ارزیابی فقدان عنصر دانایی در اقتصاد ایران و تاثیر آن بر حوزه صنایع غذایی
ایلنا: مثلی بین قدیمیترهای ایران و حتی نسل جدید دهان به دهان میگشت که اگر میخواهی کسب و کاری راه بیاندازی که دغدغهای برای تامین معاش نداشته باشی، بهترین کسب، شغلی است که با شکم مردم سر و کار داشته باشد، چرا که مردم به هر چیز نه بگویند، به شکم خودشان نمیتوانند نه تحویل دهند.
این روزها و به مدد تصمیمات اتخاذ شده از سوی مسئولان ارشد بخش صنعت و بازرگانی، آن مثل قدیمی هم کاربرد خود را از دست داده است. اگر در کوچه پس کوچههای بازار پرسه بزنی، شاید خلاف این گفته را ببینی، چرا که همچنان بازار مواد غذایی، داغ است اما اگر در کوی و برزن صنعت غذایی به گشتزنی بروی، قطعاً حال آنها را چندان خوش نخواهی دید.
به گزارش ایلنا، تناقض آشکاری بازار کشور را در بند خود کرده است. قیمتها هر روز بالاتر میرود. تورم در خوشبینانهترین حالت که از آن مسؤولان بانک مرکزی است از ۲۰ درصد پایینتر نمیآید. در این بین سهم مواد غذایی از تورمی که با بررسی و گرفتن میانگین از ۳۰۰ الی ۴۰۰ قلم کالا به دست میآید، بالاتر از ۳۰ درصد تخمین زده میشود، اما باز هم صنعت غذایی روز به روز توان خود را تحلیل یافتهتر میبیند و هر روز از ظرفیت تولید صنعت غذایی کاسته میشود. البته شکم مردم باید پر شود، لذا مرزها و بنادر گمرکی امروز پربارتر از همیشه مشغول تخلیه کالاهای وارد شده از سراسر دنیا هستند. اگر اعلام شود که ایران بارانداز مواد غذایی در سراسر دنیا شده است، نباید کسی به آن با دیده شک و تردید نگاه کند. از میوه و شکر و برنج و چای گرفته، تا انواع و اقسام شکلات و کاکائو، هر روز مقصدی به نام ایران را نشانه میگیرند که گویا مسؤولانش با فعالان صنعت آن کشور، قهر کردهاند و قصد دارند با واردات بیشتر، آنها را مجازات کنند.
قند و شکری که اولین قربانی بود
صنعت قند و شکر نخستین صنعتی بود که از سوی عمدتاً مسؤولان بازرگانی کشور تنبیه سختی شد. تعرفهها در چشم برهم زدنی دستکاری و راه تنزل را در پیش گرفت تا به مدد این تصمیم که معلوم نبود با چه هدفی وضع شد، حجمی از واردات که برای ۵ سال کشور کفایت میکرد، طی یک سال راهی ایران شود. بسیاری از فعالان این صنعت در همان روزهای نخست هشدارها دادند و به دنبال آنها، نمایندگان مجلس نیز در قالب نطق و تذکر، اقدامات دولت را ضد تولید خواندند، اما در پاستور گوشی کسی خریدار این اعتراضات نبود. آش چنان شور شد که ۵ وزیر اقتصادی دولت نهم نیز به رئیس جمهور وقت نامه دادند و درخواست محدودیت واردات شدند، اما داستان ادامه یافت تا نهایتاً ۳۹ کارخانه قند و شکر کشور تعطیل شوند یا به تولید در ۳ ماه از ۱۲ ماه سال رضایت دهند. قبل از سال ۸۴، تعرفه واردات شکر خام و سفید به منظور حمایت از تولیدات داخلى به ترتیب ۱۳۰ تا ۱۵۰ درصد بود اما این تعرفه از آبان ماه ۸۴ تا اردیبهشت ماه ۸۵، سه بار دستخوش تغییر و کاهش شد. در آبان ماه ۸۴ تعرفه واردات شکرخام و سفید از ۱۳۰ و ۱۵۰ درصد به ۳۰ و ۵۰ درصد کاهش یافت، اما چند ماهى از این مصوبه دولت نگذشته بود که دولت تعرفه شکرخام و سفید را به ۲۵ درصد کاهش داد و سپس در اردیبهشت ماه سال ۸۵ در اقدامى دیگر، تعرفه واردات شکرخام و سفید را تنها ۶ درصد مصوب کرد. در این میان چغندرکاران کشور نیز به تبع کاهش تعرفه واردات شکر دچار زیانهاى زیادى شدند، به طورى که به گفته محمدباقر باقرزاده، مدیرعامل مرکز بررسى و تحقیق و آموزش صنایع قند ایران، در بهرهبردارى سال ۸۷ در بخش چغندر، میزان قراردادهاى منعقده کارخانجات قند و شکر با کشاورزان ۶۷ هزار و ۹۶ هکتار و میزان سطح برداشت شده، بیش از ۵۰ هزار و۵۰۰ هکتار بوده است که نسبت به سال ۸۶ به ترتیب ۵۵ و ۵۸ درصد کاهش را نشان مىدهد. وى با اشاره به اینکه میزان چغندر تحویلى در سال ۸۷ بیش از یک میلیون و ۷۱۳ هزار و ۶۵۶ تن بوده که نسبت به سال ۸۶ بیش از۶۰ درصد کاهش داشته است، مىافزاید: قند و شکر تولیدى در بخش چغندر در سال ۸۷ بیش از ۲۳۵ هزار و ۳۳۴ تن بود که در مقایسه با سال ۸۶ با ۶۲۳ هزار و ۸۱۴ تن تولید، نشان دهنده ۶۲ درصدى کاهش است.
با این اوصاف صنعت قند و شکر و به تبع آن، کشت چغندرقند در کشور به محاق رفت تا در نقطه مقابل، نام ایران به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان شکر در جهان ثبت شود.
چایی که سالهاست به مذاق ایرانی خوش نمیآید
مطابق اعلام مسؤولان، در حال حاضر ۳۰ هزار تن چای ایرانی در انبارها خاک میخورند. انحلال سازمان چای در سال ۸۳، آغاز راهی بود که فرجام آن به نابودی صنعت چای ایران منجر میشد. تصمیمات اخذ شده در سالهای اخیر نیز نه تنها مرهمی بر دردهای صنعت چای نبود، بلکه روند فروپاشی این صنعت قدیمی در ایران را تسریع بخشید. عادت مذاق ایرانیان به طعم چایهای فرآوری شده خارجی نیز مزید بر علت شده است تا چای ایران که زمانی استانهای شمالی کشور را سبزپوش کرده بود، امروز انبارهای کشور را به رنگ سیاه تزیین کند. همچنین علاوه بر کاهش کشت چای در کشور، باید اشاره شود که تمامی صنایع بستهبندی چای کشور به تعطیلی کشیده شدهاند.
رحمت سمیعی، رئیس هیات مدیره سندیکای کارخانجات چای شمال کشور با اشاره به دپو شدن ۲۸ هزار تن چای در انبارهای کشور در سالهای گذشته، میگوید: اضافه شدن حدود ۴۰ هزار تن چای انبار شده در سالجاری بحران صنعت چای داخلی را دو چندان کرده است. سمیعی یادآور میشود: متاسفانه برنامهریزیهای صحیحی برای نگهداری و انبار محصولات کشاورزی بهخصوص چای وجود ندارد و هر ساله لطمههای سنگینی به دلیل مدیریت غلط دولت به این صنعت وارد میشود. وی با اشاره به سیاستهای دولت مبنی بر توزیع رایگان چای ایرانی بین مردم خاطرنشان میکند: ورود چای رایگان بیکیفیت دولتی در بازار و در میان مردم جز لطمه به صنعت چای و به خطر انداختن اشتغال ۳۰۰ هزار نفری که در این صنعت مشغول به کار هستند، چیزی در پی نخواهد داشت. سمیعی میافزاید: عدم حمایت از چای ایرانی باعث گرفتاری ۵۵ هزار خانوار چایکار شده و ورشکستگی ۵۰ کارخانه چای را به همراه داشته است. وی با بیان این که از تعداد ۱۵۶ کارخانه چای حدود ۵۰ کارخانه با سرمایه یک میلیارد تومان به ورشکستگی مطلق دچار شدهاند، گفت: وزارتخانههای جهاد کشاورزی و بازرگانی با سیاستهای اشتباه خود عملا به نوعی حامی چای وارداتی شدهاند، بهگونهای که نابودی صنعت چای کشور را نشانه رفتهاند.
شیر هم راه بحران میپیماید
تجمع سال گذشته دامداران در مقابل وزارت بازرگانی در اعتراض به واردات شیرخشک، خود تصویری از وضعیت تولید شیر در کشور بود. صنعت شیر بنا به اعلام فعالان این صنعت در حال حاضر با کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت خود کار میکند. این در حالیست که دامداران اعتقاد دارند که صنعت شیر کشور برای تولید همین میزان اندک نیز استفاده از شیرخشک وارداتی عمدتاً هندی را بر شیر تولید دامداران داخلی ترجیح میدهد و همین امر زمینه زمین خوردن دامداران را به وجود آورده است. یکی از دامداران آملی در این زمینه میگوید: مسؤولان و متولیان امر باید با اختصاص یارانه و برخی مایحتاج به دامداران کمک کنند.
علی مرزبان میافزاید: هم اکنون قیمت تمام شده یک کیلوگرم شیر بیش از ۵۰۰ تومان است در صورتی که قیمت هر کیلو شیر را از ما به قیمت ۳۰۰ تا ۳۵۰ تومان خریداری میکنند.
