پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۲

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۲

در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران
ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. آیا انتخاب میان بد...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ياسر ميردامادی
نویسنده: ياسر ميردامادی
اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا
هستهٔ سخت قدرت، بر اساس منافع خود و بر پایهٔ یک خطای محاسباتی رضایت داده است که انتخابات را حداقل نیمه‌رقابتی کند. جامعه زخم‌های عمیقی از سیاست‌های حاکمیت بر روح...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سياوش - ايران
نویسنده: سياوش - ايران
دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»
«ث ژ ت» هرگز خود را در پناهگاه مخفی نکرده است و همواره حتی به قیمت تحمل ضربات شدید مواضع شجاعانه‌ای که لازم بوده را اتخاذ کرده است؛ به عنوان...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی

چند نکته در باره ” پیرامون موضع ما در قبال نشست برلین”

در حالی که پراکندگی، از دردهای اساسی اپوزيسيون بشمار ميرود، کدام تلاشگر سياسی است که دل در گرو برقراری دمکراسی در کشورمان و رهايی مردممان از گريبان استبداد حاکم را داشته باشد و اما با ايجاد و يا تلاش برای ايجاد ثقل های نيرومند از نحله های سياسی مختلف، مخالفت کند

شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت، اخیرأ اطلاعیه ای در رابطه با نشست برلین ( سپتامبر ٢٠٠۵) صادر کرده و از آنجا که این اطلاعیه حاوی نکاتی است که در نوع خود نشان ازچرخش فکری ناگهانی در زمینه مناسبات تشکیلاتی درشورای مرکزی سازمان ما دارد و علاوه برآن، استدلالهای غیر مستند و غیر واقعی که در تدوین آن بکار گرفته شده نشان از شتاب زدگی دارد که به تأثیر از جو غوغاسالاری پیرامون نشست برلین دامان رفقای ما را گرفته است، لذا ضروری می دانم که توجه رفقایم و دیگر تلاشگران سیاسی را به نکاتی درهمین رابطه جلب کنم. 
این اطلاعیه که با قصد اعلام موضع در قبال نشست برلین صادر شده، در همان مقدمه اش با دور شدن از واقعیت،غیرمستند بودن خود را نشان می دهد. در آنجا آمده است که : 
” شورای مرکزی سازمان ……..با بررسی موضوع نشست برلین (سپتامبر ٢٠٠۵) که با هدف تأمین اتحادبین فعالان سیاسی جمهوری خواه و مشروطه طلب پادشاهی برگزار شده است، موضع خود را…. اعلام می دارد”.(١)، ( تاکید از من) 
یعنی موضوع نشست برلین تآمین اتحاد میان دو نحله سیاسی نامبرده بوده است. رفقا به بیانیه صادره از جانب شرکت کنندگان در نشست برلین عنایت نکرده اند که با صراحت در آن اعلام شده که هدف از نشست برلین دامن زدن به گفتمان ملی برای نزدیکی نیروهای سیاسی است. عین جملات چنین است: 
” جمعی از حامیان فراخوان ملی رفراندوم …. در برلین اجلاسی تشکیل دادند تا در باره پیشبرد جنبش آزادیخواهانه و دموکراتیک مردم ایران به مشاوره و گفتگو بپردازند ….” (٢)، (تاکید از من) 
و در ادامه همان بیانیه آمده است: 
” حاضران در اجلاس بر این نکته تاکید داشتند که در شرایط فعلی تنها یک حرکت فراگیر ملی که همه نیروهای آزادی خواه متعهد به ارزش های دموکراتیک و حقوق بشری بتوانند در آن شرکت داشته باشند می تواند پاسخگوی نیاز مبارزاتی مردم ایران برای تحقق آزادی و دموکراسی در این کشور باشد. به این منظور باید به یک گفتمان ملی دامن زد و برای نزدیکی نیروهای سیاسی به یکدیگر حول یک منشور مشترک که اصول آرمانی آزادی های دموکراتیک و ارزش های حقوق بشری در آن آمده و مورد پذیرش این نیروها قرار بگیرد تلاش کرد .”(٢)، ( تاکیدها از من) 
پس موضوع نشست برلین اولأ مشاوره و گفتگو و دومأ دامن زدن به یک گفتمان ملی برای نزدیکی نیروهای سیاسی بوده است. اینکه نتیجه این گفتمان به اتحاد میان نیروهای سیاسی منجر بشود یا نه، مسئله ای است که باید درروزها و ماههای آینده شاهد آن باشیم و علیرغم باورهای استوار در آن نشست به نیازمبرم به ایجاد یک همگرایی ملی، هیچکسی خود را در آن مقام نگذاشته که بجای احزاب، سازمانها و فعالان سیاسی بیشماری که عناصر آن اتحاد ملی مورد نظر را باید تشکیل بدهند، به اجرای اتحاد و یا تأمین اتحاد اقدام کند. 
رفقای شورای مرکزی، تفسیر واژگونهء خود را به جای واقعیت، مبنای موضع گیری قرار داده اند، و این در شأن سازمان ما نیست. 
در ادامه اطلاعیه شورای مرکزی، در بند اول به هدف مرکزی و مقدم سازمان درعرصه اتحادها اشاره شده، که همانا ایجاد ثقلی نیرومند از جمهوری خواهان دموکرات و سکولار است. 
به میان آوردن چنین موضوعی در ادامه آن تفسیر واژگونه در مقدمه، با هدف آماده سازی ذهن تعبیه شده تا تلاش شرکت کنندگان در نشست برلین و اهداف آن در مقابل و مخالفت با تلاش سازمان ما برای ایجاد ثقلی نیرومند از جمهوری خواهان جلوه کند. 
واقعیت اینست که در هیچ یک از گفتگوها و توافقاتی که در نشست برلین صورت گرفته، نه تنها یک مورد جزئی هم نمی توان یافت که دال بر مخالفت با ایجاد ثقل جمهوری خواهان باشد، که هیچ، بلکه شرکت کنندگان در آن نشست به همگرایی های مختلفی که در اپوزیسیون بوجود آمده و می آیند نیز به دیده مثبت نگریسته و حرکت خود را نه تنها درتقابل با دیگرتلاشها در جهت همگرایی و همصدایی قرار نمی دهند، بلکه آنرا در راستای ایجاد جبهه ای وسیع از نیروهای مدافع دمکراسی و حقوق بشر در مقابل استبداد دینی حاکم ارزیابی کرده و می کنند.
در حالی که پراکندگی، از دردهای اساسی اپوزیسیون بشمار میرود، کدام تلاشگر سیاسی است که دل در گرو برقراری دمکراسی در کشورمان و رهایی مردممان از گریبان استبداد حاکم را داشته باشد و اما با ایجاد و یا تلاش برای ایجاد ثقل های نیرومند از نحله های سیاسی مختلف، مخالفت کند. رفقا در خطایید! هیچ یک از ما اعضای سازمان که در آن نشست حضور داشتیم خواهان تعطیل شدن تلاش برای ایجاد جبهه منسجم از جمهوری خواهان با هدف برقراری جمهوری عرفی در میهنمان نیستیم و خود را تلاشگر این عرصه نیز می دانیم. اما در همان زمان باورداریم که تلاش برای ایجاد جبهه ای وسیع و ملی،از نیروهایی که خود را به بنیان های دمکراسی و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر مقید می دانند، و برای برکناری جمهوری اسلامی مبارزه می کنند، امری است ممکن و ضروری. 
بند ٢ از اطلاعیه شورای مرکزی سازمان، تفسیر و تصویری شیمیایی از امر اتحادها القاء می کند که گویا نزدیکی و اتحاد نیروهای مختلف سیاسی در یک مبارزه عمومی !!؟؟ باعث درهم ریختگی و از میان رفتن مرزهای میان آنان می شود، پس باید در یک چنین مبارزه عمومی، بر تفکیک و استقلال خود در مقابل دیگران پای فشرد. 
