شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۲

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۲

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

« “ابزارهای آماده”، “نه جنگ و نه صلح”» – خوانشی از امور جاری

امروز در آخرین لحظه تاریخی - نقد گذشته ای- پشت سر گذاشتن این وضعیت هستیم. پل گذار تخلیه غرب از" شرق شناسی"، و استهلاك عرب از اسلام شناسی. ما بالاخره در مرحله نهایی رهایی هستیم - از شاه خدا و پدر تا شاه سلطان مطلقه، از سلطان روشنگر تا ضرورت استقرار نظام رهبری، برنامه ریزی، و مدیریت كه اجبارا اجتماعی است

نقد گذشته، یعنی، تولید تاریخ 
یکی از مشکلات تقریبا ماندگار دگرگونی اجتماعی در ایران، کمبود یا نبود دیدگاهی نظری است که از دل نقد گذشته و بنا براین شکل گیری تاریخ ما بیرون آمده باشد. “شرق شناسی” غرب، در واقع، “نظر دیگران” است نسبت به ما. “ایران شناسی” اسلامی هم نظرعربانه است راجع به ما. در حقیقت، درهردو حالت، ما با نظر دیگران نسبت به خود روبرو بوده ایم، و نه نظر خود نسبت به خویشتن خویش. این وضعیت، در اثر دو تحول در درون نگاه غربی به خود و به ما، و نگاه عربی، باز هم به خود و به ما، سویه هایی را بوجود آورده است که مقدمات درکی از خود نسبت به خود را در ما پایه گذاشته اند؛ چیزی که هم در عمل تحول و بودن تاریخی، و هم ادراک نظریه پردازانه، پایه های شکل گیری آنچه امروزه، ایران می گوییم را بوجود آورده است. اما هنوزعرب هایی هستیم که به خود می نگریم و فکر می کنیم، و هم غربی هایی هستیم که باز هم چنین می کنیم. ازاین “بلبشوی” اجتناب ناپذیر تحول عمل و اندیشه و پس ساختن و پرداختن آینده، باید بیرون آمد. امروزه ما در “تب و تاب” گذار از چه بودیم و چگونه شدیم، به چه هستیم و چگونه می خواهیم باشیم، سخت درگیر هستیم.
عناصر و چاشنی های تشکیل دهنده ما، تماما، در این سی سال، و بخصوص، در این وقایع جاری، که انتخابات ریاست جمهوری هم جزیی از آن است، در اثر جوشش و پختگی ما و امورمان، “روی دیگ” و همراه با “کف” این “غلغل زدن ها” نمایان شده اند- دو بار تاکنون در این “دیگ” که پس از جنگ بار گذاشته شده بود باز شده است، این انتخابات دیگرهدف اش این نیست و نمی تواند باشد- برنامه “غذا و دستور طبخ” باید تغییر کند. “وای بروزمان” اگر نتوانیم سر و سامانی بگیریم، و بر این “آوردگاه” پیروز شویم. روزی “هرچه لگد می زدیم” که “بشکه” را به حرکت و غلطیدن بیاندازیم، نمی شد – پای مان “نزده” شکسته بود. حال چندین دهه است که بالاخره “بشکه” را به حرکت و غلطیدن انداخته ایم. یک “نظام” زیر این غلطش “پهن زمین” شده است. روزهای تعیین کننده ای را از سر می گذرانیم. اما این “بشکه”، بیانی میلیونی بود که در حدود سی سال پیش به غلطشی فراگیرتر، توقف ناپذیر، و اساسا غیر قابل بازگشت افتاد. جسم و روح ما در بست در این “بشکه” غلطان به گرو افتاده است، هرکسی از این غلطش یا درکی دارد و یا فکر می کند که داشته باشد. عملا، این افراد بیرون آماده از “دیگ” در حال جوش، مستقیم و یا غیر مستقیم، بیان “دیگ و غل زدن” آن و ” انچه در اوست” می باشند – به این معنی، هیچکس نمی تواند خود را “به نمایندگی در نیامده” امور جاری بداند – مهم نیست رای میدهد یانه- بهرحال شرکت دارد. و اما چرا چنین است؟