وی اضافه میکند: متاسفانه روند موجود همه دامداران را نگران کرده و باعث تعطیلی بسیاری از دامداریها در این شهرستان شده است.
صنعت کنسرو بحران نفس میکشد
بحران فقط صنایع مستقیم غذایی را در خود فرو نبرده است و صنایع تبدیلی اگر بیش از صنعت موادغذایی متضرر نشده باشند، کمتر از آنها نیز زیان ندیدهاند. کمبود نقدینگی و واردات بیرویه که امروز نفس بسیاری از صنایع کشور را گرفته است، صنایع تبدیلی موادغذایی را نیز در چنبره گرفتاریها دچار کرده تا جایی که فعالان این صنایع از خطر ورشکستگی بسیاری از این صنایع خبر میدهند.
محمد گشتاسبزاد، رئیس هیات مدیره انجمن صنایع همگن شیلاتی استان مازندران در این باره میگوید: بهدلیل محدودیتهای شدید نقدینگی که از سوی بانکها ایجاد شده، اکثر کارخانهها تعطیل شده و آنهایی که فعالیت دارند با ۲۰ تا ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند.
وی میگوید: ۸ کارخانه کنسروسازی و ۴ کارخانه بستهبندی ماهی در استان مازندران وجود دارند که غالباً به دلیل مشکلات نقدینگی نمیتوانند از ظرفیت خود استفاده کرده و هر کدام با ۲۰ تا ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند و ۴ کارخانه به طور کامل تعطیل شدهاند. وی خاطر نشان میکند: گرچه مشکل نقدینگی کارخانهها از ۲۵ سال پیش وجود داشته، اما در ۲ سال اخیر شدت یافته و کارخانهها که قبلا از محل تبصره ۲ بودجه تسهیلات بانکی میگرفتند و ضامن آن دولت بود، اکنون۲ سال است که ضمانت بانکی از خود کارخانهها درخواست میشود.
وی در مورد آمار کارگران بیکار شده کارخانههای فرآوری شیلات میگوید: آمار دقیق در دست نیست، اما این صنایع دارای ارزش افزوده بالایی است.
صنعت آرد هم در معرض تهدید است
با وجود اینکه نان همچنان جایگاه خود را به عنوان قوت اصلی مردم ایران حفظ کرده و لذا نیاز بسیاری برای تامین آرد موردنیاز نانواییها در کشور احساس میشود، اما حتی صنعت آرد کشور نیز خطر ورشکستگی را بیخ گوش خود احساس میکند.
نماینده مردم کردکوی و بندرگز در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از بیتوجهی به صنایع تبدیلی استان گلستان میگوید: کارخانجات آرد استان در حال ورشکستگی و تعطیلی هستند.
محمد جواد نظری مهر میافزاید: در حال حاضر ۸۰ درصد گندم استان گلستان به صورت خام از استان خارج میشود در صورتی که ۳۰ کارخانه آرد در سطح استان داریم که هر یک با ظرفیت ۴ تا ۱۰ هزار تن در ماه میتواند گندم آرد کند.
وی اظهار میکند: دستهای پنهانی در پس این قضیه وجود دارد تا کارخانجات آرد بین ۳۰۰ تا هزار تن در ماه گندم آرد کنند که این از نظر اقتصادی ضرر بسیار بزرگی را به داراییهای مملکت میزند و کارخانجات در حال ورشکستگی و تعطیلی هستند.
وی خاطرنشان میکند: سطح اشتغالزایی در کارخانجات آرد پایین آمده و به علت نداشتن درآمد، دست به کارهای خلاف قانون میزنند و من این مشکل را از جانب مسئولان استانی و کشوری میبینم.
نماینده مردم کردکوی و بندرگز در مجلس بیان میکند: با وجود پیگیریهای مکرر، مشکلات همچنان باقی است و کارخانجات آرد استان با آن دسته و پنجه نرم میکنند.
خلع سلاح شدن اقتصاد در عصر دانایی
هر چند میتوان برخی از مشکلات صنعت کشور را به بحران اقتصادی جهان و سایر موارد فرامرزی ربط داد، اما در اینکه دانایی گمشده اقتصاد ایران است، نباید شک داشت. اشباع بازارهای داخلی از انواع برنجهای خارجی، سرازیر شدن سود زعفران تولید داخل به جیب کشورهای دیگر همچون اسپانیا، مشکلات چند ساله اخیر بر سر راه پرورشدهندگان میگو که سبب ورشکستگی و تعطیلی برخی از این واحدها شده است، کاهش سطح برداشت محصولی همچون پسته در کشور، خودنمایی انواع میوههای خارجی در بازارهای داخل و صدها مورد ریز و درشت دیگر، بیش از هر چیز نشان از این میدهد که در عصری که به نام عصر دانایی ملقب شده است، اقتصاد ما از همیشه دست خالیتر است.