به گزارش خبرگزاری فارس، مرکز آمار ایران تازهترین یافتههای خود را در موضوعات مختلف، از جمله آمار جمعیت کشور،میزان تحصیلات، مهاجرت، وضع فعالیت و نرخ مشارکت اقتصادی به شرح زیر اعلام کرد:
جمعیت
براساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار، جمعیت کشور ۷۵ میلیون و ۷۰۶ هزار و ۸۹۸ نفر برآورد شده است که ۱۲ میلیون و ۳۵۱ هزار و ۱۲ نفر از آنها ۹ سال و کمتر و ۶۳ میلیون و ۳۵۵ هزار و ۸۸۵ نفر ۱۰ سال و بیشتر سن داشتهاند.
به عبارتی ۸۳.۷ درصد از جمعیت کل کشور در سن کار (۱۰ ساله و بیشتر) میباشند. به لحاظ جنس ۵۰.۱ درصد مرد و ۴۹.۹ درصد زن بوده است که نسبت جنسی برابر ۱.۱ به دست میآید. به عبارت دیگر در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن ۱۰۱ نفر مرد وجود داشته است.
نتایج نشان میدهد ۷۲.۱ درصد آنها در نقاط شهری و ۲۷.۹ درصد در نقاط روستایی ساکن بودهاند. همچنین در سال ۱۳۹۲ تعداد ۲۲ میلیون و ۵۱۸ هزار و ۳۴ خانوار معمولی ساکن و گروهی در کشور برآورد شده است که ۱۹ میلیون و ۷۷۷ هزار و ۶۸۱ دارای سرپرست مرد و ۲ میلیون و ۷۴۰ هزار و ۳۵۲ خانوار دارای سرپرست زن بودهاند.
تابعیت
همانطور که مشاهده میشود، ۹۸.۳ درصد جمعیت کشور دارای تابعیت ایرانی میباشند، این در حالی است که ۱.۶ درصد جمعیت افغانی است و فقط ۰.۱ درصد جمعیت کشور سایر تابعیتها را دارند. بررسی این جدول نشان میدهد که اغلب افراد با تابعیت غیرایرانی در نقاط شهری زندگی میکنند.
مهاجرت
براساس نتایج جدول ۳ عمدهترین دلیل مهاجرت، «پیروی از خانوار» با ۵۴.۴ درصد بوده است. همچنین ۷.۶ درصد مهاجرتها به دلیل «جستوجوی کار» و ۶.۷ درصد مهاجرتها به دلیل «جستوجوی کار بهتر» صورت گرفته است. عامل «پیروی از خانوار» در نقاط شهری ۵۵.۳ درصد و در نقاط روستایی ۴۹.۸ درصد نیز عمدهترین دلیل مهاجرت بوده است.
سواد
در سال ۱۳۹۲ از ۶۸ میلیون و ۳۵۱ هزار و ۵۸۷ نفر جمعیت ۶ ساله و بیشتر، ۸۶.۶ درصد باسواد و ۱۳.۴ درصد بیسواد بودهاند. نسبت باسوادی در نقاط شهری ۹۰.۲ و در نقاط روستایی ۷۷.۲ بوده است. در بین افراد «۶ تا ۹ ساله» نسبت باسوادی ۹۶.۲ درصد و در بین افراد «۱۵ تا ۲۴ ساله» ۹۷.۸ درصد بوده است. همچنین نسبت باسوادی در بین مردان ۶ ساله و بیشتر ۹۰.۸ و در بین زنان این گروه ۸۲.۴ درصد بوده است.
سطح تحصیلات
در سال ۱۳۹۲، در بین جمعیت ۶ ساله و بیشتر، ۵۹ میلیون و ۲۱۶ هزار و ۶۸۳ نفر باسواد بودهاند. از این تعداد ۳۲.۸ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۲۰.۴ درصد دارای تحصیلات راهنمایی، ۵.۱ درصد دارای تحصیلات متوسطه، ۲۰.۶ درصد دارای تحصیلات دیپلم و پیشدانشگاهی و ۴.۵ درصد دارای تحصیلات فوق دیپلم، ۱۲.۱ درصد دارای تحصیلات لیسانس و ۲.۲ درصد دارای تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر بودهاند. همچنین ۲.۲ درصد باسوادان از طریق مراکز سوادآموزی یا به صورت غیررسمی آموزش دیدهاند.
وضع زناشویی
در سال ۱۳۹۲ حدود 63 میلیون و ۳۵۵ هزار و ۸۸۵ نفر در گروههای سنی ۱۰ ساله و بیشتر قرار داشتهاند. از این تعداد ۶۶.۸ درصد «حداقل یکبار ازدواج کرده» و ۳۳.۲ درصد «هرگز ازدواج نکرده» بودهاند. این نسبتها در بین مردان به ترتیب ۶۲.۶ درصد و ۳۷.۴ درصد و در بین زنان ۷۰.۹ درصد و ۲۹.۱ درصد بوده است.
وضع فعالیت
در سال ۱۳۹۲، افراد شاغل و بیکار در مجموع، ۳۷.۶ درصد از جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر را تشکیل میدادهاند. این نسبت در جامعه مزبور برای مردان ۶۳.۰ درصد و برای زنان ۱۲.۴ درصد بوده است. همچنین این نسبت در نقاط شهری ۳۶.۹ درصد و در نقاط روستایی ۳۹.۷ درصد است.
جمعیت فعال و وضع سواد
در سال ۱۳۹۲ از کل شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر ۹۰.۳ درصد باسواد و ۹.۷ درصد بیسواد بودهاند. این نسبت برای مردان به ترتیب ۹۱.۳ درصد و ۸.۷ درصد و برای زنان ۸۴.۵ درصد و ۱۵.۵ درصد بوده است.
همچنین از کل جمعیت بیکار ۱۰ ساله و بیشتر ۹۷.۵ درصد باسواد و ۲.۵ درصد بیسواد بودهاند. این نسبت برای مردان به ترتیب ۹۶.۶ درصد و ۳.۴ درصد و برای زنان ۹۹.۳ و ۰.۷ درصد بوده است.
نرخ مشارکت اقتصادی
نرخ مشارکت اقتصادی نشان میدهد، چند درصد از جمعیت در سن کار، فعال یعنی شاغل یا بیکار هستند. مطابق نتایج به دست آمده، در سال ۱۳۹۲، نرخ مشارکت اقتصادی در جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر در کل کشور ۳۷.۶ درصد بوده است. این شاخص در بین مردان ۶۳.۰ درصد و در بین زنان ۱۲.۴ درصد محاسبه شده است. همچنین نتایج نشان میدهد، درصد جمعیت فعال ۱۰ ساله و بیشتر در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری است، به طوری که نرخ مشارکت اقتصادی در نقاط روستایی ۳۹.۷ درصد و در نقاط شهری ۳۶.۹ درصد بوده است.
در صورتی که جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر، جمعیت در سن کار فرض شود، نرخ مشارکت اقتصادی در کل کشور ۴۱.۱ درصد به دست میآیدد. این شاخص در بین مردان ۶۹.۰ درصد و در بین زنان ۱۳.۴ درصد، در نقاط شهری ۴۰.۱ درصد و در نقاط روستایی ۴۳.۸ درصد به دست میآید.
مقایسه نرخ مشارکت اقتصادی در گروههای سنی نشان میدهد، بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی (۵۵.۹ درصد) در گروه سنی ۳۴ـ۳۰ ساله بوده است. این امر برای زنان و مردان متفاوت است، به نحوی که مردان گروه سنی ۳۹ـ۳۵ ساله با ۹۴.۴ درصد و زنان گروه سنی ۲۹ـ۲۵ ساله ۲۰.۱ درصد بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی را به خود اختصاص دادهاند.
جمعیت شاغل
در سال ۱۳۹۲، از مجموع ۲۳ میلیون و ۱۹۶ هزار و ۷۷۲ نفر جمعیت فعال ۶۴ـ۱۵ ساله، ۸۹.۳ درصد شاغل بودهاند. از مجموع این شاغلان، ۱۲.۲ درصد مربوط به گروه سنی ۲۴ـ۱۵ ساله، ۶۲.۱ درصد مربوط به گروه سنی ۴۴ـ۲۵ ساله و ۲۵.۵ درصد مربوط به گروه سنی ۶۴ـ۴۵ ساله بوده است.
این نسبتها برای مردان به ترتیب ۱۲.۵ درصد، ۶۱.۵ درصد و ۲۶.۰ درصد و برای زنان ۱۱.۶ درصد، ۶۵.۸ درصد و ۲۲.۶ درصد بوده است.
