در ٢۵ دی ماە در حالی کە اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپە کە از صبح همان روز آغاز شدە بود و هم چنان ادامە داشت و تهدید ها و اقدامات کارفرما برای درهم شکستن این اعتصاب، کە در اعتراض بە دستمزدهای معوقە و پرداخت نشدن حق بیمە و چند خواست صنفی دیگر صورت گرفته بود، بر اثر هوشیاری و همبستگی کارگران شکست خورده بود، یکی از کارگرانی کە در این اعتصاب نقش موثری بە عهدە داشت بە هنگام بازگشت بە خانەاش از طرف مزدوران مسلح کە از طرف کارفرما اجیر شدە بودند، مورد حملە قرار گرفت و در اثر ضربە قمە یکی از اوباشان مزدور از ناحیە بازو و کتف مجروح شد. مزدوران در واقع قصد کشتن اسماعیل بخشی، نمایندە کارگران هفت تپە را داشتند، ولی این توطئە جنایت کارانە بە دلیل حضور و اعتراض مردم خنثی شد و مزدوران جیرە خوار کارفرما در حالی کە از ترس مردم گلولە هوایی شلیک می کردند، قبل از این کە موفق بە کشتن نمایندە کارگران شوند، مجبور بە فرار شدند.
دور تازە اعتصاب های کارگران هفت تپە در واقع از ١٨ آذر شروع گردید. خواست های کارگران در این اعتصاب کماکان خواستە هایی بود کە پیش از آن نیز بارها برای بە دست آوردن شان مجبور بە اعتصاب شدە بودند، ولی کارفرما کە پشتش بە حمایت مسئولان دولتی و قضایی گرم بود، بە رغم موافقت ظاهری با آن ها اما در عمل از انجامش سرباز می زد. با این وجود کارگران کە بە شدت تحت فشار معیشتی بودند و شکایات پیاپی شان بە ادارە کار و مسئولان راە بجایی نمی برد، راه دیگری جز توسل بە اعتصاب پیش روی خود نمی دیدند. این اعتصاب نیز پس از ۵ روز با وساطت مسولان دولتی و پذیرش مطالبات کارگران از طرف کارفرما خاتمە یافت. ولی این بار هم نە کارفرما بە قول و قرارهایش عمل کرد و نە مسئولان دولتی بە تعهدی کە بە کارگران دادە بودند پایبند ماندند.
نتیجتا کارگران دوبارە در ٢۵ دیماە مجبور بە اعتصاب شدند. اما کارفرما کە با هیچ وسیلەای موفق بە واداشتن کارگران اش بە تسلیم و تبعیت از شرایط کاری بردەوار حاکم بر کارخانە نشدە بود، این بار برای ارعاب کارگران و پایان دادن بە اعتصاب کارگران گرسنە کە برای پرداخت نشدن حق بیمە و دستمزد ۵ ماه گذشتە شان اعتصاب کردەاند، بە سیاق سلفش در رژیم های نظامی آمریکای جنوبی امثال گواتمالا بە استخدام آدمکش برای سر بە نیست کردن فعالان سندیکایی روی آوردە است. استفادە از آدمکشان مزدور برای شکست مقاومت کارگران در برابر تشدید فزایندە استثمار و رواج فزایندە بی قانونی و سکوت معنی دار دولتیان و دستگاە قضایی در مقابل این جنایات، در شرایطی صورت می گیرد کە همە جناح های رژیم طی هفتە های اخیر مرتبا حرف از آزاد بودن اعتراض مسالمت آمیز می زنند و کارفرمایان مدعی هستند کە تولید بە صرفە نیست! پرسیدنی است اگر تولید بە صرفە نیست و این “بە صرفە” نیست، بهانەای بیش برای مصادرە واحد های تولیدی عمومی توسط اذناب حکومت نیست، پس چگونە است کە مالک جدید کارخانە برای حفظ این کارخانە از هیچ کاری حتا آدم کشی، کوتاهی نمی کند. و اگر دولت اعتراض مسالمت آمیز را آن طور کە مدعی است حق مردم می داند، چرا جلوی کار کارفرمایی را کە برای درهم شکستن یک اعتراض کارگری مسالمت آمیز مزدور و آدمکش اجیر می کند نمی گیرد؟ وقتی کە یکی از مدیران کارخانە هپکو پس از اعتصاب کارگران این کارخانە، نمایندگان کارگرانی را کە بخاطر نگرفتن چندین ماە حقوق بە خرابکار متهم کرد و خواهان برداشتن آن ها از سر راە شد و کسی هم معترض وی نگردید، چراغ سبز برای استفادە از تبهکاران حرفەای هم روشن شد. استخدام آدم کش از الزامات اقتصاد مافیایی است. گناە نابخشنودی کارگران هفت تپە و هپکو کە معلوم است مفت و مجانی بە از ما بهتران واگذار شدەاند، این است کە اقتصاد مافیایی و مافیای شکر را تهدید می کنند.
سکوت و مماشات حکومتی ها در مقابل این اقدامات بە خاطر آن است کە خودشان جز این شبکە اختاپوسی مافیایی هستند و دست بر قضا خلاف آن چە کە ادعا می کنند و در عمل هم نشان دادەاند، با اعتراضات مسالمت آمیز بە هیچ وجە میانەای ندارند، زیرا آن را بە زیان ادامە حکمروایی نامردمی خود می دانند. به همین جهت است کە خود برای مقابلە با اعتراض های مسالمت آمیز، بە خشونت متوسل می شوند و بە آن دامن می زنند تا از آن وسیلەایی بسازند، علیە مبارزات مسالمت آمیز. با این همە مردم بە پا خاستە در هیچ کجای جهان مرعوب این اعمال نخواهند شد و سرانجام دیکتاتورهای جنایتکار را سر جایشان خواهند نشاند. سر نوشت رژیم های دیکتاتوری خشونت بار در برزیل، شیلی، آرژانتین، السالوادور، نیکاراگوئە… موید این حقیقت است. دیکتاتوری حاکم بر ایران نیز لاجرم سرنوشت بهتری از سلف آمریکای جنوبی اش نخواهد داشت و توسل بە خشونت عریان علیە مردم باعث نجات اش از سقوط نخواهد شد.
مبارزه های مسالمت آمیز و رو بە رشد کارگران برای احقاق حقوق سندیکایی و شهروندی شان بە رغم این خشونت ها هم چنان تا رسیدن بە کامیابی ادامە خواهد یافت و هم چنان کە تا کنون حکومت و کارفرمایان نتوانستەاند بە آن خاتمە دهند از این پس نیز نمی توانند آن را متوقف کنند. تجربە مبارزه کارگران هفت تپە بە تنهایی بهترین شاهد این مدعاست. کارگران با تمام وجود از رهبران و نمایندگشان بە اشکال مقتضی حمایت و مراقبت می کنند و توطئە های حکومت و کار فرمایان را نقش بر آب خواهند کرد.