تهاجم نظامی اسراییل به غزه که با بمباران مداوم نیروی هوایی مجهز و سوپر مدرن اسراییل، به بهانه و با هدف پیشگیری از موشک اندازی حماس اغاز شد، از سه روز پیش با اعلام تغییر استراتژی اسراییل توسط نخست وزیر این کشور با گسترش جنگ هوایی به یک جنگ خشونتبار تمام عیار وارد مرحله تازهای شد. ابعاد این جنگ ظالمانه و غیر انسانی که تاکنون حدود ۶۰۰ قربانی، بالغ بر ۲۰۰۰ مجروح و خرابی و خسارات انبوه برای مردم غزه تنها بخشی از اثرات آن است، آن چنان عظیم است که سبب انزجار، ترس و خشم گروه بزرگی از مردم جهان و محکوم کردن عوامل آن و همبستگی آنها با قربانیان این جنایت را باعث گردیده است. همبستگی مردم، سازمانهای مختلف و بسیاری از دولتهای جهان از مردم غزه در حالی انجام می گیرد که دولت اسراییل از آغاز تهاجم خود تا کنون به خبرنگاران مستقل اجازه ورود به غزه برای تهیه عکس و گزارش را نمی دهد، رادیو و تلویزیونهای فلسطینی توسط ارتش مهاجم غیرفعال شدهاند، سیستم ارتباطی از جمله ارتباط تلفنی فلج شده است و رسانه های بسیاری در جهان که تحت کنترل دوستان ثروتمند و با نفوذ اسراییل قرار دارند در این جنگ نابرابر و غیرعادلانه، که باید باعث شرم انسان باشد، جانب اسراییل را می گیرند. براشفتگی افکار عمومی از رفتار متکبرانه و خیره سرانه اسراییل در جهان آن چنان است که تبلیغات جنگی عظیم آنها پاسخگو نیست. تقریباً همه دولتهای با نفوذ جهان به استثنای دولت فعلی آمریکا، چک و هلند بخصوص پس شروع جنگ همه جانبه توسط اسراییل ضمن محکوم کردن عملیات جنگی این کشور خواهان آتش بس و مذاکره طرفین برای حل مناقشه فی ما بین شدهاند. تداوم مبا رزه مردم فلسطین برای آزادی مناطق تحت اشغال اسراییل و تشکیل دو دولت جداگانه علی رغم موانع و مصیبت هایی که تا کنون خلق فلسطین برای دست یافتن به آن تحمل کرده است و همین طور تجربیات اشغال و جنگهای عراق، افغانستان و سایر مناقشات بین الملی آشکارا نشان داده اند که حتی قدر قدرت ترین کشور ها و نیروها نیز قادر نیستند خودسرانه امیالی را که خارج از تحمل و ظرفیت جهان معاصر و میل انسانها با شد عملی کنند. حتی تجربه بحران اقتصادی اخیر نیز این را نشان می دهد. اسراییل و دوستان آن تلاش می کنند با مستمسک قرار دادن مو شک اندازی حماس و گفتن این که حماس در این جنگ آماج حمله آنها است و نه مردم عادی، افکار عمومی مردم فلسطین و غیرفلسطینی ها را گمراه کنند، اما همه می دانند که هدفها و انگیزه های دیگری نیز برای انجام این عملیات وجود دارد که مقصود همه آنها کاهش قدرت چانه زنی فلسطینی ها در مذاکرات صلح، به خصوص حفظ کنترل کامل اورشلیم در دست اسراییل است. حمله اسراییل به هر حال چه با هماهنگی امریکا و دوستان دیگر او انجام گرفته باشد، چه بدون هماهنگی با آنها،حتی اگر به تعضیف موقت حماس منجر شود، روند صلح میان فلسطینی ها و اسراییلی ها را کند خواهد کرد، حماس و رادیکالهای مذهبی و محافظه کاران افراطی حاکم در ایران را در نهایت تقویت خواهد کرد و دشواریها و مشکلات تازهای برای منطقه، دولت آینده آمریکا و دوستان دیگر اسراییل به بار می آورد. نه آینده منطقه و نه موقعیت اسراییل و دوستان آنها در پایان کار بعید است که بهتر از پیش از جنگ گردد. مسئله اصلی این است که آیا امریکا و دیگر دوستان نزدیک اسراییل واقعاً طالب صلح عادلانه میان فلسطین و اسراییل هستند یا نه؟ اگر آنها طالب صلح باشند، قطعاً صلح دست یافتنی است. فلسطینی ها همان طور که نشان دادهاند طرفدار صلح اند، مجا ب کردن اسراییل نیز برای کسانی که تاکنون از دادن هر نوع کمک به این کشور کمتر دریغ کردهاند، نباید زیاد دشوار باشد. متحدین اسراییل و اسراییل اگر بخواهند با عواقب غیرقابل پیش بینی تهاجم فاجعه بار اسراییل به غزه مقابله کنند، باید سیاست گرفتن امتیاز از طریق جنگ را رها کنند؛ حمایت یک جانبه از اسراییل را تعدیل کرده و موازنه معقولتری را ایجاد کنند، مانع تصویب قعطعنامه شورای امنیت نشوند و به اسراییل برای قطع فوری جنگ و بازگشت به میز مذاکره برای رسیدن به صلح واقعی فشار بیا ورند. حمایت یک طرفه متحدین اسراییل از عملیات نظامی این کشور در غزه علاوه بر تلفات انسانی و مالی به مردم فلسطین حقیقت و عدالت را نیز قربانی کرده است. در واقع حقیقت و عدالت نخستین قربانی این جنگ هستند. نیروهای دمکراتیک ایرانی همواره از مبارزات ملتهائی که برای استقلال و آزادی سرزمین خویش از دست اشغالگران و یا دیکتاتورهای حاکم بر کشورشان مبارزه می کنند، ازجمله از مبارزات مردم فلسطین برای آزاد نمودن مناطق اشغالی سرزمین شان، حمایت سیاسی و معنوی کرده و می کنند. در عین حال این نیروها بر خلاف حکومت و برخی از گروه های مذهبی تمامیت گرا و متعصب که دولت اسراییل را به رسمیت نمی شناسند و شعار نابودی آن را می دهند، با این گونه برخورد مخالفت و مبارزه کرده و از تشکیل دو دولت ودو کشور فلسطین واسراییل در کنار هم، که در صلح و دوستی بسر برند حمایت کردهاند. نیروهای دمکراتیک ایرانی مخالف تقسیم مذهبی، نژادی و تقسیمات مشابه آنها هستند. منظور از حمایت دخالت در امور دیگران نباید باشد. ما با دخالت کشورها در امور یک دیگر مخالفیم. متأسفانه حکومت ایران نیز مانند تعدادی از کشورها، در امور داخلی برخی کشورها از جمله در امور مردم فلسطین دخالت و میان نیروهای فلسطینی تفرقه ایجاد می کند. حکومتی که دوست مردم خود نیست، مردم خود را اعدام و شکنجه، زندانی و سرکوب می کند، چگونه می تواند دل سوز مردم فلسطین باشد؟ چگونه می توان لاف دفاع از مردم فلسطین را زد و همزمان با تهاجم اسراییل موجی از سرکوب و اختناق و بگیر و ببند راه انداخت. میان رژیمهای ایران و اسراییل شباهتها کم نیستند، اما تفاوت هم وجود دارد. یکی از این تفاوت ها، که البته امتیاز مثبت اسراییل محسوب می شود، این است که در اسراییل اگر فلسطینی ها مورد سرکوب و تبعێض هستند، اما در آنجا برای کسانی که شهروند اسراییل هستند دمکراسی وجود دارد. حکومت اسراییل مانند حکومت اسلامی از هر فرصتی مانند فرصت حمله اسراییل به غزه برای سرکوب ملت خود استفاده نمی کند، مانند آقای خامنهای شش ماه قبل از انتخابات به ملت حکم نمی کنند که به که رای بد هند به که ندهند. بالغ بر صد هزار شهروند اسراییلی درست به هنگام جنگ در غزه به خیابان می آیند، علیه دولت شعار می دهند، عملیات جنگی در غزه را محکوم می کنند و خواهان خاتمه جنگ می شوند. رادیو و تلوزیون هم اخبار تظاهرات مخالفین را پخش می کند و در پایان کار مردم به خانه های خود بر میگردند؛ بدون این که مانند ایران آنها را دستگیر کنند و آزار دهندد یا به آنها اتهام مزدوری ایران زده شود! مردم و کشور ما تنها از سرکوب، استبداد و بیداد حکومت رنج نمی برند. از دخالت و برخوردهای غیرمتعارف، افراطی و ماجراجویانه با برخی از کشورها نیز آسیب می بینند. این که مردم فلسطین چه عقیده و نظری راجع به مسایل و امورات کشورشان دارن، این که می خواهند به حماس یا الفتح رای دهند و با اسراییل چگونه رفتار و مراوده داشته باشند، نه به جمهوری اسلامی مر بوط است و نه به هیچ کس دیگر. ما تنها می توانیم از مبارزه مردم فلسطین حمایت سیاسی، معنوی و انسانی کنیم. انتقاضه فلسطینی ها آن زمان که تنها سلاح تظاهرکنندگان فلسطینی سنگ بود، در عین حال که موفق تر و مؤثرتر بود، سرکوب مسلحانه آن برای اسراییل دشوارتر بود. امروز وجود تعدادی موشک کم خاصیت در دست حماس تنها خاصیتش بهانه جنگ خونین کنونی است. بنابراین اگر انها دست ساز و تولید حماس نباشند، کادوهای مرگ آوری بیش برای مردم فلسطین نیستند.