پروژه خانه نشین کردن زنان
در هفته گذشته باز هم شاهد تشدید سیاست زن ستیزی درجمهوری اسلامی بودیم. چند ماهی است که برنامه ریزان حکومتی به جای ساما ن دادن به وضعیت ورشکسته کشور، با برنامه های از پیش تعیین شده سعی دارند بیش از گذشته عرصه کار و زندگی شرافتمندانه را بر زنان ایران مسدود کرده و در نهایت با پایمال کردن حقوق اجتماعی نیمی از مردم ایران تفکر طالبانیسم دولتی را حاکم کنند.
در همین رابطه بعد از بخشنامه های گوناگون دولتی که زنان را برای استخدام در رتبه دوم قرار داده است و شهرداری تهران با تفکیک جنسیتی در بین پرسنل خود، نقش پیش قراول این پروژه حکومتی رااجرا کرد، روزنامه شهروند خبر از حذف ۱۱ هزار و ۵۰۰ ظرفیت پذیرش زنان در دانشگاه های ایران داد و ممنوعیت کار زنان در کافی شاپ ها توسط رسانه های داخلی از قول “سرهنگ خلیل هلالی”، رئیس پلیس اماکن نیروی انتظامی منتشر شد. رئیس اتحادیه صنف کافیشاپها در گفت و گو با یکی از رسانه های داخل کشور اعلام کرد: ممنوعیت اشتغال زنان در کافیشاپها بیسابقه است. وی بابیان اینکه تا پیش از این نیز چنین محدودیتی در صنف کافیشاپ سابقه نداشته است، افزود: در حال حاضر کارگران زن با رعایت شئونات اخلاقی به فعالیتهایی همچون صندوق داری، ثبت و تحویل سفارش مشتریان و نظافت مشغول کار هستند. این فعال صنفی افزود: مطابق مقررات، زنان متقاضی دریافت جواز کسب کافیشاپها باید در هنگام ارائه دادخواست خود یک مرد را به عنوان مباشر معرفی کنند.
این اظهارات در حالی از سوی رئیس پلیس اماکن نیروی انتظامی مطرح شده است که در قانون کار و مقررات مربوط به آن، تنها زنان از انجام کارهای سخت و طاقت فرسا منع شدهاند و به غیر از شرایطی که در قانون خانواده در مورد اشتغال زنان متاهل پیش بینی شده است هیچ منع قانونی دیگری برای اشتغال زنان کارگر وجود ندارد. بی ارتباط نیست که بعد از اعلام این اخبار، حسن کرمی فرمانده “نوپو” در گفت و گو با رسانه های داخلی از راهاندازی واحد ویژه ضد اغتشاش زنان در این یگان خبر داد. به گفته وی “کار اطلاعاتی، بازجویی و تخلیه محل تجمع اعتراضات اجتماعی بانوان از جمله فعالیتهای این واحد ویژه است.
کرمی درباره وظایف و برنامههای این نیرو افزود:. “نوپو” بار اصلی مقابله با اعتراضات مردمی در سال ۱۳۸۸ را که او آن را “فتنه” میخواند، بر عهده داشته است. پیش از آن نیز در تیرماه ۱۳۷۸ این نیروها اصلیترین بازوی مقابله با اعتراضات دانشجویان در کوی دانشگاه تهران بودند.
نیروهای ویژه پاسدار ولایت”(نوپو) یگان ویژه نیروی انتظامی است که با آموزشهایی مانند چتربازی و سوارکاری برای مبارزه با تروریسم، گروگانگیری، حضور در ورزشگاهها و نیز تخلیه محل تجمعات اعتراضی بانوان تربیت شدهاند. وی همچنین از تجهیز این نیروها به وسایل مدرن بعد از سال ۸۸ خبر داد. برنامه مخرب دیگری که متاسفانه زنان ایران را بیش از گذشته مورد تهدید قرار داده، رشد آمار اعتیاد در بین آنان است. در همین رابطه معاون رئیس جمهور در امور بانوان و خانواده با اشاره به پایین آمدن سن مصرف مواد مخدر از سوی دختران و استقبال آنها از مواد مخدر صنعتی و محرک به خبرنگارمهر گفت: در حال حاضر به سمت زنانه شدن اعتیاد پیش می رویم که در نتیجه آمار مبتلایان نیز به سمت دو رقمی شدن است.
وی افزود: در زمینه اعتیاد نیز هرچند کمتر از ۱۰ درصد معتادان کشور زنان هستند اما ۶۳ درصد معتادین متاهل هستند و زندگی با همسران معتاد به طور قطع زنان را در معرض انواع آسیب ها و خشونت ها قرار می دهد.
. به گزارش خبرنگار مهر، شهین دخت ملاوردی گفت : طی پنج سال گذشته با افزایش قابل توجه زنان سرپرست خانوار مواجه بودیم که هم اکنون تعداد این زنان به ۱۲.۱درصد رسیده و سالمندی و فقر از عواقب منفی آن است.
توزیع مواد مخدر خودمقوله ای قابل توجه دارد، در سال های گذشته هر چه گرانی بیشتر و تورم بالا تر می رفت قیمت مواد مخدر رو به کاهش گذاشته بود، به طوری که هر بسته کراک در برهه ای به ۱۰۰ تومان رسید، به عبارتی گویا تولید کنندگان مواد مخدر برای تولید مواد افیونی سوبسید دریافت می کنند که می توانند با قیمت ناچیز مواد مخدر را بدست دانشجویان، زنان، مردان و… برسانند.
علیرضا جزینی، قائم مقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران اعلام کرد ه است که :” ۹۱ هزار تن در سال جاری با جرائم مربوط به مواد مخدر در ایران بازداشت شدهاند”. به گزارش ایرنا، ۷۵ درصد از کل زندانیان ایران، مجرمان مواد مخدرهستند و تنها در ۱۲ ماه گذشته، ۲۴۰ تن مواد مخدر در ایران کشف و ضبط شده است. مدیر دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل در سال ۱۳۹۰ اعلام کرده بود که ایران دومین مصرفکننده مواد مخدر در جهان است.
آخرین وضعیت میر حسین موسوی و زهرا رهنورد
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد که از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ تا امروز بی وقفه در بازداشت خانگی و تحت کنترل شدید ماموران امنیتی قرار دارند، در ماه های اخیر حتی از رفتن مرتب به دیدار مادر سالخورده زهرا رهنورد محروم شده اند. به گفته سایت کلمه:” ملاقات دختران و خانواده تقرییا هفته ای یک بار و با روز و ساعت نامعین به مدت حدود یک ساعت و نیم در حضور مامورانی که اخیرا تعداد آنها هم بیشتر شده، صورت می گیرد. هرچند وقت یک بار، خواهر یا برادر میرحسین نیز با الزام به رعایت شرایط امنیتی و توصیه هایی از بالا مبنی بر همراه بودن یا نبودن همسرانشان اجازه ملاقات دارند. اما در طول هفته، هرگونه تماس و ارتباط حتی در حد تلفن با میرحسین و رهنورد به طور کامل قطع است
از ماه رمضان، در مواردی این دیدارهای یک ساعت و نیمه در ساختمان مجاور زندان خانگی بر سر سفره شام، در حضور ماموران و زیر نظر دوربین های فیلمبرداری و شنود برگزار شده است؛ دیدارهایی که با وجود این فضا و صحنه ها، تلخ توصیف شده اند. اما در هفته های اخیر فضای ملاقات ها به تدریج امنیتی تر از قبل توصیف شده و کاهش نسبی ماموران در هنگام ملاقات که در چند ماه گذشته ایجاد شده بود، باز به روال قبل برگشته است.”
اگرچه بخشی از کتاب ها و نیز مجله های هنری در مدت حصر به میرحسین و رهنورد داده شده، اما همچنان از ابتدای حصر تاکنون علی رغم تاکیدات مکرر موسوی و رهنورد، حتی یک برگ روزنامه به زندانیان محصور داده نشده است. امکان تماس تلفنی هم بنابر شواهد تنها برای یک بار در هفته مجاز بوده است، آن هم فقط در ملاقات حضوری فرزندان و با مادر زهرا رهنورد، و هر چند وقت یک بار هم با خواهر یا برادر میرحسین. این وضعیت موجب بی خبری کامل خانواده از عزیزان زندانی خود در طول هفته و نگرانی آنها بوده و هست.
با گذشت بیش از یک سال از وعده انتخاباتی حسن روحانی و در حالی که هنوز حاکمیت به حصر غیر قانونی همراهان مردم در جنبش سبز پایان نداده است، موسوی و رهنورد در شرایطی دشوار در بازداشت خانگی هستند.
احضار و تهدید فعالان مدنی
وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی سیاست تهدید فعالان مدنی و سیاسی را با هدف اعتراف گیری و پروند ه سازی ادامه می دهد. گزارش ها ی رسیده به سایت کلمه حکایت از آن دارد که در اولین سالگرد فعالیت دولت یازدهم و در حالی که حسن روحانی رئیس جمهوری با شعار باز کردن فضای سیاسی، حاکم کردن تدبیر و بازگرداندن امید توانست رای اکثریت مردم را به خود جلب کند، گروهی از فعالان سبز و اصلاح طلب از سوی ماموران وزارت اطلاعات مورد تهدید قرار گرفته اند. بر اساس این گزارش، ماموران امنیتی نه تنها به شیوه دوران سابق در اماکن عمومی به تعقیب و تهدید علنی این فعالان پرداخته اند، بلکه در موارد متعددی آنها را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار کرده و مورد بازجویی قرار داده اند.
اطلاع رسانی درباره حادثه پنجشنبه سیاه بند ۳۵۰ اوین، اعتراض به بازداشت خبرنگاران، ارتباط با رسانه های اصلاح طلب و فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی از جمله اتهاماتی بوده که در بازجویی ها به احضارشدگان وارد شده است. بازجویی های این فعالان، شدید و همراه با تهدیدهای غیر عادی بوده و از جمله به برخی از آنها گفته شده که اگر نزدیکان و حتی خانواده خود را از این احضارها مطلع کنند، باید منتظر عواقب غیر قابل پیش بینی، بازداشت های ناگهانی و حکم های طولانی مدت باشند. در موارد دیگری نیز، ضمن تماس با خانواده درجه یک فعالان سیاسی و مدنی آنها را برای پذیرش اتهامات و اعتراف خلاف واقع از سوی احضارشدگان، تحت بازجویی و تهدید قرار داده اند.
رمز موفقیت کارگران معدن بافق
موفقیت کارگران معدن بافق از این رو قدرتمند پیش می رود که اکنون خواست کارگران به مطالبه ای ملی در منطقه تبدیل شده است واین تجربه ای ارزشمند برای طبقه کارگر ایران است که در هرمقطعی اگر مطالبه صنفی به خواستی ملی تبدیل شود، دولت توان ایستادن در برابر آن را ندارند. جمعیت بافق تقریبا به ۵۰ هزار تن می رسد، اگر هرخانوار کارگری را شامل پنج نفر در نظر بگیریم می توان نتیجه گرفت که ۵۰ درصد جمعیت بافق کارگری است، این جمعیت به همراه فامیل و آشنایان خود اکثریت جمعیت بافق را پوشش می دهد.
