چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۶

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۶

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

گسترش اعتراض‌ها و اعتصاب کارگران، بازنشستگان، پرستاران و … در ایران!

اعتراضات کارگری با تمام ویژگی‌های بارزش، نتیجه نه فقط مبارزه دوساله دوره اخیر کارگران که دوره‌ها و دهه‌های قبل از این تاریخ است.

هفته‌ گذشته و دیروز یک‌شنبه سوم دی ۱۴۰۲ که اعتصاب و اعتراض کارگران و سایر مزدبگیران در محل کار و تجمع‌‌های هفتگی بازنشستگان در خیابان‌ها در اعتراض به فقر و بی‌حقوقی ادامه داشت، دولت و مجلس سخت به جابه‌جا کردن ارقام بودجه و مفاد برنامه هفتم درگیر بودند تا بار بحران اقتصادی، فساد و ورشکستگی حکومت را بر دوش مزدبگیران و سایر اقشار محروم سرشکن کنند. هم‌زمان، بازوهای سرکوب در بالاترین سطوح حکومتی برای مقابله با کارگران اعتصابی از جمله در فولاد اهواز به حرکت درآمدند تا اعتراض به فقر و گرسنگی، بیکاری و یاس و ناامیدی را سرکوب کنند.

در شرایطی که جامعه جهانی درگیر جنگ روسیه و اوکراین و جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین در غزه هستند، جمهوری اسلامی ایران، این وضعیت جهانی را مغتنم شمرده و بر سانسور و سرکوب و اعدام مخالفین سیاسی خود افزوده است.

بنا به خبر خانواده احمدرضا جلالی روز ۲۲ دسامبر، سه روز بعد از تایید حکم حبس ابد حمید نوری از دادگاه استیناف سوئد، یکی از عوامل دستگاه قضایی جمهوری اسلامی با احمد رضا جلالی در زندان اوین دیدار می‌کند و به او می‌گوید که حکم اعدام وی به‌زودی اجرا می شود چرا که مورد تایید قرار گرفته است. او در عین حال ادعا می کند که دولت سوئد حمید نوری را در زندان نگه داشته است تا او را با احمدرضا جلالی معاوضه کند.

یک روز بعد از صدور رای دادگاه استیناف سوئد در مورد حمید نوری که به دلیل مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ به حبس ابد در سوئد محکوم شده است، رسانه‌های جمهوری اسلامی اعترافات اجباری احمدرضا جلالی و حبیب چَعَب را پخش کردند تا زمینه را برای اجرای حکم اعدام احمدرضا جلالی آماده کنند.

حبیب چَعَب فعال سیاسی تبعه و ساکن سوئد بود که در سفری به ترکیه از سوی جمهوری اسلامی ربوده و به ایران برده شد و پس از شکنجه‌های فراوان در اردیبهشت ۱۴۰۲ اعدام گردید.

احمد رضا جلالی، بیش از هفت سال به اتهامات واهی در زندان جمهوری اسلامی به‌سر می‌برد. سیاست گروگان‌گیری جمهوری اسلامی از شهروندان دوتابعیتی، سیاستی باج‌گیرانه و ضد انسانی است اما با قاطعیت تمام از سوی جامعه جهانی محکوم نمی‌گردد و مورد اعتراض جدی قرار نمی‌گیرد.

نگار کورکور، خواهر «عباس کورکوری مشهور به مجاهد کورکور»، از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی در ایذه، از تایید حکم اعدام برادرش در شعبه ۳۹دیوان عالی کشور خبر داده و گفته پرونده از شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز به دادگاه ایذه ارجاع شده است. او با تاکید بر بی‌گناهی برادرش از مردم خواست صدای او باشند.

سازمان عفو بین‌الملل، روز ۲۹ آذر با انتشار بیانیه‌ای نسبت به خطر جدی اجرای حکم اعدام مجاهد کورکور، منوچهر مهمان‌نواز، منصور دهمرده، محمد قبادلو و رضا رسایی، پنج تن از معترضان بازداشت شده در خیزش انقلابی هشدار داه است. به نوشته عفو بین‌الملل آن‌ها هدف شکنجه و خشونت جسمی و جنسی قرار گرفته‌اند.

وضعیت اقتصادی اکثریت مردم ایران به شدت وخیم است و گرانی و تورم و فقر غوغا می‌کند. در چنین وضعیتی، اختناق سیاسی نیز نفس مردم را بند آورده است. فلاکت اقتصادی و اختناق سیاسی دست به دست هم داده‌اند و جامعه ایران را در معرض آسیب‌های متعددی از جمله یاس و ناامیدی، خودکشی، طلاق، اعتیاد، تن‌فروشی، فروش ارگان‌های بدن و…، قرار گرفته‌اند.

البته در جامعه ایران پول کم نیست پول‌هایی که دست دولت و نهادها و سرمایه‌داری نزدیک به حاکمیت انباشته شده‌اند. هر از چند گاهی در یک گوشه جامعه فساد دولتی علنی می‌شود و مردم را شوکه می‌کند.

همه این عوامل سبب شده است که روز‌به‌روز خشم مردم و نفرت از حاکمیت بیش‌تر می‌گردد و جامعه به‌سوی گسترش اعتراضات و اعتصابات در حرکت است. اما باز هم حاکمیت چشم و گوش خود را بسته و تنها به کارگران و مردم معترض چنگ و دندان نشان می‌دهند. حکومتی که جز زبان زور و دزدی، هیچ زبان دیگری سرش نمی‌شود.

در ادامه همین مطلب، به اعتراض و اعتصاب کارگران و مزدبگیران به ویژه کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و ریخت و پاش‌‌ها و دزدی‌های دولت و سرمایه‌داران می‌پردازیم.

کارگران فولاد اهواز

شنبه دوم دی ماه، پس از آن که کارگران فولاد اهواز در اعتراض به عدم اجرای اجرای وعده‌ها، اعتصاب کرده و قصد داشتند مدیر عامل کارخانه را از مجتمع بیرون کنند، او که از ترس در درون ساختمان شرکت پناه گرفته بود، در گفت‌و‌گوی رسانه‌ای اعلام کرد تصمیم به در هم شکستن اعتصاب و جلوگیری از ورود ۲۱ کارگر به شرکت، در هماهنگی با شورای تامین استان صورت گرفته است.

