آیت الله خامنەای، رهبر جمهوری اسلامی، بخشی از خطبه های روز عید فطرامسال خود را بە انتخابات دورە نهم مجلس شورای اسلامی، کە قرار است در پنجم اسفند ماە سال جاری برگزار گردد اختصا ص داد و با گفتن این نکتە”اگرچه در مقایسه با انتخابات هایی که در بعضی از کشورهای دنیا – چه کشورهای به اصطلاح پیشرفته و چه بعضی کشورهای دیگر – برگزار می شود که تویشان چه خباثت ها، چه خیانت ها، چه درگیری ها و حتی چه کشت و کشتارها اتفاق می افتد، بحمدالله این حوادث در انتخابات کشور ما نیست، اما بالاخره یک چالشی است.” نگرانی خود از تکرار وقایعی کە در اثر تقلب و کودتای انتخاباتی در جریان انتخابات آخر ریاست جمهوری رخ داد وبە شکل گیری جنبش سبز منجر شد نشان داد. ولی فقیە کە خود درهدایت و کارگردانی تقلب و کودتای انتخاباتی و تحمیل احمدی نژاد بجای موسوی نقش و مسولیت اصلی را بە عهدە داشت، در بخش دیگری از سخنان خود، با طرح این نکتە “انتخابات که مظهر حضور مردم است، باید پشتوانه امنیت ما باشد و نباید اجازه داد که این چیزی که ذخیره امنیت است، پشتوانه امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد کند.” تلویحا در مورد نحوە بر خورد با انتخابات آتی اعلام سیاست کرد. البتە خامنەای، حق دارد کە انتخابات آتی را یک چالش برای نظام بداند و از عواقب و پیامدهای آن نگران باشد. انتخابات آیندە براستی، با نظر داشت شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در کشور و درمنطقە بە طرز خطرناکی بحرانی و بە زیان حکومت است، تشتت و تفرقە در میان اصولگرایان حاکم بە شدت افزایش یافتە، تلاش حکومت برای نابودی جنبش سبز نا فرجام ماندە است، نفوذ و اتوریتە ولی فقیە و حرف شنوی طیف های مختلف حاکم از او بە شدت کاهش یافتە و آنها از رسیدن بە یک استراتژی مشترک در ماندەاند، نظام از درون و بیرون نحیف تر از گذشتە شدە است، تضاد فرهنگی میان جامعە و حکومت افزایش یافتە و شمار مخالفان استبداد و طرفداران جدایی دین از دولت بە نحوفزایندەای افزایش یافتە، بیکاری، فقر، تورم، بی عدالتی و معضلات گوناگون اجتماعی جامعە را مستعد گسترش تحرکات اعتراضی نمودە است و تلاشهای سرکوبگرانە حکومت نتوانستە است مانع تداوم حرکتهای مطالباتی و مدنی گروە های اجتماعی مختلف و تداوم جنبش سبز گردد. وقوع پیاپی انقلابات دمکراتیک در منطقە خاورمیانە و شمال آفریقا، پیشرفت مبارزات ضد دیکتاتوری و عدالت خواهانە در سوریە، یمن، بحرین و رشد جنبش مطالباتی زحمتکشان در اسراییل و فلسطین، کە همگی مضمونی آزادی و عدالت خواهانە دارند بە لحاظ اینکە اهدافی متضاد با جریان حاکم در ایران را تعقیب می کنند بیشر ازآنکە بتوانند، بعضا مورد سو استفادە مقطعی حکومت قرار گیرند تاثیر الهام بخش و تحرک زا در جنبش و مبارزات دمکراتیک مردم ایران خواهند گذاشت. در جمهوری اسلامی، بە جز نخستین دورە انتخابات ریاست جمهوری کە آقای بنی صدر توانست در رقابت با سایر نامزد هائی کە فرصت شرکت در انتخابات بە آنان دادە شد، بە پیروزی رسد، هیچگاە بە نیروهای دیگر خارج از نظام اجازە شرکت در انتخابات دادە نشدە است. ا ما نتیجە نخستین انتخابات نیمە آزاد نیز تحمل نشد ومجلس وقت با حمایت رهبر وقت