکشى کرد. و مردم را به خاک و خون کشید. سوسیالیست‌هاى واقعى استعمار چه از نوع کهن آن و چه از نوع نوین آن را محکوم مى‌کنند. در این میان فرقى میان بوش و بلر نیست. هر دو باید در دادگاه‌هاى بین‌المللى به خاطر جنایت علیه بشریت به محاکمه کشیده شوند. اگر منظور احزاب سوسیال دموکرات نوع اروپایى باشد که خوب دیگر نیازى نیست بر آن نام چپ نو، چپ نوین و یا چپ دموکرات بگذاریم. اگر مدافعان نظرات سوسیال‌دموکرات ایرانى ما به صراحت بگویند که منظورشان از چپ نو و نوین و دموکرات سوسیال دموکرات بودن است خوب دیگر جاى بحثى نیست. من به سهم خود با شناخت از عملکرد تاریخى این سوسیال دموکراتى دیگر از دوستان چپ نو و نوین دیگر انتظارى ندارم، چرا که مى‌دانم تفکر سوسیال دموکراسى در نهایت به کجا مى رسد.
اگر جهان آنقدر تغییر کرده که میتوان با خوشحالى به بن‌بست رسیدن اندیشه‌هاى ایدئولوژیک را به صداى بلند اعلام کرد، باید توضیح مناسبى هم بر جهان موجود و روندهایى داد که امروزه حاکم هست که دقیقاً عملکرد ایدئولوژیک دارد و اساس آن بر نفع فردى و حمایت از سرمایه‌سالارى است.
ایدئولوژى عبارت است از سیستم نظریات و اندیشه‌هاى سیاسى حقوقى هنرى مذهبى فلسفى و اخلاقى. ایدئولوژى بخشى است از روبنا و داراى خصلت طبقاتى است و بنابراین در آخرین تحلیل منعکس‌کننده مناسبات اقتصادى یعنى زیربناى جامعه است. در این دوران فلاسفه بورژوا شایع مى‌کنند که داشتن ایدئولوژى مغایر با برخورد علمى به مسایل و واقعیت است. آنها ایدئولوژى را امرى ذهنى خالص بدون پایه عینى و نتیجه اندیشه مجرد گروه‌ها یا دسته‌هاى حزبى خاص دانسته و ادعا مى‌کنند که باید فلسفه و علوم را از وجود هر نوع ایدئولوژى پاک کرد. نتیجه چنین روشى جز آن نیست که به‌طور مصنوعى علم و فلسفه از مبارزه طبقاتى و از واقعیات اجتماعى جدا شود.
پرواز با بال‌هاى صندوق بین‌المللى پول، بانک جهانى و عضویت در سازمان تجارت جهانى و ناتو جز نکبت براى مردم و ثروت براى چپاولگران، هدیه دیگرى به ارمغان نمى‌آورد. تحلیل ازعلل فروپاشى پیش‌کش این چپ نوین که تاکنون یک برگ تحلیل علمى هم ارائه نداده. بیایید و به طور روشن و صادقانه درک خودتان را از این چپ نوین که دم به ساعت سنگ آن را به سینه مى‌زنید ارائه کنید. هویت این چپ نوین چیست، پایگاه اجتماعیش کدام است، چه درکى از دولت دارد، چه تعریفى از عدالت اجتماعى ارائه مى‌دهد، منظورتان از عقلانیت مدرن چیست، دموکراسى را چگونه تعریف مى‌کنید، میدان عمل این دموکراسى تا کجاست، چه نظرى در مورد باز تقسیم سرزمین‌ها و بازارهاى در میان امپریالیستها دارید، آیا اصولا به مفهوم امپریالیسم اعتقاد دارید؟ هدفتان از فعالیت سیاسى استقرار کدام نظام اجتماعى اقتصادى و سیاسى است؟ این دموکراسى، حقوق بشر، عدالت اجتماعى، صلح پایدار که آنقدر از آن دم مى‌زنید داراى کدام مختصات معرفتى است؟ تعریفتان از جمهورى چیست؟
