چکاوکان…
هان مباد !
کاین چکاوکان نغمه خوان
درهجوم بی امان لشکرخزان
به خاک سرد
اندر اوفتند.
هان مباد!
کاین سرودهای سرزده زعمق جان
در مصاف زنجموره های شوم نیستی
درگلوی این چکاوکان عشق
بشکنند.
شور عالمی در این ترانه ها ست
زان همه امید و آرزو
که موج می زند
در دل جوانه های سبز لشکر بهار
در سروده ها یشان بسی نشانه هاست.
این چکاوکان منادی بهار، شورعشق و
راه و راه و راه
تا به سوی جنگل همیشه سبز آرزو
تا به سوی نورو نور و نور
درطلوع روشن پگاه
تا به سوی شهر زندگانی اند.
دل گران مدار ای رفیق!
تا به کوه و دشت و رود با ر
در میان جنگل بزرگ مردمی
در کنار- گوشه های شهرپرخروش
واژه های سبزشان
برزبان فوج عاشقان سرود می شود
جاودانه اند این چکاوکان
در حریم سبز سایه بهار
و به یمن این ندای عاشقانه شان
در دل امیدوار عاشقان
مانده بس امید رویش بهار درخزان.