دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۳
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.
دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کردهاند».
روشن است، بهگاهی که دولتهای امریکا و اروپایی نهتنها چشم به نسلکشی در غزه بستهاند بل با همهی توان از نتانیاهو و ارتش آدمکش و ویرانگر اسرائیل پشتیبانی میکنند، هواداران اسرائیلی فوتبال هم گستاخ و پررو میشوند، چنان که در آمستردام، پیشتر از بازی فوتبال، دیده شد.
مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و همزیستی مسالمتآمیز با تمام کشورهای جهاناند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگزده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتشبس به کار گیرد.
یک مطالعه و نظر سنجی جدید, تأثیر روانی عظیم جنگ بر کودکان و جوانان در نوار غزه را این گونه بر آورد کرده است: ۴۴ درصد از کشته شدگان کودک بودند و بازماندگان از علائم شدید روحی روانی رنج می بردند. در این گزارش آمده است: بسیاری از کودکان, بمباران خانه ها و مدارس خود یا از دست دادن عزیزان خود را تجربه کرده اند.
غلامحسین ساعدی ریشه در آب و خاک فرهنگ، زبان و تاریخ ایران و مردم ایران داشت. این ریشه در او چنان قوی و محکم بود که درد غربت تا آخرین روزهای عمر او را رها نکرد. او در تبعید خود را به مثابه درختی می دید که ریشه اش را از زمین اصلی و مناسب خود بیرون آورده و در آب و خاکی بیگانه از نو کاشته باشند.
… وقتی از ملاقات مهراوه بابت حجابش جلوگیری کردند، شرایط برای او که بارها از ملاقات مادر و پدرش، طی سال های گذشته، با موضوعیت حجاب محروم شده بود، غیرقابل تحمل شد و این بیداد را فریاد زد. این بار او بود که به دادخواهی حق خود برخاسته بود…
پروندهی «جنایت عمدی»، جنایت آشکاری که به مرگ بکتاش آبتین انجامید، همچنان گشوده است و هرگز مشمول مرور زمان نخواهد شد مگر آن که آمران و عاملان این جنایت و همهی جنایات سیاسی سالیان اخیر به پای میز محاکمه کشیده شوند و ما دادخواهان پیمان بستهایم که آنچه در توان داریم به کار آوریم تا دادِ این جان شعلهور را چنان که شایستهی اوست بستانیم.
امروز بیش از هر زمان جامعه ما نیاز به گفتوگو دارد؛
o گفتوگوی میان خودمان،
o گفتوگو با دیگرانی که در عرصه هستند،
o گفتوگو با جهان،
o گفتوگو با حاکمیت.
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی میکنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود. نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاشهای مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند میداند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بیاحترامی به او یا دیگر چهرههای فرهنگی، بیاعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفهای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین میکند.