سالگرد «میدان تقسیم»
شنبه گذشته هزاران نفر از مردم ترکیه در سالگرد تظاهرات میدان تقسیم در استانبول گرد هم آمدند تا ضمن بزرگداشت سالگرد این سرکوب خونین، عزم خود را در تداوم اعتراضات به فساد و سرکوب در دولت رجب اردغان، ابراز دارند. هرچند این تظاهرات با سرکوب نیروهای پلیس ضد شورش مواجه گردید، اما روند طی شده در یکسال اخیر ، نشان از تداوم چالشهای سخت چه در دوایر حکومتی و چه در درون جامعه، دارد. افشای ارتباط مقامات حکومتی ترکیه و نزدیکان رجب اردوغان با پرونده فساد مالی در ایران، اعتراضات به وضعیت زندگی کارگران و دیگر اقشار و طبقات زحمتکش در ترکیه، از یکسو ، و نیز شکست سیاست ترکیه در سوریه، از سوی دیگر، چشم اندازی نه چندان روشن از آینده سیاسی ترکیه را ترسیم می کنند. ترکیه ای که تا چندی پیش، در زمره کشورهای “موفق” در منطقه ارز؟یابی می شد.
——————-
بحران در عراق و تشنجات مرزی میان پاکستان و افغانستان
رویدادهای نگران کننده درعراق همچنان در صدر اخبار این کشور قرار دارند. نبردهای سهمگین میان ارتش عراق و نیروهای گروه داعش، که در تداوم خود به حمله گروه داعش به دانشگاه انبار در استان رمادی، منجر گشته است؛ و نیز روند رو به افزایش تعداد انفجارات و عملیات تروریستی در عراق، هیچ نشانی از آن سیاستی که وعده یک زندگی خوب و آرام در صلح و دمکراسی را به مردم عراق پس از سقوط صدام وعده داده بود را با خود به همراه ندارند. وضعیت کنونی عراق و دیگر کشورهائی که “نسیم اجباری دمکراتیزه کردن کشور” در آنها وزیده شد، تائیدی اند بر این امر که: نمی توان از وسیله کثیف جنگ و ویرانی، در جهت رسیدن به هدف نیکو ی صلح و دمکراسی در یک کشور، استفاده کرد.
در روزهای اخیر از افغانستان نیز، اخبار نگران کننده ای بگوش می رسند. تداوم جنگ میان نیروهای ارتش پاکستان و طالبان مستقر در مناطق مرزی میان پاکستان و افغانستان، که در تداوم خود کشانده شدن دامنه جنگ به روستاهای مرزی افغانستان و کشته و زخمی شدن مردم عادی در این مناطق را به همراه داشت، از یکسو، و از سوی دیگر حمله انتحاری به اتوموبیل حامل عبدالله نامزد انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان، که از شانس پیروزی بالائی نیز برخوردار است، نشانگر تلاشیهائی اند که از جانب جنگ طلبان و مخالفین بازگشت صلح و آرامش به این کشور، صورت می گیرند. از جمله خبرهای هفته گذشته در ارتباط با افغانستان، معاوضه ۵ زندانی افغانی گروه طالبان از زندان گوانتانامو بود با یک سرباز آمریکائی که گفته می شود داوطلبانه در “اسارت” نیروهای طالبان قرار داشته است. ۵ زندانی آزاد شده از گوانتانامو به قطر اتتقال یافته و تحویل دفتر طالبان در قطر شدند. در برابر این حرکت، طالبان از طریق اینترنت، یک ویدئو در سطح جهان پخش کردند که در آن جزئیات مزبوط به تحویل سرباز آمریکائی به مقامات نظامی ارتش آمریکا، نشان داده می شود.
در بزرگداشت ۷۰ امین سالگرد گشایش جبهه دوم در «نرماندی»
۶ ژوئن سال جاری مسیحی، برابر بود با ۷۰ امین سالگرد، گشایش جبهه دوم نیروهای متفقین در جنگ با آلمان هیتلری و نیروهای متحد این کشور.
ضرورت گشایش «جبهه دوم » نخستین بار از جانب استالین رهبر وقت شوروی در ماه ژوئیه سال ۱۹۴۱ در نامه ای به چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان، طرح گردید، اما تنها در جریان کنفرانس تهران در ماه نوامبر ۱۹۴۳ بود که رهبران متفقین در مورد تاریخ و کلیات آن به توافق رسیدند.
تفسیرهای بسیاری در ارتباط با علت تاخیر ۲ ساله در اتخاذ این تصمیم از جانب آمریکا و انگلیس وجود دارند، که بررسی آنها در این چند خط امکانپذیر نیست؛ اما آنچه که مهم است، تاثیر گشایش این جبهه در ادامه جنگ بود که پس از شکستهای پیاپی ارتش آلمان از ارتش سزخ در جبهه شرقی، روند بزانو در آوردن فاشیسم در اروپا سرعت گرفت و به تسلیم بدون قید و شرط آلمان هیتلری در ۹ ماه مه سال ۱۹۴۵ انجامید.
تائید و یا نفد تاخیر در گشایش جبهه دوم توسط وقت آمریکا و انگلستان، نباید و نمی تواند موجب نادیده گرفتن جانفشانی های دهها هزار سرباز نیروهای متفقین باشد، که با آگاهی از مرگ حتمی، پا به سواحل نرماندی نهادند تا با تن خویش پلی باشند برای عبور از میادین عظیم مین گذاری شده و نیز ضربات سهمگین توپخانه و آتشبارهای نیروهای آلمان از زمین و هوا. جهان و جهانیان وظیفه دارند که در برابر این جانفشانی ها چه در جبهه شرقی و چه در جبهه غربی ، سرتعظیم فرود آورند و با چنگ و دندان، این دستاورد بزرگ تاریخ بشریت، یعنی پیروزی بر فاشیسم هیتلری را همچون مردمک چشم در برابر هر گونه تلاشی از جانب ارتجاع وفادار به فاشیسم، در بی ارزش نشان دادن این جانفشانی ها و دستاوردهای آن، مصون نگاه دارند.
در حاشیه مراسم ۷۰ سالگی گشایش جبهه دوم، نکاتی وجود داشتند که برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی، چه بسا همسنگ و شاید هم مهمتر از خود علت برگزاری این سالگرد، ارزیابی می شدند. از جمله مهمترین مسائل حاشیه ای می توان و باید به مذاکرات پوتین با مرکل صدر اعظم آلمان و نیز رولاند، رئیس جمهور فرانسه اشاره داشت. در این دیدار ها تلاشهای جدی در جهت حل معضل اوکرائین صورت گرفتند.
یک نکته مهم دیگر نیز که چه بسا بتوان از آن به عنوان ضعف بزرگ مراسم، یاد کرد، عدم دعوت از رئیس جمهور روسیه سفید بود. دعوت از پورشنکو رئیس جمهور جدید اوکرائین و عدم دعوت از لوکاشنکو به عنوان نماینده مردم روسیه سفید، با هر انگیزه سیاسی نیز که صورت گرفته باشد، بی احترامی است به یاد و خاطره تابناک میلیونها سرباز و شهروند روسیه سفید که در جبهه شرقی در برابر عفریت فاشیسم ایستادگی و جانفشانی کردند.