طبق آمار خانه ی آزادی در سال ۲۰۰۴، از ۱۹۳ کشور ۱۲۱ کشور داری نظام دمکراسی انتخاباتی به شمار می رفتند. در تمام این کشورها که به دمکراسی گذار کرده اند اشکال گذار یکی ار مولف های اساسی است. دمکراسی هایی موفق و پایدار بودند که بدون خشونت از طریق سازش چند جانبه میان اجزای نخبگان حاکم و جنبش های اجتماعی بدست آمده اند. موقعیت سازش زمانی فرا می رسید که نظام به خاطر توانمندی جنبش دیگر قادر به سرکوب آنها نیست و هزینه ی سرکوب مخالفانش، بیشتر از تحمل آنهاست. در این شرایط رژیم در موقعیتی قرار می گیرد. بین رفتن و سازش باید یکی را انتخاب کند. به نظر اغلب تئوریسین های “گذار” “دمکراسی” نظام خاصی برای مصالحه و فیصله بخشیدن به نزاع های بین گروهی و اجتماعی است و از طریق دمکراسی می توان به علایق مختلف سازمان بخشید .نمونه روشن ان کشور شیلی است.
جنبش مهسا خلق الساعه نیست و یک رخداد اتفاقی نیست. ریشه تاریخی و زمینه های اجتماعی و اقتصادی اساسی دارد و مانند سایر جنبش های اجتماعی نوین طی یک روند طولانی به نتیجه می رسد. افت و خیز دارد ولی تا حصول نتیجه ادامه دارد. ریشه تاریخی این جنبش به انقلاب مشروطیت بر می گردد. بیش از ۱۱۵ سال مردم ایران به شکلهای مختلف در ان درگیر هستند. تاریخ عصر جدید ایران با گذار از ولایت و رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی عجین شده است. جنبش مهسا هم مانند جنبش های اجتماعی جدید به ویژه جنبش های سبک زندگی به شکلهای مختلف در پی رهایی است. تغییر رفتار حاکمان هم یک شکلی از گذر به دمکراسی است. جنبش مهسا هم در پی تغییر هست و نه براندازی یا اسقاط کردن حاکمیت ،بدون در نظر گرفتن ماهیت جنبش نمی توان با ان همراهی کرد.
آیا تلاش معترضان برای تغییر رفتار حاکمان می تواند تزلزل در اقتدار نظام حکمرانی ایجاد کند؟
در دوره های اعتراضی مثل جنبش اصلاحات ،جنبش سبز، اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶، ابان همچنین اعتراضات اب، و جنبش مهسا وجه مشترک همه ی آنها برای تغییر اساسی رفتار حاکمان به شکل ساختاری بود. متاسفانه جریانات افراطی بخصوص جریان راست به سرکردگی سلطنت طلبان بدون توجه به ظرفیت و ماهیت این جنبش ها سعی کردند این اعتراضات را به نفع خود مصادر کرده و جنبش را از ماهیت خود تهی کنند و با شکلهای مختلف ضربات جبران نا پذیری به این جنبش زدند.
ولی با تمام مشکلاتی که جنبش زن زندگی ازادی داشت دستاوردهای ماندگاری را به ارمغان آورده است
جنبش مهسا هم مانند سایر جنبش های اجتماعی میان دوره های کوتاه فعالیت عمومی شدید و دوره های نهفتگی در نوسان است. نهفتگی جنبش ما را به اشتباه نیندازد تا آنرا پایان یافته بدانیم.
این جنبش درست است که نتوانست حکومت را بلرزاند و هنوز در نیمه راه است ولی موفق شد تمام هستی رژیم را تحت شعاع خود قرار دهد. بعد از جنبش مهسا هیچ تصمیم اساسی در نظام بدون در نظر گرفتند آن ممکن نیست. انتخابات اخیر هم زیر سایه جنبش مهسا مدیریت می شود. اعتراضات خیابانی و مبارزه شجاعانه زنان و جوانان اعتماد به نفس رژِیم و حامیان آنرا برهم زده است و شکافهای درون آنرا شدت بخشیده است.
فائق آمدن به شکاف درون حکومتی یک موضوع حیاتی برای نظام است بعد از جنبش مهسا فعالیت گسترده ای در این راستا انجام داده است. امروز وضعیت جنبش و نظام در یک حالت “نمی توانند” قرار گرفته نه زور جنبش به نظام می رسد و نه نظام می تواند جنبش را حذف کند. جامعه در یک حالت اچماز قرار گرفته است. حکومت بخوبی می داند گسترش شکاف درون حکومتی چقدر به نفع جنبش و چه اسیب جبران نا پذیر برای حکومت است دقیقا در همین بستر و آگاهی به موقعیت خود، نظام دست به مهندسی انتخاباتی زده است. مسئله حیاتی برای نظام در این انتخابات پیشگیری از گسست درون نظام است. تنها با ایجاد دشمن مشترک است که نظام می تواند تا حدودی انسجام خود را حفظ کند در روند تبلیغات این موضوع کاملا مشهود بود. همه کاندیداها مورد نظر نظام بر علیه پزشکیان متحد بودند. نظام جمهوری اسلامی به این موضوع کاملا آگاه است که در این ساختار بسته، هیچ کس امکان تغییر در سمت و سوی نظام را ندارد، بخاطر همین با بازی دادن اطلاح طلبان حکومتی در انتخابات موفق شده است فعلا تضاد های درون حکومتی را بپوشاند و به بخشی از جامعه امید بفروشد.
عدم انصراف قالیباف و جلیلی به نفع یکدیگر حاکی از حاد شدن شکاف درون حکومتی است. و این موضوع را در همین راستا باید تحلیل کرد.
تا امروز که روز انتخابات است اصلاح طلبان دو پاس گل به نظام داده است:
۱- در ایام انتخابات بانیان اصلی وضعیت موجود را از زیر ضرب خارج کردند و جناح های مختلف همدیگر را مسبب وضع موجود معرفی کردند و هیج اشاره ای به مشکلات ساختاری و اساسی جامعه نمی کنند.
۲- با بودن پزشکیان نظام موفق شد تا حدودی شکافهای درون حکومتی را لاپوشانی کند.
ولی از آنجا که زمینه های اجتماعی مشکلات اساسی جامعه هنوز پابر جاست و حل آنها به این سادگی نیست که با تغییر مدیران حل بشود و حل آنها نیاز در تغییر ساختارها دارد به زودی تمام امیدهای کاذبی که در انتخابات ساخته شده به یاس و نامید خواهد انجامید. شرایط یاس و نا امیدی به نفع جریانات راست افراطی است
امروز هر تحلیلی از انتخابات بدون در نظر گرفتن جنبش مهسا ناقص و ناکافی است. سایه جنبش مهسا در همه جا حضور دارد.