نویسنده: Gereon Haas
ما هنوز در حال توسعه این چشمانداز با هم هستیم و در پلتفرم جدید حزب به آن میپردازیم. میتوانم مثالهای زیادی از تاریخ بزنم، اما اکنون به چیزی آینده نگر نیاز داریم. اساساً، برای من، سوسیالیسم دموکراتیک به این معنی است که همه مردم بتوانند آزادانه بر اساس تواناییها و نیازهای خود، بدون ترس مادی، زندگی کنند. اما اینکه دقیقاً در آینده چگونه باید باشد، نیاز به کمی تخیل بیشتر دارد.
گفتگویی با اینس شورتنر.Ines Schwerdtner ، رئیس حزب چپ آلمان ، در مورد احتمال نجات بسته بازنشستگی فریدریش مرتس Friedrich Merz توسط حزب چپ ، و اینکه موشها چه ارتباطی با کارگران دارند!
der Freitag: خانم شورتنر، شما تمایل دارید بسته پیشنهادی بازنشستگی دولت فدرال را تأیید کنید. امیدوارید با آن به چه چیزی برسید؟
اینس شورتنر: من امیدوار نیستم با آن به چیزی دست پیدا کنم. اما در غیر این صورت، کاهش واقعی حقوق بازنشستگی برای ۲۱ میلیون نفری که حقوق بازنشستگی آنها نیاز به تثبیت دارد، وجود خواهد داشت. این در مانیفست انتخاباتی ما آمده است و این شرمآور است که بر سر آن یک مبارزه قدرت در گرفته است. ما هنوز باید در مورد رأیگیری در گروه پارلمانی بحث کنیم، اما این موضوع میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهد که من نمیخواهم آن را به یک مانور تاکتیکی تبدیل کنم.
اما آیا وظیفه یک حزب سوسیالیست است که اکنون ائتلاف را نجات دهد؟
ما در حال نجات ثبات حقوق بازنشستگی هستیم. این چیزی متفاوت است و ما در قبال مردمی که ما را انتخاب کردهاند، مسئولیت داریم. برای ائتلاف، این یک شکست مفتضحانه است. حزب سوسیال دموکرات مطمئناً در چند دهه گذشته در بسیاری از موارد با استفاده از کلمه “مسئولیت” همدست بوده است. و من نمیخواهم مانند آخرین سوسیال دموکراتهایی باشم که فقط میگفتند میخواهند از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنند. ما در واقع باید سیستم حقوق بازنشستگی را به طور اساسی اصلاح کنیم.
ما میخواهیم سقف حق بیمه را دو برابر کنیم تا افراد با درآمد بالاتر نیز به طرح بازنشستگی قانونی پول بپردازند. به طور کلی، ما میخواهیم همه کارمندان دولت، افراد خوداشتغال و سیاستمداران را وارد سیستم بازنشستگی قانونی کنیم. به همین دلیل است که من علاقه زیادی به همکاری با سازمانهای اجتماعی و اتحادیههای کارگری برای ایجاد یک قدرت متقابل اجتماعی دارم.
ایجاد قدرت متقابل – این کاری است که زهران ممدانی در نیویورک موفق به انجام آن شد. یک سوسیالیست دموکرات با او در انتخابات شهرداری پیروز شد. شما با ممدانی دیدار داشتید؛ چه پیامی از نیویورک با خود همراه آوردید ؟
من مدتی است که چپهای آمریکا را دنبال میکنم: پیروزی قاطع الکساندریا اوکازیو- کورتز Alexandria Ocasio- Cortez یا کمپین برنی سندرز Bernie sanders. سوسیالیستهای دموکرات همیشه برای من الگو بودهاند. در ارتباط شفاف، بیباکی و نحوه بسیج در کمپینهایشان. اما اکنون آنها از ما نیز یاد میگیرند. به عنوان مثال، در طول بازدید من، سوالات زیادی در مورد چگونگی اداره یک شهر مطرح شد. به این معنی است که یک چپ جدید بینالمللی در حال ایجاد است که من آن را بسیار مثمر ثمر میدانم.