اعتصاب کارگران فولاد اهواز یک‌شنبه سوم دی ادامه یافت. کارگران مقابل کارخانه تجمع کرده و شعار دادند. یکان ویژه در محل تجمع کارگران مستقر شد. آنها در اعتراض به تعلیق کارگران در دومین روز اعتصاب خود تمامی درهای ورودی و خروجی شرکت را مسدود نمودند.

۱۵۰۰ کارگر فولاد از محل کارخانه تا میدان بقایی در ابتدای جاده اهواز- خرمشهر راهپیمایی کردند و و با شعارهای رزمنده خود مجددا به کارخانه برگشتند. کارگران قبلا به مدیرعامل فرصت داده بودند تا ضمن لغو ممنوعیت ورود ۲۱ نفر از همکاران‌شان، اجرای کامل طبقه‌بندی را اعلام نماید که وی از انجام این موضوع سرباز زد.

طبق گزارشات منتشر شده، شب گذشته مدیریت شرکت و حراست شرکت اقدام به مسدود کردن کارت ورود ۱۷ نفر دیگر از کارگران نموده و بدین ترتیب تاکنون ۳۸ نفر از کارگران به دلیل اعتراض به عدم اجرای طرح طبقه بندی از کار تعلیق شده‌اند. گفتنی است، در واکنش به این اتفاق، کارگران تمامی بخش‌ها امروز صبح از ورود به محل کار خودداری کرده و تمامی درهای ورودی و خروجی شرکت را مسدود نمودند.

در نخستین روز آبان‌ماه چند تجمع اعتراضی در شهرهای مختلف ایران برگزار شد. بازنشستگان شرکت مخابرات در ادامه سلسله تجمعات اعتراضی خود در چند شهر کشور به‌طور هم‌زمان تجمع کردند. کارکنان رسمی وزارت نفت در شرکت نفت فلات قاره در منطقه عملیاتی جزیره خارک و نیز منطقه سیری نیز از جمله اصناف معترض در اول آبان بودند.

با نزدیک‌شدن موعد انتخابات دوازدهمین دوره مجلس‌ (جمعه ۱۱ اسفند)، در شرایطی که رهبران حکومت از روی‌گردانی مردم از شرکت در انتخابات ابراز نگرانی می‌کنند، تشکل‌های کارگری و بازنشستگی دست‌ساز حکومت بر تلاش مایوسانه‌ ترغیب کارگران و بازنشستگان به شرکت در انتخابات افزودند. حسن صادقی رییس تشکل حکومتی بازنشستگان و معاون دبیرکل خانه کارگر مدعی شد وضعیت موجود «نتیجه عدم حضور ما پای صندوق رای است» و «راه رسیدن به امنیت شغلی، امنیت پایدار تامین اجتماعی و امنیت اقتصادی از مسیر مجلس می‌گذرد.» بازنشستگان پاسخ او را در خیابان دادند. آن‌ها فریاد زدند: «عدالتی ندیدیم، ما دیگه رای نمی‌دیم.»

اکبر شوکت، رییس کانون انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی درباره آخرین وضعیت بیمه کارگران ساختمانی گفت حدود ۵۰۰ هزار کارگر ساختمانی در صف بیمه‌شدن بلاتکلیف‌اند و بیمه ۳۰۰ هزار کارگر ساختمانی هم در سه سال گذشته قطع شده است. قانون بیمه کارگران ساختمانی در چهار دهه گذشته بارها میان مجلس و دولت دست به دست و جرح و تعدیل شده، اما هر بار به دلیل «نبود منابع مالی» راکد مانده است.

در هفته‌ منتهی به دوم دی، اعلام شد ۸۳ تن از ۱۴۳ کارگر اخراجی شهرداری جیرفت که دو تا سه سال در برابر روزی هشت تا ۱۲ ساعت کار دو تا سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان حقوق می‌گرفتند با وجود اعتصاب و تجمع ادامه‌دار هنوز به سر کار باز نگشته‌اند.

هم‌چنین، سندی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد شهرداری بندرعباس برای مداحی در یک مراسم مذهبی، به یک مداح ۶۰ میلیون تومان پول پرداخته است. یک روزنامه‌نگار در توضیح این خبر نوشت ۶۰ میلیون تومان پایه درآمد مداحان در شهرهای کوچک است.

در هفته‌ منتهی به دوم دی، بیکارسازی دسته‌جمعی کارگران نیز ادامه یافت. کارخانه قند رستم واقع ممسنی که چهار ماه پیش کار را با ۹۰ کارگر از سر گرفته بود، ۶۰ تن از کارگران را اخراج کرده و ۳۰ کارگر باقیمانده در آستانه بیکاری قرار دارند. قند ممسنی پس از ۱۰ سال تعطیلی، در مردادماه امسال در چارچوب تبلیغات دولت رییسی مبنی بر راه‌اندازی مجدد کارخانه‌های تعطیل با پرداخت اعتبارات بانکی آغاز به کار کرد. سود بانکی اعتبارات بانکی چنان بالاست که به گفته‌ کارگران، بازپرداخت آن ممکن نیست.

شنبه دوم دی ماه، مدیریت کارخانه آب معدنی داماش برای شکستن اعتصاب ۱۰ روزه کارگران این کارخانه، کارگران را ممنوع‌الورود کرد و گفت در صورت ادامه اعتراض، اخراج و برای دریافت بیمه بیکاری به سازمان تامین اجتماعی ارجع داده می‌شوند.

شنبه دوم دی، گروهی از اپراتورهای پست‌‌های فشار قوی برق مقابل ساختمان امور استخدامی در تهران و گروهی از پرستاران در کرمانشاه مقابل استانداری تجمع کردند.

در هفته‌ منتهی به یک‌شنبه سوم دی، ۱۴۰۲ تجمع‌ هفتگی بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنشستگان صندوق فولاد، بازنشستگان مخابرات، بازنشستگان کشوری و بازنشستگان صنعت نفت ادامه یافت. گروهی از بازنشستگان تامین اجتماعی که برای پیگیری مطالبات‌شان به «کانون بازنشستگان» وابسته به خانه کارگر مراجعه کرده بودند، از سوی مسئولان این نهاد دست‌ساز حکومت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

یک‌شنبه سوم دی، بازنشستگان تامین اجتماعی در شوش و اراک، بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری در کرمانشاه، بازنشستگان فولاد در تهران و اصفهان، و کارکنان شرکت نفت فلات قاره در جزیره سیری تجمع اعتراضی برپا کردند.

