سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

جمعه ۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۱

دنیا را نارنجی کن! | شانزده روز نارنجی و مبارزه با خشونت علیه زنان | زری صدرنشین
به مناسبت بیست و پنجم نوامبر، روز جهانی محو خشونت علیه زنان و آغاز کارزار شانزده روز نارنجی، زری صدرنشین، فعال حقوق زنان و عضو سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)،...
۷ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
«تیغ خشونت» `- به‌بهانه‌ی شانزده روز نارنجی
زری: دختری/ در آغوش بی‌جان مادر/ از وحشت نفس نمی‌کشد! / شهر چشم وجدان/ خود را به خواب زده/ هرروز بر دیوار خشونت/ مرگ ریشه می‌دواند/ کاش زمین بیدار شود!
۶ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
ناصر مسعودی؛ صدای ماندگار گیلان
شهناز قراگزلو: وقتی «گل پامچال» را می‌خواند، به‌نظر نمی‌رسید دارد ترانه اجرا می‌کند؛ انگار بهار را به آغوش می‌کشید. وقتی «آی سازه‌نواز» را می‌خواند، انگار صدای کوه‌ها بلند می‌شد. وقتی...
۶ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
دعوت به تظاهرات گسترده برای دفاع از حقوق مردم فلسطین شنبه ۲۹ نوامبر در پاریس...
به دعوت ده ها جریان سیاسی ، احزاب چپ ،انجمن‌های مدافع حقوق بشر،سندیکا های مترقی و جنبش های هوادار صلح به شمول حزب کمونیست فرانسه، حزب سوسیالیست ،حزب فرانسه نافرمان...
۶ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب چپ ايران
نویسنده: حزب چپ ايران
خشونت ساختاری علیه زنان در ایران از قانون تا فرهنگ و اقتصاد
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): خشونت علیه زنان در ایران تنها زمانی به‌درستی فهمیده می‌شود که سه بُعد آن در کنار هم دیده شوند: قوانین نابرابر، فرهنگ...
۵ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوششم به ۵۵ زندان گسترش یافت
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: گسترش دامنه اعدام‌ها، در فقدان دادرسی عادلانه، و استفاده سیستماتیک از اعدام به‌عنوان ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت، نقض آشکار حقوق بنیادین بشر و...
۴ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
برشاخه خشگ پاییز آویختم
بر شاخه‌ خشگ پاییز، آویختم…تشنه تر از همیشه آهن گداخته، گُل می‌داد از کودکان مرده گُل دادهِ سنگفرشِ به خون نشسته من در زمین زخمی راه می رفتم که شیارهای...
۴ آذر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان - ا
نویسنده: رحمان - ا

سیاهکل، شعله‌ای در حافظه‌ی خاموش ما

این مکان می‌توانست، و باید، به موزه‌ای برای مقاومت، به فضایی برای آموزش، تأمل و گفت‌وگوی بین‌نسلی درباره آزادی، عدالت و رنج انتخاب بدل شود. در بسیاری کشورها، فضاهای مشابه به مکان‌های یادبود و موزه‌های تاریخ دموکراسی تبدیل می‌شوند؛ اما در ایران، مکان‌هایی چون خاوران یا سیاهکل در بی‌توجهی و در سکوتی معنادار محو می‌شوند.

با نهایت تأسف، خبرِ سوختنِ پاسگاهِ تاریخیِ سیاهکل، تنها از میان‌رفتنِ یک بنای فیزیکی نبود؛ زخمی‌ست تازه بر حافظه‌ی تاریخی جنبشِ چپ در ایران، حافظه‌ای که ورای یک رخداد نظامی، یادآور فریادی‌ست برای عدالت، آزادی و مقاومت در برابر استبداد. شعله‌هایی که بر آن ساختمان افتادند، نه صرفاً بنایی فرسوده، بلکه پیکر نمادی را در خود بلعیدند؛ نمادی از خاطره‌ای جمعی که سال‌ها زیر غبار سانسور، تبعید و سکوت، زنده مانده بود.

۱۹ بهمن ۱۳۴۹، شش عضو گروه جنگل، با علم به سرنوشتی محتوم، به قصد رهایی یک یارِ در بند، به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند. این کنش، از منظر نظامی شاید شکست بود، اما از نظر تاریخی، سرآغاز گفت‌وگویی خونین با تاریخ شد؛ آغازی برای شکستن سکوتی که بر دهه‌ها سلطه گسترده بود. آن دیوارهای سوخته، تنها صحنه‌ی یک درگیری نبودند، بلکه محل تلاقیِ اراده‌هایی بودند که رؤیای تغییر را به بهای جان دنبال می‌کردند.

امروز که آن ساختمان در آتش فرو ریخته، گویی پاره‌ای دیگر از حافظه‌ی عصیان را از ما می‌گیرند؛ اما تاریخ را نمی‌توان به آتش کشید. خاطره‌ی سیاهکل هنوز زنده است؛ در ذهن نسلی که می‌داند دیوارها ممکن است بسوزند، اما آرمان‌ها، باقی می‌مانند.

سیاهکل، اگرچه از نظر نظامی یک شکست تلقی شد، اما از منظر سیاسی و نمادین، آغازگر فصلی نو در تاریخ مبارزات آزادی‌خواهانه ایران بود. نام این شهر کوچک در گیلان، به‌زودی در حافظه‌ی سیاسی معاصر بدل به رمز مقاومت و تجلی خواست عدالت‌طلبانه نسل‌هایی شد که علیه دیکتاتوری، فقر، تبعیض و بی‌عدالتی به پا خاستند. حتی پس از آن‌که بازماندگان آن حرکت، مسیر مبارزه مسلحانه را کنار گذاشتند و به کنش‌گری سیاسی و مدنی روی آوردند، سیاهکل همچنان جایگاه خود را در تاریخ جنبش‌های مترقی حفظ کرده است؛ نه به‌عنوان نماد خشونت، بلکه به‌عنوان نماد اراده‌ی معطوف به تغییر.

در کشوری که تاریخ رسمی غالباً با حذف، تحریف و سانسور روبه‌روست، از میان رفتن مکان‌هایی چون پاسگاه سیاهکل، تنها یک اتفاق معماری نیست، بلکه نشانه‌ای‌ست از بی‌اعتنایی مزمن به حافظه‌ی تاریخی نیروهای مردمی. این مکان می‌توانست، و باید، به موزه‌ای برای مقاومت، به فضایی برای آموزش، تأمل و گفت‌وگوی بین‌نسلی درباره آزادی، عدالت و رنج انتخاب بدل شود. در بسیاری کشورها، فضاهای مشابه به مکان‌های یادبود و موزه‌های تاریخ دموکراسی تبدیل می‌شوند؛ اما در ایران، مکان‌هایی چون خاوران یا سیاهکل در بی‌توجهی و در سکوتی معنادار محو می‌شوند.

سوختن پاسگاه سیاهکل، چه نتیجه‌ی سهل‌انگاری باشد و چه تصمیمی آگاهانه برای حذف فیزیکی یک نشانه‌ی تاریخی، بازتابگر یک سیاست فرهنگی خاموش‌ساز است؛ سیاستی که می‌کوشد حافظه‌ی تاریخی مقاومت را از میان ببرد و تاریخ را از نو، بر پایه‌ی روایت رسمی بازنویسی کند. اما تاریخ، حتی اگر دفن شود، باز زنده می‌شود؛ چراکه در حافظه‌ی جمعی، در خاطره‌ی شفاهی، در ادبیات، هنر و مطالبه‌گری مدنی، بار دیگر سر بر می‌آورد.

سیاهکل را باید به یاد آورد نه برای تجلیل از خشونت، بلکه برای گرامی‌داشت جسارتِ ایستادن در برابر ستم. سوختن این پاسگاه، سوختن یک بنای چوبی و آجری نیست؛ سوختن بخشی از حافظه‌ی تاریخی عدالت‌خواهی مردم ایران است. این اتفاق، نه پایان یک یادگار، که آغازی‌ست برای بازاندیشی در نسبت ما با تاریخ، با مکان‌های حافظه و با مسئولیت جمعی‌مان در برابر گذشته‌ای که هنوز زنده است.

تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد, ۱۴۰۴ ۱:۳۹ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

2 Comments

  1. رضا کاویانی گفت:

    سپاس از توجه و تاکید خانم قراگزلو و نشریه -“کار” :
    ” سیاهکل را باید به یاد آورد نه برای تجلیل از خشونت، بلکه برای گرامی‌داشت جسارتِ ایستادن در برابر ستم. سوختن این پاسگاه، سوختن یک بنای چوبی و آجری نیست؛ سوختن بخشی از حافظه‌ی تاریخی عدالت‌خواهی مردم ایران است. این اتفاق، نه پایان یک یادگار، که آغازی‌ست برای بازاندیشی در نسبت ما با تاریخ، با مکان‌های حافظه و با مسئولیت جمعی‌مان در برابر گذشته‌ای که هنوز زنده است.”

  2. دارا گفت:

    سوختن این مکان که نماد مقا مت و شورش بر علیه ستم و بر افراشتن پرچم آزادی و عداللت بود چه عمدی باشد چه غیر عمدی و از روی بی توجهی!!
    تنها بیانگر یک چیز است:
    کینه طبقاتی

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دنیا را نارنجی کن! | شانزده روز نارنجی و مبارزه با خشونت علیه زنان | زری صدرنشین

«تیغ خشونت» `- به‌بهانه‌ی شانزده روز نارنجی

ناصر مسعودی؛ صدای ماندگار گیلان

دعوت به تظاهرات گسترده برای دفاع از حقوق مردم فلسطین شنبه ۲۹ نوامبر در پاریس…

خشونت ساختاری علیه زنان در ایران از قانون تا فرهنگ و اقتصاد

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوششم به ۵۵ زندان گسترش یافت