بنگاههای تبلیغاتی غرب چند هفته شب و روز برآن کوبیدند که گویا قرار است اسراییل دمار از روزگار ما ایرانیان در آورد. فرماندهی سنتکام، مرکز سازماندهی ناتو در خاورمیانه طی این مدت بارها هشدار داد که در صورت بروز هر واقعهای در کنار اسراییل خواهد ایستاد. طی همین مدت چندین بار وزرای دفاع آمریکا، انگلیس و سایر مقامات نظامی کشورهای غربی روانهٔ اسراییل شدند تا حمایت همهجانبهٔ خود از اسراییل را نه تنها به حاکمین فلسطین اشغالی، بلکه به ایران و نیروهای متحد آن نیز با چنگ و دندان نشان دهند. در همین ارتباط جدا از انتقال مهمترین و مدرنترین سامانهٔ پدافند ضدموشکی موجود در غرب و سایر ادوات نظامی از جمله انتقال حداقل ده جنگندهٔ بمبافکن اف ۱۶ متعلق به آمریکا از آلمان به اسراییل، صدها کارشناس و متخصص نظامی از طرف ناتو و به خصوص آمریکا را روانهٔ آن کشور کردند. سیاستمداران غربی و در رأس آنها جو بایدن برای اینکه توانمندی نظامی اسراییل و ضربهپذیری ایران را به رخ جهانیان بکشند «به دست و پای اسراییل افتادند» تا آن کشور را از بمباران مراکز هستهای و پایانههای نفتی ایران منصرف کنند.
این در حالی بود که ناظران مطلع تحولات اخیر خاورمیانه خیلی خوب میدانستند که همهٔ این تدارکات و سروصداها و تأخیر اسراییل در پاسخگویی به عملیات «وعدهٔ صادق ۲»، فقط و فقط ناشی از ترس و وحشت پاسخ احتمالی ایران به عملیات رژیم اشغالگر است، چیزی که وزیر خارجهٔ ایران، عباس عراقچی در پاسخی کنایهآمیز به پرسش خبرنگاری که از او پرسیده بود که در صورت حملهٔ جنگندههای اسراییلی، ایران چه خواهد کرد گفت، در صورت چنین اتفاقی آن جنگندهها باید جایی را برای فرود در کشورشان داشته باشند.
برابر گزارشهایی که تاکنون از این حملهٔ نظامی بزرگ افشاء شده، حداقل دهها جنگندهٔ بمبافکن و پرتابه های موشکی در این عملیات شرکت داشتند و هواپیماهای سوخترسان ناتو در آسمان عراق که کنترل آن در دست آمریکاست به این جنگندهها سوخترسانی کردهاند و موشکهای هدایتشونده از آسمان عراق به سمت اهدافی در ایران شلیک شدهاند. طی این عملیات تمامی پایگاههای ناتو در منطقه و به خصوص پایگاه اصلی سنتکام در جزیرهٔ قبرس کاملاً در حالت آمادهباش بودهاند. اما نتایج این تدارک عظیم و کمسابقه طی دو دههٔ گذشته «اعجاببرانگیز» بود و خیلی زود برملا شد، خسارات اندکی به سه پایگاه نظامی در استانهای خوزستان، ایلام و تهران وارد آمد و چهار تن از نظامیان وابسته به ارتش ایران و یک شهروند غیرنظامی جان باختند. بلافاصله پس از اعلام این «عملیات موفق» عکسی از اطاق عملیات گالانت، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی به جهان مخابره شد که نشان میداد که چگونه او به عکسی که گویا از انفجار حاصل از اصابت موشکهای اسراییلیست، خیره شده است، چیزی که حتی داد بی بی سی (BBC) را هم در آورد. این رسانه اعلام کرد که این عکس متعلق به آتشسوزی در یک پالایشگاه در ایران است که سه سال پیش رخ داده است. بلافاصله پس از انجام «موفقیتآمیز» این «عملیات بزرگ» دولت اسراییل اعلام کرد که این موضوع برای آنها خاتمه یافته تلقی میشود.
