فیلسوف میان چپ ها و کمیته نوبل
هنری برگسن، فیلسوف و ادیب فرانسوی، برنده جایزه نوبل ادبیات درسال ۱۹۲۷، میان سالهای ۱۸۵۰و ۱۹۴۱ میلادی زندگی نمود. کمیته نوبل دلیل اعطای این جایزه به اورا” کوشش درخشان برای انتقال ایده های غنی به خواننده “اعلان نمود.
پدربرگسن یک یهودی لهستانی ومادرش یک یهودی ایرلندی بودند. او سالها دیپلمات بود و در سال ۱۹۱۷ ماموریت یافت تا از طرف دولت فرانسه آمریکا را متقائد کند تا از این کشور درجنگ جهانی اول در مقابل قوای آلمان حمایت کند.
چپ ها “فلسفه زندگی” برگسن را بخشی از فلسفه ارتجاعی بورژوایی می دانند، چون نام و عنوان آن غیرعلمی است و عامیانه است. برگسن می گفت جهان را نمی شود براساس عقل و با کمک علوم تجربی فهمید، چون عقل برای درک ماهیت هستی ناتوان است.
برگسن درآغاز هوادار فلسفه پوزیویتیسم بود. راسل او را یک فیلسوف خردگریز و ایده الیستی نامید. فلسفه مذهب برگسن زیر تاثیر مسیحیت بود، و فلسفه زندگی او شبه عرفانی و درونگرا است. در نیمه اول قرن بیست برگسن گرایی مترادف بود با نجات از عوارض و عواقب صنعت زده گی و علم زده گی و عقل زده گی.
دلوژ می گفت برگسن از فلج شدن فلسفه توسط علم و صنعت گرایی افراطی جلوگیری نمود، و برگسن مدعی بود که از فلسفه دانشگاهی فاصله گرفت تا به فلسفه زندگی نزدیک گردد. او می گفت وظیفه فلسفه است که به زندگی معمولی و زندگی روانی ومقوله زمان بپردازد.
برگسن را همچون نیچه و شوپنهاور از جمله نمایندگان فلسفه زندگی می دانند. فلسفه هستی برگسن بر اساس فلسفه زندگی مطرح می گردد. قطع رابطه برگسن بافلسفه قرن ۱۹ یعنی پوزیویتیسم، موجب اشتغال اوبه بحث زندگی عملی و روانی و زمان شد.
برگسن می گفت بهترین اصل وجود جهان مقوله انسان وزندگی و آگاهی است، چون زمان وابسته به عنصر آگاهی می باشد. برگسن را می توان نماینده فلسفه مدرن و رمانتیک نیزبشمارآورد. او می گفت زبان وابسته به آگاهی انسانی است.
فلسفه برگسن در قرن بیست روی اگزستنسیالیسم فلسفی وادبی تاثیر مهمی گذاشت. کلیسای کاتولیک فرانسه نشرآثار او را از سال ۱۹۱۴ به بهانه رواج آتەایسم ممنوع نمود. نظریەهای برگسن ازقرن گذشته به فلسفه وادبیات غرب نیرویی تازه بخشید.
برگسن تاثیرمهمی روی نویسندگان و هنرمندانی مانند پروست و شاو بجا گذاشت. از جمله فیلسوفان زیر تاثیر او جیمز و سورل و وایتهد هستند. وی چون داروین و اسپینوزا در زبان کتبی و شفاهی دقیق و خلاق و واضح بود.
برگسن عمل خنده را یک رفتار و حرکت و عکس العمل اجتماعی می دانست، و با اشاره به آثار کلاسیک ادبی و هنری مانند آثار مولیر و سروانتس و چارلی چاپلین می پرسد هدف مردم وجامعه از عمل خنده چیست؟ در آلمان اشاره می شود که تئوری نقد آدرنو و مکتب فنومنولوگی جرج زیمل و پدیده شناسی روزمره رسانه ها از فلسفه او الهام گرفته اند.
از جمله آثار هنری برگسن- نیروی زندگی- رمان و آزادی- ماده و حافظه- تفکروتحول خلاق شدن- مقوله خنده- پیرامون آگاهی- عجایب عامه- وضعیت واژەها- خلاقیت مفاهیم فلسفی- ورود به متافیزیک- و اخلاق و دین هستند.

هنری برگسن