تروریسم پدیده ای جدید در جهان نیست. تاریخ بشری سرشار از اقدامات تروریستی است. این پدیده همواره حیات بی گناهان را سلب و تهدید کرده و انسان ها را از حقوق و آزادی های اساسی خود محروم کرده است. ترور جنایتی است که علیه بشریت اعمال می شود، وجدان بشریت را جریحه دار می کند، و همه وجدانهای آزاد آنرا اقدامی بیرحمانه تلقی می کنند.
می توان به جرات گفت که تروریسم یکی از پدیدههای کریه و شومی است که بشر به خود دیده است؛ زیرا تروریست ها با توسل به خشونت کور بدنبال هراس و هراس افکنی در جامعه و ایجاد نظام ناامنی دسته جمعی هستند. و در عمل زنان، کودکان و مردم عادی را هدف خود قرار می دهند. قربانیان همواره از میان طیف های غیر نظامی جامعه می باشند. همواره این مردم عادی بوده اند که قربانی عمل کور تروریست ها شده اند.
در شامگاه ۱۳ نوامبر، تروریست ها یکبار دیگر مردم پاریس را مورد حمله وحشیانه خود قرار دادند. آنها در پاریس با حمله به مردم عادی، بیش از ۱۳۰ نفر را قتل و عام و چند صد نفر را زحمی کردند. تروریست ها با شلیک گلوله و انفجار بمب های انتحاری، تعدادی انسان بی گناه را با خود به دیار نیستی بردند.
دیشب بنیادگرایان و افراطیون اسلامی، مردم پاریس را در حین تماشای مسابقه فوتبال، کنسرت و تجمع در چند کافه معروف در میدان جمهوری غافلگیر، و دویست نفر را زخمی کردند و به شکل خشونت آمیزی به زندگی ۱۳۰ انسان بی دفاع و غیر نظامی پایان دادند. همشیه “منطق” تمام عملیات تروریستی و انتحاری برای حذف آن کس یا ایده ای که رنگ و بوی خودی ندارد، انجام می گیرد. گویا جهانی که در آن بسر می بریم نباید سرنوشتی به غیر از جنگ، خشونت، نفرت، کشتن، شکنجه، تحقیر، جهل و فقر داشته باشد! در این جهان ناعادلانه تروریست ها با جنایت خود می خواستند این پیام را بفرستند که هر آنچه که از آن تنوع و دیگری حاصل شود باید نابود یا صدایش در گلو خاموش شود. این چه تفکری هولناکی است که برای اعمال نظر و اتوریته خود، به نفرت از دیگری و خشونت کور متوسل می شوند و سرنوشت بودن و نبودن زندگی انسانی را رقم می زند؟ سنگدلی، بیرحمی و ستیز با انسان و تمدن دیگر، محور اساسی آن باورهایی را تشکیل می دهند که با اتکا به آنها، به ترور و قساوت تحت عناوین مختلف می پردازند. آدمکشی به هر صورتی جنایت است.
انسانها را به بهانه ظاهر فریب پیروزی، آرمان، بهشت و خاک به کشتن می دهند و یا به کشتار وادارشان می کنند. ترور و قساوت عملیات انتحاری هدفش این است که مردم بی دفاع را بدون چرا و اما، به تبعیت از خود وادار کند. انجام ترور برخلاف هر گونه قوانین عرفی، سنتی و حقوقی است. در جهان امروز انجام عملیات تروریستی منجر به تحولات اجتماعی و دمکراتیک نمی شود. بلکه از این طریق تنها صلح، تعامل، احترام به یکدیگر، قبول هم به عنوان دگر اندیش و یا دیگر بودن را در فرهنگ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی انسان های جهانی که در آن زندگی می کنیم را روز بروز بیشتر از قبل تضعیف می کند!
در ضمن نباید هرگز از نظر دور داشت که پدیده شوم تروریسم معلولی است که برای از میان برداشتن آن باید بیش از هر چیز به علت آن توجه نمود. تجربه های تاریخی نشان داده است که با روشهای سرکوبگرانه نمیتوان به نابودی تروریسم امیدوار شد. نابرابریهای اجتماعی مانند فقر، فقدان عدالت، تبعیضات، به حاشیه کشاندن بخشهایی از مردم، توسعه نیافتگی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، جهل، نبود تکثرگرایی و … را باید از مهم ترین عوامل تشدید نفرت و انزجار در جهان امروز تلقی کرد. برای مبارزه با تروریسم می بایست زمینههای بروز آنرا را شناخت و از بین برد.
روشن است که توسل به خشونت، موجب بروز واکنشهای خشونتآمیز شدیدتری می شود که می تواند بنیاد جامعه بین المللی را زیر و رو کند. جامعه جهانی باید اقدامات حقوقی موثری را برای مبارزه علیه تروریسم تدارک ببیند. امروزه اقدامات یک جانبه برای مبارزه با تهدیدی که جهانی است دیگر جوابگو نمی باشند. رویکرد جهانی برای همکاری و هماهنگی بین المللی برای مبارزه علیه خشونت و تروریسم بسیار ضروری است.