پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۳

پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۳

نیویورک تایمز تردید درباره اسناد حماس ارائه شده توسط اسرائیل را نادیده گرفت!
یک منبع کلیدی که نیویورک تایمز از آن به عنوان کارشناس کمک به تأیید صحت اسناد داخلی حماس در گزارشی مهم در ماه اکتبر نام برد، به دراپ سایت نیوز(Drop...
۲۹ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: جرمی اسکی‌هیل شریف عبدالقدوس
نویسنده: جرمی اسکی‌هیل شریف عبدالقدوس
پایان حکومت اسد و پس‌لرزه ‌های آن برای منطقه و ایران!
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، معماری اولیه منطقه غرب آسیا توسط قدرت‌های غربی پیروز در جنگ شکل گرفت. این طراحی، که شامل ترسیم مرزها و شکل‌دهی...
۲۷ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
آموزش آنلاین دوره‌ی چهارم تاریخ جنبش چپ ایران/ مدرس: یاشار دارالشفا
از کنفدراسیون تا جنبش چریکی در این دوره سلسله مبارزات و فعالیت‌های جریان چپ را از بعد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا هنگام وقوع انقلاب ۱۳۵۷ پی می‌گیریم. می‌کوشیم تا...
۲۷ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
فهیمهٔ آواز ایران و بازخوانی تاریخ زنان...
دور انتظار نیست که زنی مانند فهیمه اکبر که در گذشته‌ی دورتر می‌زیسته در موسیقی ایران نادیده گرفته شود. برای همین هم هست که یکی از کارهای مهم فمینیست‌ها در...
۲۷ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: نوشین احمدی خراسانی
نویسنده: نوشین احمدی خراسانی
تحولات نظری چپ نو و تجربه‌های عملی امریکای لاتین...
چپِ نو و نیز چپِ پسامارکسیست، در آستانه‌ی فروپاشی اتحاد شوروی و اقمارش و نیز به پایان رسیدن «مدل سوئدی»، در سال‌های دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ گام‌های بزرگی در زمینه‌ی...
۲۷ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
درس‌هایی از سوریه...
دشمنِ امپریالیسم همیشه دوستِ ضدامپریالیست نیست. در 15 اوت 2021، زمانی که رژیم دست‌نشانده‌ی آمریکا در کابل سقوط کرد، از شکست امپریالیسم ایالات متحد نفس راحتی کشیدم، و همزمان، از...
۲۶ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: یانیس واروفاکیس
نویسنده: یانیس واروفاکیس
تغییر و تحولات در خاورمیانه و سقوط دولت بشار اسد در کلابهاوس...
تغییر و تحولات در خاورمیانه! سقوط دولت بشار اسد و تأثیرات آن بر منطقه و ایران! با حضور یاسمین میظر و حسین راغفر.
۲۶ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

درخت اودیسه هنوز می تواند شاداب باشد

اگر به خود ایمان داری بر نام تازه خود تکیه کن. نامی که زمانه بر تو می دهد. نامی برازنده کاری که خواهی کرد. ترا سیمای جدیدی است. سیمائی که به آن شناخته می شوی و زمان ترا به آن سیما می شناسد. نام خود را فرا گیر! سیمای تازه خود را بشناس! روی سیمای هفتاد سالگیت کار کن. تجربه خود را به کار گیر، بی آن که بر سال ها مبارزه خود غره شوی! به بزرگترین وظیفه ات که نقد خود در گذر زمان است عمل کن! با زمانه ات هماهنگ شو! به نسل های جدید! آن ها که بعد تو آمده اند اعتماد کن. تجربه ات را مانند درسی از تاریخ در اختیارشان بگذار، بی آن که فکر کنی تمامی حقیقت در پیش توست.

