چکیده:
چگونگی پیدایش ماه موضوعی است که بسیار در بارهی آن بحث شده و میشود. اما هنوز پاسخی قطعی به آن داده نشده است. البته فرضیههای گوناگونی دربارهی پیدایش ماه ارائه شدهاند.که قبول یا رد آنها منوط میشود به ارائه دلایلی روشن برای هریک از آنها. در حال حاضر یکی از این فرضیه ها به نام ’فرضیه تصادم‘ از بیشترین درجه ی تأیید برخوردار است. با این حال ما نمی توانیم به دلیل پرسشهای بی پاسخ در رابطه با این فرضیه احتمال وجود فرضیه ی دیگری را که با داده های عینی همخوانی بیشتری داشته باشد منتفی شده بدانیم. به بیان دیگر، هنوز یک نظریه ی کامل دربارهی چگونگی پیدایش ماه وجود ندارد.
مقدمه
ماه اغلب ربالنوع الهی بسیاری از اقوام و ملل محسوب میشود. چگونگی پیدایش آن اما تاکنون دقیقاً روشن نشده است. نظریه ی دکارت یکی از اولین تعمق ها دربارهی پیدایش ماه بود که پس از مرگ او منتشر شد. اولین بررسیهای تجربی در بارهی ماه را گالیله انجام داد. از هنگامی که گالیله برای نخستین بار بلندیهای ماه را با یاری دوربین مشاهده کرد. بسیاری چیزها مورد سوال قرار گرفت. از جمله معلوم شد که ماه مانند زمین است و تنها یک کیهان وجود دارد (ارسطو معتقد به دو جهان بود، جهان زیر ماه و جهان زَبر ماه). چند دهه بعد اسحاق نیوتن نیرویی را که ماه را در مدار زمین به گردش درمی آورد همان نیرویی دانست که زمین را دور خورشید می چرخاند.
برای توضیح چگونگی پیدایش ماه مدل یا فرضیه های زیادی، بهویژه از قرن نوزدهم به این طرف، ارائه شده است. مهمترین آنها ۷ فرضیه هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرند. یکی از این فرضیه ها به نام ’فرضیه تصادم‘ بیشترین همخوانی را با داده های موجود، برای مثال با نتایج حاصل از بررسی سنگهای کره ماه، دارد.
یک مدل مناسب برای ماه می باید نه تنها از نظر فیزیکی امکانپذیر بلکه همچنین قادر به توضیح ویژگیهای آن، مانند
چگالی و عناصر فرّار و ترکیبات آن، در مقایسه با کمیتهای مربوطه در زمین و تفاوتهایشان باشد. برای مثال بتواند توضیح دهد که چرا ترکیباتی مانند آب و آهن در ماه کمیاب هستند، چرا ماه در یک جهت و با سرعتی ثابت دور زمین میچرخد. تذکر: در نظر داشته باشیم اگر ما ساکنان کره ماه بودیم چرخیدن زمین به دور ماه را مشاهده می کردیم.
تاریخچه ی پیدایش ماه
فیلسوفان در یونان قدیم در بارهی “عنصرهای اولیه” (آخشیجان: چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش) که به زعم آنها حاکم بر کیهان بودند سخن راندهاند. ارسطو کیهان را تشکیل شده از دو بخش میدانست: جهان ’زِیر ماه‘ (جهان ما) که دستخوش تغییر است، جائی که چوب میپوسد و فلز زنگ میزند، و فضای ’زَبر ماه‘، جائی که اجرام آسمانی در منتهای تغییر ناپذیری و جاودانگی قرارگرفتهاند.۱
بعد از گذشت نزدیک به دو هزار سال از دوران ارسطو، گالیله با شیوهی جدید بررسی مسائل علمی، شیوه تجربی و نظریه ای که میتوان آن را شیوهی اقلیدسی ــ گالیلهای نیز نامید، روشی را نشان داد که تا به امروز با موفقیت روزافزون بهکارگرفته میشود. این روش اکنون بهخاطر اتکاء به داده های تجربی و قوانین اندیشیدن بهعنوان یک روش علمی، روش علوم طبیعی، در سایر علوم نیز کارایی خود را نشان میدهد.