جمهوری اسلامی، بنی صدر را عزل و او را مجبور بە فرار از کشور کرد. از آن زمان تا انتخابات دورە گذشتە مجلس، حق شرکت در انتخابات تنها شامل نیروهای درون نظام می شد. در انتخابات دورە گذشتە مجلس، این حق با ایجاد موانع تازە برسر راە کاندیداها ی سرشناس و صاحب نفوذ اصلاح طلب و رد صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان، برای نیروهای درون نظام نیز محدود و مشروط گردید. درانتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ بە برخی کاندیدا های اصلاح طلب، منجملە آقای کروبی اجازە شرکت در انتخابات دادە شد، اما تعداد آرای واقعی او هرگز اعلام نشد، و شکایت و اعتراض ایشان نیز در آن هنگام رە بە جایی نبرد. انتخابات سال ۸۸ ریاست جمهوری، بە آقای میرحسین موسوی، مهدی کروبی و برخی دیگر از کاندیداهای اصلاح طلب و مستقل اجازە شرکت در انتخابات دادە شد و آقای موسوی پیروز انتخابات شد، با اینحال پیروزی او مورد قبول رهبر و دستگاە حاکم واقع نشد، و حکومت برای مهار اعتراضات گستردە و جنبش عظیم و غافلگیرانە کە در اعتراض بە تقلب انتخاباتی شکل گرفت، متوسل بە سرکوب خونین و خشن گردید. همانطورکە اشارە شد انتخابات در دورهایی کە هنوز برخی نیروهایی کە خودی خواندە می شدند از شرکت در آن محروم نمی شدند و میزان آرای آنها پذیرفتە می شد. تا مقطع انتخابات خرداد ۷۶ و پیروزی خاتمی، هیچگاە چالش محسوسی ایجاد نمی کرد؛ اما پیروزی قاطع آقای محمد خاتمی و شکست سنگین کاندیدا های مورد حمایت ولی فقیە، برای نخستین بار برای اصولگرایانی کە نە عملکرد خوبی در گذشتە داشتند و نە برنامە اقتصادی اجتماعی مناسب و کارآمدی ، و نە حامل برنامە های انتخاباتی مورد پسند و نیاز جامعە بودند، و نیز به دلیل واپسگرایی فکری، منفعت طلبی شخصی افراطی، انحصار طلبی فوق العادە، خشونت گرایی، ناکارآیی مدیریتی و ضدیت شان با دمکراسی و عدالت اجتماعی حتی انتخابات غیر آزاد و محدود رایج در جمهوری اسلامی را برای آنها تبدیل بە چالش و کابوس کرد. بر آمد اجتماعی گستردە مردم در انتخابات ریاست جمهوری گذشتەکە با استفادە هوشیارانه و خردمندانە از فضای انتخاباتی برای بیان مطالبات و تمایلات سیاسی ممکن گردید و شرکت گستردە آنها بە هواداری از کاندیداهای اصلاح طلب و تبدیل انتخابات بە انتخاباتی مطالبە محور، نقشە های رژیم را تبدیل بە کابوس کرد، بە خلق یک جنبش نیرومند مردمی تکثرگرا و ترقی خواە منجر گردید، و زمینە را برای خواست انتخابات آزاد بە عنوان خواستی فراگیردر جامعە کە حداقل طی دو دهە گذشتە بە یکی از محورهای مبارزاتی گروە ها و احزاب اپوزیسیون رژیم تبدیل شدە بود بنحو بارزی مهیا کرد. اکنون درآستانە انتخابات دورە نهم مجلس، شاهد آن هستیم کە مطالبە انتخابات آزاد در مقایسە با دوران انتخابات سال ۸۸ در میان نیروهای سیاسی و اجتماعی هواداران و حامیان بیشتری یافتە است و دامنە آن بە میان بسیاری از کسانی کە در گذشتە، انتخابات محدود و غیرآزاد را تحمل و یا قبول داشتند نیز گسترش یافتە و بە یکی از مطالبات محوری جنبش سبز تبدیل گردیدە است. از طرف دیگر قراین بسیاری وجود دارند کە نشان می دهند، تمایل برای حذف تعدادی از محافظە کاران حاکم از شرکت در