نتیجه منطقی که از این تفسیر می توان گرفت این است که از اتحاد و همکاری بایستی دوری کرد. که در غیر این صورت مرزهای ما با دیگران از بین خواهد رفت و در آنها ” حل” می شویم. 
آنوقت معلوم نیست که اساسأ آن مبارزه عمومی چگونه می تواند پای گرفته یا بگیرد؟ مبارزه ای که خصلت عمومی دارد، به معنای میارزه هر جزء جداگانه برای خود که نمی تواند باشد! اگر هم باشد بی ثمر خواهد بود. 
معلوم نیست چرا به یکباره، پس از سالها تجربه اندوزی و درس آموزی، که حاصل آن دوری از گروه گرایی (سکتاریسم) بوده، این شیوه نگرش کهنه در امر همکاری ها، ائتلافها و اتحادها، اکنون خودمی نماید. تفکر و حرکت سازمان ما در سالهای اخیر، با این شیوه نگرش همخوانی ندارد. 
جالب آنکه در بند بعدی، بند سوم از اطلاعیه شورای مرکزی، ادعا می شود که “…. دفاع از اتحادهای موردی ضرور بین مدافعان آزادی های سیاسی و مخالفان نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ….. یک نیاز سیاسی روز است .”(١) (تأکید از من) 
آیا میتوان به بهانه تفکیک برنامه اجتماعی جمهوری خواهان که در بند ٢ ادعا شده، از اتحاد با سایر بخشهای اپوزیسیون دوری کرد و از این دیدگاه، نشست برلین را مردود خواند، ولی همان زمان، از اتحاد بعنوان نیاز ضروری روز که در بند ٣ ادعا شده، سخن گفت. آیا کسی این ادعا را جدی خواهد گرفت؟ 
این تناقض گویی یعنی چه؟ آیا جزدست پاچه شدن رفقای شورای مرکزی در برابر غوغاسالاران، می توان دلیل دیگری یافت؟ 
رفقا به خطایید! 
اگر امر اتحاد با دیگر بخش های اپوزیسیون را زود رس و یا نارس می دانید، شیوه های مناسبتری برای بیان آن می توان پیدا کرد. لزومی به ضد ونقیض گویی نیست. اگر اتحاد را فقط با همگنان و مشابهین خود می خواهید، جدا از آنکه با این کار کمک زیادی به جمع آوری بیشترین نیرو برای نیل به هدف عمومی، یعنی برکناری جمهوری اسلامی، فراخواندن مجلس موسسان و پایه گذاری ساختار دمکراتیک آینده نکرده اید، اما دست کم آنرا بروشنی اعلام کنید. 
یگانه موردی که در اطلاعیه شورای مرکزی سازمان، تکیه به داده های واقعی از نشست برلین دارد، در بند ۴ آمده، و آن بیان این نکته کاملأ درست است که شرکت ما اعضای سازمان در نشست برلین، با مسئولیت فردی بوده و از طرف سازمان هیچ گونه مأموریتی نداشته ایم. که البته همین تاکید در بیانیه شرکت کنندگان در نشست برلین نیز آمده است: 
” … در این اجلاس افرادی از طیف وسیعی از گرایش های سیاسی مختلف به صفت فردی (و نه سازمانی یا حزبی) حضور داشتند…”(٢)، ( تاکید ازمن) 
کسی هم تا بحال چیزی غیر از این ادعا نکرده، بجز افراد انگشت شماری که در یکی، دوتا سایت متروکه اینترنتی به غوغا سازی و هوچیگری پرداخته اند، و خودشان هم نه در آن جلسه حضور داشته اند و نه برایشان مهم بوده که از اساس موضوع باخبر شوند. فقط غیل و غال. 
حال چرا شورای مرکزی سازمان ما در برابر این هیاهوها تسلیم شده، جای تعجب و تأسف دارد. 
اما این تعجب و تأسف جای خود را به ناباوری میدهد، آنزمان که به عمق مطالب عنوان شده در بند ۵ از اطلاعیه شورای مرکزی، دقت کنیم. در این بند از اعضای سازمان خواسته شده ( البته نه فقط اعضای سازمان بلکه در کنار آن برای همه جمهوری خواهان دمکرات نیز تعیین تکلیف شده) که تمام قوا و تلاشهای متمرکز خود را صرف اجرای مصوبه کنگره نهم سازمان کنند. 
