به نقل از نشریه منافع ملی The National Interest (۱۵ اکتبر ۲۰۲۵)
برگردان بهفارسی: گودرز اقتداری
بازگشت محدود به افغانستان مزایای زیادی برای واشنگتن دارد، در حالی که پیامدهای ژئوپلیتیکی درجه دو را در میان رقبایش ایجاد خواهد کرد.
اعلام رئیس جمهور دونالد ترامپ مبنی بر اینکه قصد دارد پایگاه هوایی بگرام را دوباره تحت کنترل ایالات متحده درآورد[i]، بحثهای جدیدی را در مورد نقش آمریکا در آسیای جنوبی و مرکزی برانگیخته است. این پایگاه هوایی به نمادی از جنگ ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان[ii] تبدیل شده است. ارتش ایالات متحده در ژوئیه ۲۰۲۱ در جریان یک عقبنشینی آشفته که به طالبان اجازه داد ماه بعد دوباره به قدرت برسند، این تأسیسات را رها کرد[iii]. اگر طالبان این پایگاه را پس بدهد، ارتش ایالات متحده وارد کشوری خواهد شد که از زمان خروجش دستخوش تغییرات بزرگی شده است. آیا بازگشت نشان دهنده تمایل ایالات متحده برای بازگرداندن زمان به عقب یا پذیرش نقشی جدید در منطقه است؟
جغرافیای بگرام به تنهایی توضیح میدهد که چرا اهمیت دارد. این پایگاه حدود ۱۰۰۰ مایل از تهران، تنها ۴۰۰ مایل از استان ناآرام سین کیانگ چین و کمتر از ۸۰۰ مایل از بندر گوادر پاکستان، یک گره حیاتی در ابتکار کمربند و جاده چین، فاصله دارد. از این مکان واحد، واشنگتن یک نقطه دید داخلی نادر برای نظارت و در صورت لزوم، مقابله با جاهطلبیهای نظامی ایران و همچنین رشد اقتصادی و امنیتی چین به دست میآورد. ترامپ با تلاش برای بازگشت به بگرام، نشان میدهد که افغانستان دیگر در درجه اول بخشی از استراتژی مبارزه با تروریسم ایالات متحده نیست. در عوض، این کشور عرصه مرکزی رقابت قدرتهای بزرگ خواهد بود.
تاریخ بگرام بر ارزش استراتژیک تأکید میکند. این پایگاه که در دهه ۱۹۵۰ ساخته شد[iv]، به عنوان مرکز اصلی استقرار نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ شوروی و افغانستان در دهه ۱۹۸۰ عمل کرد. پس از مداخله ایالات متحده در سال ۲۰۰۱، بگرام گسترش قابل توجهی یافت. با دو باند فرودگاه طولانی، آشیانههای مستحکم، مراکز لجستیکی گسترده و سیستمهای نظارتی پیشرفته، این پایگاه به یکی از توانمندترین پایگاههای هوایی در خارج از ایالات متحده تبدیل شده بود. برخلاف پایگاههای نظامی ایالات متحده در خلیج فارس که در برد آسان موشکهای ایران قرار دارند و تابع سیاستهای کشورهای میزبان هستند، بگرام میتواند امنیت و استقلال بیشتری را ارائه دهد. موقعیت آن در قلب آسیا، به واشنگتن امکان دید مستقیم بر سه عرصه مهم را میدهد: شرق ایران، غرب چین و حوزه نفوذ روسیه در آسیای مرکزی.

رژه طالبان در بگرام پس از خروج نیروهای آمریکایی ۲۰۲۱
زاویه دید ایران
برای ایران، چشمانداز بازگشت نیروهای آمریکایی به بگرام عمیقاً نگرانکننده است. تهران مدتهاست که بر دفاع از غرب خود در مواجهه با خلیج فارس، اسرائیل و کشورهای عربی رقیب تمرکز کرده و مرزهای شرقی خود را نسبتاً در معرض دید قرار داده است. استانهایی مانند سیستان و بلوچستان دائماً بیثبات بودهاند و محل عملیات گروههای شبهنظامی مانند جیشالعدل[v] است که نیروهای ایرانی را هدف قرار میدهند. قبل از سال ۲۰۲۱، تهران مأموریت ایالات متحده در بگرام را عمدتاً متمرکز بر مبارزه با تروریسم و ملتسازی در افغانستان میدانست، نه به عنوان بستری برای رویارویی مستقیم با ایران.
