مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری پزشکیان امروز طی مراسمی با حضور رهبر جمهوری اسلامی و تعداد کثیری از مدعوین و باشرکت مسئولان مختلف در ادوار مختلف دولتها بدون حضور خاتمی برگزار شد.
جدا از گزارشی که توسط وزیر کشور در مورد انتخابات داده شد مهمترین بخش این مراسم سخنان پزشکیان و همچنین رهبر نظام بود .
پزشکیان با تاکید بر قانون اساسی بر مردم سالاری و خدمت به مردم و رعایت شان ملت، تمرکز خود را بر روی روش حکومتداری و مدارا با مردم قرار داد و بر تغییر رویه تاکید کرد. وی با مطرح کردن برنامۀ خود که آن را هم در مناظرات بیان کرده بود، همچنان روی برنامهها و چشمانداز برنامههای رهبری برای توسعه و پیشرفت انگشت گذاشت و آن را سر لوحۀ حرکت دولت خود قرار داد.
آنچه میتواند در سخنان پزشکیان مورد توجه باشد تاکید وی بر حقوق ملت است که باید با روشهای اصلاحی مورد توجه دستاندرکاران دولت باشد. وی سعی کرد هرچه بیشتر روی همکاری تمام جناحها و اتحاد و وفاق بین آحاد ملت و مسئولان تاکید ورزیده و خواهان همگرایی برای پیشبرد برنامهها باشد. وی با خطاب قرار دادن رهبری سعی کرد همچنان از حمایتهای وی برخوردار بوده و آن را عامل مهمی برای موفقیت خود دانست.
در سخنان رهبر نظام و نیز در حکم تنفیذ شاهد تعریف و تمجید خامنهای از پزشکیان بودیم. آنچه در سخنان خامنهای بارز بود تاکید وی بر مسئلۀ اقتصاد به عنوان اولویت اول و مهم در شرایط کنونی بود که تا حد زیادی نشان از تغییر نگرش وی نسبت به گذشته و در مراسم تنفیذهای قبلی داشت. بدین ترتیب که در سخنان گذشته همواره فرهنگ را اولویت اول میدانست ولی اکنون اقتصاد و وضعیت معیشت مردم را اولویت اول قرار داده و سعی داشت در سخنانش با تاکید بر نیروی انسانی نوگرا و منابع سرشار آن را در راس اقدامات دولت قرار دهد. وی برخلاف موضعگیریهای ماههای گذشته صحبتی از مسائل فرهنگی و به ویژه مسئلۀ حجاب نکرد. عمدهترین توصیههای وی بر وفاق بین جریانها و اجتناب از درگیری و اختلافات بود. وی مجلس و قوه قضاییه و همچنین نیروهای مسلح را به همکاری با دولت جدید توصیه نمود. در مورد مسائل خارجی همچنان رابطه با همسایگان و بهبود روابط با آنها را اولویت اول قرار داد.
در روابط بینالمللی کشورهای دوست و کشورهایی که در مجامع بینالمللی حامی جمهوری اسلامی بودند را در صدر روابط سیاسی و اقتصادی دوستانه قرار داد و نسبت به اروپا نیز موضعی خصمانه ابراز نکرد و روابط با آنها را در چارچوب سیاستها و منافع کشور دانسته و سعی کرد توپ را در زمین آنها انداخته و بگوید مشکل خود آن کشورها و عنادیست که آنها در مورد تحریمها و حقوق بشر ابراز میکنند.
او بر رابطه با کشورهای آسیایی و آفریقایی تاکید ویژه داشت. وی هیچ صحبتی در بارۀ امریکا و یا برجام و رفع تحریمها نکرد و بر اتکا به نیروی داخلی اشاره داشت. وی دولت را در پیشبرد سیاستهای خارجی آنگونه مطرح نمود که گویا دولت هرکاری که لازم است را باید در چارچوب عزت و منافع ملی انجام دهد. تنها موضع سخت ایشان در قبال اسراییل و حمایت ازمردم غزه بود. وی با بیان کشتارهای رژیم اسراییل آنها را باندی جنایتکار توصیف نمود که با حمایتهای امریکا دست به جنایت علیه کودکان و زنان غزه میزند. وی با تاکید بر قدرت مقاومت همچنان از نیروهای مقاومت در منطقه حمایت نمود.
