کمیسیون تحقیق مجلس نتیجه تحقیقات را اعلام کرد که هیچ موردی پیدا نشده است که دال برمقصر بودن گشت ارشاد در رابطه با قتل مهسا (ژینا) امینی باشد و مجلس نهادهای ذی ربط را ملزم کرد که “ کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی در گزارش بررسی علل فوت مرحومه مهسا امینی ضمن تاکید بر این که «هیچگونه ضرب و جرح و برخورد فیزیکی» با متوفی انجام نشده است، را پی گیری و خواستار پیگرد قضایی کسانی شود که قبل از روشن شدن ماجرا با «اظهارات عجولانه و خلاف واقع» احساسات مردم را جریحه دارکرده و زمینه سوء استفاده دشمن و اغتشاشگران را ایجاد کرده است و مواضعشان را اصلاح نکرده اند. این کمیته همچنین رسما خواستار اصلاح «ساختار، روش ها وفرایندهای اجرایی حفظ امنیت اجتماعی» شده است.” بنا به ادعای حاکمیت ۴۳ سال است حاکمان بسیار صالحی وجود داشته و هیچگاه اشکالی درکارشان نبوده و مقصر نیروهای معاند نظام هستند که اغتشاش بوجود می آورند.
اینکه این نظام خیلی خوب کار کرده را دیگر بخش اصلی بدنه اش هم فهمیده است و همگان هر روز بیشتر متوجه می شوند که شواهد مستندی وجود دارد که هنوز دهها هزار خانواده و مردم بدنبال گلزار عزیزان اشان هستند. هنوز کالبد مخالف ربوده می شود و کسی نمی داند گلزارش کجاست. هنوز بعد از ۴۳ سال روزانه حداقل صدها نفر در خانه، خیابان ، محل کار ربوده می شوند و کسی نمی داند چه بلایی بسر مردم وجامعه می آورند. حتی دادگاههایی مانند قتل های زنجیری وکیل مقتولین را زندانی و خانواده ها را مجبور مجبور به سکوت کردند.
وضعیت اقتصادی، فقر و فساد زندگی مردم که خط فقر زیر ۱۸ میلیون تومان اعلام شده است را با بحران جدی مواجه کرده است و سالهاست که مردم با دست خالی و سفره های خالی روبرو هستند که بدون شک حاصل سیاستهای اقتصادی حکومتی است که جز به پرکردن جیب وابستگان و نیروهای امنیتی اش نپرداخته است و فریادها و اعتراضات مزدبگیران و اقشار فقیر قیام حاضر را هرگز نه می شنود و نه حاضر است بپذیرد. بیش از ۴ دهه از قیام مردم ایران علیه استبداد، دیکتاتوری، فقرو فلاکت و سرکوب می گذرد و با این قیام که در خیابان های سراسر کشور در جریان این در حال فرو پاشی این نظام پوسیده است، خشونت وسرکوب شدید صورت گرفته که باید منتظر تشدید بیشترآن نیز باشیم. زندانی کردن بیش از ده هزار نفر در چند هفته و قتل کودکان زیر ۱۸ سال در خیابانها و ربودن دانش آموزان از
مدارس و… همه نشان از تزلزلی است که سرکوبگران با وحشت از قدرت مردم به نمایش می گذارند.
در نتیجه ما می بینیم علیرغم سرکوب، دستگیری، شکنجه، اعدام مخالفین اعترضات به اشکال گوناگون در چهار دهه و بخصوص از دیماه ۹۶، آبان ۹۸، رشد فزاینده ای بخود گرفته است و اعتراضات گسترده معلمان، دانشجویان، سرکوب کارگران خوزستان، سرکوب کشاورزان اصفهان و بیش از همه سرکوب اعتراضات کارگری درجاهای مختلف و سرکوب و دستگیری عده زیادی از معترضان و نسبت دادن هرگونه اعتراضی به عوامل بیگانه(خارجی) و اجرای سناریوهای تکراری علیه آنها در تلویزیون و اعترافات اجباری عده ای از دستگیرشدگان که دیگر برای مردم هیچ اعتباری ندارد ومنجر به گسست بیشتر مردم از رسانه ای که با ثروت ملی اداره می شود، شده است.تا جایی که هرگونه اتفاق یا شایعه ناگواری را مردم حکومتی و ریشه آن را سناریوی شومی توسط حکومت علیه مردم می دانند.
امروز نیروهایی بر سر سفره قدرت یکبار دیگر به گزارش نیروهای امنیتی جواب مثبت دادند. کاملا مسلم است که بعد از ۴۳ سال بر سنگ نرود میخ آهنین ، چرا که این سنگ بنیادش برخلاف واقعیت بنا شده است. اما با قیامی که شروع شده است نشان می دهد که مبارزان عقب گرد نمی کنند ومی دانند که سرکوب گران عقب نشینی را یاد نگرفته اند چون بر این باورند که قدرت را از خدا گرفته اند و قدرت را باید به خدا تعویض کنند و چاره ای ندارند اما نتیجه این تفکر جز سرودن إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ نیست. با توجه به تصمیمات واقدامات حکومت علیه مردم و خواستهایشان این قیام مجبور است پیش برود و امکان هیچگونه عقب نشینی یا سازشی را ندارد و توهم به هر گونه تغییردر عملکرد حکومت نشان ازهماهنگی با نیروی سرکوبگر است. خواسته های و هدف قیام کنندگان کاملا واضح و روشن است اما نکاتی که باید به آن توجه کرد:
یک – حاکمیت آگاهی و شناختی از نسل جوان آگاه و سرشار از امید ندارد و همه به این نتیجه رسیده اندکه دیگر خواستار وضع موجود نیستند و قوانین اجباری پوشش، نوع زندگی و حقنه کردن هیچ ایدئولوژی را بر نمی تابد و بر اصول جهانی حق شهروندی ، کار، حق خصوصی تکیه کرده و زندگی شرافتمندانه را فریاد می زند. هر گونه میانجی گری برای برون رفت از این بحران با این حاکمیت با شکستی اجتناب ناپذیر روبرو می شود. نسل جدید پتانسیل راهبرد جدید را دارد و نیاز به رهبری هرمی ندارد و افقی در حرکت است.
دو- این نسل خواهان جامعه آزاد و برابر و ارتباط گیری با تمامی افشار جامعه، منطقه و جهانی است و نه خود سانسوری را می پذیرد و نه اجازه می دهد راههای ارتباط گیری آنها سانسورشود. در این راه هر گوته انگ اغتشاش و آشوب را به سخره می گیرد و حکومت را اغتشاشگرمی داند که نیروهای هاری را رها کرده اند تا جامعه را از بین ببرند. ساختار سابق را قبول ندارند و ساختاری جدید در پیش خود گذارده اند.
سه– تاکنون بیش از ده هزار نفر در خیابان، مدرسه، خانه، محل کار دستگیر شده اند که طبق آمار خودشان چند هزار نفر آزاد شده اند و میلیاردها پول وثیقه در دستان سرکوبگران است. بدون شک درب زندان ها باید گشوده شود و تمامی زندانیان آزاد گردند و کسانی که این سرکوب را دهها سال است مهندسی کرده اند باید جوابگو باشند.
چهار- بالطبع در فضای آزاد و مناسب با وجود تشکلات کارگری و نهادهای مدنی، حق اعتصاب و اعتراض در سایه رسانه های آزاد وباز بدون هراس از هر گونه سرکوب ، جامعه می تواند تشخیص دهد که کدام نیروها می توانند در ایجاد جامعه ای دموکراتیک بدون هرگونه تبعیض وآزاد و رها قادر به عمل است که نهادهای کارگری در محیط کار و جامعه نقش تعیین کننده ای خواهند داشت.
پنج– جایگاه شایسته سالاری بر روابط سالاری در این زمینه روشن خواهد شد. بالطبع بسیاری معتقدند تا رسیدن به چنین هدف والایی بهای انسانی بسیاری باید پرداخت. قتل هرانسان بدست نیروهای امنیتی دردی است جانکاه بر جامعه و تاریخ این جنایت را بررسی می کند،
بنابر این نیروهای اجتماعی باهوشیاری بدنبال تغییری هستندکه کمترین هزینه را بوجود آورد. واما سرکوبگر با کمیتی باورنکردنی ولی امکانات سرکوب فراوان دیر یا زود رهبران شان را به شعار به اصطلاح خودشان بازگشت به خدا رها خواهند کرد.خواست تغییر بنیادی جدی است و مرحله دمکراتیکی در جلوی پای جنبش اجتماعی است که زحمتکشان نقشه راه را نشان خواهند داد. هر گونه تغییر دمکراتیک در ایران دستاوردی بسیار گرانبها برای تمام انسانهایی است که در منطقه زندگی می کنند تا نجات خود را با مردم ایران فریاد بزنند.
با درود به مردم ایران در این برهه پر خطر و رهایی بخش
مهرماه ۱۴۰۱
سعید جهانگیری