امروزه، حضور مجدد ایالات متحده در شرایط ژئوپلیتیکی بسیار متفاوتی رخ میدهد، شرایطی که با تنشهای شدید بین ایالات متحده و ایران و همکاری بسیار نزدیکتر ایالات متحده و اسرائیل تعریف میشود. با فعال بودن بگرام، پهپادها و هواپیماهای نظارتی ایالات متحده میتوانند به راحتی محل استقرار نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) را ردیابی کنند، شبکههای قاچاق را کنترل کنند و سایتهای موشکی نزدیک مرز افغانستان را رصد نمایند. حتی بدون هواپیماهای تهاجمی، این پایگاه تهران را مجبور میکند تا دفاع خود را گسترش دهد و به طور جدی در مورد نحوه تخصیص منابع نظامی تجدید نظر نماید.
بگرام همچنین پویایی هرگونه بحران هستهای آینده را تغییر میدهد. در صورت تشدید تنشها، این پایگاه به واشنگتن بستری امن برای جمعآوری اطلاعات، عملیات ویژه و واحدهای سایبری میدهد که مستقل از پایگاههای خلیج فارس فعالیت میکنند، پایگاههایی که ممکن است از نظر سیاسی محدود یا در برابر حملات موشکی ایران آسیبپذیر باشند. این پایگاه لزوماً به عنوان نقطه اصلی حمله عمل نمیکند، اما حضور آن به تنهایی برنامهریزی ایران را پیچیده کرده و یک مشکل دو جبههای برای ایران، نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده در غرب و تهدید زمینی در شرق را تسهیل میسازد.
این پایگاه همچنین رابطه حساس ایران با طالبان را تهدید میکند. از سال ۲۰۲۱، ایران روابط عملگرایانهای با حاکمان افغانستان برقرار کرده است[vi]، سوخت تأمین میکند و در عین حال به دنبال نفوذ در غرب افغانستان به عنوان حائلی در برابر گروههای ستیزهجوی سنی متخاصم است[vii]. حضور مجدد آمریکا در بگرام، این ترتیبات را تحت فشار قرار میدهد و طالبان را مجبور میکند تا در تعاملات خود با واشنگتن و تهران تعادل برقرار کنند.
همچنین، این امر توانایی باقیمانده ایران برای اعمال قدرت از طریق جنگجویان شیعه افغان، مانند تیپ فاطمیون، که تهران زمانی در سوریه به آن متکی بود را کاهش میدهد. با رفتن بشار اسد و فروپاشی رژیم سوریه، ایران دیگر میدانهای نبرد زیادی برای نیروهای نیابتی خود ندارد. برخی از جنگجویان به افغانستان بازگشتهاند[viii] یا به عراق نقل مکان کردهاند، اما شبکه شبهنظامیان منطقهای ایران ضعیفتر و پراکندهتر از چند سال پیش است.
دیدگاه چین
در حالی که ایران ممکن است یک نگرانی منطقهای فوری باشد، چین نمایانگر یک نگرانی گستردهتر و طولانیمدت است. پکن، افغانستان و پاکستان را برای طرح کمربند و جاده خود، به ویژه از طریق کریدور اقتصادی چین-پاکستان [ix](CPEC)، که سین کیانگ را به دریای عرب متصل میکند، حیاتی میداند. در اوت ۲۰۲۵، چین و طالبان مذاکراتی را با هدف تعمیق همکاری در عملیات معدنی و پیوستن رسمی به طرح کمربند و جاده (BRI) برگزار کردند[x]. موقعیت گوادر که کمی کمتر از ۸۰۰ مایل از بگرام فاصله دارد، به آن اهمیت استراتژیک فوقالعادهای میدهد. برای چین، این بندر دسترسی مستقیم به دریای عرب و مسیری را فراهم میکند که از نقاط حساس مانند تنگه مالاکا عبور میکند.
یک بگرام کاملاً فعال، ایالات متحده را مستقیماً بر این طرحها ناظر میسازد. از آنجا، نیروهای آمریکایی میتوانند عملیات امنیتی چین را در سین کیانگ ردیابی کنند، ساخت زیرساختهای جدید را دنبال کنند و بندر گوادر و شبکههای جادهای و ریلی اطراف آن را زیر نظر داشته باشند. این سطح از دید، بینش ارزشمندی را در مورد چگونگی ادغام پروژههای تجاری پکن با اهداف نظامی و استراتژیک خود به واشنگتن ارائه میدهد. حتی بدون رویارویی مستقیم، حضور نیروهای آمریکایی چین را مجبور میکند تا برای تأمین منافع خود هزینه بیشتری صرف کند. از همین نقطه نظر، نیروهای آمریکایی میتوانند چگونگی تعمیق روابط تهران و پکن را نیز ردیابی کنند. توافقنامه ۲۵ ساله که آنها در سال ۲۰۲۱ امضا کردند[xi]، اغلب به عنوان طرحی برای همکاریهای اقتصادی و امنیتی گستردهتر به تصویر کشیده میشود، اما بسیاری از مفاد آن همچنان مبهم است. با افزایش وابستگی ایران به چین تحت فشار تحریمها و انزوای سیاسی، حضور بگرام به واشنگتن اجازه میدهد تا این جریانها را رصد کند و در صورت لزوم، قبل از اینکه به اتحادهای بلندمدت تبدیل شوند، آنها را مختل کند.
روسیه تهدید را میبیند
یکی از چشمگیرترین تغییرات در منطقه تابستان امسال رخ داد، زمانی که روسیه رسماً دولت طالبان را به رسمیت شناخت[xii]، اولین کشوری که این کار را انجام داد. پیش از این در ماه آوریل، روسیه طالبان را از فهرست سازمانهای تروریستی ممنوعه خود حذف کرد[xiii]. این اقدامات به مسکو نفوذ زیادی بر کابل میدهد. به رسمیت شناختن، مشروعیت دیپلماتیک و دسترسی به معاملات تجاری و توسعهای را به طالبان میدهد. همچنین به مسکو این گزینه را میدهد که در صورت تمایل بیش از حد کابل به سمت واشنگتن، به رسمیت شناختن خود را لغو کند.
قدرت نفوذ روسیه فراتر از دیپلماسی است. افغانستان به شدت به مسیرهای تجاری شمالی و تأمین سوخت که از روسیه یا کشورهای متحد آن در سازمان پیمان امنیت جمعی عبور میکند، وابسته است. مسکو میتواند این شریانهای حیاتی را برای اعمال فشار اقتصادی تحت فشار قرار دهد. همچنین خود را به عنوان ضامن امنیت معرفی میکند. روسیه گروه ولایت خراسان دولت اسلامی (ISKP) [xiv]را یکی از خطرناکترین تهدیدات برای آسیای مرکزی و مناطق جنوبی خود میداند. گروه ولایت خراسان حملات مرگباری از جمله حملات به اتباع روسی[xv] و چینی[xvi] در داخل و خارج از افغانستان انجام داده است.

حضور آمریکا در بگرام همکاریهای امنیتی چندجانبه در منطقه را تهدید میکند.
با وجود تهدیدی که ISKP ایجاد میکند، مسکو هنوز هم میتواند از بیثباتی ایجاد شده توسط این گروه تروریستی، به ویژه اگر ارتش آمریکا به بگرام بازگردد، سود ببرد. اگر این گروه به کاروانها یا اهداف آمریکایی در نزدیکی پایگاه هوایی حمله کند، روسیه به این حوادث به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه بازگشت واشنگتن به خشونت دامن میزند، اشاره خواهد کرد. این روایت به مسکو اجازه میدهد تا خود را به عنوان یک نیروی ثباتبخش معرفی کند و در عین حال مشروعیت ایالات متحده را تضعیف نماید، بدون اینکه هرگز به همان افراطگرایانی که از آنها میترسد، کمک کند.
اگر واشنگتن با پروژه بگرام ترامپ پیش برود، مسکو احتمالاً به صورت مرحلهای پاسخ خواهد داد. از نظر دیپلماتیک، روسیه به دنبال جلب حمایت چین و ایران خواهد بود و ممکن است از طریق پکن بر پاکستان تأثیر بگذارد، هرچند لزوماً نمیتواند روی حمایت کامل اسلامآباد حساب کند. روسیه به متحدان سازمان پیمان امنیت جمعی، مانند تاجیکستان، تکیه خواهد کرد و تلاش خواهد کرد بر همسایگان غیر عضو، مانند ازبکستان، تأثیر بگذارد تا پروازهای عبوری و دسترسی لجستیکی آمریکا را محدود کند. با این حال، تمرکز تاشکند بر ثبات و تجارت[xvii] از طریق افغانستان، احتمال همسویی آن با مسکو را بعید کرده و فضایی برای اصطکاک ایجاد مینماید.