از آن هنگام که گالیله برای نخستینبار بلندیهای ماه را با یاری دوربین مشاهده کرد همه چیز مورد سئوال قرار گرفت: ”ماه مانند زمین است. زمین یک سیاره است. نه دو جهان بلکه تنها یک جهان وجود دارد که تحت قوانین ثابتی عمل میکند.“ نیوتن از این هم فراتر رفت: به عقیده او، نیروئی که عامل سقوط سیب از درخت می شود همان نیرویی است که ماه را در مدار زمین به گردش درمی آورد و باز همان نیرویی است که زمین را دور خورشید می چرخاند. این نیروی جاذبه عام بوده و برای توجیه حرکت سیاره ها بر آن استناد می شود.۲
کهن ترین مدرک اروپائی دربارهی کرهی ماه سنگی است. در نُوس Knowth در ایرلند از ۵ هزار سال پیش که در سال ۱۹۹۹ توسط منجم کانادائی فیلیپ استوک Philip Stooke کشف شد. بر روی این سنگ خطوطی دیده میشود که شباهتهائی به آنچه از کرهی ماه مشاهده میشود دارند (تصویر۲)
سند تاریخی دیگر نمائی است از کره ماه، جنب خورشید و ستارگان، روی صفحه برنزی مدوری مشهور به صفحه نبرا (تصویر۳). قدمت نبرا بالغ بر ۳۷۰۰ تا ۴۱۰۰ سال است و در ۴ ژوئیه ۱۹۹۹ در نبرا Nebra، آلمان، کشف شد. نبرا اکنون در موزه باستانی شهر هاله (آلمان) نگهداری میشود. قطر این صفحه حدود ۳۲ سانتی متر، ضخامت آن بین ۱٫۷تا ۴٫۵میلیمتر و وزن آن برابر با ۲٫۳ کیلوگرم است. طلا کاریهای روی این صفحه قدمت تاریخی کمتری دارند.
ماه در زمانهای گذشتهی دور اغلب رَبالنوع اِلهی بسیاری از اقوام و ملل محسوب میشد. برای مثال، خدای مؤنث مصریان آیزیس Isis نام داشت، یونانیان آن را آرتمیس Artemis، سلن Selene و هکات Hekate میخواندند و رومیان لونا Luna و دایانا Diana . سومریها آن را خدای مذکر می دانستند و نانا Nana مینامیدند.
مدل یا نظریه ی مناسب
یک مدل یا نظریه ی مناسب برای توضیح چگونگی پیدایش ماه می باید نه تنها از نظر فیزیکی امکان پذیر باشد، بلکه همچنین میبایستی با ویژگیهای ماه و یا سیستمی به نام ’سیستم زمین و ماه‘ همخوانی داشته باشد و توضیح دهد که چرا برای مثال:
۱. چگالی ماه g/cm3 ۳٫۳ کمتر از چگالی زمینg/cm3 ۵٫۵۳ است؟
۲. عناصر فرّار در ماه در مقایسه با زمین نادر و در نتیجه ترکیباتی مانند آب و آهن در آن کمیاب هستند؟
۳. ترکیبات ایزوتوپی سنگهای پوستهی زمین و سطح ماه، برعکس مابقی اجرام منظومه ی شمسی، حدوداً مشابه یکدیگر هستند؟
۴. هستند؟ تکان های زاویه ای ’سیستم زمین و ماه‘ بطور غیرعادی بالاست؟
۵. ماه در یک جهت و با سرعتی یکسان به دور خود و زمین میچرخد. چرا ماه همواره یک طرف خود را به ما نشان میدهد؟
’سیستم زمین و ماه‘
