برگردان به فارسی: گودرز اقتداری
به نقل از لوموند انگلیسی ۲ ژانویه ۲۰۲۵
ژان پیر فیلیو، ستوننویس لوموند و مورخ و استاد ساینس پو پاریس اشاره میکند که چگونه فریبا عادلخواه در کتاب خود “زندانی در تهران” از یک دفتر خاطرات زندان صرف فراتر میرود و یک تحقیق انسانشناسی از سیستم زندان در ایران را ارائه میکند، که در جریان بازداشت او در تهران از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ از درون تحلیل شده است.
پویایی درونی دیکتاتوری ها به دلیل ماهیت شدیدا سرکوبگر چنین رژیم هایی اغلب در سیستم های زندان آنها آشکار می شود. به همین دلیل است که ژانر خاطرات زندان برای روشن کردن مکانیسمهای خودسری ایجاد شده است و این روایتها بخشی از سایههایی که رژیمهای خودکامه برای محافظت بهتر از خود ایجاد میکنند را کنار میزنند.
فریبا عادلخواه انسانشناس ایرانی-فرانسوی که از ژوئن ۲۰۱۹ تا فوریه ۲۰۲۳ در ایران در بازداشت به سر میبرد، از این نوع ادبیات فراتر میرود. او در زندان اوین تهران («زندانی در تهران») از تجربه طولانی خود به عنوان یک محقق استفاده کرده است تا تحلیلی مهیب از داخل زندان اوین، معادل باستیل ایران، ارائه دهد، که به سرکوب مخالفان در رژیم شاه و جمهوری اسلامی اختصاص یافته است.
در واقع، از اوین بود که عادلخواه فریاد کوبنده خود را مبنی بر «نجات پژوهشگران، نجات پژوهش برای نجات تاریخ» آغاز کرد. اما کتاب عادلخواه به دور از پیروی از اصول کلاسیک کار آکادمیک، وقایع زندگی روزمره زندان را با بازتابهای ساختاریتر ترکیب میکند.
مبارزات مستمر قدرت
عادلخواه به طرز درخشانی پویایی رقابت جاری در زندان اوین بین بخش اطلاعات سپاه پاسداران-جناح مسلح رژیم، و وزارت امنیت داخلی را آشکار می کند. در جمهوری اسلامی وظایف سرکوبگرانه که از ساواک بدنام در زمان شاه بازیافت شده، به نیروی دوم واگذار شده است.
هر یک از این دو، مرکز بازجویی و بازداشتگاه خاص خود را دارند و تنها پس از صدور حکم، معمولاً زندانی به بخش زنان اوین منتقل میشود. در واقع، بخش زنان فقط زندانیان «امنیتی» را در خود جای می دهد، در حالی که زندانیان سیاسی در بخش مردان در کنار زندانیان عادی نگهداری می شوند. نویسنده با مثالهای متعدد “لجاجت مقامات در تظاهر به احترام به قواعدی که در واقع به طرز ناجوانمردانه ای نقض می کنند،” را نشان میدهد.
عادل خواه که در ژوئن ۲۰۱۹ دستگیر شد، به مدت هفت ماه بدون ملاقات زندانی اطلاعات سپاه پاسداران بود، او تنها در طی یک اعتصاب غذای چند هفته ای به شاخه زنان اوین منتقل شد (متانتی که با آن او به چنین مقاومتی اشاره می کند، بخودی خود باعث احترام می شود).
او در مهرماه ۱۳۹۹ پس از محکومیت ناعادلانه به پنج سال حبس به اتهام «تضعیف امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» (اتهام جاسوسی که مجازات آن اعدام است، خوشبختانه حذف شد) به وزارت اطلاعات منتقل شد. او سپس به عنوان دومین زندانی مجهز به ابزار رهگیری الکترونیکی در تاریخ عدالت ایران به آزادی مشروط محکوم شد. اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حاضر به رهایی او از چنگال خود نشدند و با یک جعل با سابقه موفق شدند این محقق را در دی ماه ۱۴۰۱ دوباره به اوین بازگردانند. سرانجام در بهمن ۱۴۰۲ با وجود اینکه تلاش میکرد تا از این اتهامات ساختگی تبرئه شود، وی مورد عفو آیت الله خامنه ای قرار گرفت.
یک محقق علمی زندانی
عادلخواه همواره زندانی سیاسی بودن خود را انکار کرده و مدعی است که عنوان او «زندانی علمی» بوده و صرفاً به خاطر فعالیت های پژوهشی خود تحت تعقیب قرار گرفته است. با این وجود، او با هم زندانیان خود رابطه برقرار کرد. از نمایهها گرفته تا حکایات، اینها هستند که شاید به دوستداشتنیترین صفحات این کتاب، زندگی میبخشند.
سازماندهی در فضا و عملکرد آن در بخش زنان اوین، بارهایی که بر دوش گرفته میشود و خدمات رد و بدل شده، صمیمیت، بهداشت، غذا و خانواده، همه را در پس زمینه روابط کم و بیش پرتنش و مادرانه با مدیریت کشف می کنیم. نویسنده در فصلی با عنوان «پرستو به دنیا نمیآیید، میشوید»، به بررسی دلایلی میپردازد که چرا زندانیان خبرچین یا در اصطلاح زندان «پرستو» میشوند. علیرغم ژستهای همبستگی فراوان بین زندانیان، در اوین «دزدی از سر ناچاری، طمع یا سوء نیت خالص»، بیش از بخشیدن و هبه، به یک اتفاق روزمره تبدیل میشود.
ساختار بخش زنان نیز بر اساس وابستگی ها و اعتقادات شکل گرفته است. سلطنت طلبان هستند که خود بین طرفداران پهلوی-سلسله حاکم سابق، یا پیروان ساده اصل سلطنت مشروطه تقسیم شده اند. مجاهدین خلق، «دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی»، که با این وجود «با دقت فراوان به موازین مذهبی آن احترام می گذارند». پیروان دراویش که مرجعیت عالیقدر آیت الله خامنه ای را به چالش می کشند. گروندگان از اسلام به مسیحیت و بهائیان که از سوی رژیم مرتد شناخته می شوند، و همچنین فعالان چپ با گرایش های مختلف سیاسی، کنشگران محیط زیستی، کارگرانی که جرات اعتصاب کرده اند یا فعالان دانشجویی.
به طور کلی تر، زیر نگاه انسان شناس، زندان به «بازتابی از کل جامعه ایران» تبدیل می شود. در این رابطه، “زندانی در تهران” درس خوبی در علوم اجتماعی از یک محقق دانشگاهی را ارائه می دهد که هرگز حاضر نبود آزادی علمی خود را رها کند، حتی اگر این به معنای پرداخت بهایی چنین گزاف باشد.
ژان پیر فیلیو تاریخنگار و استاد دانشگاه ساینس پو پاریس است.