بازنشستگان علاوه بر تجمع‌های خیابانی هفتگی، با شعار «اتحاد، اتحاد، علیه فقر و فساد» به تجمع سراسری فراخوان داده‌اند. این تجمع قرار است دوشنبه چهارم دی مقابل سازمان برنامه و بودجه در تهران برگزار شود.

در هفته‌ای که رییس انجمن حمایت از بیماران سوخته‌(ققنوس) اعلام کرد سالانه حدود دو هزار کارگر‌(اغلب کارگران ساختمانی) دچار سوختگی الکتریکی می‌شوند و روزانه به‌طور میانگین بیش از ۳ کارگر‌(۵۶/۳) در اثر سوختگی الکتریکی دست‌کم یک عضو خود را از دست می‌دهند. قربانیان سوختگی الکتریکی بیش‌تر کارگران ساختمانی و جوان هستند و «اغلب هم دست و پای خود را از دست می‌دهند و تا پایان عمر از کار افتاده می‌شوند.» ۶۵ درصد کارگران یک عضو خود را از دست می‌دهند، برخی کارگران دو دست و برخی دو دست و یک پای خود را از دست می‌دهند.

شنبه دوم دی، تجمع سراسری اپارتورهای پست‌های فشار قوی برق در تهران، برگزار شد. اپراتورهای پست‌‌های فشار قوی برق که از شهرهای مختلف برای شرکت در تجمع به تهران رفته بودند، با خواست اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل در تهران مقابل سازمان امور استخدامی تجمع کردند. قرار بود سال ۹۹ با تصویب و اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل وضعیت شغلی ۹ هزار کارگر وزارت نیرو مشخص و موقعیت شغلی آن‌ها به‌روز شود اما این طرح در سازمان امور استخدامی راکد مانده است.

یکی از کارگران شرکت‌کننده در تجمع گفت: هر دفعه به یک بهانه‌ای تصویب طرح طبقه‌بندی را عقب می‌اندازند؛ ۹ هزار کارگر وزارتخانه نیرو و برق مناطق کشور سال‌هاست پادرهوا مانده‌اند؛ در حالی‌که همه‌ی اینها مدرک تحصیلی لیسانس یا بالاتر دارند ولی متاسفانه حقوق سیکل را می‌گیرند.

پرستاران استان کرمانشاه، روز شنبه دوم دی با خواست رفع تبعیض در پرداخت دستمزد پرستاران بیمارستان‌های مختلف، پرداخت حق اضافه‌کاری و سایر معوقات مزدی مقابل استانداری کرمانشاه تجمع کردند.

شنبه دوم دی کارگران بیکار‌شده شرکت صنایع خمیر و کاغذ دیبای شوشتر کاغذسازی کارون، در اعتراض به تعطیلی شرکت و بیکارسازی دسته‌جمعی کارگران مقابل شرکت تجمع کردند. این کارخانه که بیش از ۵۰۰ نیروی بومی شهرستان‌های شوشتر و گتوند در آن به کار مشغول بودند، «به دلیل عدم حمایت‌ها» تعطیل شد و کارگران آن بیکار شدند. این کارخانه در مرداد ۱۴۰۰ آغاز به کار کرده و در ۳۰ اذر ۱۴۰۲ بدون اعلام قبلی تعطیل شد.

علی محمد اسفندیاری، مدیر عامل شرکت صنایع خمیر و کاغذ دیبای شوشتر گفته است بانک ملی وعده پرداخت ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار به شرکت را عملی نکرد و «با این شرایط ماندن در چرخه تولید برای شرکت میسر نیست.»

مغازه‌داران و لنج‌داران گناوه استان بوشهر، به ادامه محدودیت‌ها برای ترخیص اقلام ته‌لنجی اعتراض کردند. عدم ترخیص کالاها از گمرک، خانه‌خرابی لنج‌داران و کسبه‌ای که زندگی و معیشتشان به دریا و خرید و فروش کالاها وابسته است را رقم زده است. در حالی که در نبود فرصت‌های شغلی در گناوه و بندر ریگ، فروش ته‌لنجی به منبع اصلی تامین معیشت بخش قابل توجهی از ساکنان این مناطق شده است، دولت با تصویب یک لایحه کالاهای همراه ملوانان موسوم به اقلام ته‌لنجی را محدود و ته‌لنجی را به‌عنوان قاچاق جرم‌انگاری کرد. مغازه‌داران و لنج‌داران گناوه در اعتراض به این لایحه از چهارم آذر اعتصاب و تجمع‌های خیابانی را سازمان دادند که حدود دو هفته طول کشید.

در نهمین روز اعتصاب بازاریان گناوه، که به در اعتراض به کاهش اقلام ته‌لنجی و عدم ترخیص کالا از گمرک آغاز شده، لنج‌داران و مغازه‌داران مقابل فرمانداری سفره خالی پهن کردند. از آغاز اعتصاب مغازه‌ها تعطیل‌اند و بازار کلا بسته شده است.

اعتصاب بازاریان گناوه که در اعتراض به محدود کردن اقلام ته‌لنجی یا کالاهای همراه ملوانان و جرم‌انگاری ته‌لنجی به عنوان قاچاق دوشنبه ۴ آذر آغاز شد و این هفته ادامه یافت، در ادامه از گناوه به بندر ریگ رسید. در هر دوی این شهرها بازاریان و لنجداران مقابل فرمانداری سفره‌ی خالی پهن کردند. سه‌شنبه ۱۴ آذر بازاریان و لنجداران بندر ریگ هم مقابل فرمانداری سفره‌ی خالی پهن کردند.