عجیب بود اصلا متوجه بازشدن شکوفه های گیلاس روبروی پنجره اطاقش نشده بود. وقتی پنجره اطاق را باز کرد عطر ملایمی در فضا پیچید. عطری پیچیده در نسیم صبحگاهی. بیرون همه چیز در آرامش بود. از گوشه ایوان نخستین شعاع آفتاب را دید. نور زرد کم رنگی که بر غنچه های گیلاس تابیده بود قلبش را لرزاند. چطور این همه شکوفه را ندیده بود؟ آن هم شکوفه های گیلاس را! دسته کوچکی از زنبورهای عسل دور شکوفه های گیلاس می چرخیدند. به دقت نگاهشان کرد. با چه شتاب و حرارتی داشتند شهد غنچه ها را می مکیدند. کندوها، شانه های عسل، تلاش بی وقفه؛ فکر می کند  بسیاری از این زنبورها با همین بهار زاده شده اند، بیشتر از یک بهار و یک تابستان زنده نخواهند ماند. اما باید این عسل را بسازند. این وظیفه آن هاست. بوی عسل در مشامش می پیچد. این بو او را تا کجاها که نمی برد؛ به دو دکان در دهانه بازار شیشه گر خانه تبریز. آن جا که خیابان فردوسی پایان می گرفت و دو دکان چسبیده به هم عسل با شیربرنج و خامه می فروختند. به خانه ای کوچک در انتهای سیلاب قوش خانه که او مستاجر یک اطاق آن بود با درخت گیلاسی در کنار پنجره. دخترک صاحب خانه آرام در حیاط می چرخد و او از پنجره نگاهش می کند. دست هایش را به دور  درخت حلقه می کند. سرش را بر تنه آن می گذارد گوئی او را در آغوش گرفته است.  درخت شکوفه می زند.  بوی عسل در فضا می پیچد. پسرگونه های سرخ شده دختر صاحب خانه را از پشت پنجره می بیند . عطر گس شکوفه های گیلاس همراه طعم عسل و گونه های سرخ دختر!  قلبش می لرزد. درخت گیلاس شکوفه داده است. او رسیدن هر بهار را با شکوفه های گیلاس، طعم عسل و چهره گل انداخته آن دختر حس می کند. عجیب است درخت گیلاس شکوفه داده؟ حتما جائی دختری بوسه بر تنه درخت گیلاسی زده است! زنبورهای عسل در فضا می چرخند و صدای وز وز آرامشان حیاط را پر کرده است. او چگونه این همه زیبائی و تازه شدن حیات را ندیده است؟ درخت گیلاس شکوفه داده بی آن که او متوجه شود! آیا پیر شده است؟  نزدیک پنجاه سال از آن روزهای پر نشاط می گذرد. ازروزهائی که جرعه ای آب مستش می کرد و پاره ای نان سیرش می نمود. نوای زندگی را با کوچک ترین ترنم می شنید و ضرب آهنگ آن را حس می کرد. جوانی بود و سرمستی. عشق بود و اراده برای شکافتن سقف فلک و درانداختن طرحی نو. اما حال نیم قرن از آن روزها می گذرد. آن شیدائی جای خود را به آرامشی پیرانه  داده است. بندهای محکم گشته زندگی بر دست ها و پاهایش مانع از آن می شود که همراه ضرب آهنگ تند حیات حرکت کند. با مشت بر دروازه سنگین تاریخ بکوبد. فریاد سر دهد:” سرانجام ترا خواهم گشود!  اگر شده به بهای جان.” نه دیگراو را توان چنین کوبش و جان بر کف نهادنی نیست. حال تجربه پیرانه سری معرف اوست. تجربه و خردی که ریشه در سال ها و دهه ها دارد. خردی که می گوید در سایه نام سال های جوانی نمی توان زندگی کرد. نمی توان خود را زیر سایه نامی قرار داد که زمان آن سپری گشته است.

اگر به خود ایمان داری بر نام تازه  خود تکیه کن. نامی که زمانه بر تو می دهد. نامی برازنده کاری که خواهی کرد. ترا سیمای جدیدی است. سیمائی که به آن شناخته می شوی و زمان ترا به آن سیما می شناسد. نام خود را فرا گیر! سیمای تازه خود را بشناس! روی سیمای هفتاد سالگیت کار کن. تجربه خود را به کار گیر، بی آن که بر سال ها مبارزه خود غره شوی! به بزرگترین وظیفه ات که نقد خود در گذر زمان است عمل کن! با زمانه ات هماهنگ شو! به نسل های جدید! آن ها که بعد تو آمده اند اعتماد کن. تجربه ات را مانند درسی از تاریخ در اختیارشان بگذار، بی آن که فکر کنی تمامی حقیقت در پیش توست. جایگاه خود را با تلاشی که خواهی کرد تعریف کن نه با جائی که می نشینی.

دلش می گیرد. یاد سال ها کشاکشی می افتد که در سازمانش برای همین جایگاه ها در جریان بود. پنجه کشیدن بر چهره یک دیگر در رقابتی ناسالم. آرزو می کند کاش در این پیرانه سری دیگر چنین نباشد. هفتاد سالگیش نباید مانع از آن شود که بی هراس به حقیقت نهفته در عمق زندگی خیره گردد و چشم بر منیت های فردی بربندد و اعتراض نکند. باید به صدای رها شده نسیم در باد و فریادی که از بطن زندگی برمی خیزدگوش فرا دهد. صدایش را با فریاد نسلی که صلای آزادی می دهد درهم آمیزد.  از یاد نبرد که هر زمان آوازخوان های خود را دارد باید که آوازشان را بشنود.

در هفتاد سالگیش بر رگ های خود نظر می کند بر دیواره های سخت شده آن! بر خون غلیظ شده ائی که به سختی درون آن جاری است! اگر نتواند آن را با خون روشن جوانان پیوند دهد، یاری رسان درخت شاداب اودیسه نخواهد بود! اودیسه شور و نیرو را از خلق خود، از نسل جوانی که پسرش نماد آن بود می گرفت و آن با خرد و امیدی که هرگز نقصان نیافت در هم می آمیخت و شادابی نهفته دربطن درخت زندگی را تضمین می کرد.

از پنجره دور می شود به کنگره ای می اندیشد که چند روز دیگر بر پا خواهد شد. اعتقاد زیادی به آن ندارد. اما چه کند که پیوندی دیرین او را به آن جا می کشاند! پیوندی که ریشه در اعماق دارد. هنوزلذت، شادی، اندوه، شکست و گاه غریو کوتاه زمان پیروزی آن روزهای شور و سرمستی را در جان دارد. دلش می خواهد که در پیرانه سری باز در کنار انسان زحمتکش و ستم دیده بیاستد! همراه آزادی خواهان وعدالت طلبان در مقابل استبداد قد علم کند و بساط ظلم را در هم کوبد:” قد خمیده ما سهلت نماید اما/ بر چشم دشمنان تیر، از این کمان توان زد.”

چمدانش را می بندد. به حیاط خانه می رود. گونه اش را به تنه درخت گیلاس می چسباند. بوی عطر گیلاس، عطرعسل در مشامش می پیچد. زندگی جریان دارد. حال نسیم بهار را زیر پوست خود حس می کند.

او هنوز می تواند تن به باد و عطر زندگی بسپارد و سرود آزادی سر دهد. درخت اودیسه  هنوز می تواند شاداب باشد!

ابوالفضل محققی.         

 

تاریخ انتشار : ۷ فروردین, ۱۳۹۷ ۰:۲۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک میهنمان را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن محکوم کردن تجاوز اسراییل به خاک میهنمان، بر این باوریم که حملات متقابل منقطع می‌تواند به جنگی فراگیر میان دو کشور تبدیل شود. مردم ما که در شرایط بسیار سخت و بحرانی زندگی کرده و تحت فشار تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و سیاست‌های اقتصادی فسادآلود و مخرب تاکنونی جمهوری اسلامی هر روز سفرهٔ خود را خالی‌تر از روز پیش می‌بینند، اصلی‌ترین قربانیان چنین جنگی خواهند بود.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نیویورک تایمز تردید درباره اسناد حماس ارائه شده توسط اسرائیل را نادیده گرفت!

پایان حکومت اسد و پس‌لرزه ‌های آن برای منطقه و ایران!

آموزش آنلاین دوره‌ی چهارم تاریخ جنبش چپ ایران/ مدرس: یاشار دارالشفا

فهیمهٔ آواز ایران و بازخوانی تاریخ زنان…

تحولات نظری چپ نو و تجربه‌های عملی امریکای لاتین…

درس‌هایی از سوریه…