فیدل کاسترو فرمانده انقلاب کوبا در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱، طی یک پیام رادیویی، جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا را به حملات هوایی به شهرهای کوبا متهم کرد. ایالات متحده آمریکا، دقیقاً ۶۰ سال پیش برای سرنگونی دولت کوبا تلاش کرد و از انقلابیون ریشوی کوبایی به فرماندهی فیدل کاسترو شکست خورد. این اولین شکست بزرگ امپریالیزم آمریکا در آمریکای لاتین بود.
وقتی همه چیز تمام شد و نبرد نظامی با موفقیت انجام گرفت، بلافاصله تبلیغات سیاسی دولت جوان کوبا آغاز شد. دراین جبهه نیز ثابت شد که فیدل کاسترو نه فقط فرمانده بزرگی برای هدایت نیروهای جنگی است، در عرصه تبلیغات هم از استعداد زیادی برخوردار است. در خلیج خوک ها در کوبا، یک ارتش مزدور که توسط سرویس های مخفی آمریکا سازمان داده شده بود، در اواسط آوریل ۱۹۶۱ برای سرنگونی دولت کاسترو اقدام به حمله کرد. نیروهای مسلح کوبا بیش از ۱۰۰۰ نفر جنگنده مزدور را اسیر و در مجموعه ورزشی “Ciudad Deportiva” در هاوانا زندانی کردند. چند روز بعد رهبر انقلاب خود به بازدید از آنجا پرداخت و شروع به سئوالاتی از آنها نمود. هدف او نه ارعاب و ترس، بلکه نوعی تبلیغ بود که با آنها در میان می گذاشت. کاسترو از گروهی از چتربازان آمریکایی اسیر شده پرسید که آیا می دانند “حداکثر مجازات حمله به جزیره کوبا توسط یک فرد خارجی که یک دولت خارجی را نمایندگی می کنند تا چه میزان است؟ شما همگام با یک دولت امپریالیستی به کشور ما حمله کرده اید، کوبا یک کشور مستقل است و مردم ما نجیب هستند.
فیدل کاسترو سحرگاه ۱۶ آوریل ۱۹۶۱ کندی را به حملات هوایی به شهرهای کوبا متهم کرد. روز بعد حمله خلیج خوک ها آغاز شد. بسیاری از دستگیرشدگان از خانواده های طبقه متوسط به بالا و از نزدیکان رژیم ساقط شده بودند. کاسترو ۳۴ ساله همچنین با برخی در مورد کمونیسم بحث های طولانی داشت. اما او بیشتر می خواست برای افشای اهداف لشگر کشی امریکا به کوبا با آنها صحبت کند. به همین دلیل دادگاهی عمومی را طراحی کرد. نه در ساختمان یک دادگاه، بلکه در تئاتر کارگران CTC در هاوانا. چهار شب متوالی بین ۲۱ تا ۲۵ آوریل ادامه یافت و ۴۱ نفر از هم رزمان کاسترو، از ۹ نفر از نمایندگان دستگیرشدگان پرسش هایی را در مورد انگیزه های آن ها برای اقدام به کودتا مطرح می کردند. در این برنامه پرسش و پاسخ، سبت به دست آوردهای انقلاب کوبا صحبت و تبلیغات می شد. در این دادگاه صحبتی از جرم و عقاید دستگیرشدگان به میان نیامد. “هانس مگنوس آنزنسبرگر”, پرسش و پاسخ این دادگاه را از فیلم به نوشتار پیاده کرده و درسال ۱۹۷۰ آن را در یک کتاب ۱۰۰۰ صفحه ای به نام «جلسه شنیدن صدای هاوانا» انتشار داده است. کوبایی ها این بازجویی ها را که از عصر آغاز می شد و تا سحرگاهان به پایان می رسید، با علاقه زیاد در رادیو و تلویزیون دنبال می کردند. این فیلم ها همچنین در کشورهای دیگری از آمریکای لاتین تحت نام” شواهدی از اهمیت سیاسی حمله ناموفق آمریکا به خلیج خوک ها ” نشان داده می شد.
مهاجمان آمریکایی در ساحل جنوب غربی، در حدود۲۰۰ کیلومتری هاوانا حمله خود را با حمایت از گروه های وحشی و مزدور چریکی علیه دولت جوان کوبا که دو سال پیش قدرت را در این کشور در دست گرفته بود آغاز کردند که در نهایت منجر به شکست آنها گردید. انقلاب به فرماندهی فیدل کاسترو و همراهی رائول کاسترو و ارنستو چه گوارا به راه خود ادامه داد. به زودی دولت ایالات متحده آمریکا و سیا برنامه ریزی برای براندازی را در واشنگتن آغاز کردند. در آن زمان دولت های ناخوشایند در به اصطلاح حیاط خلوت آمریکا قابل پذیرش نبودند. آن ها نمی خواستند نمونه دیگری از گواتمالا در کوبا تکرار شود. جایی که ایالات متحده آمریکا، جاکوبو آربنز رئیس جمهور این کشور را در سال ۱۹۵۴ با حمایت مخالفان داخلی سرنگون کرد.
در آوریل ۱۹۶۰ “دویت دی آیزنهاور” رئیس جمهور آمریکا به سازمان سیا اجازه داد تا تبعیدیان کوبایی را در ایالات متحده آموزش داده و مسلح نماید. در این میان بیشتر از همه، شرکت های آمریکایی نیز با پول و سرمایه گذاری از طرح سرنگونی دولت کوبا پشتیبانی کردند. آنها حدود ۸۰ درصد اقتصاد کوبا را کنترل می کردند و نمی خواستند به سادگی و بدون دریافت خسارت، به تماشای مصادره اموال خود بنشینند.
بنابراین ماجراجویی در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ کمی قبل ازساعت یک بامداد با نام رمز “Zapata” در ساحل Girón آغاز شد. “ولکر اسکیرکا” نویسنده بیوگرافی کاسترو می نویسد: پس از ۶۵ ساعت، ارتش مزدور شکست می خورد و تیپ ۲۵۰۶ تسلیم می شود و همه تجهیزات خود را تحویل می دهد. آنها در محاصره نیروهای انقلاب قرار می گیرند. سیا عملا بودجه ۴۶ میلیون دلاری خود را که برای سرنگونی دولت کاسترو تدارک دیده بود، به باد داده بود. این مبلغ، ده برابر بیشتر از مبلغ تصویب شده رسمی بود که اعلام شده بود. پس از شکست آمریکا، دولت کوبا ۱۱۸۹ نفر را که به اسارت درآمده بودند، در خیابان ها چرخاند و به نمایش گذاشت. دستگیرشدگان ابتدا به ۳۰ سال زندان و کار در مزارع محکوم شدند، سپس بعد از یک سال و نیم، همه آنها در مقابل تجهیزات پزشکی و غذای ویژه کودکان به ارزش ۵۳ میلیون دلار معاوضه شدند.
این حمله اقدامی با برنامه ریزی ضعیف بود و بر اساس یک قضاوت نادرست از وضعیت سیاسی در این جزیره صورت گرفت. مورخ “آرتور ام. شلزینگر جونیور” در سال ۱۹۶۵ در کتاب “هزار روز” در مورد ریاست جمهوری کندی نوشت که فیدل کاسترو یک مخالف جدی تر از حد انتظار ما بود. در واقع، او یک رژیم منظم را رهبری می کرد. نگهبانان و مرزبانان کوبا حمله ما را خیلی زود کشف کردند. نیروی هوایی کوچک این کشور به سرعت واکنش نشان داد و فرماندهان منطقه اطمینان حاصل کردند که هیچ خرابکاری یا شورشی نمی تواند اوضاع را برهم بزند. مشاور ویژه کندی در آن زمان، تأکید می کند که سربازان ارتش کوبا وفادار ماندند، در شخص فیدل کاسترو هرگز ترس و وحشتی دیده نشد. محاسبه آمریکایی ها به طور مهلکی نادرست از آب در آمد.
جان اف کندی که تازه سه ماه به ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود و در واقع پروژه حمله به کوبا را از آیزنهاور رئیس جمهور سابق به ارث برده بود، از همان ابتدا با خونسردی درگیر ماجرا شد و از ارائه هرگونه پشتیبانی نظامی رسمی از طرف نیروهای مسلح آمریکا خودداری کرد. زیرا دکترین او، حمایت از اروپا و پیشگیری اقدامات متقابل شوروی علیه برلین غربی بود. به همین دلیل مسئولیت شکست سنگین آمریکا در کوبا را بر عهده گرفت. این امر، بازتاب زیادی چه در منطقه و چه در سطح جهان از خود به جا گذاشت و منجر به تشدید جنگ سرد شد. اما پس از واقعه خلیج خوک ها، مسائل دیگری هم پیش آمد که منجر به از دست رفتن وجه جهانی آمریکا و شخص کندی گردید: روسها در ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ یوری گاگارین اولین انسان را به فضا فرستادند و چند روز بعد در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱، حمله ایالات متحده آمرکا به کوبا، با شکست سختی مواجه شد و انقلابی های ریشو به فرماندهی کاسترو به پیروزی رسیدند. آنچه مسلم بود، هدف آمریکا سرنگونی دولت انقلابی کاسترو بود که به عکس آن تبدیل شد. کارلوس فرانکی مدیر روزنامه “Revolución” نوشت: بعد از واقعه خلیج خوک ها و پیروزی انقلابیون، مردم کوبا با شدت بیشتری پشتیبانی خود را از دولت جوان کاسترو اعلام نمودند. پس از آن، دشمنان انقلاب کوبا کاملاً بی اعتبار شدند و کاسترو نماد اصلی انقلاب شد.”
اکنون انقلاب کوبا به رهبری کاسترو “اولین شکست بزرگ و دور از انتظار را بر امپریالیسم آمریکا در آمریکای لاتین” وارد کرد و در پی آن تغییرات مهمی در منطقه و معادلات جهانی از خود به جا گذاشت. گذر از کودتا و شکست فاحش نظامی آمریکا در ” خلیج خوک ها”، جهت انقلاب را رادیکال تر و دموکراسی را محدودتر نمود و فضای کمتری برای مخالفان سیاسی در دولت انقلابی باقی ماند، و سمت و سوی دولت کوبا به طرف همکاری با شوروی سرعت بیشتری گرفت.
در منطقه، اقدام ایالات متحده آمریکا و شکست آ ن، موجی از همبستگی را برای جزیره کمونیست کوبا به همراه داشت. از طرفی ایالات متحده آمریکا به اقدامات خرابکارانه مختلف از جمله ترور کاسترو متوسل شد. سازمان سیا با ارسال سیگارهای انفجاری سعی به از میان بردن او نمود.
یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰- ۱۸ آوریل ۲۰۲۱
منبع:مجله آلمانی اشپیگل”Spiegel”