معترضان می‌گویند: «چرا باید دولت با ارسال لایحه‌ای به مجلس خواستار محدودیت ته‌لنجی شود، مگر ما این‌جا فرصت‌های شغلی دیگری برای امرار معاش داریم؟ نمی‌دانند چند خانواده از این طریق نان می‌خورند؟»

کارگران کارخانه فولاد آرمان شفق واقع در تاکستان قزوین، در اعتراض به اجرای نادرست طرح طبقه‌بندی مشاغل، پایین بودن دستمزدها، عدم پرداخت حق اضافه‌کاری و سایر مطالبات معوقه دوشنبه ۲۰ آذر اعتصاب چند ساعته‌ای را سازمان دادند. کارگران دست از کار کشیدند و در سالن تولید کارخانه تجمع کردند. کارگران می‌گویند گرچه اضافه‌کاری در روزهای تعطیل اجباری است اما کارفرما از پرداخت حق اضافه‌کاری خودداری می‌کند. برخی مطالبات مربوط به سال‌های قبل هم به کارگران پرداخت نشده است.

اعتصاب کارگران کارخانه آب معدنی داماش واقع در رودبار، که از ۲۲ آذر با خواست پرداخت سه ماه حقوق آغاز شده تا اول دی ماه ادامه یافت.

تولید در کارخانه آب معدنی داماش رونق دارد و به گفته‌ی کارگران روزانه ده‌ها هزار لیتر آب معدنی تولید و روانه بازار می‌شود اما کارفرما با این ادعا که توان مالی پرداخت حقوق کارگران را ندارد، سه ماه است دستمزد ۴۰ کارگر کارخانه را پرداخت نکرده است. در جریان اعتصاب، کارفرما یک ماه حقوق عقب‌افتاده کارگران را پرداخت. کارگران خواستار پرداخت کامل حقوق عقب‌افتاده خود هستند.

دوم دی، کارفرما برای درهم شکستن اعتصاب تمام کارت‌های حضور و غیاب کارگران را جمع آوری و کارگران را به ترک محل کار وادار کرد.

یکی از کارگران داماش به ایلنا گفت: این اتفاق صبح روز شنبه دو دی ماه، پس از آن افتاده است که همه حدود ۴۰ کارگر کارخانه آب معدنی داماش از روز ۲۲ آذر ماه با برپایی اعتراض صنفی، خواستار به‌روز شدن روند پرداخت مطالبات مزدی خود شدند. کارفرما به کارگران اعلام کرده‌ است درصورت ادامه اعتراضات صنفی، می‌بایست با دریافت نامه ترک‌‌کار برای دریافت مقرری بیمه بیکاری خود را به اداره کار معرفی کند.

کارگران اعتصابی داماش گفته‌اند نه تنها کارفرما به اعتراض آن‌ها وقعی نمی‌گذارد بلکه مسئولان رودبار و استان گیلان هم واکنشی از خود نشان نمی‌دهند. یک کارگر اعتصابی داماش می‌گوید: وضعیت کارخانه و کارگران آب معدنی داماش برای مسئولان شهرستان رودبار و حتی استان گیلان عادی شده و واکنشی از خود نشان نمی‌دهند با این حال کارگران چاره‌ای جز ادامه اعتراضات صنفی تا رسیدن به حداقل بخشی از مطالبات خود ندارند… طی چند روز گذشته چند بار با برخی از مسئولان شهرستان رودبار از جمله بخشداری منطقه عمارلو و اداره کار شهرستان تماس گرفتیم و آنها را در جریان مشکلات پیش آمده قرار دادیم اما کاری از پیش نبرده‌ و اقدامی برای پیگیری مطالباتمان انجام نداده‌اند.

کارگران بومی پروژه‌ای تغلیظ معدن درآلو واقع در استان کرمان، به کنار گذاشته‌شدن از کار در این مجتمع اعتراض کردند. کارگران در پروسه راه‌اندازی پروژه به کار گرفته شدند. به کارگران وعده داده شده بود پس از راه‌اندازی شرکت، در کارخانه به کار گرفته می‌شوند. اما مرداد ماه امسال که مجتمع کار خود را آغاز کرد، کارگران بومی که برخی از آن‌ها بیش از ۱۰ سال برای راه‌اندازی آن کار کرده‌اند، ملزم به انجام یک آزمون ورودی شدند.

کارگران می‌گویند شرایط و نحوه‌ی برگزاریِ آزمون، به گونه‌ای بود که کارگران پروژه‌ای شانس قبولی در آن نداشتند. کارگران به خبرگزاری دولتی ایلنا گفته‌اند: رشته‌ ما در آزمون بود، اما منابع ما در دفترچه نبود. ما قبلا اعلام کردیم و گفتند رسیدگی می‌کنیم اما زمان آزمون متوجه شدیم منابع امتحانی فرق دارد… تاریخ آزمون را یک هفته قبل از برگزاری آن اعلام کردند و عملا فرصتی برای آمادگی در آزمون نبود. همچنین با توجه به شرایط پراسترسِ پرسنل که در اوج عملیات پیش‌راه‌اندازی بودند و روزانه تا ۱۴ ساعت درگیرِ کار و رفت‌وآمد بودند، عملا امکانی برای مطالعه و آمادگی فراهم نبود.

کارگران افزوده‌اند: «حداقلی‌ترین کاری که می‌شد برای کارگرانِ با سابقه‌ی این پروژه انجام داد این بود که در آزمون، امتیازی برای آن‌ها در نظر می‌گرفتند اما این اتفاق نیفتاد.» معدن مس درآلو در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شهر کرمان قرار دارد. برخی کارگران بومی که اکنون بیکار شده‌اند از سال ۸۹ و سایرین از سال ۹۵ برای احداث آن کار کرده‌اند.

کارگران معدن زغال سنگ رزمجای غربی در استان سمنان، به عدم تمدید بیمه درمانی خود اعتراض کردند. دو ماه حق بیمه کارگران پرداخت نشده و کارگران از بیمه تکمیلی هم محرومند. ایلنا نوشت:

اداره تامین اجتماعی شعبه دامغان در استان سمنان به دلیل بدهی‌های مالی پیمان‌کار شرکت زغال سنگ البرز شرقی به تامین اجتماعی اخیرا از تمدید اعتبار درمان کارگرانی که نیازمند خدمات هستند، خودداری کرده است. یکی از کارگران معدن زغال سنگ رزمجای غربی با بیان اینکه او و همکارانش بیش از ۲۰ سال است که به سازمان تأمین اجتماعی حق بیمه پرداخت می‌کنند.

یکی از کارگران گفت: مگر می‌شود ۱۲۰ کارگری که هر لحظه احتمال وقوع حادثه برایشان وجود دارد فاقد بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی باشند؟ ما کارگرانی که در اعماق زمین کار می‌کنیم چگونه می‌توانیم با حداقل دریافتی ۸ تا ۱۰ میلیون تومان در کنار مخارج زندگی هزینه درمان خود را از جیب بپردازیم؟

۸۳ تن از ۱۴۳ کارگر اخراجی شهرداری جیرفت در استان کرمان، هنوز به سر کار باز نگشته‌اند. کارگران اخراجی در دو ماه گذشته بارها با برگزاری تجمع خواستار با این بهانه که به‌کارگیری کارگران از ابتدا خلاف قانون بوده، مانع کار کارگران می‌شد. پس از اعتراضات ممتد کارگران، مسئولان محلی وعده رسیدگی دادند.

ایلنا نوشته است ۶۰ تن از کارگران با موافقت شهردار جدید به کار بازگشته‌اند. کارگران پیمانی شهرداری جیرفت که اکنون بخشی از آن‌ها به سر کار بازگشته‌اند، «طی دو تا سه سال گذشته همواره دستمزد آن‌ها با روزی ۸ تا ۱۲ ساعت کار زیر حداقل‌های قانونی مصوبه شورای عالی کار (۲ تا سه میلیون ۸۰۰ هزار تومان) پرداخت شده است.«

کارگران کیش چوب واقع در استان هرمزگان، به تعویق پرداخت دستمزد اعتراض کردند. ایلنا به نقل از کارگران این کارخانه نوشت آن‌ها چهار ماه حقوق نگرفته‌اند و بخشی از مطالبات سال ۱۴۰۱ نیز به آن‌ها پرداخت نشده است. کارگران گفته‌اند حقوق آن‌ها با چند ماه تاخیر پرداخت می‌شود. کارفرما هر هفته به حساب تعدادی از کارگران پول واریز می‌کند. اغلب کارگران کیش‌چوب و مبلمان‌سازی زیرمجموعه آن مهاجرند و دور از خانواده‌های خود در استراحتگاه‌هایی که شرکت ایجاد کرده در شرایط نامناسب زندگی می‌کنند.

کارگران کارخانه قند رستم ممسنی واقع در استان فارسُ به عدم امنیت شغلی اعتراض کردند. کارخانه قند ممسنی رستم درپی یک تعطیلی ۱۰ ساله کار خود را در مردادماه امسال با ۹۰ کارگر از سر گرفت و اکنون به دلیل عدم تخصیص اعتبارات وعده شده در آستانه تعطیلی قرار گرفته است. ۶۰ تن از کارگران تاکنون اخراج شده‌اند.

یکی از کارگران درباره چگونگی راه‌اندازی مجدد و رکود دوباره تولید در این کارخانه گفته است:

از سوی هیئت حمایت از تولید نزدیک به ۲۸ میلیارد تومان بودجه به این واحد تولیدی تزریق شد که ۱۶ میلیارد و چهارصد میلیون تومان آن صرف پرداخت مطالبات کارگران و بازنشستگان کارخانه شد و کم‌تر از ۱۲ میلیارد تومان برای تعمیرات کارخانه مصرف شده است، مصرف یک ماه کارخانه حدود ۱۰ هزار تن شکر خام است که نیاز به اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومانی دارد…. اعتبارات مالی که مسئولان وعده پرداخت آن را به این واحد تولیدی داده‌اند، درصد سود بالایی دارد و کارخانه تازه احیا شده‌‌ی قند رستم که پیش از این مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته، توان بازپرداخت آن را ندارد.

کارگران رسمی، قراردادی، پیمانی و بازنشسته نفت در هفته‌ منتهی به یکشنبه سوم دی هر روز یک یا تجمع اعتراضی برپا کرده و خواستار رسیدگب به مطالبات خود شدند.

کارگران نفت در هفته‌ی منتهی به سوم دی از جمله در شرکت بهره‌برداری نفت و گاز آغاجاری، شرکت نفت فلات‌قاره لاوان، جزیره سیری، سکوهای ابوذر و بهرگانسر، شرکت استیم پتروشیمی اسلام غرب، در عسلویه و پارس جنوبی تجمع اعتراضی برپا کرده‌اند. کارگران نفت هر هفته برای تحقق این خواست‌ها تجمع اعتراضی برپا می‌کنند: حذف سقف‌حقوق، اصلاح کف‌حقوق، حذف محدودیت حق‌سنوات بازنشستگی، اجرای کامل ماده۱۰، عدم تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی و عدم دست‌درازی به صندوق بازنشستگی نفت.

در پتروشیمی چوار واقع در ایلام، که کارگران آن بارها در اعتراض به عدم امنیت شغلی و کمی دستمزد اعتصاب و تجمع برپا کرده‌اند، پنج‌شنبه ۳۰ آذر دو کارگر دیگر به نام‌های جواد نوروزی و مصطفی عباسی که اخراج شده بودند، خود را در محوطه شرکت حلق‌آویز کردند. کارگران توسط همکاران‌شان نجات یافته و به بیمارستانی در ایلام منتقل شدند.

جواد نوروزی و مصطفی عباسی دو کارگر پیمانی پتروشیمی چوار در استان ایلام پس از این‌که از کار اخراج شدند، در محوطه مجتمع پتروشیمی خود را حلق‌آویز کردند. این دو کارگر به بیمارستانی در ایلام منتقل شده‌اند و وضعیت جسمی آن‌ها وخیم گزارش شده است. کارگران مصدوم پس از سال‌ها کار به صورت پیمانی، در روزهای گذشته بیکار شده‌اند و تلاش آن‌ها برای بازگشت به کار ناموفق بوده است.

اعتراض بازنشستگان

بازنشستگان خیابان را ترک نمی‌کنند و پیگیرانه طی ماه های گذشته، چندین روز هفته را با راهپیمایی و برپایی تجمعات به‌صورت سراسری به اعتراضات خود ادامه می دهند. امروز نیز بازنشستگان بار دیگر در شهرهای تهران، اهواز، اصفهان، کرمانشان، شوش و … به اعتراضات خود تداوم بخشیدند. این اعتراضات در برخی از شهرها از جمله در اهواز با راه‌پیمایی همراه بود.

