یکی از آقایان که مقامش بالاتر از لیاقتش است خودداری نتوانست و گفت: “اگر این مدارس تعمیم یابد، یعنی همه مدارس مثل این مدرسه باشد، بعد از ده سال یک نفر بیسواد پیدا نمی شود. آنوقت رونق بازار علما به چه اندازه خواهد شد معلوم است. علما که از حرمت افتادند اسلام از رونق می افتد! … صلاح مسلمین در این است که از صد شاگرد که در مدرسه درس می خوانند یکی دوتاشان ملا و با سواد باشند و سایرین جاهل و تابع ومطیع علما باشند.”
میرزا حسن رشدیه
١۶آذر که به یادبود خاطرۀ سه دانشجوی آزادیخواه دانشگاه تهران: احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا که در سال ١۳۳۲ به ضرب گلوله های ماُمورین دولت کودتای ۲۸ مرداد بقتل رسیدند، تا روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی هر سال از طرف دانشجویان ایرانی هر جا که بودند گرامی داشته می شد و به نماد جنبش دانشجویان ایرانی در مبارزه علیه استبداد حاکم تبدیل گردیده بود.
با برقراری جمهوری اسلامی دشمنی و کینه جویی فرزندان خلف شیخ فضلالله نوری با دانشجو و دانشگاه، و اصولا با هرگونه کسب علم و دانش شروع گردید. پایه گذاران جمهوری اسلامی به تبعیت از افکار این شیخ مرتجع که دربارۀ رفتن کودکان به مدرسه و کسب علم از ناظم الاسلام کرمانی سوُال می کند: “ناظم الاسلام، ترا به حقیقت اسلام قسم می دهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقائد شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟» تفکر شیخ مرتجع را دنبال می نمایند.
پس از انقلاب ١۳۵۷، فرزندان خلف شیخ فضلالله نوری و دارودسته های ضد علم و دانش و تازه به قدرت رسیده خمینی، با براه انداختن “انقلاب فرهنگی” دانشگاه را تعطیل و هزاران دانشجو و استاد را اخراج و دسته دسته دانشجویان را روانه زندانها و شکنجه گاه ها و میدانهای اعدام نمودند، چه خمینی نیز معتقد بود که: “ریشۀ تمام مصیبت ھایی که تاکنون برای بشر پیش آمده از دانشگاھھا بوده است. از این تخصص ھای دانشگاھی بوده است… ھمه مصیبت ھایی که دردنیا پیدا شده از متفکرین و متخصصین دانشگاھھا بوده است. کشور ما را ھم ھمین دانشگاھھا به دامن ابرقدرتھا کشاندند. حالا شما می نشینید و می نویسید که چرا دانشگاه تعطیل است؟ اگر به اسلام علاقه دارید، بدانید که خطر دانشگاھھا از خطر بمب خوشه ای بالاتر است”
با این که پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی هزاران دانشجوی ایرانی، به جرم آزادیخواهی، در زندانها و شکنجه گاهها بسر میبرند، وتوسط اراذل و اوباش نظام ولایت فقیه، تسلیم چوبه های اعدام شده اند، دانشجویان مبارزایرانی هیچگاه پرچم آزادیخواهی و مبارزه با استبداد را برزمین ننهاده اند.
کشتار دانشجویان، زندانهای طویل المدت ومحرومیت از ادامه تحصیل برای فعالین جنبش دانشجویی در ایران به امری عادی تبدیل گردیده است، و نیروهای امنیتی و سرکوبگر نظام از هر فرصتی برای فشار بیشتر بر دانشجویان استفاده میکنند. بنابراین گرامیداشت ۱۶آذر در ایران کنونی گرامیداشت جنبش دانشجوئی ایران است که طی دهها سال مبارزه با دیکتاتوری شیخ و شاه کارنامه ای تابناک در جدال بخاطر آزادی مردم ایران و استقلال مملکت به قیمت صدها قربانی از خود بجای گذاشته است، وسزاوار این گردیده است که از پشتیبانی کلیه اقشار و طبقات جامعه برخودار شود.
اکنون زمان آن رسیده است که شعار اتحاد – مبارزه – پیروزی را که دانشجویان مبارز نسل به نسل در مقابل دشمنان آزادی و استقلال مملکت سروده اند و به نماد جنبش دانشجوئی ایران تبدیل کرده اند به شعار تمام اقشار جامعه در مبارزه علیه نظام حاکم تبدیل گردد، و مردم دانشگاه و دانشجویان مبارز را که مشعل آزادیخواهی را روشن نگاه داشتند تنها نگذارند.
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
۱۵آذ ر۱۳۸۹ برابر ۶ دسامبر ۲۰۱۰