اگر بازسازی پایگاه آغاز شود، روسیه میتواند بیسروصدا جناحهای طالبان را که با همکاری ایالات متحده مخالف هستند، تشویق کند. این اقدام خطر تضاد با اولویت ازبکستان برای حفظ یک دولت منسجم طالبان برای مهار داعش خراسان و محافظت از پروژههای زیرساختی آن را به همراه دارد. عملیات سایبری و کمپینهای اطلاعات نادرست احتمالاً با این تلاشها همراه خواهند بود و واشنگتن را بیملاحظه و نامطلوب به تصویر میکشند. در عین حال، مسکو در حال تقویت موضع نظامی خود، ارتقاء پایگاه ۲۰۱ خود در تاجیکستان[xviii] و انجام رزمایشهای بزرگ سازمان پیمان امنیت جمعی در نزدیکی مرز افغانستان است[xix].
واکنش هند با احتیاط
واکنش هند محتاطانه خواهد بود[xx]. در حالی که هند از نفوذ پاکستان و چین میترسد، در عین حال با واشنگتن بر سر تعرفهها اختلاف تجاری دارد. بعید است که دهلی نو علناً از اقدام ایالات متحده حمایت کند. در خفا، ممکن است اطلاعات را به اشتراک بگذارد و بیسروصدا از هر چیزی که دسترسی پکن را محدود کند، استقبال کند. هند تلاش خواهد کرد تا کانالهای ارتباطی خود را با هردو کشور واشنگتن و پکن حفظ کند.
بازسازی و نگهداری بگرام آسان نخواهد بود!
حتی با همکاری طالبان، بازگرداندن بگرام به حالت فعال زمان میبرد. اولین قدم، ایمنسازی منطقه و انجام بررسیهای اولیه است، فرآیندی که میتواند از دو تا سه ماه طول بکشد.
بسته به شرایط امنیتی و اینکه چه مقدار از سایت دست نخورده باقی مانده است، تا شش هفته و تعمیر باند فرودگاهها و بازگرداندن خدمات ضروری، مانند برق و سوخت، به دو تا سه ماه دیگر نیاز دارد. برخی فعالیتهای محدود پهپادی و نظارتی میتواند زودتر آغاز شود، اما احتمالاً سه تا چهار ماه طول میکشد تا حضور اطلاعاتی قابل اعتمادی برقرار شود.
اگر همه چیز به خوبی پیش برود، راهاندازی یک پایگاه کوچک و کمتعداد میتواند حدود شش ماه طول بکشد. گسترش آن به یک قطب کاملاً عملیاتی با هواپیماهای جنگنده، تأسیسات لجستیکی و انبار مهمات، تلاشی طولانیتر خواهد بود، احتمالاً هشت تا دوازده ماه یا بیشتر. در طول این مدت، روسیه، چین و ایران فرصتهای زیادی برای مداخله، چه آشکارا و چه پنهان، برای کند کردن یا پیچیده کردن روند، خواهند داشت.
خطرات زیاد است. جناحهای طالبان ممکن است بر سر این تصمیم با هم درگیر شوند که منجر به خرابکاری یا نشت اطلاعات شود. روسیه و ایران ممکن است مخفیانه از تندروهای طالبان حمایت کنند و در عین حال واشنگتن را به خاطر هرگونه بیثباتی ناشی از داعش خراسان سرزنش نمایند. چین میتواند با تقویت مشارکت امنیتی خود با پاکستان[xxi] یا استفاده از فشار اقتصادی برای محدود کردن اقدامات ایالات متحده پاسخ دهد. در داخل آمریکا، آمریکاییها پس از خروج دردناک در سال [xxii]۲۰۲۱، همچنان نگران بازگشت به افغانستان هستند.
در مجموع اقدام ترامپ برای بازپسگیری بگرام یک قمار است. این اقدام نشان میدهد که ایالات متحده میخواهد در بازی اوراسیا باقی بماند، حتی اگر رقبا برای بیرون راندن آن هماهنگ شوند. برای ایران، این یک جبهه شرقی جدید ایجاد میکند و باعث ارزیابی مجدد استراتژی امنیتی آن میشود. برای چین، این امر راهروهای تجاری حیاتی و پروژههای استراتژیک را تهدید میکند. برای روسیه، این نشان دهنده یک جای پای ناخواسته ایالات متحده در منطقهای است که مسکو آن را حیاط خلوت خود میداند و اکنون از طریق به رسمیت شناختن طالبان ادعا میکند که آن را مدیریت میکند. هند با دقت مراقب خواهد بود و به دنبال محافظت از منافع خود بدون اینکه هیچ یک از طرفین را از خود دور کند، خواهد بود.
بگرام جدید فقط پایگاهی برای عملیات ضد تروریسم نخواهد بود؛ بلکه موازنه قدرت را در سراسر اوراسیا شکل خواهد داد. اینکه آیا به یک دارایی ارزشمند تبدیل شود یا یک نقطه اشتعال خطرناک، به این بستگی دارد که واشنگتن چقدر ماهرانه در شبکه منطقهای رقابتها حرکت کند. در دوران رقابت چندقطبی، اقدام بگرام دوم نه تنها دامنه نظامی آمریکا، بلکه دیپلماسی و عزم سیاسی آن را نیز آزمایش خواهد کرد.
*****
درباره نویسنده:
فاطمه امان[xxiii] بیش از ۲۵ سال در مورد امور ایران، افغانستان و خاورمیانه مطلب نوشته و به مقامات آمریکایی و غیردولتی مشاوره داده است. او که قبلاً عضو غیرمقیم موسسه خاورمیانه و عضو ارشد شورای آتلانتیک، نویسنده، تهیهکننده و مجری برنامه در صدای آمریکا و خبرنگار رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی بوده، آثارش در مجله تحلیلگر امور اسلامی جین، مجله اطلاعاتی جین و دیدگاههای خاورمیانه مرکز استیمسون منتشر شده است. او را در X دنبال کنید: @FatemehAman.
[i] https://www.cbsnews.com/news/trump-bagram-afghanistan-china/
[ii] https://nationalinterest.org/tags/afghanistan
[iii] https://apnews.com/article/bagram-afghanistan-airfield-us-troops-f3614828364f567593251aaaa167e623
[iv] https://apnews.com/article/bagram-afghanistan-airfield-us-troops-f3614828364f567593251aaaa167e623
[v] https://www.dni.gov/nctc/terrorist_groups/jaa.html
[vi] https://nationalinterest.org/blog/silk-road-rivalries/irans-taliban-tightrope
[vii] https://www.reuters.com/world/middle-east/iran-resumes-fuel-exports-afghanistan-after-taliban-request-union-says-2021-08-23/
[viii] https://www.voanews.com/a/what-happened-to-iranian-proxies-in-syria-/7901149.html
[ix] https://nationalinterest.org/blog/silk-road-rivalries/after-the-india-pakistan-crisis-us-should-focus-on-china
[x] https://www.reuters.com/world/china/china-afghanistan-hold-talks-mining-belt-road-participation-2025-08-20/
[xi] https://www.mei.edu/publications/25-year-iran-china-agreement-endangering-2500-years-heritage
[xii] https://nationalinterest.org/blog/silk-road-rivalries/why-russia-recognized-the-taliban
[xiii] https://www.aljazeera.com/news/2025/4/17/russia-suspends-ban-on-taliban
[xiv] https://nationalinterest.org/tags/isis-k
[xv] https://www.cnn.com/2024/03/22/europe/crocus-moscow-shooting/index.html
[xvi] https://www.aljazeera.com/news/2022/12/12/deadly-attack-on-kabul-hotel-popular-with-chinese-nationals#:~:text=The%20attack%20took%20place%20around,have%20been%20claimed%20by%20ISIL.
[xvii] https://thediplomat.com/2025/03/uzbekistans-evolving-northern-afghanistan-strategy/
[xviii] https://www.khaama.com/russia-central-asia-summit-to-focus-on-regional-security-amid-growing-concerns-over-afghanistan/
[xix] https://www.afintl.com/en/202504116888
[xx] https://nationalinterest.org/tags/india
[xxi] https://nationalinterest.org/tags/pakistan
[xxii] https://www.brookings.edu/articles/anger-betrayal-and-humiliation-how-veterans-feel-about-the-withdrawal-from-afghanistan/




