محمد قاضی؛ مترجم و نویسنده و از امضاکنندگان بیانیهی «ما نویسندهایم» مشهور به «متن ۱۳۴ نویسنده» در ۲۴ دیماه ۱۳۷۶ در هشتادوچهارسالگی درگذشت.
قاضی اهل مهاباد بود و آموختن زبان فرانسه را نزد یکی از ادیبان کُرد در همانجا آغاز کرد. سال ۱۳۰۸ به تهران رفت تا در دبیرستان دارالفنون درس بخواند؛ سپس سرگرم تحصیل حقوق قضایی در دانشگاه تهران شد و همزمان به آموختن زبان انگلیسی و آشنایی بیشتر با زبان فرانسه پرداخت. از نخستین سالهای دههی ۱۳۲۰ برای عرضهی آثار ارزشمند اروپایی به فارسیزبانان دست به کار ترجمه شد و تا واپسین سالهای عمر، حتی پس از محرومشدن از حنجره در پی ابتلا به سرطان، از این کار دست نکشید. بسیاری از آثار برجستهی جهان با نثر روان او به خوانندگان معرفی شدند؛ از آنجمله «جزیرهی پنگوئنها» از آناتول فرانس، «سادهدل» از ولتر، «شازده کوچولو» از سنت اگزوپری، «شاهزاده و گدا» از مارک تواین، «آخرین روز یک محکوم» از ویکتور هوگو، «داستان کودکی من» از چارلی چاپلین، «آزادی یا مرگ» و «مسیح بازمصلوب» و «زوربای یونانی» از کازانتزاکیس، «کلیم سامگین» و «مادر» از ماکسیم گورکی، «نان و شراب» از اینیاتسیو سیلونه و بهویژه «دن کیشوت» اثر سروانتس که گرچه از زبان فرانسه به فارسی درآمده است به باور بیشتر صاحبنظران شاهکاری در ترجمه و برگردان لحن و زبان و سبک نویسنده به شمار میآید.
اما طیف گستردهی آثار این مترجم پُرکار نشان میدهد که او از حوزهی تاریخ و مباحث اجتماعی نیز غافل نبوده است که از آن میان میتوان به «فاجعهی سرخپوستان امریکا»، «کمون پاریس ۱۸۷۱»، «ایالات نامتحد»، «تاریخ ارمنستان»، «کرد و کردستان: بررسی جامع از دیدگاه سیاسی، جامعهشناسی و تاریخی» و «سفر به آرمانشهر(ایکاری)» اشاره کرد. دو اثر تألیفیِ «خاطرات یک مترجم» و «سرگذشت ترجمههای من» نیز از او به یادگار مانده است.
قاضی که از دوران نوجوانی سخت دلبستهی عدالت و آزادی بود در عنفوان جوانی پا به عرصهی فعالیتهای سیاسی گذاشت و پس از تأسیس کانون نویسندگان ایران نیز برای مبارزه با محدودیت آزادیبیان و سانسور گستردهی روزافزون به این نهاد آزادیخواه پیوست. نقل است که در آلمان، پس از تشخیص سرطان، در پاسخ به پزشکی که علت اجازهی فوری او برای برداشتن حنجرهاش را پرسیده بود با شوخطبعی میگوید: «دکتر، جایی که من میروم حرفزدن لزومی ندارد!»
محمد قاضی، اگرچه در سال ۱۳۵۸ از اعضای مستعفی کانون بود، بهگواه اغلب آثاری که برای ترجمه برگزید و امضای «متن ۱۳۴ نویسنده»، تا پایان عمر به آرمانهای آزادیخواهانهی خود و سانسورستیزی و پایبندی به مبارزه برای تحقق آزادی بیان و نشر وفادار ماند.
یادش گرامی