شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۴

شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۴

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!
...اگر کشته شدن باعث تقویت می‌شود، چرا برای قوی‌تر شدن نباید خودمان را به کشتن بدهیم؟ چرا برای تقویت ارتش‌مان، آن را به ارتش یک کشور دیگر تبدیل نکنیم تا...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ا. م. شیری
نویسنده: ا. م. شیری
نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!
پدیده ممنوعیت از پرواز در غرب موردی آشناست و عمدتا بعد از عملیات القاعده در سال ۲۰۰۱ به سپهر عمومی راه یافت. بویژه در ایالات متحده لیست هایی بوجود آمد...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟
مفهوم نژاد آریایی و ادعای برتری نژادی، هیچ‌گونه مبنای علمی ندارد. مطالعات ژنتیکی نشان داده‌اند که همه انسان‌ها از یک نیای مشترک برخوردارند و تفاوت‌های ژنتیکی میان گروه‌های انسانی بسیار...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) یک سازمان باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است که برای گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) روز چهارشنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۳ (۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) به پایان رسید. مشارکت وسیع و تأثیرگذار اعضای سازمان در روند کنگرهٔ بیستم سازمان،...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
مسئولیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی!
در قرن حاضر، رسانه‌ها بخش عمده‌ای از مدیریت افکار عمومی را عهده‌دار هستند و قدرت و توانمندی آن را با هر عامل و ابزار محرک دیگری نمی‌توان مقایسه کرد اما...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسین مهراندیش
نویسنده: حسین مهراندیش

کمونیسم: فلسفه و فیلسوفانش

مارکس در سال 1845 در کتاب "یازده تز" به فویرباخ پرداخت و بجای انسان، موجودی دینی، مقوله موجودی انسانی و اجتماعی را قرار داد. مارکس نظریه تاریخ خود را ماتریالیسم تاریخی نامید که بخشی از ماتریالیسم دیالکتیکی است. او مدعی بود که با کمک این دو بحث انسان می تواند زمان و شرایط زمان حال و آینده را بفهمد، چون تاریخ بعنوان تکامل تضادی دیالکتیکی، در آینده اجبارا به جامعه بی طبقه کمونیستی منتهی می شود.

در اینجا نگاهی تاریخی به فلسفه چپ می شود. پنج فیلسوف مهم کلاسیک آن مارکس، انگلس، لنین، استالین و مائو هستند. انتقاد مارکس به هگل زیر تائیر فویرباخ بود و او حتی خود را یک هگلی زمین خورده نامید. کمونیسم ایده جدیدی نبود، در دوره باستان افلاتون و در آغاز عصر نو، توماس مورس پیرامون دولت کمونیستی خود بحثی را آغاز کردند. دولت ایده آل افلاتون دولتی کمونیستی در زمان باستان بود.

در فرانسه سوسیالیستهای اولیه مانند فوریه که هوادار روسو بود، و بابف در جستجوی یک اتوپی عدالت خواه بودند. در انگلیس روبرت آون کوشید تا بدون سرنگونی دولت مرکزی بورژوازی کمون های سوسیالیستی برقرار کند.

موقعیکه مارکس به فرانسه فرار نمود، از طریق بحث های آنزمان روزنامه راین در آلمان، کمونیست شده بود. او در فرانسه با سوسیالیستهای فرانسوی مانند پرودن آشنا شد و از او مفاهیم و مقوله های ” سوسیالیسم علمی ” و ” مالکیت دزدی است ” را به امانت گرفت. زندگی و مبارزه ۳۵ ساله مارکس در لندن همراه بود با فعالیتهای علمی، تئوریک و ژورنالیستی.

اگر برای هگل روح مطلق موتور تاریخ بود، برای مارکس و فویرباخ، انسان مشخص، که خود را در تاریخ موجودی اجتماعی می دانست، مهم بود. مارکس در آغاز با آنارشیستهایی مانند پرودن و باکونین تفاهم و دوستی داشت ولی بعد ها از آنان جدا شد و به انتقاد از نظراتشان پرداخت.

مارکس در باره ماتریالیسم تاریخی به تقلید از هگل می گفت که تاریخ هدف و معنی دارد، گرچه برای مارکس، خدا موتور پروسه جهان نبود بلکه انسان شاغل و کارگر که آگاهی اجتماعی را می آفریند، سرنوشت ساز بود.

مارکس در سال ۱۸۴۵ در کتاب “یازده تز” به فویرباخ پرداخت و بجای انسان، موجودی دینی، مقوله موجودی انسانی و اجتماعی را قرار داد. مارکس نظریه تاریخ خود را ماتریالیسم تاریخی نامید که بخشی از ماتریالیسم دیالکتیکی است. او مدعی بود که با کمک این دو بحث انسان می تواند زمان و شرایط زمان حال و آینده را بفهمد، چون تاریخ بعنوان تکامل تضادی دیالکتیکی، در آینده اجبارا به جامعه بی طبقه کمونیستی منتهی می شود.

