منبع شورای آتلانتیک Atlantic Council-Middle East and North Africa
۲۵ اوت ۲۰۲۳
در نشست اخیر بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) که در ۲۲ تا ۲۴ اوت ۲۰۲۳ در ژوهانسبورگ برگزار شد، شش کشور دیگر برای عضویت پذیرفته شدند که چهار کشور از خاورمیانه و شمال آفریقا شامل مصر، ایران، عربستان سعودی، و امارات متحده عربی هستند[i]. بنابراین از ژانویه ۲۰۲۴ خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) از عدم نمایندگی در گروه پنج کشور بریکس به چهار عضو در گروه یازده نفره – از جمله آرژانتین و اتیوپی – تبدیل شده است.
با افزایش اعضای جدید معلوم نیست که آیا مخفف BRICS گسترش خواهد یافت یا اینکه همچنان به عنوان BRICS یا شاید +BRICS شناخته می شود. با این حال، بدیهی است که به نظر می رسد نگرانی ها و صداهای MENA نقش غالب تری در اجلاس های آینده ایفا کند.
اما در حالی که چهار کشور منا در بریکس پذیرفته شدهاند، دولتهای منا دیگری نیز وجود داشتند که امیدهایشان برای پذیرفته شدن به انجام نرسید: الجزایر، بحرین، سودان، سوریه و ترکیه که طبق گزارشها، همه به دنبال پذیرش بودند[ii]. با توجه به اهمیت الجزایر به عنوان صادرکننده عمده گاز در نزدیکی اروپا در آنسوی مدیترانه و نقش فزاینده ترکیه به عنوان یک قدرت با اهمیت و نقشی دوگانه در ناتو و منطقه، به نظر می رسد که هر دو کاندیدای مناسب تری برای پذیرش در بریکس نسبت به اتیوپی جنگ زده بوده اند[iii]. با این حال، شاید پذیرش بیش از چهار عضو جدید در حالی که هر کدام از کشورهای جنوب صحرای آفریقا و آمریکای لاتین (و هیچ منطقه دیگری) از نظر رهبران فعلی بریکس شایسته شناخته نشدند کمی نامتعادل به نظر می رسد. گفته میشود که رقابت های موجود در میان خود پنج عضو پایه ای بریکس بویژه هندوستان و چین در این میان نقش بازی کرده است. بطور مشخص هریک از کشورهای بنیانگذار بریکس ابتدا کشورهای مورد علاقه خود را(بطور مثال ایران از طرف چین و روسیه) پیش رانده اند و سپس بقیه براساس آنچه میتوانستند به بریکس بیاورند انتخاب شده اند.
گرچه دقیقا مشخص نیست که حق و حقوق اعضای جدید تا چه اندازه برابر با حقوق اعضای موسس پنج گانه باشد ولی با این فرض که برای پذیرش تعداد بیشتری از اعضای بریکس، اتفاق نظر اعضای جدید هم لازم باقی خواهد ماند، چهار عضو منا به وضوح باید در مورد هر گونه گسترش آتی موافق باشند. اگر روابط بهبود یافته اخیر بین ایران از یک سو و عربستان سعودی و امارات[iv] از سوی دیگر تداوم یابد، آنگاه توافق ترکیبی آنها می تواند سایر اعضای بریکس را در مورد پذیرش کشورهای دیگر متقاعد کند[v]. اما اگر روابط ایران-سعودی ویا ایران-امارات به حالت متخاصم معمول در یکی دو دهه اخیر خود بازگردد، ممکن است نتوانند بر سر هیچ یک از اعضای جدید به توافق برسند – و سایر اعضای بریکس ممکن است نتوانند آنها را متقاعد کنند که تسلیم شوند.
با این حال، گسترش اعضای بریکس تنها موضوع در دستور کار اعضای قدیمی و جدید نخواهد بود. اساسی ترین کارکرد بریکس تا به امروز، خدمت به عنوان یک مجمع گفتگو برای دولت های مهم غیرغربی بوده است، همانطور که G-7 یک مجمع گفتگوی حیاتی برای دولت های مهم غربی است. مصر، ایران، عربستان سعودی و امارات همگی دارای دولتهای مستبدی هستند که با روسیه و چین در مخالفت با انتقادات غربیها در مورد حقوق بشر و کسریهای دموکراتیک، مخالفت خواهند کرد.
بریکس همچنین با طرح های مختلف برای دادن وام و سرمایه گذاری در کشورهای عضو و همچنین در سایر اقتصادهای در حال توسعه، یک برنامه توسعه اقتصادی را بر عهده گرفته است. با این حال، تاکنون پول این طرح ها عمدتاً از چین تامین شده است. اقتصادهای برزیل، روسیه و آفریقای جنوبی همگی در دهه ۲۰۲۰ دچار رکود شدند. همه آنها به بودجه نیاز دارند و واقعاً در موقعیتی نیستند که بتوانند نیازخودشان را تأمین کنند. با این حال، اضافه شدن عربستان سعودی و امارات به بریکس می تواند هجوم منابع مالی از سوی آنها علاوه بر چین را برای فعالیت های توسعه بریکس به همراه داشته باشد. نه مصر با مشکلات مزمن اقتصادی اش و نه ایران که به شدت تحریم شده است به نظر نمی رسد در موقعیتی باشند که به این تلاش ها بیفزایند، انها به احتمال زیاد در عوض به دنبال منابع مالی هستند. با این حال، این که آیا عربستان سعودی و امارات مایل به ارائه بودجه زیادی به ایران خواهند بود، مشکوک به نظر می رسد.
این به این دلیل است که BRICS هر هدفی را که دنبال کند – چه به عنوان یک گروه پنج نفری یا یازده نفره – به نظر نمی رسد که بتواند اختلافات بین اعضای خود را حل کند. چین و هند علیرغم عضویت مشترکشان در بریکس (و همچنین سازمان همکاری شانگهای)، بر سر مرز مشترک خود و همچنین روابط چین با پاکستان و پیوندهای هند با ایالات متحده و غرب همچنان در تضاد هستند. به همین ترتیب، عضویت مشترک آنها در بریکس بعید به نظر می رسد که از یک سو به تهران و از سوی دیگر به ریاض و ابوظبی کمک کند تا مشکل خود را حل کنند.
در عین حال بریکس یک پیمان امنیتی جمعی در برابر تهدیدهای خارجی نیست. لفاظی های ناشی از اجلاس های بریکس اغلب ضدغربی است، به ویژه از سوی مقامات روسیه و چین که اخیراً این اتحاد را ترغیب کردند تا به عنوان یک بلوک ضدغربی عمل کند[vi]، اما اعضا متعهد به دفاع از یکدیگر نیستند. در واقع، جالب است بدانید که در حالی که یکی از اعضای جدید منا – ایران – به شدت با غرب در تضاد است، مصر، عربستان سعودی و امارات به همکاری امنیتی گسترده با ایالات متحده علیرغم برخی اختلافات مهم با آمریکا ادامه می دهند.
برای مصر، عربستان سعودی و به ویژه امارات، پیوستن به بریکس بیانیه ای است که در عین حال که با آمریکا و غرب همکاری می کنند، با روسیه و چین نیز همکاری خواهند داشت و غرب باید این را بپذیرد. شاید مشارکت آنها در بریکس واقعاً به نفع ایالات متحده و غرب باشد. در حالی که بریکس همیشه خود را از غرب متمایز کرده است، اضافه شدن سه کشور عربی به صفوف آن صدای اعضای فعلی برزیل، هند و تا حدی آفریقای جنوبی—که برای آنها همکاری با غرب در بیشتر زمینه ها مطلوب است، را در بحث با اعضای بیشتر ضدغربی (روسیه، چین و اکنون ایران) تقویت می کند. شاید آنها حداقل بتوانند از تبدیل بریکس به گروهی کاملاً خصمانه با غرب توسط مسکو، پکن و تهران، جلوگیری کنند[vii]، و این چیزی است که دیپلماسی غربی باید از آن استقبال کند.
*/مارک ان. کاتز یک عضو ارشد غیر مقیم در شورای آتلانتیک و استاد دولت و سیاست در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه جرج میسون است.
[i] https://www.aljazeera.com/economy/2023/8/24/saudi-arabia-iran-to-join-brics-as-grouping-admits-six-new-members
[ii] https://www.reuters.com/world/what-is-brics-who-are-its-members-2023-08-21/
[iii] https://www.cfr.org/global-conflict-tracker/conflict/conflict-ethiopia
[iv] https://amwaj.media/article/interview-the-new-chapter-in-the-iran-uae-relationship
[v]https://www.atalayar.com/en/articulo/politics/iran-and-saudi-arabia-strengthen-relations-and-focus-on-persian-gulf-security/20230817174543189688.html
[vi] https://www.ft.com/content/40f7cd4d-66f2-4e4d-876d-a0c7aa7097e1
[vii] https://www.washingtonpost.com/world/2023/08/23/brics-summit-putin-xi-russia/