از روند شتابان اولیه خطر حمله به سوریه کاسته شده است. محول کردن تصمیم حمله از طرف اوباما به مجلس آمریکا، مهمترین رویداد مرتبط با به عقب افتادن این اقدام نظامی است.
از زمان شروع حملات غرب و بویژه آمریکا به تعدادی از کشورهای منطقه برای تغییر جغرافیای سیاسی و یا تغییر در بافت قدرت این کشورها، این اولین بار است که از آن اجماع اولیه در میان کشورهای خواستار جنگ چه در سطح منطقه و چه در سطح جهان بشدت کاسته شده و در واقع جهان را به دو قطب تقسیم کرده است. در سطح کشورهای اروپائی، مخالفت بریتانیا و آلمان به عنوان مهمترین کشورهای غربی متحد آمریکا (شکاف در نیروهای خودی)، و نیز در سطح منطقه مخالفت کشورهائی به مانند مصر، اردن و لبنان که همیشه یا در این موارد سکوت کردهاند و یا همراه شدهاند، خود نشانههائی جدی از این دو قطبی شدن هستند. و اگر به کل این تصویر مخالفتهای جدی روسیه، چین و ایران را نیز اضافه کنیم و نیز خواست سازمان ملل برای قطعی شدن تحقیقات بازرسان این ارگان بین المللی را، به وضوح صحنه واضحتر می شود. واقعیت این است که کشورهای غربی خواهان جنگ هیچ وقت اینقدر تنها نماندهاند و هیچ وقت تا کنون با دشواری به کرسی نشاندن خواست خود روبرو نبودهاند. بی دلیل نیست که آمریکا از آغاز عملیاتی می گوید که خود به تنهائی دست بدان خواهد یازید، اقدامی که علیرغم عدم وجود یاران باکی را از آن نیست! در واقع این اعلام موضع به نوعی خشم این دولت بویژه در قبال رای نمایندگان مجلس بریتانیا برای عدم مشارکت در جنگ را نیز بازتاب می دهد.
اما آمریکا تا حالا چیزی نباخته است. سایه سنگین جنگ و پیامدهای دهشت بار آن و قدرت بلامنازع این کشور برای آغاز چنین جنگی، امتیازاتی به این کشور می دهد که می تواند دست او را برای گرفتن امتیازات درعرصه سیاسی بازتر کند. و گرفتن این امتیازات ظاهرا قرار است در دو عرصه دنبال شود، و به نتیجه قطعی برسد: یکی عبارت است از دیپلماسی پشت پرده با کشورهای رقیب و درگیر در بحران سوریه، و دیگری نشست گروه جی – ۲۰ قرار داشته باشد که از روز چهارشنبه هفته جاری در سنت پترزبورگ روسیه آغاز میشود.
بی گمان آغاز یا عدم آغاز جنگ به این بده بستانهای سیاسی آشکار و غیر آشکار بستگی خواهد داشت، و یکی از این امتیازات هم همانا حاصل کردن اطمینان از عدم پیشروی بیشتر نیروهای اسد در راستای تضعیف شدید نیروهای مخالف در سوریه است، امری که هم اکنون نیز محرز است و ما می بینیم که به نوعی جبهههای جنگ در این کشور از آن شدت و حدت قبلی درگیریها بهرهمند نیست.
اینکه کشورهای رقیب آمریکا تا چه اندازه در این روند امتیازدهی پیش خواهند رفت، خود امری ناروشن است و باید نشست و روند حوادث را در آینده دنبال کرد. اما امید است که خطر چنین جنگ بزرگی و نیز موقعیت مناسبتر رژیم اسد در جنگ داخلی که اخیرا به علت کسب پیروزیهای متعدد حاصل شده است به این منتهی شود که طرفین بتوانند به یک توافق سیاسی نائل آیند، و راه را برای حل بحران سوریه باز کنند.