آخرین تلاش های تفکر رو به زوال ارتجاع، ترفندی تازه با اسم اتاق توبه می باشد! ارتجاع از قدرت زنان می هراسد ودست به بازیهای مضحکی می زند، که نشان عجز و استیصال آنان است. در ایستگاه متروی تجریش تهران محلی به نام «اتاق توبه» راهاندازی شده است. مدتی است که حکومتیان در ایران، از ایستادگی زنان در برابر حجاب اجباری به ستوه آمدهاند، و هر از چند وقت، به شگردی تازه و البته کثیف روی می آورند. گشت ارشاد، قانون عفاف و حجاب، و این بار، «اتاق توبه» و تهدید و بازداشت، به نتیجه نرسیده و با جنگ روانی و نمایش های ساختگی، زنان را به «بازگشت» دعوت می کنند. اما بازگشت به کجا؟ به اسارت؟ به پذیرش تحقیر؟ به چشم پوشی از حق مسلم خود برای انتخاب؟
آنان که خود را صاحبان ایمان و اخلاق می دانند، با فریب، فشار و بازی با احساسات، زنان را به این اتاق ها می کشانند، جایی که با عکسهای حساب شده و واژه هایی مرموز، قرار است وجدان را گروگان بگیرند و اراده را در هم بشکنند. در ویدیویی که از این اتاق ها منتشر شده، دختری را میبینیم که گریه می کند، شاید از ترس، شاید از فشار، شاید از احساس تنهایی. در پاسخ، به او یک روسری هدیه می دهند، گویی که گوهر گمشده اش را یافته است. زهی خیال باطل!، البته هدیه های آخرشان نیز که کفن بود فراموش نکرده ایم.
باید از اینان که زنان را به توبه میخوانند، پرسید که، آیا خود از سرکوب و خشونت و بی حرمتی به آزادی و ظلم و آزاری که سالهاست بر مردان و زنان روا می دارند، توبه کرده اند و پشیمان شده اند، البته که کسانی که چون گرگ به همهٔ ابعاد زندگی مردم حمله می کنند، توبه نمی شناسند. آنها که این نمایشهای شرمآور را راه انداختهاند، باید از این خیال خام بیرون آیند که با ایجاد چند اتاق پر از عکس و خطابه، میتوانند نسلی را که بیدار شده، به عقب بازگردانند.
امروزه ، زنان ایران نه توبه کار، که بیدارند. آنها زنجیرهای تحمیل را یکی پس از دیگری گسسته اند و خوب می دانند که بازی های روانی حکومتیان، تنها نشانه ای از وحشت آن ها از قدرت زنان است. این «اتاق های توبه»، بیش از آنکه زنان را بلرزاند، ضعف و زبونی کسانی را فریاد می زند که خود، از ایستادگی آنان هراس دارند.
دیر یا زود، همانطور که تاریخ نشان داده، این دیوارهای اجبار فرو خواهد ریخت.
زری