آقای ندیم لطفاً ابتدا توضیح بدهید زلزلهء تسونامی چه هست و تفاوتهایش با زلزلهء طبیعی کدام است؟
آن چه سونامی را به وجود میآورد، زلزلههایی هستند که در کف دریا یا کف اقیانوسها اتفاق میافتند و دلیل این که سونامی به وجود میآید این است که این زلزلهها باعث حرکتهای ناگهانی کف دریا میشوند. این حرکتها به دو صورت میتواند باشد، مثلاً در زلزلهء شدیدی که الان در اندونزی اتفاق افتاد، این حرکت در جهت گسلهایی بود که زلزله را به وجود آوردند، و چون این زلزله خیلی قوی بود، حرکت این گسلها در سطح دریا هم چندین متر حرکت ناگهانی به طول فکر میکنم حدود هزار کیلومتر به وجود آورد و سونامی را شروع کرد. در بعضی حالتهای دیگر زلزله یک لغزش زیردریایی ایجاد میکند که این لغزشهای زیردریایی خود یک حرکت ناگهانی ایجاد میکنند که منجر به وقوع یک سونامی میشود، یک مثال در این مورد زلزلهای بود که در دههء ۹۰ قرن گذشته در گینهء نو اتفاق افتاد که آن سونامی هم حدود دو هزار نفر را کشت. سونامیهایی که در اثر لغزشهای زیردریایِی به وجود میآیند، معمولاً منطقهء خیلی کمتری را تحت تاثیر قرار میدهند. به این صورت نیست که مثلاً تمام کشورهایی که در سواحل یک اقیانوس واقع باشند، تحت تاثیر قرار گیرند.
گفته میشود این زلزله یکی از بزرگترین سوانح طبیعی صدسالهء اخیر است. آیا منظور به لحاظ شدت زلزله بوده است یا به لحاظ خساراتی که وارد آورد؟
به هر دو دلیل. از لحاظ شدت زلزله این پنجمین زلزلهء شدیدی است که اصلاً تا به حال در تاریخ ثبت شده است. البته خوب ما قبل از سال ۱۹۰۰ نمیتوانستیم زلزلهها را ثبت کنیم، ولی میتوانیم بگوییم که در صد سال گذشته این یکی از شدیدترین زلزلههایی بوده که کلاً در دنیا اتفاق افتاده است. از لحاظ تعداد افرادی هم که کشته شدهاند، متاسفانه این یکی از بزرگترین سوانح طبیعی بوده که اتفاق افتاده است. ولی خوب چندین سال که به عقب برگردیم در نتیجهء سیلی که سال ۱۹۹۱ در بنگلادش آمده بود، حدود ۱۵۰ هزار نفر کشته شدند، که این تعداد تقریباً برابر کشتهشدگان همین زلزله است و سال ۱۹۷۱ باز هم در بنگلادش به خاطر سیل و توفان حدود ۳۰۰ هزار نفر کشته شدند. متاسفانه هر ۱۰، ۱۵ سال یک بار چنین فاجعهای در یک جای دنیا اتفاق میافتد.
عواملی که باعث شدند خسارات این قدر سنگین باشند، چهها بودند؟
شاید بزرگترین فاکتوری که در این اتفاق به خصوص میتوانست زندگی خیلیها را نجات دهد، این میبود که ملت میدانستند که چه اتفاقی دارد میافتد. مثلاً در جریان وقوع سونامی در خیلی از مناطق قبل از این که موج اصلی سونامی بیاید، آب اقیانوس اول عقب رفته بود. در خیلی از سونامیها اتفاق میافتد که اول آب دریا یک مقدار خیلی زیادی عقب میرود و بعد از چند دقیقه موج اصلی سونامی میآید. شما باید در نظر داشته باشید که در هنگام وقوع سونامی همان چند دقیقه میتواند جان صدها هزار نفر را نجات بدهد، اگر آنها بدانند که چگونه باید عکسالعمل نشان بدهند. مثلاً در سریلانکا و خیلی جاهای تایلند وقتی که آب عقب رفته بود، مردم رفته بودند که ماهیهایی را که در کف خشک دریا بود، جمع کنند. که بعد که موج آمد، آنها دیگر شانسی نداشتند، ولی یک سری از قبیلههای کولی در تایلند که از اجدادشان شنیده بودند که وقتی که آب عقب میرود، آنها باید فوراً خودشان را به بلندترین نقطهء آن منطقه برسانند، به این طریق عکسالعمل نشان دادند و هیچ کدامشان در این سونامی کشته نشد. در اخبار هم خیلیها گفتند که اگر سیستم هشداردهی از قبل وجود داشت، جان خیلیها نجات پیدا میکرد -مثل آن سیستمی که در کشورهای اطراف اقیانوس آرام وجود دارد- ولی خوب مدت خیلی طولانیای طول میکشد که آن مکانیزمها را راه بیاندازید و این طور نیست که فقط وقتی که زلزله میآید به دیگران خبر بدهد. آنها هم باید به یک صورتی به تمام کسانی که در خطر هستند، این خبر را برسانند و کسانی هم که در خطر هستند باید بدانند که چگونه باید عکسالعمل نشان بدهند، و این مسئلهای نیست که بشود مثلاً در چند ماه یا حتی چند سال چنین سیستمی را کار گذاشت و به راه انداخت.
آقای ندیم آیا عوامل اجتماعی – جمعیتی مثلاً تراکم جمعیت در کلانشهرها و اصلاً واقعیت وجود کلانشهرها باعث نمیشود که امروزه روز سوانح طبیعی با خسارت بیشتری همراه باشند؟
مسلماً وقتی تراکم جمعیت در جاهایی که در معرض یک چنین سوانح طبیعی قرار میگیرند،خیلی بالاست، کسانی که جانشان در خطر است تعدادشان بیشتر است و کسانی هم که کشته میشوند تعدادشان بیشتر است. ولی در کشورهایی مثل سریلانکا یا بنگلادش یا هندوستان تراکم جمعیت به طور کلی زیاد است و بخش بزرگی از این تراکم جمعیت هم نزدیک دریاست، چون در آن جا آدم میتواند ماهیگیری کند، میتواند کارهای تجارتی کند و این مسئلهء جدیدی نیست. شاید چیزی که در این مورد جدید است تعداد توریستهای اروپایی و استرالیایی و آمریکایی بوده که این دفعه در معرض عواقب فاجعه قرار گرفتهاند و این واقعیت که مثلاً در تایلند افرادی از این همه ملیتهای مختلف کشته شدهاند. این پدیدهء جدیدی است، ولی اگر کل تعداد کشتهشدگان را در نظر بگیریم، مثلاً اگر این سونامی بیست سال پیش هم اتفاق میافتاد، باز هم تلفاتش خیلی کمتر از الان نمیشد، ولی خوب شاید تعداد ملیتهایی که تحت تاثیر آن قرار میگرفتند، کمتر میبود.
اشاره کردید که هر ۱۰ ـ ۱۵ سال یک بار ما شاهد سوانحی با این میزان خسارات بودهایم. آیا معنایش این است که در خلال ۱۰، ۱۵ سال آینده هم باید منتظر سانحهای با این ابعاد باشیم؟
خوب حوادث این چنینی را که نمیشود پیشگیری کرد. اینها حوادث طبیعی هستند و این چیزی است که همیشه در کرهء زمین اتفاق میافتد. کاری که میشود کرد آن است که میشود آدم مطالعات علمی بکند ببیند چه مناطق بیشتر در معرض این خطرات هستند، اگر مثلاً بعضی از شهرها یا بعضی از روستاها در مناطق خطرناکی هستند، میتوان آنها را به جاهای کمخطرتر منتقل کرد، یک مقداری هم باید به کسانی که در خطر هستند، آموزش بدهند که در هنگامی که چنین وقایعی اتفاق میافتد، چگونه واکنش نشان دهند. اگر سونامی باشد، همان که مثلاً اگر آب عقب رفت، آدم باید فوری خودش را به جاهای بلند برساند، اگر فکر زلزله باشیم تنها راه چارهاش آن است که ساختمانهایی که میسازند، مقاوم در مقابل زلزله باشد، اگر فکر سیل باشیم، خوب باید در مناطقی که در خطر سیل هستند، خانهسازی نشود، مسیرها را آزاد نگاه دارند، و همین طور هر سانحهء طبیعی کارهایی برایش میشود کرد، ولی خوب جلوی سوانح طبیعی را نمیشود گرفت. و متاسفانه با تکنولوژی هیچوقت نمیشود مسئله را کاملاً حل کرد.