یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۴
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهرههای متحجر و تاریکاندیش جمهوری اسلامی و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمنتراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بینالمللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامهدهندۀ حتی افراطیتر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.
رضا پهلوی سفری بە اسرائیل داشت کە طی آن با مقامات دست راستی ترین دولت این کشور ملاقاتهائی داشت. او در پاسخ به یکی از خبرنگاران
نزدیکی ایران و عربستان به همدیگر، ثبات بیشتر میان حکومت اقلیم کردستان با دولت فدرال و منافعی که ایران میتواند از کانال این تفاهمات کسب کند، وضعیت نیروهای سیاسی کرد ایرانی را در اقلیم دشوارتر خواهد کرد. … به نظر میرسد دورانی از فعالیت این احزاب که در آن حضور مسلحانه از تضمین بیشتری برخوردار بود، به پایان رسیده و آنها با دشواریهای بیشتری مواجه خواهند شد.
همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست بهگریباناند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.
از همان لحظه بازداشت، رفتار غیرقانونی برخلاف مدلول مواد فوق از طرف بهاصطلاح “مامورین تحقیق” شروع شد و بهاصطلاح “اقاریری” که امروز اساس کیفرخواست را تشکیل میدهد با اتکاء به این روش غیرقانونی اخذ شده است، و این رفتار به آنچنان مراحلی رسید که طبق دلایل موجود در پرونده، مجبور شدند مرا برای معالجه به بیمارستان اعزام دارند.
آنان گم نشدند در دقیقه های مرگ، در لحظاتِ بودن یا نبودن!، میان ستاره ها، ریشه دواندند در اعماقِ کهکشانها……
موضوع گفتوگو درباره یکی از رویدادهای مهم و تاثیرگذار در روند مبارزه مسلحانه جنبش فدائی بود. اما چیزی که از دل این گفتوگو بیرون آمد، تصویری ناقص، مبهم و تا حدی دور از حقیقت تاریخی بود؛ تصویری که نه تنها ادای احترام به فدائیهای جانباخته تبریز نکرد، بلکه حتی جای خالیِ نام آن ها رو هم پر نکرد
فقر، تبعیض، نابرابری، فساد ساختاری و جنبش مهسا نظام را دچار بحرانی فراگیر کرده است؛ و خلاء قدرتی متناسب با کاهش قدرت اعمال زور و اقتدار رژیم ایجاد شده است. به دنبال چنین بحرانی در نظام حکمرانی، جنبش «زن، زندگی، آزادی» هم با تمام دستاوردهایش هنوز نتوانسته خلاء فوق را پرکند تا اینکه بتواند سیاستهای هویتی را با مسئلۀ طبقاتی پیوند زند.
کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.
هر چه در سالهای اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیدهایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشمگیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمتکشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهنمان، به شهروندان بندرعباس و خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگوید. ما در این لحظات سخت همراه و همدوش مردم بندرعباس سوگوارِ جانهای از دست رفته و نگران و چشمبه راه بهبود زخمیهای این حادثهایم.
هر چه در سالهای اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیدهایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشمگیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمتکشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.