ماتریالیسم زمان مارکس بر اثر آغاز ترقی علوم تجربی و فن و صنعت و دستیابی به سود کالا، بسوی طبقاتی شدن پیش می رفت. سرمایه داران دنبال پول بودند و کارگران آرزوی نان و سوسیالیسم می کردند. جنبش کارگری را آن زمان در ابتدا کمونیسم و سپس سوسیالیسم علمی و مارکسیسم نامیدند.

مارکس می گفت که در جریان تولید کالا کارگر نه تنها از خود بیگانه می شود بلکه آنان با همدیگر نیز بیگانه می شوند، چون او کارش را نافی خود می بیند و کارش آزاد و دلخواه نیست، بلکه در خدمت سود و سرمایه و اجباری است.

در نظر او کمونیسم یعنی حذف مثبت مالکیت خصوصی و حذف مطلق از خودبیگانگی انسانی. در سال ۱۸۴۷ زمانی که مارکس عضو اتحادیه کمونیستی شد، از او خواستند که برنامه اعلان مرام کمونیستی یعنی مانیفست کمونیست را بنویسد و منتشر نماید.

مارکس همچون روسو مالکیت خصوصی را دلیل همه بدبختیهای زحمتکشان می دانست. او می گفت که در کمونیسم آینده چنانچه لازم باشد باید یک دولت مرکزی مانع هرج و مرج اجتماعی گردد. مارکس در سال ۱۸۶۷ نخستین جلد کتاب سرمایه را منتشر نمود. موضوع اصلی این کتاب نظریه ارزش یک کالا بود.

برای مارکس حتی انتقاد صوری از دین یک انتقاد اجتماعی و دعوت برای انقلاب است. امروزه نظریه پردازان بورژوازی مدعی هستند که تمام طرح مارکس اتوپیستی و غیر علمی است چون نه تاریخ هدفمند است و نه تحول آن را می توان پیش بینی نمود. مارکس ولی حداقل خالق نظریه اراده سیاسی است و آنچه از مارکس و مارکسیسم می ماند کوشش او برای حضور وجدان اجتماعی است که آگاهی را تکان داد .

مارکس خواهان وحدتی میان فلسفه و پرولتاریا بود، چون طبقه کارگر برای مبارزاتش نیاز به یک فلسفه انقلابی آینده نگر دارد. فلسفه کمونیستی “ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیکی” نام دارد که فلسفه حزب و طبقه کارگر است.

جهانبینی علمی کمونیستها در جستجوی رابطه ماده و آگاهی است یعنی پرسشهای بنیادی علم فلسفه. این جهانبینی ماتریالیسم را با دیالکتیک بشکل عینی و عملی آن متحد می کند و در جستجوی قانونمندی در جامعه، تفکر انسان، و طبیعت است. آن روش شناخت ترقیخواهانه و تغییر واقعیات است.

فلسفه چپ متکی به فلسفه کلاسیک آلمانی، اقتصاد سیاسی انگلیسی، و سوسیالیسم تخیلی فرانسوی بود. این اندیشه موجب نجات فلسفه زحمتکشان از عرفان و متافیزیک، سفسطه گرایی و حرافی خرافاتی و بورژوایی بود.

فلسفه کمونیستی برای نخستین بار در تاریخ سیر اندیشه بشر موجب وحدت نظریه و عمل شد. فلسفه “ماتریالیسم دیالکتیکی تاریخی” غیردگماتیک کمونیستها وحدت مادی جهان را می آموزد که خلاق و مخالف هرنوع ایدئولوژی غیرعلمی و علیه طبقه استثمارگر است.

در این فلسفه مقوله های زمان و مکان اشکالی از هستی هستند. از جمله دیگر مفاهیم فلسفه چپ، تضاد، مبارزه، کمیت و کیفیت، انکار نفی، قانون علیت، ضرورت، احتمال و امکان، واقعیت، فرم و محتوا، هستند. آنان به تکمیل یک سیستم بسته جهان نگری می پردازند.

نظریه شناخت این فلسفه قابل شناخت بودن جهان را قبول دارد چون شناخت انعکاس واقعیت عینی در آگاهی انسان است. در فلسفه کمونیستی حقیقت عینی در مقابل حقیقت نسبی و حقیقت مطلق بورژوایی و ایده آلیستی قرار می گیر د.

چپگرایان مدعی هستند که استفاده درست از فلسفه “ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی” موجب حفاظت و نظافت کمونیسم و احزاب کارگری در شناخت از ذهن گرایی، فردگرایی، دگماتیسم، تجدید نظر طلبی، فرصت طلبی چپ و راست می شود و قادر است انسان را بسوی کمونیسم یعنی عدالت، آزادی، رفاه، سعادت و صلح هدایت کند.

تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن, ۱۳۹۱ ۱۱:۳۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!

آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟

سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)