از این رو از مردم و کسبه گرفته تا امام جمعه و رییس شورای شهر و حتی یگان های انتظامی بخشی از نیروی پشتیبانی کارگران به حساب می آ یند و در همه حال حامی کارکران هستند. خواست اصلی و محوری کارگران لغو خصوصی سازی است و این خواست به مطالبه ای ملی در منطقه تبدیل شده است. محمد عباسی بافقی، سخنگوی شورای اسلامی شهر بافق تیرماه امسال گفته بود که کارگران روز چهارم تیر ماه، بعد از آن دست از تحصن کشیدند که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی، در یک نامه بر لغو واگذاری بخشی از سهام معدن به بخش خصوصی تاکید کردند. او در آن زمان گفت که کارگران برای تعیین سرنوشت نهایی واگذاری این سهام، دو ماه به دولت فرصت دادهاند
تشدید خشکسالی و تخریب طبیعت ایران
وضعیت آب کشور بحرانیتر از آن است که به اطلاع مردم میرسد. به اعتقاد روبرت بگلریان، عضو کمیسیون انرژی مجلس، ایران از نظر اقلیمی شرایطی مانند شرق حوزه مدیترانه داشت اما اکنون به شرایط شمال آفریقا رسیده است.
پیش از این، ناصر کرمی، اقلیم شناس و استاد دانشگاه نسبت به بحران خشکسالی در ایران هشدار داده و گفته بود که ایران در حال تبدیل شدن به سرزمینی مانند سومالی است. این استاد دانشگاه معتقد است که با بروز خشکسالی، سرعت تخریب طبیعت ایران به شدت افزایش یافته و بر زندگی مردم تاثیر بسیاری خواهد گذاشت. او در گفت و گو با روزنامه شرق بیان داشت : «روندهایی که تا امروز بر اساس آنها پیشبینیها انجام میشد، همه بر اساس شرایط بارشهای نرمال بود؛ ما با شرایط نرمال بارش، یکی از اولین کشورهای دنیا در فرسایش خاک و دومین کشور دنیا در بیابانزایی هستیم. اما موضوع مهم این است که ایران در حال حاضر دیگر در شرایط نرمال بارش قرار ندارد، یعنی هر وضعیتی تا امروز بوده سرعت وقوعش چند برابر میشود.»
ناصر کرمی، نبود نظارت و مدیریت منابع آب را یکی از مهمترین دلایل بحرانی شدن شرایط آب در ایران میداند. به گفته او، سرمایهگذاری برای ذخیره آب آشامیدنی، در ایران بسیار سنگین بوده است. آنگونه که این استاد دانشگاه توضیح میدهد، این سرمایهگذاری منجر به سدسازیهای بسیاری شده که بخشهای دیگر را به بیابان تبدیل کرده است. کرمی، حفر صدها هزار چاه غیرمجاز با هدف کشاورزی را نیز یکی از دلایل خشکیدگی دشتهای ایران میداند که منجر به بوجود آمدن بیابانهای وسیع میشود. او معتقد است که دولت ایران باید هرچه سریعتر باید یک برنامه ریاضتی برای کاهش برداشت از منابع آب زیرزمینی اجرا کند.
کارشناسان محیط زیست و مدیریت آب، خشک شدن تالابها، نشست دشتها، افزایش گرد و غبار و خشکیدگی پوشش گیاهی و آتشسوزیهای مشکوک متعدد در جنگلها را از جمله پیامدهای خشکسالی و نبود مدیریت صحیح آب در ایران عنوان میکنند.
۵۰ میلیارد دلار خسارت هزینه فرارمغزها از ایران
در سالهای اخیر ۱۸۰هزار نخبه از کشور خارج شدهاند که این امر ۵۰ میلیارد دلار خسارت برای کشور به دنبال داشته است. شهابالدین چاووشی، معاون سیاسی و اجتماعی استاندار تهران درگفت و گو با ایرنا گفت: بیش از پنج میلیون تن از ایرانیان در خارج از کشور سکونت دارند که رقم قابل توجهی از آنها افراد برجسته علمی و فکری هستند. سازمانهای جهانی، از جمله صندوق بینالمللی پول در گزارشهای سالانه خود – بهویژه سال ۲۰۰۹ – اعلام کرده بودند که «ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان و دانشآموختگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعهنیافته جهان، مقام نخست را داراست.