شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۸
در این بیانیە بە درستی تاکید شدە است: “حیات اجتماعی کارگران و دانشجویان این کشور؛ هم چون معلمان، پرستاران و دیگر اقشار زحمتکش، به واسطه موج جدید سیاستهای سودمحور و زودبازده سرمایهسالار، مورد هجوم قرار گرفته است. سکوت در برابر چنین حملاتی تحت عنوان «دامن نزدن به کشمکشهای طبقاتی»، «سوءاستفادههای سیاسی ـ جناحی برای حمله به دولت» یا «اولویت آزادی بر عدالت» چیزی نیست جز چشم بستن بر زندگی اکثریت”.
توسعه یک کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی و نیزدر بخش مدیریتی بدون مشارکت فعال زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند امکانپذیر نخواهد شد. امری که از سوی محافظه کاران و بخصوص بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد در مقام رئیسجمهور، در سال ۸۴ و نیز حمایت قاطع علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران از او، سیاست زن زدائی از دانشگاهها ونیز دیگر مراکز اجتماعی تبدیل به سیاست عمده علمای محافظه کار شد و در نهایت شکل سازمان یافته تری بخودش گرفت.
طرح مصوب مجلس نمایندگان آمریکا را بایستی شگردی تازه از سوی آمریکا در تحریم ایران قلمداد کرد. این طرح گام اولیه ای است در اتخاذ تصمیمات بعدی با هدف تحت فشار قرار دادن رهبری جمهوری اسلامی ایران در همسوشدن با سیاست های آمریکا در منطقه خاورمیانه بعد از توافق (برجام) می باشد.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
بر اساس بیانیۀ دادگاه بینالمللی دادگستری، سیاستهای شهرکسازی و بهرهبرداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمینهای فلسطینی نقض قوانین بینالمللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی را ناموجه میداند. دادگاه اخراج اجباری ساکنان سرزمینهای اشغالی را از سرزمینهایشان ناقض تعهدات اسرائیل دانسته است.
قوانین نابرابر، عدم حمایتهای لازم و محیطهای مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمیدارد. حضور کمرنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیمگیریهای مهم است. از زنان، از نیمی از نیروی جامعه نگریزید!
نسلها میآیند ومیروند؛ گاه مبارزه میکنند برای زندگی. گروهی کوچ میکنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی … و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه با نسلها دمساز میشوند؛ گرچه نتیجه را واگذار نمیکنند!
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری و جریان آکادمی، واقعی است. پیروزی پزشکیان این جریان خطرناک را از سایه به درآورد وچهرهاش را آشکار کرد. امروز در هر کوی و برزن بحث از میرباقری وخیانتهای جریان جلیلی است.
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلیگاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاههای مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف هنری میتوان شناسایی و نامگذاری کرد.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.