«شرکت پردرآمد، چه برسر تو آمد»، «رزمندگان دیروز، گرسنگان امروز»، «وعده وعید قشنگ بود، ولی همه‌ش دروغ بود»، «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه»، «تا حق خود نگیریم، آروم نمی‌نشینیم»، «رسانه داخلی، انعکاس انعکاس»، «مجلس انقلابی، حمایت حمایت»، و «صدا سیما کجایی، به داد ما بیایی»و «اجرای آیین‌نامه، حق مسلم ما است» از جمله شعارهای معترضان در تجمع امروز بازنشستگان مخابرات بود.

تجمع اعتراضی سراسری بازنشستگان پیگیر کشوری کرمانشاه با مشارکت و همراهی بازنشستگان تامین و سایر صندوق‌ها، در زیر باران اما استوار و پرشور در یک‌شنبه نیز برگزار گردید. بازنشستگان با خواندن قطع‌نامه پایانی هم‌چنان از خواست‌ها و حقوق مسلم خود دفاع نمودند. در انتهای خبر متن کامل این قطع‌نامه آمده است.

بازنشستگان فولادی تهران مقابل وزارت کار، فریاد می‌زدند: بازنشسته داد بزن، حقتو فریاد بزن! تجمع خود را برگزار کردند. حضور امروز پولاد زنان و پولاد مردان بازنشسته فولادی در اعتراضات سراسری علیه فقر و فساد و دروغ‌گویی چشم‌گیر بود. تجمع اعتراضی بازنشستگان فولاد اصفهان در خیابان نشاط  همزمان با تجمع اعتراضی با سایر بازنشستگان فولاد در سایر شهرها برگزار شد.

هم‌چنین روز یک‌شنبه، بر اساس گزارشات و ویدئوهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی برخی از بازاریان از جمله طلافروشان در چند شهر از جمله در تهران، قم، ملایر، مشهد، تبریز، اصفهان، همدان و… برای دومین روز پیاپی، در اعتراض به افزایش سنگین مالیات‌ها دست به اعتصاب زده و مغازه‌های خود را بسته‌اند.

بازنشستگان، ضمن اشاره به تبعض‌های ناروا در حق تمامی بازنشستگان، بواسطه اختلاس و سیاست‌های غلط اقتصادی دولت و مدیران بی‌کفایت، آن را به چالش کشیده و از عدم برنامه داشتن سازمان به اصطلاح برنامه و بودجه که هیچ برنامه خاصی برای قشر بازنشسته ندارد انتقاد کرده و آن را ناشی از سوء‌مدیریت دولت و اشغال مناصب بی‌ربط با مدرک و دانش آنان و رانت و اختلاس دانسته که موجب شده است جامعه بازنشسته  از دو محور اصلی زندگی  یعنی درمان کارآمد و رایگان و حقوق برابر با سبد معیشت و نرخ تورم  که دولت‌ها به آن کاملا بی‌اعتنا بوده و هر روز بدتر از قبل می‌شود، فاصله بگیرند.

بازنشستگان معترض، عدم توجه دولت به خواسته آنان را به‌مثابه کشتار جمعی تلقی کرده و خواستار آن شدند که کنترل ثروت و  سرمایه جامعه به‌دست مردم‌ بیفتد که قادرند به بهترین شیوه آنرا مدیریت و توزیع  نمایند.

هم‌چنین بازنشستگان اعلام کردند تا  تحقق خواسته‌های خود در هر شرایطی خیابان جولانگاه آنان خواهد بود و ذره‌ای عقب‌نشینی نخواهند کرد. آنان با شعارهای:

یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل می‌شه

دشمن ما همین جاست دروغ می‌گن آمریکاست

معلم زندانی آزاد باید گردد

کارگر زندانی آزاد باید گرد

صدا و سیما کجاست فریاد ما بی‌صداست

فقط کف خیابان بدست می‌آید حق مان

و دیگر شعارهای مطالباتی هم‌صدا و پرشور، درد مشترک این جامعه را در کف خیابان‌های سرد کرمانشاه فریاد می‌زدند.

با اختلاس «چای دبش» حقوق بازنشستگان چه‌قدر زیاد می‌شد؟

برای متناسب‌سازی در یک صندوق در یک سال، ۹ هزار میلیارد تومان نیاز است و حالا بیش از ۱۵ برابر این پول‌(۱۴۰ هزار میلیارد تومان) در پرونده اختلاس ارزی چای دبش به یغما رفته است یعنی بودجه‌ای برای ۱۵ بار اجرای متناسب‌سازی در یک صندوق بازنشستگی.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «داغی چای دبش جگر ما را سوزاند»؛ این نوشته‌ یکی از پلاکاردهای بازنشستگان است که در روزهای گذشته، وقتی به نشانه‌ی اعتراض به وضعیت بد معیشتی مقابل سازمان تامین اجتماعی جمع شده بودند، بالا گرفتند.

یکی از بازنشستگان اهوازی که چند ماه است بدون وقفه پیگیر بهبود وضع معیشتی خود و کارگران بازنشسته‌ی هم‌ردیف خود است؛ می‌گوید: «وقتی نامه می‌نویسیم و امضاء جمع می‌کنیم و برای وزیر کار و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی می‌فرستیم، جواب می‌دهند ببخشید پول نداریم، سازمان کفگیرش به ته دیگ خورده؛ وقتی مقامات می‌آیند در رسانه‌ها صحبت می‌کنند ادعا می‌کنند تامین اجتماعی بودجه‌ای برای متناسب‌سازی و افزایش حقوق مطابق قانون ندارد و اگر دولت اعتبار ندهد، متناسب‌سازی در سال آینده اجرا نمی‌شود، دولت هم همواره از کسری بودجه و نبودن پول می‌گوید…»

او  بلافاصله اضافه می‌کند: «ما ماه‌هاست که این حرف‌ها را شنیده‌ایم؛ اما از آن سو، پرونده چای دبش و اختلاس ۳.۴ میلیارد دلاری پیش چشم‌مان اتفاق افتاده است؛ آیا واقعا پول نیست یا برای بازنشسته‌ای که سی سال جوانی و عمر خود را پای تولید و سازندگی گذاشته و امروز رنجور و ناتوان مقابل تامین اجتماعی می‌ایستد، پول نیست؟»

در روزهای گذشته رقم‌های عجیبی از اختلاس ارزی چای دبش منتشر شد: ۳.۴ میلیارد دلار اختلاس ارزی؛ این رقم آن‌چنان بزرگ است که کم‌تر کسی می‌تواند صفرهای آن را به ریال یا حتی به تومان بشمارد! گروه صنعتی چای دبش حدود ۴/۳ میلیارد دلار برای واردات و بسته‌بندی چای گرفته بود اما این پول خیلی ساده حیف و میل شده است؛ رقم ریالی فساد رخ داده چیزی حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان است که از نظر ریالی در تاریخ اقتصاد ایران سابقه نداشته است.