در عرصه جهانى داراى کدام اعتقادات هستید؟ آیا معتقدید بنگاه‌هاى مالى جهانى با کمک بازوى نظامى خود ناتو و بازوى سیاسى خود شوراى امنیت مختارند هر کارى که به نفع سرمایه بود را باید انجام دهند؟ و چپ دموکرات هم براى اینکه از غافله عقب نماند باید به دنبالشان روان باشد؟ تا اینجا که از مواضعتان در قبال اشغال عراق، افغانستان، فلسطین و تکه پاره شدن یوگسلاوى اینگونه برمى آید که بدنبالشان روان هستید. راستى آرمانشهر شما کدام است؟ البته از نظر چپ دموکرات چون مبارزه براى ایجاد آرمانشهر توهمى بیش نیست، پس به قافله طرفداران نظم سرمایه‌دارى و خصوصى‌سازى و چپاول‌کنندگان ثروت ملت‌ها در چهار گوشه جهان مى‌پیوندیم و نامش را هم مى‌گذاریم عقلانیت مدرن، عقلانیت سرمایه‌دارى، از علم قوانین حاکم بر جاذبه زمین هم استفاده مى‌کنیم و مدعى مى‌شویم که اى مردم اگر با این قافله همراه نشوید، به زمین مى‌خورید.
در نهایت این چپ نوین آخرش به شعارگویى میرسد مشکل چپ نوین این است که ذهن را به جاى عین نشانده است. شعور اجتماعى را مقدم بر وجود اجتماعى مى‌داند. من نمى‌دانم روند جهانى‌سازى که امروز در روابط جهانى حاکم است و با ابزارهایى چون بانک جهانى، صندوق بین‌المللى پول، سازمان تجارت جهانى، نفتا، اتحادیه اروپا، ناتو و. .. بر سرنوشت میلیاردها انسان فاقد قدرت سیاسى حکومت کرده و خواست‌هاى خود را با انواع ابزار در اختیار به آنها دیکته مى‌کند را نامش را شما چه مى‌گذارید، من نام آن را دیکتاتورى سرمایه و سرمایه‌دارى مى‌گذارم. آلترناتیو مقابل آن را هم دیکتاتورى کارگران و زحمتکشان که اکثریت مردم روى کره زمین را تشکیل مى‌دهند مى‌دانم. در نظر داشته باش که در بحث دیکتاتورى همیشه اعمال آن دموکراسى براى طبقه‌اى و دیکتاتورى براى طبقه دیگر است. آزادى و دموکراسى فراى طبقات و منافع آنها ادعایى بیش نیست. معتقدین به این نوع از دموکراسى و آزادى باید به این سوال پاسخ دهند که آزادى از چه و براى که؟ دموکراسى براى چه کسى؟ اگر بگوئید که منظور از دموکراسى و آزادى یعنى آزادى بیان و اندیشه، آنگاه باید توضیح دهید که جایگاه و موقعیت عدالت اجتماعى در این میان چه مى‌شود.
نباید با طرح یکسرى شعارهاى توخالى مردم را به مسلخ سرمایه برد. چپ باید در تفکر سیاسى خود، در ارائه جامعه آلترناتیو خود جانبدار باشد. در این ورطه هولناک در نغلتید که معتقد است طبقات وجود خارجى ندارد، منافع همه بشرى اصل است، منافع طبقاتى تنگ‌کننده میدان عمل سیاسى است. بگذارید نسخه شفابخش سرمایه‌دارى براى مردم کره زمین را راست و ایدئولوگهاى سرمایه‌دارى موعظه کنند، چپ در تقابل با سرمایه‌دارى معنا مى‌یابد. چپ در عرصه سیاست و فلسفه به کمونیسم علمى متکى است، این علم جانبدار است، خلاق است، انقلابى است. این علم از شکست نمى‌هراسد و به اردوى دشمن نمى‌پیوندد، خود را با آخرین دستاوردها غنى مى‌سازد. و در نهایت چون ققنوس از میان خاکستر و دود سربرمى آورد، آیا صداى آن را در آمریکاى لاتین، در میان جنبش صلح و ضد جهانى سازى امپریالیستى مى‌شنوید!؟

تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد, ۱۳۸۵ ۱۲:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بیانیه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) درباره بی حرمتی به آرامگاه غلامحسین ساعدی

چگونه دفن یک ملت ممکن است؟

به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!

بیانیه  ۲۴۰ تن: یک گام مثبت…

آیا سوریه یک استثنا بود یا باید منتظر اتفاقات مشابه در سایر کشورهای خاورمیانه باشیم؟

چه بر سر زنان سوریه خواهد آمد؟