هم در نیویورک و هم در آلمان، شما عمدتاً بر مسائل کلاسیک معیشتی تمرکز کردهاید. برخی در حزب شما نگران این هستند که مسائلی مانند ضد فاشیسم یا حفاظت از آب و هوا نادیده گرفته شود.
این تمرکز مهم است تا مردم دقیقاً بدانند که چرا باید به ما رأی دهند. در عین حال، این پوپولیسم اقتصادی، همانطور که آمریکاییها آن را مینامند، نوعی بسیار قوی از ضد فاشیسم است. بنابراین، ما به یک برنامه اجتماعی، همراه با موضع روشن در مورد مهاجرت، تغییرات اقلیمی و جنگ و صلح نیاز داریم. اول و مهمتر از همه، باید ارزش عملی را به زندگی روزمره مردم بیاوریم. به عنوان مثال، ممدانی همیشه بر سه موضوع کلیدی خود تأکید میکرد: اتوبوسهای رایگان، اجارههای پایینتر و مراقبت رایگان از کودکان. اما وقتی از او سؤال میشد، او به روشنی در مورد موضوعات دیگر صحبت میکرد و این همان کاری است که ما نیز انجام میدهیم.
تمام چپهای بینالمللی دیدگاه متفاوتی نسبت به چپهای آلمانی در مورد فلسطین دارند. با این حال، این با توجه به تاریخ ما منطقی است. در عین حال، تظاهرات ما گامی مهم به جلو بود و ما به تضمین افشای جنایات جنگی و پاسخگو کردن دولت آلمان کمک خواهیم کرد.
قبل از تظاهرات «همه نگاهها به غزه»، شما در مصاحبهای با روزنامه « Der Fraitag » از استفاده از اصطلاح نسلکشی خودداری کردید. در خود تظاهرات، متعاقباً از نسلکشی صحبت کردید. آیا از اینکه زودتر از آن استفاده نکردید پشیمان هستید؟
نه، من احساس کردم که تظاهرات زمان مناسبی بود. فراخوان برای اقدام در این تظاهرات «نسلکشی را متوقف کنید» بود و من یکی از سازماندهندگان بودم، بنابراین بیمعنی بود که به عنوان فرعی تظاهرات پایبند نباشم. علاوه بر این، احساس کردم که صحبت واضح با جوامع فلسطینی و یهودی که علیه جنگ اعتراض میکنند، مهم است.
نه، من اصلاً چنین چیزی نمیبینم. یک سیاستزدگی شدید پیرامون این موضوع در بین جوانان وجود دارد. البته، وقایع غزه نگرانی هر انجمن ایالتی، هر انجمن منطقهای و هر شاخه محلی است. قطعنامههای مشترک حزب که به طور مشترک مذاکره شدهاند، به طور مداوم توسط اکثریت بزرگی، اخیراً در کنوانسیون حزب چپ برلین، حمایت شدهاند. در این مورد، ما کاملاً در تضاد با سایر احزاب هستیم.
یکی دیگر از موضوعات اصلی در حزب شما، طبقه کارگر است. در آخرین کنوانسیون، شما هدف خود را تبدیل شدن به یک حزب طبقاتی سازماندهنده قرار دادید. “طبقه” به چه معناست؟
در قطعنامه اصلی ما، یک تعریف کلاسیک مارکسیستی داریم: هر کسی که صرفاً با دستمزد خود زندگی میکند و بنابراین باید سر کار برود، متعلق به طبقه کارگر است. اما البته، یک پرستار به طور متفاوتی از یک کارگر فولکس واگن مورد خطاب و سازماندهی قرار میگیرد و دومی متفاوت از یک دستیار دانشجویی است. پرداختن به طبقه کارگر با تمام تنوع آن یکی از چالشهای اصلی ماست.