کوه موش زایید!
بدین ترتیب روشن شد که همهٔ این هیاهوها، تدارکات نظامی و رفتوآمدها، حمایت همهجانبهٔ ناتو و این موشکپرانی فقط برای آن بود که از یکسو افکار عمومی در اسراییل و حامیانش ارضاء شوند واز سوی دیگر ایران با پذیرش صدمات ناچیز ناشی از این واکنش، به مقابله به مثل دیگری از نوع «وعدهٔ صادق ۲» و حتی شدیدتر از آن دست نزند.
مستقل از اینکه ایران چه واکنشی نسبت به این حمله انجام دهد، کالبدشناسی این «عملیات بزرگ» غرب به رهبری اسراییل نشان داد که اولاً ایران نه فقط یک قدرت منطقهای در غرب آسیاست، بلکه به طور بالفعل قدرتمندترین آنها نیز است، دوماً توانمندی کشورمان در امر بازدارندگی آنچنان اوج گرفته که نه فقط اسراییل، بلکه غرب با به کارگیری همهٔ اهرمهای موجود در حمایت مهمترین پایگاه خود در این بخش از جهان، قادر به تقابل دوامدار با ایران نیست، این امر بدین معنیست که کشور ما به طور بالقوه در حال تبدیل شدن به یک قدرت جهانیست. آگاهی نسبت به این امر خطیر و تلاش برای تحقق آن نیازمند اتخاذ تدابیر همهجانبهٔ نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعیست. در عرصهٔ نظامی اگر چه قدرت سیاسی ایران تاکنون هوشمندانه عمل کرده، اما آنجا که به امر بازدارندگی نظامی باز میگردد نباید سرنوشت کشور را به تابوهای خودساخته متصل کرد و خود را فقط ملزم به داشتن سلاحهای متعارف کرد.
در عرصهٔ سیاسی و اجتماعی اگر چه حاکمیت سیاسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری گامی ارزشمند در راستای افزایش گسترهٔ پایهٔ اجتماعی خود نهاد، اما عدم مشارکت بخشهای قابل توجه جامعهٔ ایران در آن نشان داد که تحقق امر مشارکت تودهها در ساختار سیاسی – اجتماعی ایران نیازمند گامهای شجاعانهتریست. در یک کلام ایجاد، حفظ و تداوم قدرت در جوامع بشری در پیوند تنگاتنگ تودهها با قدرت سیاسی تحقق مییابد.
در زمینهٔ اقتصادی کشورمان نیازمند اصلاحات بنیادین به سود اقشار و طبقات زحمتکش ایران است، نولیبرالیزم همچنان در ساختار اقتصادی و اجتماعی حرف اول را میزند، حضور یک قشر نسبتاً گستردهٔ الیگارش فاسد مالی که از قِبَل رانتها و سوءاستفاده از روابط، به بخشهای مهمی از اقتصاد کشور دست یافتهاند، تبدیل به مانع بزرگی در راه تحول و تحقق توسعه در ایران شده و آموزش و بهداشت که وعدهٔ عمومی و رایگان بودن آن در قانون اساسی انقلاب بهمن به مردم داده شده بود، در نتیجهٔ تسلط نولیبرالیزم برعرصههای مختلف زندگی، کاملاً به فراموشی سپرده شده است.
برداشتن گامهای اساسی در ارتباط با اجرای تدابیر پایهای در راستای تحقق اهداف فوق از الزامات حصول به ایرانی مقتدر، آباد و آزاد است.
پیدایش «بریکس» به عنوان یک قطب جهانی جدید در حال انکشاف، یک دستاورد بزرگ در جامعهٔ جهانیست، حضور کشورمان به عنوان یکی از اعضای اصلی این اتحادیه و روابط نزدیک ایران با دو کشور قدرتمند چین و روسیه، امکانات جدید وبسیار مهمی را برای رشد و توسعهٔ کشور ما فراهم آورده است.
محمود کرد