آنچه میتوان در مرحلۀ اول و بدون پیشداوری های معمول از سخنان پزشکیان و رهبری نظام برداشت کرد، این است که گویا به نوعی تعامل با رهبری برای برونرفت از بحرانهای جاری رسیدهاند و شاید بتوان گفت که منش اصلاحطلبانۀ محافظهکار که همواره پیشبرد اصلاحات را بدون تعامل با راس قدرت امکانپذیر نمیداند در سخنان پزشکیان مشهود بود. و همچنین درسخنان طرف مقابل نیز با درک ضرورتهای کنونی که میتواند در صورت تشدید به فروپاشی حکومت بیانجامد، یعنی بحران اقتصادی و سیاست خارجی کار آمد که راههای تعامل با جهان را باز کند دیده میشد.
آنچه در عرصۀسیاسی و مواضع جریانها، به ویژه اپوزیسیون میتوان دید برخورد جریانات راست و راست افراطی است که نمونههایی از آن را در گفتار کارشناسان اینترنشنالی مشاهده میکنیم که همچنان سعی دارند با نوعی سیاهنمایی خواست تغییر و انعطاف در روش حکومت را نادیده بگیرند و همچنان انتخاب پزشکیان را همسان با انتخابات عناصر اصولگرا و افراطی قلمداد نمایند .
هنوز نمی توان تحلیلی عینی و متکی بر فاکت را در مورد دولت جدید و نوع رابطهاش با رهبری نظام و احیانا تغییراتی در روش حکومتداری ارائه داد. باید منتظر ماند تا کابینه جدید تشکیل شود و عملکرد دولت جدید را در زمینههای گوناگون و همچنین عملی کردن وعدههایش را دید تا بتوان نسبت به آن ارزیابی دقیقتری داشت. مسلم است پزشکیان و دولتش با چالشهای گوناگون و حادی روبرو هستند. از یکطرف خواستهها و مطالبات مردم وجود دارد و از طرف دیگر نیروهای افراطی و اصولگرایانی که امکان طرد شدن خود را از قدرت احساس میکنند؛ اینها چالشهایی بزرگ هستند.
مجلس در اختیار جریانات اصولگرا و عمدتاً جبهۀ پایداریست که میتواند در تعیین وزرا مشکلاتی را ایجاد نماید. سپاه و سران افراطی آن نیز که نقش پر رنگی در تعیین سیاستها دارند نیز چالشبرانگیز هستند.
این که پزشکیان چگونه میتواند در کنار این مخالفتها و همچنین سیاستهایی که رهبری بر آنها اصرار دارد و میتواند ترمز در راه سد کردن پیشروی دولت باشد، به اهداف و وعدههایش برسد در پردۀ ابهام است. ولی آن عامل مهم در تغییر و عقبنشینی جریانهای واپسگرا و نیروهایی که طی ۴۵ سال گذشته وضعیت را بدینجا رساندهاند همانا مردم و جنبشهای مردمی است که حتی انتخابات کنونی و برآمدن فردی مانند پزشکیان را در بین انبوهی از عناصر افراطی و تا حد زیادی باید مرهون آن دانست. تاثیر خیزشهای سالهای اخیر و به ویژه خیزش ژینا را باید عامل مهمی در تغییر روش حکومت فارغ از هر نیتی که راس قدرت دارد، دانست.
مسئلۀ جانشینی نیز در جای خود مهم است و چه بسا اکنون رهبری در یک تعامل با پزشکیان بخواهد در امر تعیین جایگزین خود با دولت جدید به توافقاتی رسیده باشد تا دست جریانات افراطگرا و بهویژه جبهۀ پایداری را در این امر کوتاه کند .
این تحولات با هر انگیزهای که باشد حکم یک چاقوی دو لبه است که میتواند در روند خود زمینههایی برای تقویت نهاد های مدنی و تعمیق و بسط جنبشهای اجتماعی با کمتر شدن شدت سرکوبها و بازشدن فضای سیاسی ایجاد نماید. آنچه مهم است همانا کنشگری نیروهای فعال است که نباید با خوشبینی دست روی دست بگذارند. آنها باید همچنان به دنبال برآورده شدن خواسته های مردم بوده و به شدت آنها را دنبال کنند فارغ از اینکه دولت پزشکیان بتواند کاری صورت دهد یا نه.