در انتخابات فدرال گذشته، تنها هشت درصد از کارگران به حزب چپ رأی دادند. بیست درصد از اعضای جدید شما دانشجو هستند. چه استراتژی برای دسترسی به طبقه کارگر دارید؟
اول از همه، خوشحالم که سهم خود از آرا را به هشت درصد افزایش دادهایم. اما با یک فرآیند بسیار طولانی روبرو هستیم. اول از همه، ما در حال کار بر روی سهمیهای برای کارگران هستیم. ما در حال حاضر کارگران کارخانه، آرایشگران و پرستاران را در گروه پارلمانی خود داریم. ما باید این را سیستماتیک کنیم. دوم، ما در حال بحث در مورد چگونگی تثبیت بیشتر در محیطهای کاری هستیم. با این حال، این فرآیندی است که سالها طول خواهد کشید.
ما رقیب اتحادیههای کارگری نیستیم، اما همچنان میخواهیم در محیطهای کاری سازماندهی شویم. ما قبلاً در جریان اعتصابات بیمارستانها شاهد بودیم که کارمندان در حزب چپ سازماندهی شدند. اما در نهایت، ما همچنین نگران بازیگران بزرگ، مانند کسانی که در کارخانههای صنعتی هستند، هستیم. ما میخواهیم در آنجا اعتماد ایجاد کنیم و با همکاران بیشتری ارتباط برقرار کنیم. این همچنین نشان میدهد که AfD یک جایگزین نیست، بلکه سیاستهای ضد کارگری را دنبال میکند.
در مقالهای در سال ۲۰۲۱ در “مجله ژاکوبین”، شما از حزب چپ به دلیل نداشتن راهی برای جلب نظر کارگران انتقاد کردید. به طور خاص، شما از اسبهای تک شاخ بنفش برای یک کمپین رسانههای اجتماعی نام بردید. اکنون، در طول مبارزات انتخاباتی در ایالت نوردراین-وستفالن Nordrhein Westfalen ، من در شهرهای مختلف رانندگی کردم و رایجترین پوستری که دیدم، به عنوان مثال، در پارک صنعتی دویسبورگ، با قلبی کوچک نوشته شده بود: “بروید رأی دهید، موشها!”. آیا این روش جدید برای جلب نظر کارگران است؟
در طول یک سال فعالیت، ما به دستاوردهای زیادی رسیدهایم. بسیاری از آنها حقوق خود را محدود میکنند، ساعات مشاوره رفاه اجتماعی را برگزار میکنند و تبلیغات خانه به خانه تثبیت شده است. همه اینها زمان میبرد و من همچنین متوجه شدهام که همه بلافاصله با همه چیز موافق نیستند. به نظر من،ایده یان ون آکن Jan Von Aken، ایده خوبی است: بخشهای محلی وجود دارند که به جلو میروند و بخشهای دیگری که با ایدههای جدید دست و پنجه نرم میکنند. گاهی اوقات استدلالهای خوبی وجود دارد و ما نمیخواهیم همه چیز را به زور تصویب کنیم. یک حزب باید تکامل یابد و ما در حال حاضر با ۷۰ هزار عضو جدید رشد چشمگیری را تجربه میکنیم. به همین دلیل است که من آن را یک حزب یادگیرنده مینامم.
اما این مربوط به بخشهای محلی یا اعضای جدید نیست، بلکه مربوط به سیاستمداران ارشد گروه پارلمانی است که حقوق خود را محدود نمیکنند.
این قطعاً یک تغییر فرهنگی شدید است. بسیاری از آنها سختترین سالهای حزب را پشت سر گذاشتهاند. اکنون انتقادات مشروعی دارند. اما باید اذعان کنند که حزب در حال حاضر در حال تجدید حیات است. ما اغلب از این به عنوان دردهای رشد یاد کردهایم.