روند انتخابات بە شدت دنبال می شود و تمایل بخشی از محافظە کاران حاکم محدود کردن باز هم بیشتر دامنە انتخابات در جمهوری اسلامی است. این موضوع بی شک بە اختلافات و درگیریهای بیشتر در میان ا صول گرایان حاکم و تضعیف موقعیت کل حکومت منجر خواهد شد. گر چە هنوز مشخص نیست کە کدام یک از طیف های اصولگرایان بتواند در حذف رقبای خویش، موفق ترعمل کند و سهم بیشتری از قدرت و ثروت را از آن خود نماید، اما تلاشها در حال حاضر روی حذف تعدادی از همراهان احمدی نژاد، کە از آنها با عنوان جریان انحرافی اسم بردە می شود متمرکز گردیدە است. واقعیت این است کە جریان احمدی نژاد، با وجود تمام فشارهای کە از جانب اصولگرایان مخالف و منتقد او بە وی وارد می شود و بە رغم زیان های سختی کە بە کشور وارد کردە است، در مقایسە با سایر نیروهای اصول گرا در موقعیت بە مراتب بهتری قرار دارد و چنانکە بە هواداران این گروە اجازە شرکت در انتخابات دادە شود، قادر است بخش عمدە آرا حکومت را کە بین ۱۵ تا ۲۰ در صد تخمین زدە می شود، از آن خود کند؛ زیرا تنها جریان درون حکومتی است کە با برنامە مطالباتی پوپولیستی خویش کە برای لایە هایی از جامعە می تواند جذابیت داشتە باشد و سرکشی در مقابل رهبر جمهوری اسلامی، وارد تبلیغات انتخاباتی شدە است. این در حالی است کە بر نامە مخالفان درون حکومتی احمدی نژاد، فاقد هر نوع مطالبە اجتماعی است ودر مسیر خلاف نیازها و مطالبات واقعی جامعە ما است، بهمین جهت، تبلیغات انتخاباتی آنان بە خاطرمواضع واپسگرا یانە ترشان بجای ایجاد سمپاتی نسبت بە آنان در جامعە و آنتی پاتی علیە احمدی نژاد برای وی در میان لایە های معینی از جامعە سمپاتی بوجود می آورد. امروزە مطالبە فزایندە در میان جامعە و در میان نیروهای دمکراتیک جامعە ما فراهم شدن شرایط انتخابات واقعا آزاد است. اما، نە می توان انتظار داشت و نە قراین موجود، نشانی از قصد و برنامەای در حاکمیت برای تحقق این شرایط را دارند، و این برای خامنەای نیز روشن است کە بدون تامین چنین شرایطی نمی توان انتظار حضور گستردە مردم و انتخاباتی کە “ذخیرە و پشتوانە امنیت ” باشد را داشت. منشا نگرانی خامنەای نیز همین است. اما تصمیم حکومت مبنی بر ایجاد محدویت های بیشتر انتخاباتی نباید سبب عدم شرکت فعال و با برنامە مطالباتی آلترنایو نیروهای دمکراتیک و ترقی خواە در کارزار انتخاباتی حول انتخابات آزاد و طرح هر چە بیشتر آن در میان آحاد مردم و بە چالش کشاندن قوانین انتخاباتی حکومت و بی برنامگی اصولگرایانی کە یا بکلی فاقد برنامە جامع مطالباتی هستند؛ و اگر مانند احمدی نژاد، مطالباتی را هم مطرح می کنند، یا قابلیت اجرایی ندارند و یا صرفا جهت فریب رای دهندگان است گردد.بلکە باید با شرکت در کارزار انتخاباتی و بە چالش کشاندن هرچە بیشتر قوانین انتخاباتی این چالش را عمیقتر کرد. امکان ابتکارات و اقدامات مشترک بسیاری توسط تمام نیروهای دمکراتیک وجنبش سبز در شرایط کنونی وجود دارد، تدوین برنامە انتخاباتی مشترک، برگزاری آکسیونهای مطالباتی یا اعتراضی گوناگون در داخل و خارج از کشور،اقداماتی هستند کە توسط آنها می توان در این روند تاثیر گذاشت و مردم را تشویق بە تحرک حول مطالباتشان کرد.