شاه شاهنشاهی، شاه خدا و پدر، شاه سلطنتی، شاه روشنگر، شاه سلطان مطلق، حاکم عرب، خلیفه اسلامی، “مالکیت همگان” بر همه چیز در باستان، مالکیت خاص بر “همه چیز” در معاصر، اشتراک، سلب و انحصار، ما و من، همه باهم در این چهارنفر خالص شده اند. برای نخستین بار، “پایین و بالا” جدا در اختلاطی “جدایی ناپذیر” در هم فرو رفته اند. یک چیز تمام اینها را بهم وصل میکند – اینکه پس رفتن دیگر ناممکن است، و هیچ راهی جز به آینده رفتن دیگر متصور نیست. این چنین وضعیتی، همزمان هم ترس ها را، و هم امید ها را، با هم، بروز می دهد. قضیه چنان جدیست که هیچکدام را یارای نقد مثبت فراگیر و نظام و برنامه مند، نیست. در عین حال، در این سالهای اخیر “اتفاقی” افتاده است که اگر بپذیریم که شرایط جانشین گذشته را بروز داده باشد، اما خود هنوز جزیی از آن است. از یکسو، یکی دیگران را در خود دارد، در حالی که دیگران، این یکی را در خود ندارند. یکی ” باید رفت” را چنان “آسا بیا آسا برویی” می بند که متحیریم آیا جدا قصد رفتن دارد یا این که ماندن و بازگشتن را به نرخ روزعرضه میکند. دیگری، از آنسو، “باید رفت” را در حال رفتن بروز می دهد – و غیر این را باخت تمام می داند. یکی روح زمان را در شیشه می خواهد در طاقچه موزه هنرمندان؛ یکی از روح زمان نشانه های فراوانی را نشان می دهد که در شیشه جای نمی گیرند، و اصولا شیشه را شکسته می داند. بین این دو، یکی در دو نفر، شیشه ای را می خواهد که سوراخ هایی نیز داشته باشد – در موزه نباشد، اما موزه پسندی باشد که هم از بقالی و سوپرمارکت شهری بتوان خرید، و هم در دکان “مایحتاج روزمره” شهرستان ها و دهستان ها، بتوان تهیه کرد. آیا “بشکه” غلطان در شیب تند را می توان “رام” کرد، و یا بازهم زیر آن باید “پهن زمین” شد- اگراز”دیوار کمی” پنجاه و هفت بالا برویم، و از سمت کیفی آن فرود آمدن را تجربه کنیم، قطعا “رام می کنیم و پس پهن زمین نمی شویم”. صفویه در واقع جمع بندی شاه شاهنشاهی، و حاکم عرب بود و موضوع “شرق شناسی”. امیر کبیر “شاه” سلطنتی بود و سلطان روشنگر، و هم “خلیفه اسلامی”. مشروطه مشروط کردن این “سلطان روشنگر” بود، و بازگشت به شاه مطلقه. و بالاخره، ” شرق شناسی” مستولی شد، و حاکم عرب مسلط – در جمع آنچه مشروطه بود. امروز در آخرین لحظه تاریخی – نقد گذشته ای- پشت سر گذاشتن این وضعیت هستیم. پل گذار تخلیه غرب از” شرق شناسی”، و استهلاک عرب از اسلام شناسی. ما بالاخره در مرحله نهایی رهایی هستیم – از شاه خدا و پدر تا شاه سلطان مطلقه، از سلطان روشنگر تا ضرورت استقرار نظام رهبری، برنامه ریزی، و مدیریت که اجبارا اجتماعی است.

تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد, ۱۳۸۸ ۱۱:۲۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک