در آستانە نوروز در شرایطی کە هنوز صدها هزار نفر کارگر دستمزد های چند ماە گذشتە شان را دریافت نکردەاند و دولت و کارفرمایان از افزایش دستمزد کارگران طفرە می روند و در حالی کە بازار بگیر و ببند و کشتار مبارزان آزادی خواە در زندان ها داغ تر از همیشە است، آقای رئیس جمهور بدون این کە بە روی مبارک شان بیاورند کە در مملکت چە می گذرد، بار دیگر صحبت از حق اعتراض و شنیدن صدای مردم معترض می گوید!
البتە این صحبت ها تازگی ندارند و بە دفعات مردم آن را از زبان آقای روحانی کە در فن سخن وروی و دادن وعدە های توخالی مهارت کم نظیری پیدا کردەاند، شنیدەاند و در بدو امر هم عدە زیادی بە حرف های زیبای وی دل خوش داشتەاند، اما از بس کە این حرف های قشنگ تکرار شدە و صرفا در حد حرف باقی ماندەاند، امروزە دیگر کسی فریب آنها را نمی خورد.
موج کم سابقەای از اعتراض های مسالمت آمیز مردمی مدت هاست کە سراسر کشور را در بر گرفتە کە حکایت از نارضایتی گستردە گروەهای اجتماعی مختلف از روی کردهای حکومت و دولت و وضعیت اسفبار کشور دارد. همە گروە ها و اقشار جامعە بە استثنای وابستگان بە حکومت، جیرە خواران، رانت خواران و غارت گران، بە نحوی از انحا ناراضی اند و بە رغم وجود جو ارعاب و سرکوب و انواع تهدیدات از هر فرصتی برای اعلام نارضایتی و مخالف شان بە اشکال گوناگون بهرە می گیرند.
بە اعتباری ملتی در مقابل حکومت قد علم کردە است کە خواهان تغییر و تحول هستند و با دادن وعدەهای توخالی نمی شود آرام شان کرد و این ها مسائلی نیستند کە خود روحانی و خامنەای آن را ندانند. با این وصف اما دولت مردان نە هیچ اعتراض مسالمت آمیزی را تاب می آورند و نە گوش شان شنوای صدای اعتراض ها است.
در زندان های قرون وسطایی جوانان بی گناە و معترض را زیر شکنجە های وحشانە بە قتل می رسانند، معترضان بە فاجع زیست محیطی و تلاش گران دل سوز این عرصە را بازداشت و بە قتل می رسانند، کشاورز اصفهانی را به خاطر شرکت در یک تظاهرات با تفنگ ساچمەای کور می کنند، کارگران خوزستانی در این استان زرخیز را بە دلیل طلب دستمزدهای معوقە شان بە محاکمە می کشند و محکوم بە زندان می کنند، معلم را بە شکلی وحشیانە از سر کلاس بازداشت و بە زندان می برند، مال باختگان را بخاطر طلب اندوختە شان سرکوب می کنند، زنان و دختران این سرزمین را بە دلیل اعتراض بە حجاب اجباری بە زندان می اندازند و بە آن ها هتاکی می کنند، ولی تا کنون کسی ندیدە و نشنیدە کە آقای روحانی کە در ظاهر مخالف برخی از این اقدامات است و سعی می کند خرج خودش را از بقیە حکومت جدا کند، اعتراضی بە این اقدامات بنماید و یا تلاشی برای متوقف کردن این اعمال ددمنشانە انجام دهد.
بعضا گفتە می شود کە گویا همە این اقدام ها تنها توسط جناح های رقیب و مخالف دولت انجام می شود و وضعیت اسفبار کشور و مردم نتیجە عمل کرد آنهاست. ولی شواهد موجود این ادعا را بی اعتبار می کند. این درست است کە در حکومت بر سر نحوە برخورد با پارەای مسائل و اعتراض ها اختلاف نظر وجود دارد، ولی روحانی و طرفدارانش نیز در ایجاد این شرایط و سرکوب ها سهم خاص خودشان را دارند و بە تبع آن نمی توانند با موارد زیادی از سرکوب ها مخالفت ورزند. بە طور مثال اعتراض های کارگری ریشە در سیاست ها و عمل کرد دولت دارند، مشکلات کشاورزان، بازنشستگان، مال باختگان، بخشا متاثر از سیاست های دولت است. در مواردی مانند مجازات زنان معترض بە حجاب اجباری، قتل ها و دیگر اعمالی کە در زندان ها صورت می گیرد، دولت اقدامی انجام ندادە و نمی دهد و رسالتی برای خود قائل نیست.
افزایش فزایندە اعتراض ها گروەها و اقشار مختلف جامعە نشان می دهند کە وضع موجود غیر قابل دوام است و دوران سرگرم کردن مردم با وعدەهای قشنگ و سرکوب به سر آمدە و مردم خواهان رسیدگی عملی بە مطالبات شان هستند و بە چیزی کمتر از تغییر و تحول اساسی در وضعیت کشور راضی نمی شوند.