در منظومهی شمسی هیچ سیارهای به جز زمین وجود ندارد که نسبت بزرگی آن با یکی از قمرهایش قابل مقایسه با نسبت بزرگی زمین و ماه باشد؛ نسبت خاصی که به ما امکان میدهد تا از زمین و ماه بهعنوان یک سیستم واحد، یعنی ’سیستم زمین- ماه،‘ صحبت کنیم. بیشک پیدایش ماه یا ’سیستم زمین- ماه‘ را می باید در راستای پیدایش کل منظومهی شمسی مطالعه کرد، منظومه ای که از رُمبش گرانشی مِههای گازی خورشیدی بهوجود آمده است. مرکز این منظومه را جرم عظیمی به نام خورشید، دربرگیرنده بخش عمدهی مههای گازی، تشکیل میدهد. از مِههای گازی باقیمانده شبه سیارههای کودکی شکل می گیرند که در طول زمان با گردهمائی شان سیاره های دوران اولیه را بهوجود می آورند. در ادامهی این پروسه های نسبتاً طولانی اغلبِ شبه سیارههای کوچکِ باقی مانده یا به سیاره های نوظهور سقوط میکنند و یا توسط آنها به حاشیه ی منظومهی شمسی و یا حتی به بیرون از آن پرتاب می شوند. در این دوران و اوضاع و احوال بود که ماه و با آن سیستم زمین – ماه بهوجود آمد. در این باره فرضیه های مختلفی وجود دارند
فرضیه ها دربارهی چگونگی پیدایش ماه
به نظر میرسد یکی از اولین تعمق ها دربارهی پیدایش ماه نظریه ی رِنه دکارت است که در سال ۱۶۶۴، یعنی چندی پس از فوت دکارت، منتشر شد. از قرن نوزدهم تاکنون چندین فرضیه (که گاهی از آنها به اشتباه بهعنوان نظریه نامبرده میشود) دربارهی پیدایش ماه و یا سیستم زمین ـ ماه ارائه شدهاند که مهمترین آنها ۷ فرضیهی زیر هستند:
فرضیهی ماه کوچک و ماه بزرگ
این فرضیه در اصل معتقد به وجود دو ماه برای سیارهی زمین در گذشتهی دور است. بدین صورت که جنب یک ماه نسبتاً بزرگ یک ماه کوچک با قطر ۱۲۰۰ کیلومتر نیز وجود داشته است. پس از گذشت میلیونها سال این دو با یکدیگر تصادم کرده تشکیل یک ماه، یعنی ماه کنونی، را دادهاند. این فرضیه به ما امکان آن را میدهد تا اختلاف نمای دو طرف ماه کنونی را توضیح دهیم (تصویر۴و۵).
فرضیه ماه های زیاد
در سال ۱۹۶۲ توماس گُلد Thomas Gold فرضیهی ماههای زیاد را مطرح کرد. این فرضیه در همان سالها توسط گُوردن مک دونالد Gorden J. F. MacDonald بهشکل فرمال (صوری) ارائه شد و مدت زمان کوتاهی از محبوبیت خاصی نیز برخوردار بود.۳ اما در عمل، یعنی پس از بررسی ترکیبات ایزوتوپی سنگهای ماه (انتقال یافته به زمین توسط سفینه آپُلُو) ، تکذیب شد. فرضیهی ماههای زیاد بر این اساس بنا شده بود که زمین قادر است اجسام کوچک آسمانی را بهطرف خود بکشاند اما نه یک جسم بزرگ را. اجسام کوچک، پس از شروع به چرخش دور زمین، مدارشان بهخاطر جزر و مدها مدام به دورتر از زمین رانده شده و در طول حدود یک میلیارد سال با یکدیگر تصادم کرده و از قطعات آن ماه کنونی شکل گرفته است. این فرضیه اما توضیح نمی دهد چرا یک چنین پروسه ای تنها در مورد زمین اتفاق افتاده است و نه همچنین در مورد سیارهی مریخ با دو ماه کوچک و یا چرا سیاره های داخلی اصولاً فاقد ماه هستند.
