صبح امروز، دوشبه ۱۸ ژوئن، دور دیگری از مذاکراتی دو روزه میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای ۱+۵ در مسکو آغاز شد. این دور مذاکرات در ادامۀ مذاکرات قبلی در استانبول و سپس در بغداد انجام می گیرد و مطمئناً به دورهای دیگری خواهد انجامید، که مجموعاً هدف یافتن راه حلی برای بحران پروندۀ اتمی ایران را تعقیب می کنند. سیاستمدار و مفسری را نمی توان یافت که بر نظری غیر از این باشد که که اگر این دور مذاکرات به فرجامی صلح آمیز نیانجامد، دیگر فرجامی صلح آمیز برای این مناقشه تقریباً نامتصور است. مذاکرۀ استانبول، که پس از یک سال و اندی وقفه در تلاشهای دیپلماتیک برگزار شد، علیرغم آن که به هیچ توافق مشخصی، جز تعیین زمان و مکان دور بعدی مذاکرات، نیانجامید اما خوشبینی و امید بسیاری را به بار آورد و از جمله موجب کاهش قیمت ارزهای خارجی تا ۲۵ درصد در بازار ارز ایران شد. خوشبینی چندان بود که پاره ای کسان به انتظار نتایج ملموس و گستردۀ مذاکرۀ بعداد نشستند. این انتظار نابجا بود و نابجا هم از کار درآمد. مذاکرۀ بغداد هم به هیچ توافق ملموسی، جز همان توافق بر سر زمان و مکان دور بعدی مذاکرات، دست نیافت. “بی نتیجه ماندن” مذاکرۀ عراق و رجز-گلایه خوانی طرفین عیله یکدیگر تا روزهای آخر – همچون تأکید بر ادامۀ تحریمها علیه ایران، ابراز تأسف جلیلی از رفتار غرب، متهم کردن معاون اشتون به عدم همکاری و …، این بار پاره ای کسان را به ناامیدی و بدبینی نسبت به مذاکرۀ مسکو و کلاً نسبت به امکان حل مسالمت آمیز بحران سوق داده است. اینک مذاکرۀ مسکو در جریان است و پرسیدنی است که “آیا این مذاکره به نتایج مشخصی خواهد انجامید و یا فرجامی چون “استانبول” و “بغداد” خواهد یافت و یا اصلاً به دور دیگری هم نخواهد کشید؟” نظری وجود دارد که “بی نتیجه ماندن” مذاکرات استانبول و بغداد را با این واقعیت که دو کشور ترکیه و عراق هرگز پائی از پروندۀ اتمی ایران نبوده اند و بنابراین نمی توانسته اند تفاهمی را تدارک کنند، توضیح می دهد. این نظر ممارست از دیرباز روسیه با پروندۀ اتمی ایران و این واقعیت را که روسیه خود یکی از اجزاء طرف مذاکره با ایران است، موجب موفقیت مذاکرۀ مسکو تا نیل به توافقهای مشخص و حتی توافق جامع می داند. این نکته که روسیه قادر به تدارک یک تفاهم است، نکتۀ درستی است و سفر سرگئی لاورف، وزیر امور خارجه روسیه، در هفتۀ گذشته به ایران نیز به روشنی حاکی از اقدام روسیه برای ایفای این نقش است. مقامات روسیه تصریح کرده اند که این کشور امیدوار است به بازسازی اعتماد بین ایران و غرب کمک کند. اما این نگاه و انتظار که مذاکرۀ مسکو به توافق جامع یا حتی نسبتاً گسترده ای بیانجامد، و یا درست برعکس، به هیچ توافق ملموسی منجر نشود، نگاه و انتظاری است که بر لفاظی طرفین در آستانۀ مذاکره بنا نهاده شده است. نگاه و انتظار مبتنی بر عوامل پایدار در مناسبات طرفین و وضع آنان این برداشت را به دست می دهند که مذاکرۀ مسکو حداقل به بروز نشانه های قابل اتکائی از تفاهم توسط طرفین و حداکثر به توافقی در این یا آن مورد خواهد انجامید. از سوئی همین واقعیت که موضوع سوریه نیز در سفر پیشگفته لاورف به ایران از زمره موضوعات گفتگوهای طرفین بوده است، نشان می دهد که تنوع و تعدد منافع طرفین و تنوع و تعدد منافع در درون ۱+۵ چنان و چندان است که دستیابی به توافقی جامع – جامع اما منحصر به موضوع پرونده اتمی جمهوری اسلامی، را ناممکن می سازد و طرفین و اجزاء ۱+۵ ابداً بی تمایل به کشاندن دیگر منافع شان به درون چارچوب این موضوع نیستند، و از سوی دیگر می توان گفت که نشانه های قابل اتکا از تفاهم در واقع از هم اکنون که مذاکره جاری است، بروز یافته اند: – روزنامۀ “فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ” در شمارۀ امروز خود مصاحبه ای با احمدی نژاد را انتشار داده است که در آن او از “ترک سیاست و بازگشت به کار علمی” پس از ۸ سال ریاست جمهوری اش خبر می دهد و بازگشتی مجدد به سیاست، مثلاً پس از دورۀ آتی ریاست جمهوری که او باز خواهد توانست به این عرصه پا نهد، یا تأسیس یک حزب و غیره را منتفی اعلام می کند. به این ترتیب نشانه ای که جمهوری اسلامی بایست به غرب می داد که “احمدی نژاد و اظهارات ضداسرائیلی اش را فراموش کنید!”، تا به این ترتیب از فشار اسرائیل بر جریان مذاکرات کاسته شود، داده شده است. – در آستانه و در جنب مذاکرۀ امروز، “مذاکره ای غیرمستقیم” بین ریبالکف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، و احمدی نژاد جریان داشت. ریبالکف طی مصاحبه ای در آستانۀ مذاکرۀ رسمی “بازسازی اعتماد متقابل بین ایران و غرب” را معنا کرد و ابراز داشت که “امکان بازسازی اعتماد متقابل بین ایران و غرب در حل مسئله غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم نهفته است”. و همین امروز احمدی نژاد در وبلاگ خود نوشت: “در صورتی که اروپا تأمین سوخت مورد نیاز رآکتورهای ما را تضمین کند، ما آماده ایم غنی سازی ۲۰ درصدی را متوقف کنیم.” (۱). تفاهمی که به این ترتیب نشانه اش ابراز می شود، توقف غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم و امکان ادامۀ غنی سازی ۵ درصدی توسط ایران است. – و سرانجام چنان که اشاره شد، موضوع سوریه یکی از موضوعات گفتگوی لاورف با مقامات ایران بود. لاورف پیشنهاد کرده است که “وضع سوریه و گامهای آتی جامعۀ جهانی در قبال آن در یک کنفرانس بین المللی ویژه به بحث گذاشته شود.” کنفرانسی که در آن ایران یکی از بازیگران قدر خواهد بود. به این ترتیب نشانه ای نسبی از تضمین امنیت جمهوری اسلامی در برابر توقف تلاشهای احتمالی برای تداوم بحث انگیز برنامۀ اتمی اش نیز بروز داده شده است. —————————————————————————— (۱) شکی نیست که احمدی نژاد حرف آخر را در این مذاکرات نمی زند. اما نشانه هائی که به دست می دهد دیگر در مغایرت با راهی که حاکمیت جمهوری اسلامی در مسئله اتمی به آن روی آورده است، نیستند.