 

رسانه‌ها گزارش‌های متعددی نوشتند که با رقم فساد سه میلیارد و چهارصد میلیون دلاری چه کارها می‌شود کرد و در دنیا با این پول‌ها چه می‌کنند: ساخت کارخانه مونتاژ بوئینگ، ۵/۳ میلیارد دلار هزینه دارد؛ ساخت برج ساعت مکه ۳.۵ میلیارد دلار هزینه دارد و ساخت ۳ پتروشیمی ۲/۱ میلیارد دلار هزینه دارد، یعنی با اختلاس چای دبش می‌شود ۸ یا ۹ پتروشیمی جدید ساخت!

رقم ریالی فساد رخ داده چیزی حدود ۱۴۰هزار میلیارد تومان است و اعتبار مورد نیاز برای رفع آلودگی هوا و قانون هوای پاک در یک سال ۸۴۰ میلیارد تومان اعلام شده است. یعنی با این پول می‌شد آلودگی هوا را برطرف کرد و ریه‌های دردمندِ مردم کلانشهرها را از اینهمه بیماری و مصیبت نجات داد.

یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش سال گذشته در گردهمایی مشترک سه وزارتخانه آموزش و پرورش، کشور و راه و شهرسازی گفته بود برای بازسازی و مقاوم‌سازی مدارس فرسوده ایران به بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است؛ نوری هم‌چنین گفته بود هشت استان سرانه‌ای کمتر از میانگین کشور دارند که ۱۳۶ هزار میلیارد تومان برآورد اعتبارات مورد نیاز برای رساندن آنها به متوسط کشوری نیاز است.

بنابراین با این پول می‌شد کل مدارس فرسوده‌ی کشور را بازسازی و مقاوم‌سازی کرد؛ در عین حال امکان این بود که سرانه آموزشی استان‌های محروم از سیستان و بلوچستان گرفته تا ایلام را به میزان استاندارد و متوسط کشوری رساند.

اما یک قیاس ساده‌تر که به زندگی مزدبگیران مربوط است، به این شیوه تعریف می‌شود: با ۱۴۰ هزار میلیارد تومانی که به چای دبش مثلا برای واردات چای دادند، چه‌قدر حقوق بازنشستگان کارگری افزایش می‌یافت؛ با این پول چه‌قدر می‌شد به ۱۴ میلیون کارگر کشور بُن و یارانه داد و یا وضعیت بحرانی تامین اجتماعی تا کجا امکان بهبود داشت تا نیازی به افزایش سن و سابقه بازنشستگی کارگران شاغل نباشد؟

دولت در سال جاری قرار بوده ۸۰ هزار میلیارد یا به قولی ۷۸ هزار میلیارد تومان از بدهی خود به تامین اجتماعی را بپردازد که البته در روزهای پایانیِ نهمین ماه سال هستیم و هنوز خبری از این پرداخت نیست؛ ۱۴۰ هزار میلیارد تومان دو برابرِ پرداخت وعده داده شده به سازمان تامین اجتماعی در یک‌سال ا‌ست! وقتی در نظر بگیریم کل بدهی دولت به سازمان حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان است بازهم متوجه می‌شویم که ۱۴۰ هزار میلیارد تومان رقم بسیار هنگفتی‌ست.

اجرای متناسب‌سازی ۱۴۰۰ در صندوق تامین اجتماعی کم‌تر از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه داشت؛ حالا با ۱۴۰ هزار میلیارد تومان -‌تقریبا ده برابر هزینه‌ی متناسب‌سازی- حقوق بازنشستگان کارگری چه‌قدر افزایش می‌یافت؟

مروتی بازنشسته کارگری در این رابطه می‌گوید: «اگر این پول را صرف بازنشستگانی می‌کردند که ماه‌هاست در انتظار بهبود معیشت و حق قانونی و حداقلی خود هستند، بدون تردید حقوق بازنشستگان به خط فقر نزدیک می‌شد.  فرض کنید این پول را صرف دیون دولت به تامین اجتماعی می‌کردند، هم حقوق بازنشستگان به خط فقر نزدیک می‌شد و هم لابد پولی زیاد می‌آمد تا برای بهبود درمان بازنشستگان هزینه شود؛ به راستی چند درمانگاه و مرکز درمانی ملکی با این پول می‌شد ساخت؟»

این پول صرف بازنشستگان نشد، صرف مزدبگیران شاغل هم نشد، به صورت اختلاس ارزی برباد رفت! علی خدایی عضو کارگری شورایعالی کار با بیان این‌که دولت به بهانه نداشتن پول و کسری بودجه، افزایش حقوق‌ها در قانون بودجه را نصف تورم رسمی یا حتی پایین‌تر در نظر می‌گیرد؛ در این رابطه گفت: «از یک‌سو اختلاس ۳.۴ میلیارد دلاری اتفاق می‌افتد و از سوی دیگر دولت می‌گوید پول نیست و مردم باید ریاضت بکشند؛ دولت با همان ارقام ناچیز بودجه به نشست‌های شورایعالی کار می‌آید و مقابل افزایش قانونی دستمزد کارگران ایستادگی می‌کند؛ اگر پول نیست، این ارقام کلان اختلاس از کجا می‌آید؟ حالا که به زعم خودشان درآمدهای سرشار نفتی هم نداریم!»