فرضیه کِشِشی
این فرضیه بر آن است که زمین و ماه در نواحی مختلف منظومهی شمسی بهوجود آمدهاند و در یک برخورد نزدیک به هم زمین ماه را توسط نیروی گرانشی بهطرف خود کشانده است. این فرضیه را توماس ج. جکسون سی Thomas J, Jackson See قریب یک قرن پیش، در سال ۱۹۰۹، پیشنهاد کرد.۴ فرضیهی کششی قادر است تکان های بالای سیستم زمین ـ ماه و همچنین اختلاف چگالیهای زمین و ماه را به خوبی توضیح دهد. اما قبول حادثه ای که منجر به تشکیل سیستم زمین ـ ماه گردد مشروط میشود به وجود یک مدار کاملاً خاص و یک چنین چیزی رویدادی بسیار نادر بهنظر میآید، به این خاطر که چنان رویدادی بهمعنای آن است که ماه میبایستی در یک زمان نسبتاً کوتاهی به مرز ’رُش Edouard Albert Roche ‘ رسیده باشد. ”رُش“ ملاکی است برای تعیین میزان پایداری درونی یک جسم آسمانی در حال چرخش به دور یک جسم آسمانی دیگر که در آن نیروهای گرانشی با نیروهای جزر و مدی در مقایسه با یکدیگر قرار میگیرند. فرضیهی کششی هیچ توضیحی درباره کمیابی عناصر فرّار و عنصر آهن در ماه، در مقایسه با مقدار آنها در زمین، نمیدهد. این فرضیه همچنین قادر به توجیه شباهت ترکیبات ایزوتوپی زمین و ماه نیست.
فرضیه دوخواهران
این فرضیه را کارل فریدریش فون وایتزَکر Carl Friedrich von Weizsäcker، فیزیکدان آلمانی ۲۰۰۷ـ۱۹۰۲، در سال ۱۹۴۴، پس از پژوهشهای عمده از جانب رُش، ارائه کرد.۵و۶ البته اولین طرح کیفی مربوط به این فرضیه از امانوئل کانت Immanuel Kant فیلسوف معروف آلمانی است که در کیهان شناسی خود در سال ۱۷۵۵ به رشته تحریر درآورده بود. بنا بر توضیحات کانت، زمین و ماه از تراکم مههای گازی و گرد و غبار ماقبل خورشیدی بهصورت دو سیارهی مستقل از هم بهوجود آمده اند. سهم عمده ی مواد نامبرده نصیب زمین شده و از مابقی آن کرهی ماه شکل گرفته است. در این فرضیه نیز پرسش هایی هست که تاکنون بی پاسخ مانده اند، از آنجمله این پرسش: اگر زمین و ماه در جوار یکدیگر از تراکم مواد مشترک بهوجود آمده باشند، چرا چگالی و مقدار عناصر فرّار آنها اختلاف زیادی با یکدیگر دارند؟ و همینطور پرسشهای مربوط به زاویه شیب ۵ درجهای سطح مدار ماه نسبت به سطح مدار زمین و سهم بالای تکانه زاویه ای ماه در مقایسه با تکانه زاویه ای زمین.
فرضیه جدایش
فرضیه ی جدا شدن ماه از زمین را جورج داروین George Howard Darwin، فرزند چارلز داروین، در سال ۱۸۷۸ مطرح کرد.۷و۸ بنا بر این فرضیه، زمین در آغاز پیدایش خود به شکل یک مایهی غلیظ و در حال چرخش سریع به دور خود بوده است. به دلیل حالتهای بی ثبات آن دوران، بخشی از زمین یا به اصطلاح ”قطرهای“ از مایعی غلیظ جدا شده و با گذشت زمان بهشکل ماه کنونی درآمده است. در سال ۱۸۸۲ اُسموند فیشر Osmond Fisher، زمین شناس، در تایید این فرضیه۹ اظهار می کند که اقیانوس آرام هنوز هم جراحت وارده به زمین در نتیجهی چنان واقعه ای را نشان می دهد و بزرگی ماه با حجم موادی که از ناحیه ی خط استوا جدا شده است مطابقت دارد. همخوانی چگالی ماه با چگالی پوسته ی زمین نیز تایید دیگری است بر فرضیهی جدا شدن ماه از زمین. اما این فرضیه هیچ دلیل قانع کنندهای دربارهی سرعت مشخص و زیاد زمین به دور خود ارائه میدهد، سرعتی که در آن دوران بهخاطر وجود اصطکاک زیاد جزر و مد برای تکان های زاویه ای امروز سیستم زمین ـ ماه لازم است. اما نتایج بهدست آمده از تحقیقات بر روی صفحات تکتونیک نادرستی ادعای جدا شدن ماه از ناحیهی خط استوای زمین را رد میکند.
