روزگار عجیبی است، انگار دیگر هیچکس به جز خود کارگران در برابر بیکار شدنشان مسوول نیستند. رسم غریبی است؛ از کارگری به نام بازسازی شغلش را “موقتا” میگیرند و در نهایت از او میخواهند کار کارگر دیگری را انجام دهد که به تازگی و به خاطر او اخراج شده است.
هتل آزادی برای بازسازی تعطیل شد
۷۶۴ روز پیش، درست در اولین روز از تابستان سال ۸۶، هتل آزادی تهران برای بازسازی و تعمیرات تعطیل شد و تمامی ۲۳۰ کارگر آن به طور موقت به بیمه بیکاری معرفی شدند.
داوود اخوان، مسوول شورای اسلامی کار مجموعه هتل آزادی که در آن زمان هنوز در هیات مدیره محور مرکز کانون شوراهای اسلامی استان تهران حضور داشت، داستان تعطیلی مجموعه هتل آزادی را این گونه روایت میکند: در آن زمان قرار شد به منظور ارتقا امکانات هتل آزادی با استانداردهای جهانی، این مجموعه به مدت ۱۶ ماه برای بازسازی و تعمیرات تعطیل شود اما به دلایلی عملیات بازسازی تا به امروز همچنان ادامه دارد و زمان دقیق اتمام بازسازی و بازگشایی هتل هنوز مشخص نیست.
به گزارش ایلنا هرچند به استناد گفتههای این فعال کارگری، ۲۳۰ کارگر هتل آزادی در این مدت با کمک مقرری که از سوی صندوق بیمه بیکاری براساس سابقه کار به آنها تعلق میگرفت و درآمد ناشی از انجام کارهایی چون مسافرکشی ارتزاق میکردند، اما به دلیل محدود و غیر مستمر بودن پرداختیهای صندوق بیمه بیکاری، سرانجام پرداخت این مقرری قطع شد تا این کارگران طبق توافق بنیاد مستضعفان به عنوان کارفرمای هتل آزادی با صندوق بیمه بیکاری به کار سابق خود در هتل بازگردند؛ هتلی که بازسازی آن همچنان ادامه دارد و برای کار کارگران آماده نیست.
تلهکابین توچال اخراج کارگران را آغاز کرد
حدود یک ماه پیش؛ یعنی درست در آغاز فصل تابستان ۸۸، ۱۶ کارگر مجموعه تلهکابین توچال در راستای آنچه که تعدیل نیروی انسانی نامیده میشود، اخراج شدند.
رضا شهابی از فعالان کارگری، داستان اخراج این ۱۶ کارگر را اینگونه روایت میکند: این کارگران از ۵ تا ۸ سال در تلهکابین توچال که زیر نظر بنیاد مستضعفان اداره میشود، کار میکردند تا اینکه با فرارسیدن زمان اتمام قرارداد کار، بنیاد مستضعفان در مقام کارفرما به دلیل آنچه که تعدیل نیروی انسانی نامیده میشود، حاضر به تمدید قرارداد کار با آنها نشد و در نتیجه این عده اخراج شدند.
به گفته شهابی، بیشتر اخراجشدگان در بدو استخدام در مجموعه تلهکابین توچال، کارگران جوان و مجردی بودند که به تدریج و با کسب اطمینان از امنیت شغلی نسبی و خویش در حالی برای تشکیل خانواده دادند که یک ماه پیش با پرداخت سنوات ۴۵ روزه و مقرری بیمه بیکاری، کارفرما ناخواسته اخراج اجباری را به آنها تحمیل کرد، بیآنکه شغل آبرومند جدیدی برای امرار معاش پیش پایشان گذاشته شود.
کارگران تلهکابین توچال قربانی کارگران هتل آزادی شدند
فصل مشترک کارگران هتل آزادی و تلهکابین توچال شاید تنها به زمان بیکاری و داشتن کارفرمای واحد باز گردد(هر دو گروه که برای بنیاد مستضعفان کار میکردند در ابتدای تیرماه بیکار شدند)، اما از کنار هم قرار گرفتن روایت هر دو گروه میتوان چنین نتیجه گرفت که کارگران گروه دوم قربانی ناخواسته کارگران گروه اول شدند.
به بیان دیگر طبق گفتههای داوود اخوان و رضا شهابی، چون موعد پرداخت مقرری بیمه بیکاری به کارگران هتل آزادی به سر آمده بود و دیگر امکان تمدید آن وجود نداشت، کارگران قراردادی تلهکابین توچال که هیچ الزامی برای استمرار کار آنها در مجموعه وجود ندارد با تصمیم کارفرما اخراج میشوند تا کار آنها از این پس به کارگران هتل آزادی سپرده شود؛ کارگرانی که به واسطه رسمی بودن قرارداد کار دارای امنیت شغلی به مراتب بیشتری هستند و به همین دلیل کارفرما خود در برابر آنها ملزم به پاسخگویی میداند.
داستان بازگرداندن کار کارگران هتل آزادی که با اخراج کارگران تله کابین همراه شد هنوز تمام نشده، چرا که به گفته داوود اخوان، چون ممکن است پروژه بازسازی هتل آزادی تا اوایل دهه ۹۰ شمسی ادامه پیدا کند، علاوه بر ۳۰ کارگری که بهتازگی بهصورت مامور در مجموعه تلهکابین توچال مشغول به کار شدهاند، احتمال دارد تا از سایر کارگران مجموعه هتل آزادی نیز خواسته شود تا از این پس در مجموعههای دیگر بنیاد مستضعفان چون هتلهای انقلاب، اوین و استقلال به جای کارگران اخراج شده احتمالی کار کنند.
اما این اظهارات با گفتههای شهابی تفاوت دارد. به گفته شهابی به جای اخراجشدگان تلهکابین که تعداد آنها ۱۶ نفر است، فقط از ۸ کارگر هتل آزادی دعوت به همکاری شده و به جای مابقی از کار سربازان وظیفه استفاده میشود.
همانطور که از عناوین پیداست؛ هر دو گروه کارگران هتل آزادی و کارگران تلهکابین توچال، کارگر هستند که به تعریف قانون کار به درخواست کارفرما در ازای دریافت مزد مشخص در محلی که کارگاه نامیده میشوند کار میکنند.
گروه اول به دلیل تعمیر و بازسازی هتل و گروه دوم به دلیل اتمام قرارداد و تعدیل نیروی انسانی کار خود را ناخواست از دست دادهاند اما میتوان مدعی شد که در این بین یک گروه به تصمیم قربانی گروهی دیگر شد.
شاید اگر تشکلهای صنفی کارگری در انجام فعالیتهای خود اندکی آزادی عمل بیشتری داشتند امروز اینگونه کارگران با تصمیم کارفرمایان قربانی یکدیگر نمیشدند. آیا این طور نیست؟
گزارش: پانید فاضلیان