نتیجه‌گیری

بانک جهانی با تاکید بر این‌که اقتصاد ایران به لطف فروش نفت به بالاترین میزان ثبت شده از زمان اعمال مجدد تحریم‌ها، توانسته برای چهارمین سال متوالی شاهد رشد باشد، هشدار داده که این رشد اقتصادی فراگیر نیست؛ چراکه بیش از ۲۸ درصد از ایرانیان فقیر هستند و ۴۰ درصد از خانوارهای نیز در معرض فقر قرار دارند.

طبق پیش‌بینی بانک جهانی، رشد تولید ناخالص داخلی کشور به موتور نفتی هم‌چنان ادامه داشته باشد. با این وجود انتظار می‌رود که با تداوم تورم‌های بلندمدت و کمبود شغل در اقتصاد ایران، در کنار دیگر چالش‌های اساسی مثل تحریم‌ها، کمبود برق و گاز، تغییرات آب‌وهوایی و بحران ناترازی نظام بانکی و بازنشستگی، رشد اقتصادی کشور چشم‌انداز قابل قبولی نداشته باشد.

تورم در کنار بازار کار نامطلوب که سبب شده تنها یک‌سوم از جمعیت کشور شاغل باشند، به فقر و نابرابری‌ها دامن زده و نارضایتی‌های اقتصادی – اجتماعی بلندمدت را تشدید کرده است.

محروم ماندن کارگر از حداقل‌های امکانات معیشتی، بهداشتی و آموزشی، رفاه اجتماعی و ستم و بی‌حقوقی که در حقش اعمال می‌شود،  او را به نقطه‌ای رسانده که دانسته یا نادانسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، به همان اندازه مجبور به این جدال و جنگ باشد که برای زنده ماندن محتاج به آب و غذا و هوا. به‌طوری‌که سخت می‌توان باور کرد طبقه کارگر ایران توانسته باشد در عین سازمان‌نیافتگی و زیر سایه استبداد این سطح وسیع از مبارزات را سازماندهی کند.

این جدال همیشگی، درس‌ها و تجارب عملی بسیاری را به همراه داشته، اما تجارب ارزنده و عملی کارگران کم‌تر در جایی ثبت و ضبط شده است. به همین دلیل کارگران در هر دوره مجبور بوده‌اند مبارزه خود را از نقطه صفر آغاز و پیگیری نمایند، حال آن‌که اگر سندی مکتوب از نحوه سازماندهی و سبک و شیوه اعتراضات و جنبه‌های علنی و مخفی این سازماندهی‌ها در هر بخش وجود داشت قطعا هزینه‌های کم‌تری به جنبش کارگری ایران تحمیل می‌شد.

طبیعتا سازماندهی و اجرای یک اعتصاب بدون اتحاد ممکن نیست. اما آن‌چه معمولا دیده نمی‌شود تضارب آرای کارگران با عقاید مختلف تا پیش از رسیدن به توافق جمعی است. این تکثر عقاید را در تنوع شعارها، در پیشنهاد نوع اعتراض‌ها و حتی جلو گذاشتن چشم‌انداز یک اعتصاب هم می‌بینیم.

کسانی با اولین دریافت قطره‌چکانی دستمزد، اعتصاب‌شکنی می‌کنند؛ برخی دنبال  تغییر مدیریت هستند و برخی مشکل‌شان با کل خصوصی‌سازی است. برخی علاقه‌ای به سیاسی شدن مطالبات صنفی ندارند و برخی رفع مشکل گروه ملی را در گروی حل ریشه‌ای مسائل کلان اقتصادی و سیاسی کشور می‌دانند. عده‌ای نیز به نتیجه نرسیدن راه‌های چندین بار رفته، هنوز لابی با مقامات و جمع کردن امضاء را موثرترین روش می‌دانند و عده‌ای دیگر بستن جاده و تظاهرات خیابانی را.

گروه دیگر افرادی بودند که هم حضور فعالی در اعتراضات داشتند و هم روابط نزدیکی با برخی مسئولان استانی هم‌چون نمایندگان مجلس خبرگان و ائمه جمعه و هم در خفا و آشکار با رفت‌و‌آمد به دفاتر و محافل این اشخاص به برگزاری جلسات با آن‌ها می‌پرداختند. به‌طوری‌که شائبه همسویی سیاسی و جناحی در مورد آنان وجود داشت.

در مقاطع بعدی اعتراضات هم هر بار که اعتصابی شروع می‌شد، کارگران برای تعیین گام‌های بعدی اعتصاب، در تجمعات درون کارخانه، روبروی استانداری و… دست به برپایی همین نوع از مجامع عمومی و بحث و مشورت میان خود می‌زدند.

اعتراضات کارگری با تمام ویژگی‌های بارزش، نتیجه نه فقط مبارزه دوساله دوره اخیر کارگران که دوره‌ها و دهه‌های قبل از این تاریخ است. آگاهی و شناخت کارگر از جایگاه طبقاتی‌اش در طول روند مبارزات و آزمون و خطاهای بسیار و حتی به انحراف رفتن‌ها و ارزیابی از دستاوردها و خطاهایش در هر دور به دست می‌آید تا  آبدیده شود. به همین خاطر هم لازم است این مبارزه به شکل واقعی خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد. هم‌چنین ضروری است که گرایش‌های درونی کارگران و دیدگاه‌هایشان را به رسمیت شناخت و راه‌کارهای واقعی و عملی ارائه داد نه شعارگونه و اراده‌گرایانه رفتار کرد.

بی‌تردید راه‌حل نهایی هم برای تحمیل مطالبات اقتصادی و اجتماعی به حاکمیت و هم‌‌چنین رهایی قطعی از فجایع و مصیبت‌های بی‌شمار جمهوری جهل و جنایت و ترور اسلامی، در اتحاد طبقاتی کارگران سراسر کشور و اتحاد جنبش کارگری با جنبش‌های دیگر هم‌چون جنبش بیکاران، زنان، دانشجویان و جوانان، محیط زیست، هم‌جنس‌‌گرایان و همه خلق‌های تحت ستم ایران است.

دوشنبه چهاردهم دی ۱۴۰۲-بیست و پنجم سپتامبر ۲۰۲۳

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۵ دی, ۱۴۰۲ ۲:۵۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