مریزاد دستی که مرخستگان را
دوای دل و مرهم جان فرستد
و خجسته باد روزی که ویژهی این دست است”.
سیمین بهبهانی
کنفرانس وحدت چپ و هشت مارس
همزمانی چهارمین کنفرانس «پروژهی وحدت چپ» که در روزهای هفتم و هشتم مارس در کلن برگزار شد، با «روز جهانی زن» فرصتی برای برگزار کنندگان کنفرانس فراهم آورد که ویژهبرنامهای را به مناسبت این روز تدارک ببینند.
ویژهبرنامهی هشت مارس با خواندن پیام کنفرانس وحدت چپ خطاب به زنان ایران آغاز شد. در این پیام، ضمن برشمردن تاریخچهی مبارزات زنان ایران، قبل و بعد از انقلاب و تلاشهای جنبش زنان که در مواردی با موفقیتهایی هم همراه بوده است، آمده است: “تبعیض جنسیتی، حجاب اجباری، تنظیم قانون خانواده بر اساس فرهنگ مردسالاری، جداسازی جنسیتی، ایجاد موانع قانونی برای حضور زنان درعرصههای فرهنگی و آموزشی و هنری و ورزشی، ازابتدای انقلاب در صدر سیاستهای رژیم اسلامی قرار داشت. رژیم با این اقدامات میکوشید حضور اجتماعی زنان را در عرصه های مختلف، حذف و یا کمرنگ سازد. جنبش زنان با وجود موانع بسیار، دچار افت و خیز شد، ولی این موانع نتوانست فعالین زن را از حرکت باز دارد و جنبش مصمم تر و قوی تر از قبل به حرکت خود تداوم بخشید”. و در پایان، ضمن اعلام حمایت از جنبش فمینیستی ایران و تاکید بر این نکته که نیرومند شدن چپ در ایران، به دستیابی زنان به حقوقشان یاری خواهد رساند، آمده است: ” ما با باور به جدایی دین و دولت، آزادی، عدالت اجتماعی، دمکراسی و سوسیالیسم و برابر حقوقی زن و مرد و با قبول اعلامیه جهانی حقوق بشر که بر نفی تبعیض تاکید نموده، ضمن حمایت از جنبش زنان، خواهان لغو قوانین ضدزن و پیوستن ایران به کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان که در ١٨ دسامبر ١٩٧٩ میلادی تصویب شده هستیم”.
یادوارهی سیمین بهبهانی
امسال زنان ایرانی، هشت مارس را در شرایطی برگزار کردند که برای اولین بار «سیمین»شان، همراه پیگیر و پرتلاش جنبش زنان را در میان خود نداشتند. سیمین نبود تا مانند سال ۸۸ برایشان از «ساعد پیروزمندِ زن که از هر درخت معرفت سیبی و از هر کشتزار ارادت خوشهای، توشهی راه دراز سدهها کرده است تا او را بضاعت همسری و مادری بخشد» بسراید. اما در عین حال هیچ مراسمی بدون یاد و نام بلند او برگزار نشد.
ویژهبرنامهی کنفرانس وحدت چپ هم از این قاعده مستثنا نشد و برنامه را با یاد سیمین بهبهانی، شاعر بلندآوازهی ایران آغاز کرد. شاعری که نه فقط شعرها و غزلهای زیبایش او را محبوب دلها کرده بود، بلکه همراهیاش با اعتراضات و فعالیتهای زنان در دو دههی گذشته، نام او و جنبش زنان ایران را برای همیشه به هم پیوند داده است.
آغازگر یادمان سیمین بهبهانی، دکلمه و ترنم دو شعر به نامهای «صدف» و «افسانهی پری» بود. در بخشی از «افسانهی پری» که از زن و نیازش به شناخته شدن میگوید، آمده است:
خفته در من دیگری، آن دیگری را میشناس
چون ترنجم بشکن، آنگه آن پری را میشناس
من پری هستم به افسون در ترنجم بستهاند
تا رها سازی مرا، افسونگری را میشناس…
نه، پری گفتم، غلط گفتم، زنی سوداییام
در من آفته، سوداپروری را میشناس
سمین بهبهانی بارها بر این نکته تاکید کرده بود که زندگی شاعرانه و اجتماعیاش را نمیتواند از هم جدا کند:
“زندگی شاعرانه و زندگی اجتماعی من، یعنی سیمین بهبهانی، هرگز از هم جدایی نداشته و ندارد. من هر دوی اینها را با هم پیش میبرم. میتوانم بگویم زندگی اجتماعی و زندگی ادبی من هر دو یکی هستند و هیچ وقت قادر به تفکیک آنها نبودهام و نمیتوانم باشم”.
و گواه این مدعا شعرهای بسیار اوست. ویدا فرهودی، شاعر معاصر، که در این بخش از برنامه یکی از سرودههای خود را به یاد سیمین بهبهانی برای حاضرین خواند، این ویژگی شعر و شخصیت سیمین را چنین توصیف میکند:
” با دختران شهر غم، همره شدی در هر قدم
بر دفترت بنوشته ای، عصیانشان را مو به مو”
متن کامل شعر ویدا فرهودی به یاد سیمین بهبهانی:
شعر تو آتش می زند بر انجماد گفتگو
اکنون چرا لب بسته ای؟ شعری بر این ماتم بگو
چون پیش تر ای نازنین، اندوه هستی را ببین
در رفتنت تا بغض مان این سان نماند در گلو
ای شیر زن حرفی بزن، تا بگذرد درد وطن
بر عشق سوگندت دهَم، بر زندگی، بر آرزو
در غربت سنگین ما، شعرت بود تسکین ما
بینم مدامت هم صدا، ای جاودان در جستجو
از عاشقی گفتی بسی، درغایت دلواپسی
ای با غزل شوریده وش بگذشته از هر های وهو
وقت دگر زخم ستم، کردی نشان با هر قلم
بنیان کــَنی با واژه ها، تا فتنه ها را کو به کو
با دختران شهر غم، همره شدی در هر قدم
بر دفترت بنوشته ای، عصیانشان را مو به مو
اینک اگر چه نیستی، مغرور و زیبا زیستی
با شورتو تا بشکند سدهای شهر گفتوگو
ویدا فرهودی، در ادامهی شعرخوانیاش، یکی از سرودههای خود در وصف زن را با صدای گرمش دکلمه کرد که به گفتهی خودش با وجود قدیمی بودناش، مفهوماش را دوست دارد:
من زنم آن صدا ترین حنجره ی زمانه ها
پنجره ای بسته در آن سرخ ترین ترانه ها
لیلی ام و ز عطر من، بوی جنون دهد جهان
تا که زمین ِتشنه را پر کنم از جوانه ها
گرمی ِ مهر بانی ام، گربـدَود به پیکرت
سر کشد ت ز پا و سر، تا به ابد زبانه ها!
آرش و کاوه می شوی، پردهی یاوه میدری
کی برسد به گـَرد تو، کــُهنگی ِ بهانه ها ؟
* * *
شرقی سرکشم ام، ببین، رغم ِریای زُهد ودین
خامه به دست می دهــم، خاتمه بر فسانه ها
شاهد جاودانه ام، نیک و بد ِ وجود را
زشتی تو کنم عیان ، با مدد ِ نشانه ها:
سنگ زنی به مادران، جامه دری ز دختران
با تو، نه بانگ خنده ای، سر بکشد ز خانه ها
عشوه و ناز من مبین، گربرسم به مرزکـین
شعر دهد به واژه ام، وسعت ِ بیکرانه ها
نعره شود نوای من، کینه شود صفای من
رعد خروش من دَرَد، شیهه ی تازیانه ها
من زنم از حضور من، بود و نبود ِ روح و تن
شاعر زندگانیم ، با غـزل و ترانه ها……..
بحث آزاد
بخش دوم ویژهبرنامهی هشت مارس به یک بحث آزاد در زمینهی رابطهی جنبش چپ و جنبش زنان و جایگاه مطالبات زنان در درون جنبش چپ، اختصاص یافت. گشایشگر بحث که بیش از یک ساعت ادامه یافت، مریم سطوت از فعالین باسابقهی جنبش چپ بود. مریم با طرح چند پرسش در این زمینه، مسئولین و رهبران دیروز و امروز سازمانهای چپ ایرانی حاضر در جلسه را به پاسخگویی و نظردهی در این باره دعوت کرد. نکات طرح شده از سوی او سه محور داشتند:
محور اول به پیشینهی مطالبات زنان در جنبش چپ برمیگشت و سئوال این بود که چرا با وجود پیشگامی نیروی چپ ایران در طرح مسائل زنان، باور این نیرو به تساوی زن و مرد و شکستن تابوی حضور زنان در عرصهی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، امروز چپ، نمیتواند آن پیشینه را پشتوانهی ارتباط با جنبش زنان قرار بدهد؟ و حتی از سوی دیگر نیروهای سیاسی متهم به کمتوجهی به مسائل زنان میشود؟ اولویت دادن به مبارزه با «دیکتاتوری» و یا «امپریالیسم»، به ویژه در ابتدای انقلاب، چه نقشی در رابطهی جنبش زنان با نیروهای چپ بازی کرد؟
پرسش دوم به برنامهی امروز چپ در رابطه با جنبش زنان و حضور فعال زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی برمیگشت و اینکه حضور فعال زنان در عرصهی اقتصاد و تولید برای چپ تا چه حد اهمیت دارد و چگونه با این پدیده برخورد میکند؟
پرسش سوم به کمرنگ شدن حضور زنان در درون نیروهای چپ برمیگشت و اینکه چرا امروز دیگر مانند گذشته شاهد حضور گستردهی زنان در درون سازمانهای سیاسی چپ نیستیم؟
پس از طرح سئوالها، حاضرین در نشست به نقد و بررسی موضوع پرداختند:
تعداد زیادی از حاضرین در نشست، نظرات خود را در این زمینه ابراز کردند و میتوان گفت که شرکت کنندگان در بحث، در مجموع، نگاهی انتقادی به عملکرد و دیدگاه نیروهای سیاسی چپ در گذشته و به ویژه پس از انقلاب نسبت به مطالبات زنان داشتند و بر این باور بودند که در اولویت قرار گرفتن مبارزه با «امپریالیسم» و «دیکتاتوری» باعث شد که چپ نسبت به حقوق مدنی و به ویژه تضییع حقوق زنان در اوایل انقلاب حساسیت لازم را از خود نشان ندهد.
اما در عین حال، تاکید جنبش زنان بر حفظ استقلال خود از نیروهای سیاسی هم یکی از عوامل فاصله گرفتن آنان از سیاست و سازمانهای سیاسی عنوان شد. ضمن اینکه از دستآوردهای جنبش زنان تقدیر به عمل آمد و بر این نکته تاکید شد که جنبش زنان در ایران، نه تنها توانسته است با تحمل فشارها و محدودیتهای بسیار امتیازاتی را در عرصهی حقوق اجتماعی خود از سیستم حاکم بگیرد، بلکه پیشتاز و کمکرسان جنبش اجتماعی ایران نیز بوده است.
پرسش دوم متاسفانه کمتر به چالش کشیده شد. اما در رابطه با پرسش سوم و علت حضور کمرنگ زنان در سازمانهای سیاسی، در مجموع، نظر بر این بود که فرهنگ مردسالارانهی حاکم بر تشکلهای مختلف سیاسی، هم در گذشته و هم امروز -درگذشته بیشتر، اما امروز هم هنوز کمابیش حضور دارد- یکی از عوامل این فاصله گرفتن است. خشونتهای نامحسوس فرهنگی ناشی از همین نگاه، امکان رشد زنان در سازمانهای سیاسی را محدود کرد و این امر آنان را از سیاست تا حدی دور کرد.
هرچند محدودیت زمانی از یک سو و گستردگی بحث از سوی دیگر، امکان تعمق بخشیدن به مباحث و پرداختن به همهی زوایا را نداد، اما طرح آن در همین حد هم دستمایهای میتواند باشد برای چالش و کنکاش بیشتر در این رابطه.
گروه کار تبلیغات سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
اسفند ۱۳۹۴