در این روزها ویدیوئی از روایت جنگ پیشمەرگەهای کردستان عراق را در زمان صدام با نیروهای حزب بعث نگاە می کردم. پیشمرگەای صادقانە از عملیات انتقام توسط نیروهای تحت فرمانش می گوید علیە نیروهای ارتش عراق، و در همان حال در ادامە می گوید کە ارتش عراق در انتقام دوبارە از پیشمرگەهائی کە این عملیات را علیە آنها انجام دادەاند دوبارە بە آنان حملە می کنند. در جریان این حملات انتقام جویانە از هر دو طرف مرتب افرادی جانشان را از دست می دهند. معلوم نیست انتقام آیا اگر با تلفات خودی همراە شد آیا واقعا می توان بر آن نام انتقام نهاد.
و حال این حکایت میان ایران و آمریکاست. دستگیری تعدادی سرباز آمریکائی در خلیج فارس توسط نیروی دریائی سپاە بە خوراک انتقام گیری نظام تبدیل شدە است. فدوی فرماندە سپاە اخیرا در ادامە این سناریوی بچگانە کە بجز ضرر برای منافع مردم ایران نتیجەای ندارد، می گوید کە از این جریان دستگیری چندین ساعت فیلم وجود دارد که این فیلمها میتواند حقارتهای بسیاری برای آمریکا به دنبال داشته باشد. در واقع اگر مسئولان آمریکایی میگویند ما از ‘دست بر سر گذاشتن’ سربازانمان ناراحت و خجالتزده هستیم باید بگویم اگر مابقی فیلمها را ببینند این سرافکندگی صد برابر خواهد شد، هرچند ما بهدنبال ایجاد حقارت برای دولت و ملتی نیستیم، اما اگر آنها بخواهند ایران را تحقیر کنند و خباثت کنند، فیلمها را نمایش داده و موجبات خجالتزدگی و تحقیر بیشتر آنها را فراهم خواهیم کرد.”
عجبا! گویا تا حالا حقارتی علیە آمریکائیان صورت نگرفتە است! مگر سرافکندگی همان حقارت نیست؟
عقدە خودحقارت بینی سپاە را براستی پایانی نیست کە این چنین مرتب درصدد احیای چرخە بی پایان انتقام از طریق حقیرکردن طرف مقابل است.