فرضیه اُپیک
شکل گیری ماه از مواد بخار شده زمین پیشنهادی بود از جانب ارنست اوپیک Ernst Oepik۱۰ در سال۱۹۰۰. این فرضیه معتقد است زمین در آغاز پیدایش خود خرده تکه هایی را که در اطراف آن در گردش بودند توسط نیروی گرانشی به سوی خود کشانده است و بر اثر اصابت آنها با زمین به مرور زمان دمای زمین تا ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد بالا میرود. در نتیجه مقدار زیادی از مواد پوستهی زمین بخار شده و از آن دور میشوند. عناصر سبک مواد بخار شده توسط بادهای خورشیدی به دورتر دمیده شده و عناصر سنگینتر تقطیر میشوند. مواد تقطیر شده با مجموعه ای از خرده اجسام موجود در اطراف زمین تشکیل ماه ابتدائی را داده که با گذشت زمان بهصورت ماه کنونی درآمده است. از آنجا که این پروسه ها پس از شکل گیری هسته ی زمین بهوقوع پیوستهاند، یعنی زمانی که مقدار آهن در پوستهی زمین تقلیل یافته بود، قابل فهم است که چرا فرضیه اوپیک بهطرز جالبی با خواص ژئوشیمی ماه مطابقت دارد. اما این فرضیه قادر نیست بهعنوان مثال مسئله ی تکانه ی زاویه ای زمین ـ ماه را توضیح دهد.
فرضیه تصادم
طبق فرضیه تصادم، زمین اولیه با یک جسم بزرگ تصادم کرده و از مواد جدا شده از این دو کرهی ماه شکلگرفته است. فرضیه تصادم داده های موجود را در مقایسه با فرضیه های بیشتر ذکر شده بهتر توضیح می دهد، بی آنکه کامل و یا قطعی تلقی شود. فرضیهی تصادم را از جمله ویلیام هارتمن William Hartman و دونالد دِیوِیس Donald R. Davis ارائه کردند. بنا بر این فرضیه، در مرحله آغازین شکل گیری سیارات یکی از آنها به نام Theia، یعنی مریخ اولیه که اندکی بزرگتر از حال حاضر بود، با سیارهی دیگری به نام Gaia، زمین کنونی ما، تصادم می کنند.۱۱ Gaia در آن دوران حدود نود درصد جرم کنونی زمین را داشت. تصادم این دو باهم نه بطور مستقیم بلکه به شکل برخوردی لغزشی بوده است. بهطرزی که مقدار زیادی از مواد پوستهی آنها به مدار دور زمین پرتاب شده و از آنها در زمانی کمتر از صد سال ماه شکلگرفته و نیروی گرانشی آن مابقی مواد اطراف را به خود جذب و پس از قریب ده هزار سال به شکلی که اکنون ملاحظه می کنیم درآمده است. ماه در آغاز در فاصلهی نزدیک به صد هزار کیلومتر به دور Gaia می چرخیده است. سرعت چرخش آن به دور خود پس از تصادم با Theia میباید که بیشتر شده باشد. به این دلیل که شرایط حاکم آن زمان سبب تولید نیروهای جزر و مدیِ بالائی شده که بهنوبهی خود زمین و ماه را بهشکل کنونیشان درآوردهاند. طبق فرضیه تصادم سرعت چرخش زمین به دور خود بر اثر اصطکاک سنگهای مایع و سیّال سریعاً کاهش یافته و همزمان مدار ماه به دلیل انتقال بخشی از تکانه زاویه ای زمین به آن گسترش می یابد. به بیان دیگر، سرعت کنونی چرخش زمین به دور خود و مدار کنونی ماه نتیجه چنان پروسههائی میباشد. اما مسئله چرخش هماهنگ ماه به دور زمین میباید دلیل دیگری داشته باشد. اولین پیشنهاد مربوط بهشکلگیری ماه بر اثر تصادم را د. ا. دیلایس Dalys R. A. در مقالهای در سال ۱۹۴۶ ارائه داد. در دههی شصت قرن گذشته منجم روسی ویکتور سافرونوف Victor Safronov بر این نظر بود که سیّارهها از طریق گردهمائی تعداد زیادی از شبه سیّارههای کوچک بهوجود آمدهاند. این نظریه را هارتمن و دِیوِیس با شبیه سازیهای رایانه ای پیگیری کرده توسعه دادند. آنها نتایج تحقیقات خود را در سال ۱۹۷۵ منتشر و چنین توصیف کردند: در مرحلهی پایانی شکل گیری سیّارهها یکی از آنها با سیّارهی ما برخورد لغزشی کرده و از خرده قطعات آن ماه بهوجود آمده است.
مستقل از این دو دانشمند، در سال ۱۹۷۶، آلستر کامرون Alster Cameron و ویلیام وارد William Ward با تعمّقات خود بر روی تکانه زاویه ای زمین ـ ماه به نتایج مشابهی دستیافتند. در سال ۱۹۸۳، ا. سی. تومپسون A. C. Thompson و دیوید استیونسون David Stevenson در مقالهای نتایج پژوهشهای خود دربارهی چگونگی شکل گیری اجسام کوچک از مواد متلاشی شده بر اثر تصادم در مدار سیّارهها را به چاپ رساندند.
در کنفرانس بین المللی ۱۹۸۴ در Kailva-Kona در هاوائی و بحث و گفتگو دربارهی منشاء ماه، با در نظر گرفتن نتایج حاصل از بررسی سنگهای ماه که از مأموریت آپُلو بهدستآمده بودند، اغلب دانشمندان بر این عقیده بودند که فرضیه تصادم بیشترین خوانائی را با داده های موجود دارد و پیدایش ماه را به مراتب بهتر از سایر فریضه ها توضیح میدهد. در این همایش نشان داده شد که ترکیبات ایزوتوپی عناصر سنگهای ماه عمدتاً شبیه سنگهای زمین هستند. برای مثال، نسبت ایزوتوپ اکسیژن سنگهای زمین و نمونههای آپُلو و شهاب سنگها نشان میدهند که عنصر اکسیژن، بهعنوان یک عنصر غالب در سیستم زمین ـ ماه، در همهی آنها از یک منبعِ مشترک است.
در سال ۲۰۰۱ رُبین کاناپ Robin M. Canup و اریک اسفاج Erik Asphaug موفق شدند مقدار جرم ماه، ژئوشیمی و تکانه زاویه ای سیستم زمین را با فرضیه تصادم توضیح دهند. طبق شبیه سازیهای انجام گرفته، بهترین نتایج از تصادمی حاصل میشود که در آن سرعت جسم ۱۴۴۰۰ کیلومتر در ساعت و زاویه تصادمی آن با زمین حدود ۴۵ درجه است. مقایسهی نسبت Niob-Tantal ماه و زمین با نسبت آن با بقیه اجرام منظومه ی شمسی نشان میدهد که حداقل نیمی از ماه از مواد زمینی تشکیل شده است.عمر ماه در بررسیهای سال ۲۰۰۵ بر روی سنگهای آن توسط دانشمندان دانشگاه فنی زوریخ و دانشگاههای کلن، مونستر، آکسفورد بهطریق رادیولوژی با ایزوتوپ ۱۸۲ وُلفرام، برابر با ۴٫۵۲۷ میلیارد سال تعیین شد.
نکات ذکر شده نشان میدهند که فرضیه تصادم بیشترین مطابقت را با مشاهدات دارد. بههمین دلیل اغلب دانشمندان به فرضیه تصادم تمایل بیشتر نشان میدهند. با این حال باید در نظر داشت که هنوز بسیاری از جزئیات مربوط به چگونگی پیدایش ماه نامعلوم است. در این راستا، توجه به این امر نیز لازم است که شبیه سازیهای صورت گرفته تاکنون از آن مدلهای بسیار ساده بودهاند. یعنی، هنوز هیچ مدل ریاضی تایید شده ای برای چگونگی شکل گیری ماه و صفحه مدار آن پس از تصادم Theia با Gaia وجود ندارد. شاید بشود توضیحات لازم و بیشتر برای چگونگی پیدایش ماه را از طریق بررسی خاک کرهی ماه بهدستآورد. برای مثال از طریق حفاری در کرهی ماه و پژوهش بر روی ترکیبات آن.
اگر ماه نبود، چه میشد؟
ماه حدوداً یک چهارم بزرگی زمین را دارد و در فاصله های نزدیک به ۳۸۴۰۰۰ کیلومتری زمین قرار گرفته است. با این حال تأثیر آن بر زمین و ساکنان آن حیاتی است. تامین انرژی زمین با خورشید است. اما زمین توسط ماه و نیروی گرانشی آن بهشکل یکنواخت دور یک محور ثابت در حال چرخش است. به بیان دیگر، همکرداری این دو جسم آسمانیِ نزدیک به هم سبب شده که در طول میلیونها سال وضعیت آب و هوائی ثابتی در سیّاره ما بهوجودآید، وضعیتی که بسیار حیاتی
برای انواع جانداران است. بی تردید آنچه با اطمینان خاطر باید گفت این است که وجود ما انسانها در آینده نیز بدون کره ماه غیرقابل تصور است. به دلیل وجود ماه است که بسیاری از جانوران دریایی در هنگام مَد روانهی خشکی شده در آنجا تخم گذاشته و آنها را، بهخاطر حفاظت از گزند ماهیهای درّنده، زیر شنها مخفی میکنند. این همان نسخهی قدیمی ۲۵۰ میلیون سال است که عمل میکند. شاید هم از این طریق بوده است که اولین دوزیستان به خشکی راه یافتند و در آن ماندگار شدند. اگر ماه و نیروی گرانش آن نبود، چرخش زمین به دور خود ”ترمز“ نمیشد. در اینصورت زمین سریعتر به دور خود میچرخید و یک شبانهروز تنها ۶ساعت به طول میانجامید. به دلیل همکرداری زمین و ماه با یکدیگر است که شرایط لازم برای شکل گیری حیات از ماده بیجان و تکامل آن بهوجود آمده است. بههمین خاطر شاید گاهی اوقات نگاهی به ماه برای یادآوری رابطهی پیدایش حیات با مِههای اولیه پیش از پیدایش منظومهی شمسی تا شکل گیری سیستم زمین- ماه و مغز انسان به عنوان پیچیده ترین ساختار شناخته شده تاکنون در جهان بیفایده نباشد.
منابع
. H. Reeve, J. de Rosnay, et. al.: La Plus belle historical du monde, Seuil, Paris 1996.
زیباترین سرگذشت جهان، ترجمهی دکتر هوشنگ گرمان، تهران ۱۲۷۶، ص۴۶ همانجا، ص۴۷.۲
۳. Gordon J. F. MacDonald: Origin of the Moon: Dynamical Considerations In: Annals of the New York, Academy of Sciences, vol. 118, 1965, S. 742-782.
۴. Thomas Jefferson Jackson See: Origin of the lunar terrestrial system, In: Astronomische Nachrichten vol. 181, Nr. 23, 1909, S. 365-386.
۵. Carl Friedrich von Weizsäcker: Über die Entstehung des Planetensystems. In: Zeitschrift für Astrophysik, Bd 22, 1944, S. 319-355.
۶. Edouard Roche: Essai sur la constitution et l’orgine du system Solaire. In: Academic des sciences et letters de Montpellier. Memories de la Section des sciences, vol. 8, 1783, S. 235-324.
۷. George Howard Darwin: On the Precession of a Viscous Spheroid. In: Nature, vol. 18, 1878, S. 580-582.
۸. George Howard Darwin: On the Precession of a Viscous Spheroid, and on the Remote History of the Earth. In: Philosophical Transactions of the Royal Society of London, vol. 178, 1879, S. 447-538.
۹. Osmond Fisher: On the Physical Cause of the Ocean Basins, In: Nature vol. 25, 1882, S. 243-244.
۱۰. Ernst Öpik: the Origin of the Moon. In: Irish Astronomical Journal vol. 3, Nr. 8, 1955, S. 245-248.
۱۱. William K. Hartman, Donald R. Davis: Satellite-sized planetesimals and lunar origin. In: Icarus, vol. 24, N. 4, 1975, S. 504-515.