خوب، آن دسته از نیروهای جمهوری خواه دموکرات و سکولار که در سازمان ما نیستند، هیچ تعهدی در فبال مصوبات سازمان ما ندارند که شورای مرکزی به خود حق داده تا مخاطبشان قراربدهد و اجرای مصوبات را ازشان بخواهد. این را باید به حساب بی دقتی تحریر گران گذاشت. 
اما آنجا که به اعضای سازمان برمیگردد، رفقا فراموش میکنند که همه اعضای سازمان به یکسان نمی اندیشند و در عین اشتراکات فراوان، بر سر این و یا آن مورد ویژه سیاسی اختلاف نظر پیدا می کنند. بهمین خاطر هم در سالهای پس از گنکره اول و به ویژه، همین چند سال آخر، شاهد موضع گیری ها، سخنرانی ها و انتشار مقالات و حتی اطلاعیه، از طرف اعضای سازمان بوده ایم که محتوای آنها، لزومأ منطبق با مواضع رسمی سازمان نبوده و گاهی کاملأ در مخالفت با آن بوده است. 
پس از کنگره اول تلاش زیادی صورت گرفته که مناسبات درون سازمانی از شیوهای سنتی فاصله بگیرد و این روند هرچند که با نابسامانی هایی همراه بوده، اما تا به آنجا پیشرفت کرده که اگر بخشی از اعضای سازمان با سندی و یا بخشی از مصوبات و یا تصمیات اتخاذ شده مخالف باشند، ضمن احترام به نظرات رسمی سازمان، که با رأی اکثریت به تصویب می رسند، از این حق برخوردارند که برای بیان، انتشار و پیشبرد نظر خود، در درون و بیرون سازمان تلاش کنند، اما نه با نام سازمان، بلکه بعنوان نظر شخصی خود. 
تقاضای رفقای شورای مرکزی از اعضای سازمان، آنگونه که در بند ۵ اطلاعیه فرموله شده است، هیچ نزدیکی با این عرف شناخته شده و عمل شده و پذیرفته شده در سازمان ما ندارد. 
باور ندارم که رفقای ما در شورای مرکزی سازمان، سیر بازگشت به سیستم « سانترالیسم دمکراتیک» را آغاز کرده باشند. سطح معرفت و آگاهی از مناسبت دمکراتیک درون سازمانی در حدی است که این بازگشت را برنمی تابد. 
باور ندارم که سازمان ما پس از تلاش های فراوان برای ایجاد همگرایی و اتحاد میان نیروهای اپوزیسیون، اکنون به دام « سکتاریزم» افتاده باشد. 
باور ندارم که سازمان ما، پس از تجربه های تلخ از برخوردهای شتاب زده، بیش ازاین تاب تحمل از دست دادن نیروها و مخاطبین خود را داشته باشد. 
باور ندارم…. 
آیا در اشتباهم؟ 

حجت نارنجی 
سوئد ١٨ نوامبر ٢٠٠۵ 
********************* 
(١) برگرفته از اطلاعیه مطبوعاتی شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت 
(٢) برگرفته از اطلاعیه منتشره از طرف شرکت کنندگان در نشست برلین (سپتامبر ٢٠٠۵) 
توضیح: 
هنگامی که نوشتن این متن را داشتم تمام می کردم، با خبر شدم که منشور نشست برلین ( سپتامبر٢٠٠۵) نیز، همراه با مقدمه ای با عنوان ” بیانیه نشست برلین”، منتشر شد. علاقه مندان می توانند با مراجعه به این بیانیه نیز، درستی نوشته های مرا در رابطه با اهداف نشست برلین، محک بزنند. 

تاریخ انتشار : ۲۷ آبان, ۱۳۸۴ ۷:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!

باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!

ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!

اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا