«شنبههای گفتگو و تبادلنظر» با رفیق محمد امیدوار سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در دنبالهٔ سلسله برنامههای «شنبههای گفتگو و تبادلنظر» خود از رفیق محمد امیدوار ، سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ دعوت بعمل آورد تا پیرامون ًچشمانداز جنبش زن، زندگی، آزادی ً ، آینده آن و چگونگی پیوند همزمان مبارزه با دیکتاتوری و امپریالیسم به گفتوگو بپردازد.
2 Comments
شادروان مهسا امینی به هیچ وجه نباید که حتی مواخذه میشد .
ایشان در جریان دستگیری و مرکز پلیس حجاب و … مانند همه انسانهای دیگر به شکل طبیعی به وحشت و ترس دچار میشوند و بیماری ایشان بعنوان یک عامل تشدید کننده مرگ جانگداز و بسیار دردناک ایشان را فراهم میاورد .
ایشان نباید که حتی مورد سوال و بازخواست قرار میگرفت یعنی در محکوم بودن دستگیری مهسا امینی و دستگاه مربوطه شکی نیست .
اما مرگ مهسا بدلیل شکنجه و خشونت فیزیکی نبود و یک حادثه بسیار تلخ و ناگوار بود که دولت ایران باید که پاسخگوی خانواده ایشان و افکار عمومی باشد .
شوربختانه مرگ ایشان مانند همه اخبار دیگر ایران با منفی ترین و قدرتمندترین تلاش همه رسانه های جهانی به قتل عمد و آگاهانه و شکنجه و پهلوی شکسته و هزار ماجرای عصبانی کننده دیگر بدل گردید و توسط نیروهای سیاسی خارج نشین به یک هالیوود تمام عیار رسانه ها و دول مختلف منتهی گردید .
هیجان زدگی بسیاری از گروهها و افراد با سابقه و پر تجربه و دنباله روی انان از هیجان رسانه ای و مردمی مانند همیشه به خلق ایده ها
و جنبش ها و تحلیل های غیرواقعی و تخیلی انجامید .
یعنی به جای بینش و منش خردمندانه و راهبرانه مانند همگان خوراک و یا عامل رسانه های امپریالیستی شدند که در هیچ شکلی چشم دیدن ایران و مردم ایران و شادی انان را ندارند .
از مرگ دلخراش نابهنگام و تصادفی مهسا (که بسیار وحشتناکتر از آن هر هفته بدست پلیس امریکا صورت میگیرد ) چنان هیجان و فریب و دروغی ساختند که حتی مجرب ترین روشنفکران و مبارزین را تحت تاثیر و فریب قراردادند تا جایی که در دنیای انقلاب زده خود به آن نام و عنوان و هزار و یک تحلیل بخشیدند و در همان تحلیلها ماندند و اکنون حتی پس از فروکش کردن همه شلوغیها هنوز در دنیای خود در حال انقلابند و بسیار داستانها .
در محق بودن در اعتراض به مرگ مهسا شکی نیست اما درباره سود جستن و اندازه داشتن به عنوان دو رکن اصلی دیگر هر حرکت اجتماعی باید گفت که هیچ دستاوردی در کار نبود و دلیل اصلی آن در دروغ بودن داستان قتل و ضرب و شتم مهسا توسط رسانه ها بود که باعث گردید حتی محق بودن این حرکت مورد سوال قرار بگیرد و بی نتیجه پایان پذیرد .
حق داشتن سود جستن اندازه داشتن این سه اصل بنیادین هر حرکت اجتماعیست که شوربختانه رسانه های صهیونیستی با دروغ آفرینی درباره مرگ مهسا کلا حقانیت جنبش را بنام دفاع از ایرانیان ازبین بردند .
دنیای رسانه ها پیشرفته ترین علم و ابزار کنترل امپریالیسم بر مردم و جهان است .
کدام رژیم درین دنیا کودکان دبستانی خود را مسموم میکند و مابین این همه بدبختی چنین مشکلی را پدید میاورد ؟
فرزندان مقامات نیز به مدارس میروند حتما سینما رکس را نیز شاه آتش زد تا مردم به خیابانها بیایند ؟
اصلا چطور است که وزارت اطلاعات جلوی اطاقهای زایمان بایستد و نوزادان دختر را به اوین ببرد !!!!
هیجان زدگی و پیوند دادن احساسات شخصی با امواج رسانه های امپریالیستی چه تحلیل ها که نپرورید .
آیا تاکنون هیچ جنبش حقیقی و پیروزمند در جهان را میشناسید که بر مبنای وقایع و اتفاقات دروغ شکل گرفته و به پیروزی حقیقت منتهی شده باشد .
ایا اگر براساس این داده ها اخوندها میافتادند هیچ کسی سرسوزنی حقیقت برای جایگزینی انان داشت ؟
پیروی و رهبری دو امر جداگانه و بهم پیوسته میباشند .
سازمانهای شناخته شده سیاسی ایران بارها ثابت نموده اند که همگی پیروانی هستند که ادعای رهبری دارند .
بر پایه همین بحث اعتقاد دارم نیروها و افراد مترقی و پیشروی ایران بیش از رهایی از شر اخوندها نیاز بسیار جدی دارند تا خود را از شر رسانه ها و احزاب انان و پشتیبانی های آنان رها نمایند تا با تکیه بر استقلال و خرد و تجربه تاریخی خود درباره وقایع زمانه خود تصمیم بگیرند و از به دام افتادن و شتابزدگی بپرهیزند .
این رسانه ها و احزاب تنها برای نابودی پتانسیل فرهنگی اجتماعی و تاربخی مردمان ما بوجود آمده اند و هر حرکتی را با وجود حمایت گونه خود ویران میکنند و حقیقت را به نفع حاکمان تغییر جهت میدهند .
یکی از بزرگترین آتش بیاران جعل معرکه مدارک ضرب و شتم و پزشکی قانونی مهسا و….رسانه ایران انترنشنال عربستان سعودی بود .
ایران اینترنشنال و همکاران دیگر با دروغ گذاری
در سنگ بنای اعتراضات با هلهله احزاب نااگاه و هیجان زده ایرانی حقانیت جنبش را از بین برده اعتراضات به حق مردمی را در حدجنون دروغ مسمومیت کودکان مدارس تنزل دادند و جریان های سیاسی نااگاه با کله دراین استخر خالی رسانه های امپریالیستی شیرجه رفتند و بسیاری از انان حقیقتا جان بدر نبردند و بیانیه های انان نشان نجواهای عالم پیش از مرگ و برزخ را دارد .
تا آنجا که من میدانم همه احزاب و رسانه های المانی از تجزیه و نابودی سوریه و منطقه پشتیبانی میکنند انهم به نام حقوق بشر .
آیا حمایتهای هر کدام انان از هر حرکتی خود به معنای ابطال ان حرکت نیست ؟
سرمایه گذاری کردن بر روی این احزاب و رسانه ها نتیجه ای جز پایداری ابدی حاکمان جور و سرمایه بدنبال نخواهد داشت و مغایر همه آموخته های مترقی و انقلابی دنیاست .
کوچکترین پاداش ایران اینترنشنال و دروغها و خدماتش برقرای روابط خوب ایران و عربستان است که به نظر من به کاستن برخی جیغ و دادها در خاورمیانه کمک میکند .
از هرگونه مصاحبه و نقل قول و محاوره با این رسانه ها احزاب و نهاد ها باید که خودداری نمود چونکه انان خود ابزار برقرای و دوام این سیستم میباشند و برای پیروزی ایرانیان خلق نشده اند .
به گمان من لغو حکم اعدام و حجاب اجباری در شرایط کنونی دو خواسته بسیار مهم و شدنیست و تنها نیاز به تیزهوشی و همت نیروهای بیداردل دلسوز خردمند و مستقل ایرانی دارد و از هرگونه حمایت خارجی و رسانه ای نیز بی نیاز است .
نامگذاری های قلابی و بی معنی در حال حاضر هیچ کمکی به حل مشکل نمیکند .
زوج عقیمی میگفتند که نام پسرمان را عبدالصمد خواهیم گذاشت !!!!!!
…..
اعدام و حجاب اجباری را به درست ترین شکل ممکن از میان بردارید و هر نامی که دلتان خواست بر ان بگذارید .