شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ - ۰۶:۵۹
علت اصلی این فاجعە دهشتناک کە موجب کشتە و مصدوم شدن شمار زیادی از کارگران شدە است، تعلیق عملی قوانین و مقررات ایمنی مندرج در قانون کار و جلوگیری از تشکیل و نظارت سندیکاهای مستقل کارگری بر اجرای آن در محیط های کار توسط جمهوری اسلامی و رویکرد کارفرمایان برای کسب سود بیشتر است
در تاریخ جمهوری اسلامی مواردی بوده و هست که جزء خطوط قرمز حساب می شوند. کسی اجازه ورود به بحث در مورد آنرا نداشته. ورود به این بحثها فقط زمانی مجاز بوده که ارائه کننده بحث به حمایت بی چون و چرا از آن بپردازد.
البته تک مواردی نیز وجود دارند که اصلا در مورد آنها اجازه صحبت نیست. کوشش حاکمان بر این است که این موارد کاملا از حافظه جامعه پاک شوند.
اگر بخواهم مهمترین مواردی که تاکنون جز خطوط قرمز جمهوری اسلامی بوده را برشمارم می توانم به موارد زیر بعنوان مهمترین موضوعاتی که هر کدام در زمانی و حتی تا امروز پشت خط قرمز قرار دارند اشاره کنم:
موضوع آثار الیاس شناخت جامعه جهانی، فاجعه تاریخ آلمان بدلیل سرکارآمدن فاشیسم، و جامعه شناسی آثارهنری است. مورخین جامعه شناسی اشاره میکنند که تا زمانی که ماتریالیسم تاریخی جامعه شناسی مارکس در غرب مطرح بود، امکانی برای توجه به آثار الیاس پیش نیامد.
در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سختتر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محلهای کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمعهای اعتراضی میزنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …
بر اساس بیانیۀ دادگاه بینالمللی دادگستری، سیاستهای شهرکسازی و بهرهبرداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمینهای فلسطینی نقض قوانین بینالمللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی را ناموجه میداند. دادگاه اخراج اجباری ساکنان سرزمینهای اشغالی را از سرزمینهایشان ناقض تعهدات اسرائیل دانسته است.
قوانین نابرابر، عدم حمایتهای لازم و محیطهای مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمیدارد. حضور کمرنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیمگیریهای مهم است. از زنان، از نیمی از نیروی جامعه نگریزید!
نسلها میآیند ومیروند؛ گاه مبارزه میکنند برای زندگی. گروهی کوچ میکنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی … و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه با نسلها دمساز میشوند؛ گرچه نتیجه را واگذار نمیکنند!
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری و جریان آکادمی، واقعی است. پیروزی پزشکیان این جریان خطرناک را از سایه به درآورد وچهرهاش را آشکار کرد. امروز در هر کوی و برزن بحث از میرباقری وخیانتهای جریان جلیلی است.
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلیگاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاههای مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف هنری میتوان شناسایی و نامگذاری کرد.
میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.
رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کمتوقع داشت. بیادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایماش آرامبخش جمع رفقایاش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق بهمعنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمانمان، سازمان البرز و ما!
ما بر این باوریم که با مبارزهٔ همسوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردمسالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز میتوان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایتکار تحمیل کرد. ما همصدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و همنوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام میکنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.