برخی از شاخههای محلی حزب در مدت زمان بسیار کوتاهی دو یا سه برابر شدهاند و بسیاری از جوانان با ایدهها و اشتیاق جدید وارد میشوند. این در حال تجربه اعضای قدیمیتر است. به همین ترتیب، دو سوم اعضای پارلمان در بوندستاگ جدید هستند. من فکر میکنم کاملاً طبیعی است که اوضاع گاهی اوقات کمی ناهموار شود و رویهها و مواضع زیر سوال بروند. اما مشکلات رشد همچنین به این معنی است که شما قویتر ظاهر میشوید.
چگونه واقعاً میتوانید این استراتژیهای بلندمدت را با واقعیتهای سیاست روزمره تطبیق دهید؟
شما باید زمانی را برای عقبنشینی و پرسیدن از خود اختصاص دهید: واقعاً اینجا چه اتفاقی میافتد؟ هر روز یک موضوع داغ جدید وجود دارد، هر روز یک حمله جدید به دولت رفاه وجود دارد. همه اینها سیستماتیک است. با این حال، سوال مهم این است: چگونه از این موقعیت دفاعی خارج شویم؟ ما نمیتوانیم فقط بگوییم “CDU آشغال است”، حتی اگر درست باشد. برای مثال، من در حال حاضر باید در مورد مسئله بازنشستگی یک قدم به عقب بردارم و از خودم بپرسم که نقش ما به عنوان یک حزب سوسیالیست در این زمینه چیست.
هنگام بحث در مورد بازنشستگی، شما در مورد ایجاد یک ضدقدرت صحبت کردید. اکنون میخواهید با کمپین جدید اجاره خود نیز یک ضدقدرت ایجاد کنید.
بله، با ارائه کمکهای ملموس به مردم از طریق بررسی هزینههای گرمایش و اپلیکیشن افزایش اجاره. با این حال، اکنون وارد مرحله دوم میشویم که هدف ما سازماندهی مستاجران است. برای این منظور، ما جلسات مستاجران را در بیش از ۸۰ شهر برگزار کردهایم، جایی که مردم از نظر سیاسی فعال میشوند زیرا از بیعدالتیهایی که توسط شرکتهای مسکن اعمال میشود، آگاهتر هستند. بنابراین، ما در حال ساختن ساختارهایی از پایه برای اعمال فشار اجتماعی هستیم. این یک سازماندهی کلاسیک است که برای ما به عنوان یک حزب با این سطح از فعالیت، جدید است.
به عنوان یک چشمانداز کوتاه برای نتیجهگیری: در مقاله دیگری از “ژاکوبن” در سال ۲۰۲۲، شما همچنین از چپها خواستید که در قرن بیست و یکم، چشماندازی از سوسیالیسم دموکراتیک داشته باشند. قطعنامه اصلی آخرین کنفرانس حزب نیز بیان میکند که به این چشمانداز نیاز دارد. این چشمانداز چگونه خواهد بود؟
ما هنوز در حال توسعه این چشمانداز با هم هستیم و در پلتفرم جدید حزب به آن میپردازیم. میتوانم مثالهای زیادی از تاریخ بزنم، اما اکنون به چیزی آینده نگر نیاز داریم. اساساً، برای من، سوسیالیسم دموکراتیک به این معنی است که همه مردم بتوانند آزادانه بر اساس تواناییها و نیازهای خود، بدون ترس مادی، زندگی کنند. اما اینکه دقیقاً در آینده چگونه باید باشد، نیاز به کمی تخیل بیشتر دارد.
من ایدههای بسیار مشخصی در مورد چگونگی رسیدن به آنجا دارم: اینکه شرکتهای مسکن و انرژی را اجتماعی کنیم و آنها را دوباره تحت کنترل دموکراتیک قرار دهیم، اینکه شرکتهایی که نیاز به تغییر دارند توسط خود کارمندان اداره شوند. مشکل این است: اکثر مردم نمیتوانند پایان سرمایهداری را تصور کنند و تمایل دارند فقط تا پایان ماه فکر کنند. بنابراین، سوال اصلی که از خودم میپرسم این است که چگونه قدرت لازم برای دستیابی به این هدف را ایجاد کنیم. چشماندازها خوب هستند، اما سازماندهی بهتر است.