جمعیت بیکار
در سال ۱۳۹۲، ۱۰.۷ درصد از جمعیت فعال ۶۴ـ۱۵ ساله را بیکاران تشکیل میدادهاند. از مجموع تعداد این بیکاران، ۳۲.۷ درصد مربوط به گروه سنی ۲۴ـ۱۵ ساله، ۶۰.۱ درصد مربوط به گروه سنی ۴۴ـ۲۵ ساله و ۷.۲ درصد مربوط به گروه سنی ۶۴ـ۴۵ ساله بوده است. این نسبتها برای مردان به ترتیب ۳۲.۴ درصد، ۵۷.۹ درصد و ۹.۸ درصد و برای زنان ۳۳.۳ درصد، ۶۵.۰ درصد و ۱.۷ درصد بوده است.
نرخ بیکاری
در سال ۱۳۹۲، از ۲۳ میلیون و ۸۳۴ هزار و ۵۵۲ نفر جمعیت فعال ۱۰ ساله و بیشتر ۱۰.۴ درصد بیکار بودهاند. بالاترین نرخ بیکاری مربوط به گروه سنی ۲۴ـ۲۰ ساله با ۲۵.۴ درصد و پایینترین نرخ بیکاری مربوط به گروه سنی ۶۵ ساله و بیشتر با ۱.۲ درصد بوده است. نرخ بیکاری در بین مردان ۸.۶ درصد و در بین زنان ۱۹.۸ درصد بوده است. همچنین این نرخ در نقاط شهری ۱۱.۸ درصد و در نقاط روستایی ۷.۰ درصد به دست آمده است.
مدت بیکاری
در سال ۱۳۹۲
در سال ۱۳۹۲، از بیکاران ۱۰ ساله و بیشتر، ۳۹.۳ درصد ۱۹ ماه و بیشتر و ۰.۱ درصد کمتر از یک ماه بیکار بودهاند.
اقدامات انجامشده برای جستوجوی کار
در سال ۱۳۹۲، ۳۵.۹ درصد از اقدامات انجامشده برای جستوجوی کار به پرسوجو از دوستان و آشنایان، ۱۹.۴ درصد به درج آگهی در روزنامهها یا مطالعه آگهیهای استخدام، ۱۲.۶ درصد به ثبتنام یا پیگیری در مراکز کاریابی غیردولتی، ۱۱.۵ درصد به تماس با کارفرما (صاحب کار) و ۹.۸ درصد به ثبتنام یا پیگیری در مراکز خدمات اشتغال وزارت کار اختصاص داشته است.
بیمه بیکاری
در سال ۱۳۹۲، ۹۶.۵ درصد بیکاران قبلاً شاغل از بیمه بیکاری نمیکردهاند و تنها ۳.۵ درصد آنان از بیمه بیکاری استفاده میکردهاند.
از بیکاران قبلاً شاغل در بخش کشاورزی ۱.۳ درصد، در بخش صنعت ۵.۳ درصد و در بخش خدمات ۲.۲ درصد از بیمه بیکاری استفاده میکردهاند.
گروههای عمده شغلی
در سال ۱۳۹۲، از جمعیت شاغل ۱۰ ساله و بیشتر، ۲۰.۱ درصد را «صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط»، ۱۵.۹ درصد را «کارگران ساده» و ۱۵.۲ درصد را «کارکنان ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری» تشکیل میدادهاند.
این نسبتها در جامعه مزبور برای مردان به ترتیب ۲۰.۱ درصد، ۱۷.۵ درصد، ۱۴.۵ درصد و برای زنان ۱۹.۹ درصد، ۶.۴ درصد و ۱۹.۷ درصد بوده است.
وضع شغلی
در سال ۱۳۹۲، از جمعیت شاغل ۱۰ ساله و بیشتر ۸۲.۹ درصد را کارکنان بخش خصوصی (کارفرمایان، کارکنان مستقل، مزد و حقوقبگیران بخش خصوصی و تعاونی، کارکنان فامیلی بدون مزد) و ۱۷.۱ درصد را مزد و حقوقبگیران بخش عمومی تشکیل میدادهاند. این نسبتها در جامعه مردان به ترتیب ۸۴.۵ درصد و ۱۵.۵ درصد و در جامعه زنان، ۷۳.۶ درصد و ۲۶.۴ درصد بوده است.
انتهای پیام/ب